• 1404 سه‌شنبه 15 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6157 -
  • 1404 سه‌شنبه 15 مهر

«اعتماد» در گفت‌وگوي اختصاصي با نادر انتصار بررسي كرد

خاورميانه زیر فشار

اجراي طرح صلح ترامپ مي‌تواند توازن قدرت در خاورميانه را به نفع امريكا تغيير دهد و بر معادلات چين به عنوان رقيب ايالات‌متحده در منطقه تاثيرات منفي بگذارد

به نظر مي‌رسد هدف نهايي اسراييل، نابودي كامل غزه به عنوان سرزميني غيرقابل‌زيست است و آنچه امروز در اين منطقه مي‌بينيم، از حيث ويراني و تلفات انساني، تفاوت چنداني با اثرات يك حمله اتمي ندارد

 

حديث  روشني

درحالي كه همچنان هيچ نشانه‌اي از پايان درگيري‌ها در نوار غزه قابل مشاهده نيست، تلاش‌هاي ديپلماتيك براي توقف فوري درگيري‌ها و آغاز مسير صلح در اين‌ باريكه به شكل بي‌سابقه‌اي شتاب گرفته است. دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا، با تاكيد بر گفت‌وگوهاي مثبت با حماس و كشورهاي منطقه، مدعي پيشرفت مذاكرات براي آزادي گروگان‌ها و پايان جنگ شده؛ در عين حال او هشدار داد «كه زمان تعيين‌كننده است و در صورت تاخير، خون‌ريزي عظيمي در پيش خواهد بود. مرحله نخست مذاكرات، شامل توافق بر سر آزادي اسرا و توقف حملات، از روز دوشنبه در مصر با حضور تيم‌هاي فني امريكايي و ميانجيان عربي آغاز شد تا جزييات اجرايي اين توافق نهايي شود. همزمان با اين ادعاها، رسانه‌اي عبري به نقل از يك مقام اسراييلي مدعي شد تعيين اينكه آيا توافقي حاصل شده يا نه، دو تا سه روز زمان خواهد برد.  به ادعاي اين رسانه، نقشه ارايه ‌شده از ديد مقام‌هاي اسراييل «نقشه نهايي» است كه منافع امنيتي اسراييل را در خود جاي داده و نشانه‌اي از خوش‌بيني ايجاد كرده است؛ ميانجي‌ها و اسراييل در همين راستا بستر را براي ايجاد يك مركز فرماندهي مشترك هموار كردند كه وظيفه نظارت بر اجراي توافق را برعهده دارد و قرار است در قطر يا مصر فعاليت كند. اين ادعاها در شرايطي مطرح است كه از سويي ديگر تماس مستقيم و البته پرتنش ترامپ با بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسراييل اهميت استراتژيك اين توافق را بيش از پيش روشن كرد؛ درحالي كه ترامپ پاسخ مشروط حماس را نشانه‌اي از گشايش مي‌داند، نتانياهو آن را ناكافي توصيف كرد و اختلاف ديدگاه دو طرف، منجر به گفت‌وگويي پرتنش شد.  با اين حال به ادعاي ناظران تشديد فشارهاي رييس‌جمهور امريكا براي دستيابي سريع‌تر به توافق، مسير ديپلماتيك را هموار كرد و امكان پيگيري توافقات جزيي‌تر با حماس فراهم شد. 
در همين راستا، گروهي ديگر مدعي‌اند واكنش‌هاي حماس نشان‌دهنده توازن قدرت پيچيده در منطقه است، چراكه اين گروه حاضر است اسرا را آزاد كرده و نوار غزه را به يك نهاد فلسطيني مستقل واگذار كند، اما همچنان بر نقش آينده خود در اداره منطقه و تضمين‌هاي بين‌المللي تاكيد دارد.  به ادعاي اين گروه از تحليلگران، اختلافات داخلي در حماس و ابهام درباره خلع سلاح و استقرار نيروهاي چندمليتي، همچنان چالش اصلي پيش روي اجراي توافق پيشنهادي امريكاست. اين درحالي است كه همزمان، كشورهاي عربي از جمله مصر، قطر و تركيه با حمايت از طرح ترامپ و اعمال فشار بر حماس، تلاش مي‌كنند تا اين آخرين فرصت براي پايان جنگ در اين ‌باريكه از دست نرود. ‌در عين حال، تحليلگران بين‌المللي هشدار مي‌دهند كه اگرچه طرح ترامپ، آزادي گروگان‌ها و آتش‌بس فوري را در اولويت قرار داده، اجراي جامع آن كه شامل بازسازي اقتصادي، اداره موقت غزه و نقش‌آفريني كشورهاي بين‌المللي است، همچنان با دشواري‌هاي جدي روبه‌رو است. 
به گفته كارشناسان، موفقيت اين طرح ادعايي كه نهايي شدنش همچنان با اما و اگرهايي مواجه است، مستلزم هماهنگي دقيق ميان طرف‌هاي منطقه‌اي و اسراييل و همچنين انعطاف‌پذيري سياسي حماس است. در عين حال اما هستند گروهي كه مدعي‌اند تلاش ترامپ براي حضور مستقيم در رهبري «هيات صلح» و سرمايه‌گذاري‌هاي كلان جرد كوشنر، داماد رييس‌جمهوري، نشان مي‌دهد كه امريكا قصد دارد نقش فعال و موثري در تثبيت صلح و بازسازي غزه ايفا كند.  با اين حال به نظر مي‌رسد اجراي موفقيت‌آميز چنين طرحي، تنها در صورتي ممكن است كه اولويت اصلي توقف خون‌ريزي و تضمين خروج هماهنگ نيروهاي اسراييلي باشد؛ مرحله‌اي كه مي‌تواند زمينه‌ساز بازسازي و مديريت آينده سياسي و اقتصادي غزه شود.  با اين همه اما غالب ناظران بر اين باورند كه اگرچه اين طرح هنوز با ترديدهاي جدي روبه‌رو است، اما در حداقلي‌ترين حالت ممكن قادر است مسير تازه‌اي براي ديپلماسي در خاورميانه باز كرده و همچنين نشان مي‌دهد كه بازيگران منطقه‌اي و بين‌المللي، از‌جمله ترامپ و كشورهاي عربي، اكنون قادرند موازنه قدرت را در جهت كاهش تنش‌ها تغيير دهند.  در همين راستا روزنامه اعتماد با هدف ارزيابي آينده غزه در صورت نهايي شدن يا مسكوت ماندن طرح ادعايي ترامپ براي برقراري صلح در اين ‌باريكه با نادر انتصار، استاد برجسته و بازنشسته دانشگاه آلاباماي جنوبي و مقيم در اين ايالت گفت‌وگو كرده است. انتصار در گفت‌وگوي اختصاصي‌اش با «اعتماد» تاكيد كرد: «اگر حماس شروط اسراييل و امريكا را بپذيرد، عملا از نظر نظامي و سياسي تضعيف خواهد شد و جايگاهش در صحنه فلسطين به حاشيه خواهد رفت.»  به باور اين استاد دانشگاه از منظر منطقه‌اي نيز، اجراي چنين طرحي مي‌تواند توازن قدرت در خاورميانه را به نفع امريكا و محدود كردن نقش چين تغيير دهد.
 مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد: 

نادر انتصار در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره چرايي برگزاري مذاكرات صلح غزه در قاهره گفت: پيش‌تر قرار بر آن بود رايزني‌هاي احتمالي در قطر يا مصر برگزار شود، اما از آنجا كه در جريان گفت‌وگوهاي اخير ميان حماس و اسراييل كه با ميانجيگري قطر انجام شد، اسراييل عملا دوحه را به دليل استقرار دفتر حماس در اين شهر هدف حمله موشكي قرار داد مصر به عنوان ميزبان اصلي مذاكرات انتخاب شد. به باور انتصار البته كه پيش‌تر مذاكرات صلح در دوره‌هاي مختلفي ميان حماس و اسراييل برگزار شد و بايد ديد دور جديد گفت‌وگوها تا كجا پيش خواهد رفت، اما آنچه كه به تاييد همه طرف‌ها درخصوص اهداف رايزني‌ها رسيده اين است كه محور اصلي مذاكرات قاهره آزادي اسراي باقي‌مانده اسراييلي دراختيار حماس است. اما هنوز روشن نيست چه موضوعات ديگري در چارچوب اين گفت‌وگوها مطرح شده است.
 اين تحليلگر مسائل خاورميانه در ادامه به «اعتماد» گفت: اسراييل اما اخيرا مدعي شده كه اين رژيم، دو شرط اصلي براي هر توافق احتمالي‌اش با حماس قائل شده است؛ نخست اينكه اين گروه نبايد در ساختار حكومت آينده فلسطيني‌ها در غزه هيچ نقشي داشته باشد. دوم، اينكه حماس بايد به عنوان يك سازمان مسلح منحل شود. 
به‌ عبارت ديگر، حماس مي‌تواند در قالب يك جنبش سياسي يا اجتماعي غيرمسلح فعاليت كند، اما اجازه نگهداري سلاح را نخواهد داشت. حال اينكه آيا حماس اين شروط را پذيرفته يا در آينده خواهد پذيرفت، همچنان مشخص نيست. در صورتي كه گفت‌وگوهاي قاهره جدي باشد و ادامه پيدا كند، پاسخ اين پرسش‌ها روشن‌تر خواهد شد. با اين حال، اگر گزارش‌ها درباره پذيرش اين دو شرط ازسوي حماس درست باشد، مي‌توان گفت ۹۰ تا ۹۵درصد خواسته‌هاي اسراييل و امريكا محقق شده است.
انتصار در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در راستاي ادعاي وجود شكاف‌هاي درون گروهي حماس و آثار احتمالي آن بر نتايج رايزني‌هاي صلح در غزه خاطرنشان كرد: واقعيت اين است كه اين قبيل شكاف‌ها حتي در دوران اوج قدرت حماس، همواره وجود داشته است. اختلاف ميان شاخه سياسي و شاخه نظامي حماس هميشه وجود داشته و زمينه‌ساز شكاف شده و حتي در درون بخش سياسي حماس نيز همواره اختلاف‌نظرهايي حاكم بوده است. 
به گفته انتصار اكنون نيز بايد ديد اين شكاف‌ها تا چه اندازه عميق‌تر و آشكارتر شده‌اند. به هر حال، در هر مقطعي كه يك بازيگر مذاكره با طرف مقابل را آغاز مي‌كند، اگر اختلافات دروني‌ يك طرف افزايش يابد، طبيعتا موقعيت آن گروه در روند گفت‌وگوها تضعيف خواهد شد. اين مساله فقط درباره حماس صدق نمي‌كند؛ در ساير تجربه‌هاي مذاكراتي نيز در ميان ساير كشورها بارها مشاهده شده است. بنابراين، طبيعي است كه اگر چنين شكافي در حماس وجود داشته باشد يا عميق‌تر شود، موجب خواهد شد تا مواضع اين جنبش در برابر اسراييل به شكل منفي تحت‌تاثير قرار بگيرد.
اين استاد دانشگاه در ادامه در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در‌خصوص ارزيابي‌اش از رويكرد ديگر بازيگران فعال در فرآيند مذاكره ازجمله اسراييل و حتي ميانجي‌ها، بالاخص كشورهاي عرب حاشيه خليج‌فارس و مصر وتركيه تشريح كرد: اين گزاره درستي است كه در هر مذاكره‌اي قطعا همه طرف‌ها رضايت كامل از نتايج نخواهند داشت، اما پرسش اصلي اين است كه اين نارضايتي‌ها تا چه اندازه مي‌توانند بر سرنوشت توافق سايه بيندازند و آن را به شكست بكشانند. 
به نظر مي‌رسد در داخل اسراييل، مخالفان هرگونه توافق با حماس بسيار پرشمار و قدرتمندتر از گذشته هستند. در هر حال اسراييل اگر بخواهد، با يا بدون فشار امريكا، به توافقي با حماس تن دهد، تداوم آن نيز همچنان تنها در گرو فشار مستمر واشنگتن خواهد بود؛ زيرا بدون پشتيباني مداوم امريكا، هيچ توافقي ميان اسراييل و حماس پايدار نخواهد ماند. انتصار در ادامه گفت‌وگويش با «اعتماد» تاكيد كرد: ازسوي ديگر، پيرو گزارش‌هاي منتشر شده مبني بر اينكه واشنگتن در تلاش است با ارايه برخي امتيازات، حماس را به پذيرش مفاد طرح پيشنهادي وادار كند بايد توضيح داد كه در صورت تحقق اين سناريو، حماس احتمالا همچنان به عنوان يك بازيگر داخلي در صحنه فلسطين حضور خواهد داشت، اما قدرت و نفوذ سابق خود را از دست خواهد داد. در مقابل، گروه وابسته به محمود عباس يا همان تشكيلات خودگران كه اداره كرانه باختري را برعهده دارد، موقعيت قدرتمندتري پيدا خواهد كرد و تلاش مي‌كند با گسترش حضور خود در غزه، جايگاهش را تثبيت كند و درنهايت حماس را به حاشيه براند. 
به گفته انتصار، رييس تشكيلات خودگردان فلسطين نيز در سخنراني اخير خود در سازمان ملل صراحتا گفت كه در آينده، حماس نقشي در اداره سياسي غزه نخواهد داشت و تنها مي‌تواند در قالب يك جنبش فرهنگي يا مذهبي فعاليت كند. حال نيز اگر امريكا و اسراييل از اين روند حمايت كنند كه احتمال آن بسيار زياد است، چشم‌انداز و آينده فعاليت‌هاي سياسي حماس به عنوان يك نيروي مقاومت، دست‌كم در كوتاه‌مدت، چندان روشن نخواهد بود. اين تحليلگر مسائل خاورميانه درخصوص اخبار ادعايي در راستاي ارايه امتيازاتي ازسوي واشنگتن به حماس، در قبال پذيرش طرح صلح ترامپ نيز تشريح كرد: بايد نسبت به انتشار اين قبيل ادعاها در رسانه‌ها محتاط بود. بسياري از اين مطالب، منابع معتبري ندارند و بيشتر با هدف فشار بر افكار عمومي و تاثيرگذاري رواني بر فضاي مذاكرات منتشر مي‌شوند. هنوز مشخص نيست كه آنچه گفته مي‌شود، همان شروط قطعي و مورد توافق حماس و اسراييل است يا صرفا گمانه‌زني رسانه‌اي. 
با اين حال، اگر مفاد منتشرشده واقعيت داشته باشد و حماس عملا آن را پذيرفته باشد، بايد گفت چه بخواهيم چه نخواهيم اين گروه در مقطع كنوني از نظر نظامي آسیب جدی دیده است. شايد در آينده بتواند بازسازي شود يا ساختار خود را احيا كند، اما در حال حاضر ظاهرا به اين نتيجه رسيده كه ادامه مقاومت نظامي ممكن نيست و بايد با عقب‌نشيني موقت، فرصتي براي تنفس و بازسازي خود فراهم كند. 
اين استاد بازنشسته دانشگاه آلاباماي جنوبي در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» درباره احتمال پافشاري حماس بر مواضع و شروط اعلامي خود در قبال اسراييل خاطرنشان كرد: اگر حماس همچنان بر شروط خود از‌جمله پايان جنگ در برابر آزادي اسرا و حفظ سلاح‌هايش پافشاري كند، واكنش اسراييل قابل پيش‌بيني است و آن ازسرگيري بمباران‌ها و تشديد حملات نظامي با حمايت كامل امريكا است. 
به اعتقاد من به نظر مي‌رسد هدف نهايي اسراييل، نابودي كامل غزه به عنوان سرزميني غيرقابل‌زيست است و آنچه امروز در اين منطقه مي‌بينيم، از حيث ويراني و تلفات انساني، تفاوت چنداني با اثرات يك حمله اتمي ندارد. تصاوير روزانه از غزه گوياي واقعيت سرزميني است كه در آن زندگي مردم به نابودي كشيده شده و كشتار فلسطينيان با شدت ادامه دارد. به باور انتصار اسراييل اكنون خود را در موقعيتي مي‌بيند كه به بخش عمده اهدافش دست يافته: فلج كردن كامل ساختار اجتماعي و عمراني غزه و بي‌اعتنايي به اعتراض‌هاي جهاني كه گرچه فراوان است، اما اثر عملي چنداني ندارد. بر اين اساس، اسراييل نه‌تنها در مسير فعلي خود متوقف نخواهد شد، بلكه احتمالا سياست گسترش نفوذ و قدرتش را فراتر از مرزهاي كنوني نيز ادامه خواهد داد، چراكه رويكرد كلي تل‌آويو اين است كه سياست‌هاي بلندمدت خود را در راستاي گسترش مرزهايش پيگيري كند و به چنين سياستي همچنان ادامه خواهد داد. اين كارشناس مسائل خاورميانه در ادامه در اين زمينه كه چقدر احتمال دارد فشارهاي اعمالي ازسوي ترامپ رويكرد اسراييل را تحت‌تاثير قرار دهد، اين‌گونه ارزيابي كرد كه سابقه فعاليت‌هاي ترامپ نشان مي‌دهد كه تمركز فكري او بيش از چندثانيه طول نمي‌كشد و به ‌ندرت براي مسائل پيچيده و طولاني‌مدت، ازجمله حل ‌و فصل بحران فلسطين و اسراييل، برنامه‌ريزي دقيق دارد. او بيشتر به حركات پوپوليستي و اقدام‌هاي مردم‌پسند و پرهياهو مي‌پردازد تا به سياست‌گذاري سيستماتيك حتي در بلندمدت. بنابراين، به نظر مي‌رسد نتانياهو نيز به خوبي از اين واقعيت آگاه است و مي‌داند فشارهايي كه برخي تحليلگران از‌سوي ترامپ متصور هستند، در عمل نمي‌تواند اسراييل را به انعطاف واقعي و طولاني‌مدت وادار كند.
اين تحليلگر مسائل خاورميانه در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درخصوص ماحصل نقش ساير بازيگران بالاخص مصر و تركيه در مذاكرات صلح غزه به عنوان مهم‌ترين حاميان طرح ادعايي ترامپ گفت: به باور من اهرم اعراب در اين معادله صرفا اقتصادي و مشخصا منابع اقتصادي است كه همواره دراختيارشان بوده است. اما از نظر سياسي اين كشورها اهرم‌هاي مشخص و قاطعي ندارند و از نظر نظامي نيز عملا قدرتي براي اعمال فشار ندارند، بنابراين به ‌نظر مي‌رسد مهم‌ترين ابزار آنها در درجه اول پول و منابع مالي عظيم است و بس.
 به گفته انتصار در اين ميان اما تركيه وضعيت متفاوتي دارد: آنكارا همواره در موضوعات منطقه‌اي نقش‌آفريني كرده و براي پيشبرد سياست‌هاي خود در خاورميانه، آسياي مركزي و قفقاز برنامه‌هاي مشخصي دارد. درنتيجه هر اندازه فضاي صلح در خاورميانه تثبيت شود، سياست‌هاي توسعه‌طلبانه تركيه تسهيل مي‌شود؛ به ‌ويژه در مورد سوريه، جايي كه رقابت موثري ميان تركيه و اسراييل وجود دارد. اگر دو بازيگر در اين عرصه نيز موفق به دستيابي به توافق شوند و عملا سوريه را به دو قطب تحت نفوذ خوده تقسيم كنند، نتيجه‌اي فاجعه‌بار براي يكپارچگي و ثبات شام حاصل خواهد شد. 
اين استاد برجسته دانشگاه در ادامه گفت‌وگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: به ‌طور خلاصه، ابزار اصلي كشورهاي عرب و تركيه براي واداشتن حماس به پذيرش شروط، بيشتر ابزارهاي مالي و سياسي نرم است؛ اعراب از نظر نظامي نيز به‌شدت زير چتر نفوذ و رابطه گسترده با اسراييل قرار دارند و مناسباتشان با تل‌آويو پس از ۷ اكتبر نيز وسيع‌تر شده است. درنهايت، بايد اشاره كرد كه صلح منطقه‌اي به نفع سياست‌هاي توسعه طلبانه تركيه است؛ زيرا در صورت برقراري ثبات نسبي، اسراييل مي‌تواند تمركز بيشتري بر موضوعاتي مانند سوريه و حوزه آسياي مركزي داشته باشد و به گسترش نفوذ خود در اين عرصه‌ها ادامه دهد.
انتصار در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در اين مورد كه چقدر احتمال دارد به واسطه نهايي شدن طرح ادعايي ترامپ در غزه، معادلات منطقه به واسطه اجرا شدن احتمالي معامله قرن 21 تحت‌تاثير قرار گيرد، تصريح كرد: فراموش نكنيم در ميان كشورهاي منطقه، اختلافات داخلي و رقابت‌هاي ديرينه همچنان شديد است و تاكنون هيچ نمونه‌اي از صلح پايدار ميان طرف‌هاي درگير در اين سطح وجود نداشته است. با اين حال، اگر فرض كنيم كه اين‌بار صلح در غزه دوام پيدا كند، بي‌ترديد مي‌تواند نقشه سياسي و جغرافيايي خاورميانه را دستخوش تغيير كند و موقعيت ايران را نيز به عنوان يك بازيگر مهم منطقه‌اي تحت‌تاثير قرار دهد. با اين وجود، نمي‌توان تاثيرات بالقوه چنين توافقي را ناديده گرفت، زيرا در صورت تحقق توافق صلح در غزه، توازن قدرت در منطقه به‌ طور قابل‌توجهي تغيير خواهد كرد.
 انتصار در ادامه و درباره تحليل‌ها درباره تعجيل ترامپ براي توافق با حماس تشريح كرد: گروهي هدف اصلي ترامپ از ارايه طرح صلح را كسب جايزه نوبل صلح مي‌دانند و به همين دليل، مي‌گويند كه رييس‌جمهوري امريكا به همين دليل درگير جزييات نشده است. با اين حال، گروهي ديگر نگاهي متفاوت دارند و با اشاره به نقش جرد كوشنر، داماد ترامپ معتقدند اين توافق ۲۰ ماده‌اي مي‌تواند آغازگر فصل تازه‌اي در خاورميانه باشد، اما به باور من ظاهرا اين دو ديدگاه لزوما ضد يكديگر نيستند. از يك‌سو، ترامپ در تلاش است هرچه سريع‌تر طرحي را به نتيجه برساند و شانس خود را براي دريافت جايزه نوبل صلح افزايش دهد؛ ازسوي ديگر، نزديكان و حاميانش در امريكا به دنبال استفاده از اين توافق براي تغيير توازن قدرت منطقه‌اي در بلندمدت هستند، به ويژه با هدف كنترل منابع خاورميانه و نفت كشورهاي حاشيه خليج‌فارس.
 به گفته انتصار در واقع، اين توافق فراتر از مرزهاي خاورميانه و روابط اسراييل و كشورهاي عربي است و بايد آن را در چارچوب بازي قدرت بين امريكا و رقباي اصلي‌اش يعني چين تحليل كرد. هدف امريكا، ازجمله ترامپ و تيمش، اين است كه نقش‌آفريني چين به عنوان رقيبي ديرينه در منطقه را كمرنگ كند. از اين منظر، كنترل منابع انرژي منطقه و محدود كردن قدرت چين در خاورميانه، اهميت بيشتري براي واشنگتن دارد تا رضايت عربستان يا قطر به عنوان متحدان منطقه‌اي اين بازيگر.
 به اين ترتيب، هم بحث جايزه نوبل صلح ترامپ و هم تغيير معادلات منطقه‌اي، هر دو زيرمجموعه‌اي از تقابل راهبردي امريكا و چين در خاورميانه هستند. در درون امريكا، اين موضوعات مورد بحث طولاني و جدي قرار دارد، اما در خود منطقه و حتي در ايران، اين موضوع يعني رقابت جدي پكن و واشنگتن هنوز بحثي فرعي و كم‌اهميت است. اين استاد برجسته دانشگاه در ادامه به «اعتماد» گفت: درخصوص آينده طرح صلح غزه اما پيش‌بيني من اين است كه اگر اين توافق مطابق خواسته‌هاي امريكا و اسراييل اجرايي شود، معادلات خاورميانه به ‌شدت تغيير خواهد كرد. ايران نيز قطعا از وقوع چنين شرايطي متاثر خواهد شد. از طرفي به لحاظ تاريخي نيز، احتمال موفقيت و شكست چنين طرحي به يك ميزان است و بسان دو لبه قيچي است، چراكه تاريخ خاورميانه نشان داده چنين توافق‌هايي صرفا روي كاغذ باقي خواهند ماند. به جز توافق صلح مصر و اسراييل كه اين طرح صلح نيز اگرچه به صورت نسبي ميان دو بازيگر ثبات ايجاد كرد، اما صلحي پايدار و اثرگذار نبود و صرفا احتمال درگيري مجدد را نيز كاهش داد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون