جزيره برهوت و پنجره منتشر ميشوند
اعتماد| يكي از مهمترين نويسندههاي دهههاي پس از جنگ جهاني بود و از دوستان نزديك آلبركامو. كامو درباره او ميگويد: «روبلس هم خون اسپانيايي در رگهايش جاري است و هم خون آفريقاي شمالي.» در واقع هم عشق و خشونتي كه در هنر اسپانيا هست و هم شور و گرمي مردمان شمال آفريقا در او وجود دارد.
اين جملات را محمدرضا خاكي درباره امانوئل روبلس ميگويد. رماننويس و نمايشنامهنويسي كه خاكي دو نمايشنامه از او را در دست چاپ دارد. او در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد كه اين آثار را سالها پيش و در پي درخواستي از سوي استاد انتظامي ترجمه كرده است. «استاد انتظامي يكبار گفتند كاش نمايشي بود كه من دوست داشتم و ميتوانستم در آن بازي كنم و دوباره به صحنه بروم. چيزي حدود 10 سال پيش. خب من در كتابخانهام گشتم و دو نمايشنامه از امانوئل روبلس را پيدا كردم به نامهاي «جزيره برهوت» و «پنجره» كه ترجمه كردم و بردم خدمت آقاي انتظامي. ايشان هم خيلي استقبال كردند و حتي همفكريهايي هم براي اجرا كردند كه بعدها متاسفانه شرايط ايشان تغيير كرد و امكان اين همكاري فراهم نشد»
«جزيره برهوت» داستان يك زوج سالخورده است كه سالها در يك جزيره زندگي كردهاند. هميشه آرزو ميكردند كاش ميتوانستند از جزيره بيرون بروند و آن سوي آبها را ببيند كه محقق نميشود. مترجم اين نمايشنامه معتقد است استعاري بودن اثر يكي از مهمترين ويژگيهاي آن است: «ميشود به شكلي استعاري اين نمايشنامه را استعارهاي از آرزوهاي انسان، مرگ و خيلي چيزهاي ديگر دانست»
امانوئل روبلس، نويسندهاي الجزايري- فرانسوي است. روبلس رماننويس و نمايشنامهنويسي است كه در الجزاير به دنيا آمد، اما به دليل اينكه الجزاير مستعمره فرانسه بود زبان فرانسه در اين كشور رواج داشت و روبلس هم آثارش را به فرانسه نوشت. وي سالها خبرنگار جنگ بود و حتي در جنگ زخمي شد و به اسارت آلمانها درآمد. پس از جنگ و آزادي به فرانسه رفت و سالها در مطبوعات اين كشور فعاليت داشت. «به سنت همه نويسندگان پس از جنگ براي روبلس هم حقوق و كرامت انساني و آزادي بسيار پراهميت بود و در تمام آثارش به اين مضمون پرداخت.»
خاكي در پاسخ به اين پرسش كه روبلس چه جايگاه ادبي و آكادميكي داشته است، ميگويد: «او از طرف آكادميهاي معتبر فرانسه بارها مورد تقدير قرار گرفت كه از ميان آنها ميتوان به آكادمي گنگور اشاره كرد كه داراي كرسيهاي محدودي است و با اين همه يكي از كرسيهاي اين آكادمي به روبلس تعلق گرفت.»ظاهرا سالها پيش اثري از اين نمايشنامهنويس در ايران ترجمه شده و به صحنه رفته است: «سالها پيش يكي از آثار برجسته او به نام «مونت سرا» ترجمه و اجرا شد و جزو نخستين نمايشهايي بود كه بعد از انقلاب در ايران و در تالار وحدت اجرا شد. » خاكي البته از يك ترجمه توسط مترجمي ديگر نيز خبر ميدهد: «البته ميدانم كه آقاي اصغر نوري هم يكي از كارهاي روبلس را به نام «ساعتساز» ترجمه كردند كه فكر كنم اين اثر هم در دست انتشار است.»
حالا قرار است خاكي «پنجره» را در فستيوال نمايشنامهخواني تئاتر باران اجرا كند. او ميگويد نمايشنامه خواني براي معرفي اثر است: «نمايشنامهخواني در اروپا با هدف معرفي اثر برگزار ميشود. در واقع هميشه اول اثر اجرا و بعد به صورت كتاب منتشر ميشود. اميدوارم من هم بتوانم روز جمعه قبل از نمايشنامهخواني و هم در مقدمهاي كه براي كتاب نوشتهام معرفي مختصري از او انجام دهم.»
فستيوال نمايشنامهخواني باران در نخستين گام پذيراي 11 گروه نمايشي است كه از ۲۰ الي ۳۰ مهر هر روز ساعت ۱۶ در اين مجموعه خوانش ميشوند. در اين فستيوال آثاري از نيل سايمون، تنسي ويليامز، امانوئل روبلس، كليفورد اودتس، آرتور كوپيت، ژان راسين و... به كارگرداني محمدرضا خاكي، مسعود دلخواه، بهرام سرورينژاد، هادي احمدي، مهديه پورقلي، مريم باقري، زري كريمي، مينا محترمي، آيدين طهراني، داوود نامور خوانش ميشود.