• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4270 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۰ دي

ايران و خروج امريكا از سوريه

حميدرضا عزيزي

تصميم ناگهاني دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا براي خروج نيروهاي امريكايي از سوريه، مباحث گوناگوني را درباره دلايل و زمينه‌هاي اين تصميم و همچنين پيامدهاي منطقه‌اي و بين‌المللي آن برانگيخته است. در اين ميان، با توجه به احتمال بيشتر تاثيرپذيري بازيگران فعال در عرصه سياسي و ميداني سوريه، از جمله جمهوري اسلامي ايران، تحولات مربوط به اين موضوع با حساسيت ويژه‌اي در كشور ما مورد توجه قرار گرفته و درباره آن بحث و گمانه‌هاي متعددي مطرح شده است.   براي ورود دقيق‌تر به اين بحث، اشاره‌اي اجمالي به دو مساله مهم به عنوان مقدمه، ضروري است. نخست اينكه بر خلاف اعلام اوليه رييس‌جمهور امريكا به نظر مي‌رسد، خروج نيروهاي امريكايي از سوريه نه به شكل سريع و يكباره، بلكه به صورت تدريجي و مرحله‌بندي شده انجام خواهد شد. برخي موضع‌گيري‌ها و اظهارنظرهاي مقامات پنتاگون طي روزهاي اخير در كنار گزارش‌هاي ميداني منتشره درباره استمرار حضور نيروهاي امريكايي در مواضع خود، گواهي بر اين امر است. دوم اينكه همزمان با اعلام خروج از سوريه، امريكا اقدام به تقويت حضور نظامي خود در عراق، به ويژه در نواحي مرزي با سوريه كرده كه در اين راستا مي‌توان به اخبار مربوط به احداث دو پايگاه نظامي جديد امريكا در استان الانبار اشاره كرد. به اين ترتيب، مي‌توان گفت حتي در صورت تحقق خروج كامل نيروهاي امريكايي از سوريه، اين امر به معناي پايان فعاليت ايالات متحده در سوريه نيست و واشنگتن ظرفيت نظامي خود براي انجام عمليات در سوريه در صورت لزوم را حفظ خواهد كرد.  با در نظر گرفتن اين دو مقدمه، مي‌توان چنين نتيجه‌گيري كرد كه اعلام يكباره و غيرمنتظره تصميم ترامپ، به معناي پايان اهميت سوريه براي امريكا نيست؛ به ويژه با توجه به اينكه يكي از اصلي‌ترين اهدافي اعلامي و اعمالي امريكا در سوريه، يعني تحديد نفوذ جمهوري اسلامي ايران در اين كشور تحقق نيافته است. يك روز پس از اعلام تصميم ترامپ براي خروج از سوريه، رودني هانتر از اعضاي ارشد هيات نمايندگي ايالات متحده در سازمان ملل اعلام كرد كه واشنگتن از همه ابزارهاي قدرت ملي خود براي فشار جهت خروج «نيروهاي تحت حمايت ايران» از سوريه استفاده خواهد كرد. همين يك ماه و نيم پيش، يعني 15 نوامبر بود كه جيمز جفري، نماينده ويژه امريكا در امور سوريه نيز گفته بود، واشنگتن تلاش خواهد كرد تا با استفاده از ابزارهاي سياسي و نه نظامي، ايران را وادار به خروج از سوريه كند.  بر همين اساس و با نگاهي به تحولات جاري در سوريه به نظر مي‌رسد، رويكرد امريكا براي فشار بر ايران در سوريه همچنان پابرجاست و صرفا ابزارها و شيوه اجراي اين سياست تغيير كرده است. از يك سو، خروج امريكا از سوريه كه به معناي قطع و يا دست‌كم كاهش قابل توجه حمايت اين كشور از گروه‌هاي مسلح كرد است، دست تركيه را براي توسعه نفوذ در مناطق شمال و شرق سوريه باز خواهد گذاشت. با وجود نگراني مشترك تهران و آنكارا نسبت به پتانسيل تجزيه‌طلبي كردي در سوريه، ترديدي نيست كه توسعه نفوذ نظامي و عملياتي تركيه در اين مناطق، به معناي بازتر شدن فضاي چانه‌زني اين كشور در مذاكرات سياسي آتي در سوريه خواهد بود كه با توجه به اختلاف رويكردهاي ايران و تركيه در سوريه مي‌تواند به چالشي براي ايران تبديل شود. همزمان امريكا اميدوار است از طريق متعهد نشان دادن خود به رفع نگراني‌هاي تركيه از جانب كردهاي سوري، شكافي را در محور «آستانه»، يعني ميان ايران و روسيه از يك سو و تركيه از سوي ديگر ايجاد كند.
 افزون بر اين، آغاز روند عادي‌سازي روابط كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس با دولت سوريه را كه بلافاصله پس از اعلام خروج امريكا اتفاق افتاد، نبايد به رويكرد كلي امريكا بي‌ارتباط دانست. از ديد امريكا، كشورهاي عربي مي‌توانند تامين‌كننده دو نياز مهم دولت سوريه در ادامه مسير تحولات در اين كشور باشند: نخست، مشروعيت عربي و بين‌المللي و دوم، منابع مالي براي بازسازي اقتصادي سوريه. ترديدي نيست كه تامين اين دو «كالاي اساسي» براي دمشق بدون چشمداشت نخواهد بود و اين كشورها در مقابل، محدود شدن نفوذ ايران در سوريه و يا دست‌كم برخي تغييرات در سياست دمشق را طلب خواهند كرد. همزمان بايد گفت كه با توجه به اختلافات موجود ميان كشورهاي عربي متحد، عربستان سعودي و تركيه، توسعه فعاليت اين كشورها خود به عنوان ابزاري براي موازنه‌بخشي در مقابل تركيه و جلوگيري از خارج شدن احتمالي اقدامات آنكارا از كنترل نيز عمل خواهد كرد. به عبارت ديگر، ايالات متحده همزمان با خروج از سوريه به دنبال ايجاد يك سيستم چندبعدي و پيچيده موازنه ميان بازيگران مختلف در اين كشور است.   البته تمامي اين موارد، به معناي بسته شدن دست ايران در سوريه و محدود شدن گزينه‌هاي بازيگري جمهوري اسلامي نيست. به عنوان مثال، دست‌كم تا اينجاي كار مي‌توان گفت كه تلاش روسيه - با حمايت ايران - براي برقراري مصالحه ميان گروه‌هاي كرد و دولت سوريه، احتمال انجام يك عمليات نظامي جديد از سوي تركيه در شرق سوريه را تا حد زيادي كاهش داده است.

در صورت نهايي شدن مصالحه ميان كردها و اسد، توسعه قلمرو تحت كنترل دولت دمشق طبيعتا گامي در راستاي تثبيت مهم‌ترين دستاورد ايران در سوريه، يعني حفظ دولت اين كشور خواهد بود. با اين حال در جمع‌بندي بحث مي‌توان گفت كه ايران تاكنون به درستي از انجام هرگونه موضع‌گيري يا اقدام شتاب‌زده در واكنش به اعلام خروج نيروهاي امريكايي خودداري كرده و در انتظار روشن‌تر شدن شرايط ميداني است. حفظ نفوذ ايران در سوريه بي‌ترديد منوط به رصد پيوسته چالش‌ها و مخاطرات، در كنار برنامه‌ريزي براي بهره‌گيري از خلأهاي موجود در رويكرد امريكا و ديگر رقبا در قبال موضوع سوريه است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون