نمودگار مظلوميت شيعه
علىاصغر شعردوست
پانزدهم رمضانالمعظم ميلاد دومين گل گلستان امامت و يكي از پنج نفر اصحاب كساست. حضرت امام حسن(ع) نخستين فرزند مولاي مومنان، حضرت علي بن ابيطالب(ع) و بانوي بزرگ عالم، حضرت فاطمه(س) است. شبيهترين كسان به پيامدار وحي و ميراثدار رسالت، رسول و پدر بزرگوارش بود و در پاسداشت حريم رسالت آن بزرگواران جان آسماني خويش را بر طبق اخلاص نهاد و در زمانه نامردميها و نامراديها نور رسالت را، كه امين خداوند به شب سياه و سرد زمينيان هديه كرده بود، نگاهباني كرد تاافزونطلبان و خناسان و دروغگويان و پاسداران ظلمت و زنجير نتوانند اين شعله فروزان را خاموش كنند. ولادتش جوشش كوثري بود كه اراده خداوند بر آن قرار گرفته بود تا با رحيق عذب خويش هزاران مسافر تشنه را در اعصار و ادوار مختلف سيراب كند و شجره طبيهاي بود كه ريشه در زمين داشت و شاخههايش گسترده در آسمان معرفت بود. همان كوثري كه حضرت سبحان در كتاب خويش از آن نام برده و دشمنان حضرت رسول(ص) را پاسخ داده كه به درستي آنان خود ابترند و زبان ملامتبارشان سزاوار ملامت خويش است. و قرآن شريف بدين سخن ناطق كه «انّ شانئك هوالابتر» امام حسن(ع) اقيانوس كرامت و سخاوتي بود كه از دامان «كوثر» و «ابوتراب» برخاست. امامت فردايِ بعد از علي كه به امر خداوندي به حضرتش سپرده شده بود، عظمتي شگرف را ميطلبيد كه حضرتش واجد آن بود. مولاي متقين فرمود: به حسن(ع) شكوه و جذبه و وقار، و به حسين(ع) بخشندگي و رحمت خود را بخشيدم. زندگي اين بدر منير آيينه تمام نماي مظلوميت شيعه است كه در زير انبوهي از تهمتها و نامردميها ادامه حيات داده است. حضرتش پس از شهادت امير مومنان، علي(ع) سرنوشت سفينه توفان زدهاي را به دست گرفت كه بادهاي خودخواهي و افزونطلبي و اشرافيگري، از هر سو، در محاصرهاش گرفته بودند. اشرافيت جاهلي كه اينبار از گريبان اسلام سربرآورده بود و با شهادت مولاي پارسايان اميرالمومنين علي(ع) رقمي تازه گرفته بود، حضرتش را در محاصره خويش گرفت. ثروتهاي باد آورده چشم دنيا طلبان را برحقيقت بسته بود و ساده زيستي رسول مكرم اسلام(ص) اكنون در هياهوي خدم و حشم و پايههاي كاخهاي رفيع رنگ باخته بود.
به ظاهر، بتي نبود و نداي توحيد از مأذنهها به گوش ميرسيد، اما دينداران در حصاري از تكاثر و تفاخر گرفتار آمده و امام را با انبوهي از مشكلات بي يار و تنها گذاشته بودند. در سرنوشت ائمه شيعه كمتركسي در حصار اين همه تنگنا قرارگرفته بود. در روزگار امامتش سوداگران ايمان از اعتقادات مردم دستمايهاي فراهم آورده بودند و به مدد آن قلبها را از دريافت نور حقيقت محروم ميكردند. دستگاه اشرافي معاويه، با حيله و تطميع، دژي استوار بر گرد حاكميت خود كشيده بود و حضرتش به درايت و هوشمندي تمام از كيان تشيع در روزگار هجوم ناجوانمردان صيانت كرد. درختي استوار در زميني كاشت كه موريانه جاهليت ريشههاي آن را از درون ميخورد. ولادت حضرتش در نيمه ماه شريف رمضان نيز فرصتي براي تامل فراهم آورده است تا روزهداران واقعي با تاسي به حيات نوراني آن حضرت از مظاهر مادي اجتناب كنند. «و بدينسان ماه مبارك رمضان فرصتي است كه ياد شهيد رمضان مولا علي(ع) و مولود آن امام حسن مجتبي(ع) هم به روزه داشتن واقعي راه بنمايد و هم ياد و نام ائمه هدايت را در دل روزه داران زنده نگه دارد. صاحب تفسير كشفالاسرار، در تفسير آيه شريفه «يا ايُّها الّذين آمنوا، كُتِب عليكُمُ الصِّيام» ميفرمايد: اي شما كه مومنانيد، روزه بر شما نبشته شد، كه همه مهمان حق خواهيد بود، فردا در بهشت... كه كريمان چون كسي را به مهماني برند، دوست دارند كه مهمان گرسنه باشد تا ضيافت به دل مهمان شيرينتر بود، رمضان ماهي كه هم بشويد و هم بسوزد. بشويد به آب توبه دلهاي مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگي تنهاي بندگان. رمضان كه ماه ميهماني خداوند است؛ رمضان كه دروازههاي گشوده عرش است؛ رمضان كه ماه صيام، كه ماه صلات كه ماه قرآن است... رمضان كه ماه علي ابن ابيطالب و حسن ابن علي است، ماه طلب تعجيل در ظهور دادگر دادگستر مهدي موعود(عج) است، مومنان مهياي ميهماني خداوند توشه روزه بر دوش از اذاني به اذاني ديگر سفر استجابت ميآغازند و ملائك از اذاني ديگر دروگران ساقههاي دعا ميشوند. گناهكاران، به شست و شوي جانهاي عاصيشان، به جستوجوي چشمههاي خداوندي بر ميآيند و ترنم اتُوبُ اِليك بر لب، جامههاي معاصي از تن و جان برميكنند. در اين روز مبارك از خدا بخواهيم كه «پروردگارا، ما را به روزه داشتن ياري ده؛ آنسان كه اعضاي بدن خويش از معاصي بازداريم؛ و در آنچه سبب خشنودي توست به كار داريم؛ تا به هيچ سخن بيهوده گوش نسپاريم و به هيچ لهو و بازيچه ننگريم و به هيچ ممنوع دست نگشاييم.»
فرخنده ميلاد كريم اهل بيت خاندان امامت و ولايت، حضرت امام حسن(ع) گرامي باد.