پايان طرح ترامپ
سعيد عابدپور
طرح معامله قرن ترامپ با توقف روبهرو شد و اين توقف ميتواند به معناي پايان آن باشد. طرحي كه براي آن بيش از دو سال وقت و رايزني گذاشته شده بود، اكنون به خاطر عدم موفقيت نتانياهو در تشكيل دولت اسراييل و برگزاري انتخابات دوباره تا اوايل پاييز امسال به تعويق افتاد. حتي اگر كابينه دولت اسراييل در بهترين حالت 45 روز بعد از انتخابات 17 سپتامبر(اواخر شهريورماه) تشكيل شود، فرصت كافي براي اجراي طرح فراهم نيست. ترامپ از ماه نوامبر(آبان ماه) به مبارزات انتخاباتي رياستجمهوري ميپردازد و ديگر براي اجراي طرح و حمايتهاي مالي از آن فرصت ندارد و اين در حالي است كه كابينه دولت اسراييل تشكيل ميشود. بدين ترتيب در اين دوره از رياستجمهوري ترامپ اين طرح به كناري ميرود. درباره شكست اين طرح دلايل زيادي وجود دارد و مهمتر از همه عدم توافق فلسطينيها با اين طرح است كه با پذيرش چنين طرحي مبتني بر پذيرش سياستهاي اشغالگري اسراييل از اساس مخالفند. توافقات گذشته بين فلسطينيها، اسراييل و ميانجيگري امريكا و دولتهاي ديگر غربي، مانند توافقات مادريد و اسلو بر مبناي تشكيل دو دولت در سرزمين فلسطين استوار بود و اسراييل ميبايست كه از سرزمينهاي اشغالي 1967 عقب مينشست. ترامپ خواست قاعده بازي را كلا بر هم بزند ولي عملا نتوانست و تا اينجاي كار توفيقي به دست نياورد. معامله قرن براي فلسطينيها بدترين طرح است؛ طرحي كه بيتالمقدس را به عنوان پايتخت اسراييل به رسميت شناخته، بلنديهاي جولان را به خاك اسراييل ضميمه كرده و موضوع بازگشت 3 ميليون آواره فلسطيني به فراموشي ميپيوندد. مگر فكر تشكيل دولت فلسطيني با تماميت ارضي و مشروعيت سعودي توانست موضع فلسطينيها را تغيير دهد؟ فلسطينيها طرح را سمي مهلك براي منطقه و روند صلح خواندهاند. تصور كنيد در چارچوب طرح معامله قرن و تشكيل موجوديت فلسطيني اين موجوديت فاقد ارتش براي حفظ تماميت ارضي و هوايي بوده و...
اسراييل بر سرمردم فلسطين حاكميت خود را حفظ كرده و هر لحظه ميتواند به بهانه امنيت به سركوب فلسطينها مانند 70 سال گذشته بپردازد بنابراين در عمل اين طرح به معناي تثبيت و تداوم اشغالگري اسراييل است.
مشكل كنوني در اسراييل جنگ بين جناحهاي سياسي براي سلطه بر «هاردي» سرويس نظامي راديكال اين كشور است. شكست نتانياهو نيز مربوط به اين موضوع است. جالب اين است بزرگترين مانع در راه اجراي اين طرح از جانب كشورهاي عربي نبود هر چند اردن خود را از طرح كنار كشيد. بلكه بزرگترين دشمني با طرح از داخل سيستم فعلي اسراييل شنيده شد و اين خود يكي از شگفتيهاي تحولات سياسي اين دوره است. در حالي كه كشورهايي عربي، چين، روسيه، اتحاديه اروپا و امريكا درباره اجراي طرح و سهم مالي هر يك به توافقي رسيده بودند، توفان شكست نتانياهو در عدم تشكيل كابينه دولت اسراييل، طرح را به كناري گذاشت. هيچكس فكر نميكرد، پيشبيني ايران در بيعدالتي و عدم موفقيت اين طرح به اين سرعت محقق شود. نتانياهو ميتواند به رسانهها نقشه اسراييل با امضاي ترامپ را نشان دهد كه در آن بلنديهاي جولان بخشي از خاك اسراييل است و اين نقشه را به عنوان سند دولت امريكا معرفي كند ولي نميتواند بيتوفيقياش را در ايجاد ائتلاف و تشكيل كابينه دولت پنهان كند. تمامي سرمايهگذاري ترامپ براي موفقيت نتانياهو در انتخابات اكنون با شكست مواجه شده است. تلاشهاي مضاعف بن سلمان، «شاهزاده ترور» براي حمايت مالي از اين طرح نيز مانند كوبيدن آب در هاون سخت سياست خاورميانه با ناكامي روبهرو است. سلمان، پادشاه سعودي با نشان دادن تحرك سياسي در اين ايام عملا نارضايتي خود را از شاهزاده ترور اعلام ميكند.
خروج از برجام، اتخاذ تحريمهاي بيشتر عليه ايران و فشار سياسي با اهرم نمايش نظامي؛ اقدام دولت امريكا عليه ايران بود و همه اين اقدامات را ميتوان در رابطه با مثلث اسراييل- سعودي و امريكا براي حفظ نتانياهو ارزيابي كرد. اكنون فرصتي براي ترامپ در اين دوره از رياستجمهوري براي اجراي طرح معامله قرن باقي نمانده و كاخ سفيد ميتواند خود را مشغول بررسي جزييات طرح كند. برگزاري چند همايش از جمله گروه كاري اقتصادي در بحرين براي بررسي كمكهاي انساندوستانه به فلسطينيها و در واقع ترغيب فلسطينيها به پذيرش طرح را بايد تلاش نمايشي براي بر پا نگاه داشتن طرحي كرد كه ناقوس مرگ آن پيشتر نواخته شده است.