سياستهاي متناقض
هرميداس باوند
سياست شخصي دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده بازگشت به سياست انزواطلبي است. به اين معنا كه تعهدات امريكا در مناطق مختلف جهان را تعديل يا كاهش دهد و بيشتر ديدگاه تجاري به اين مسائل دارد، زيرا معتقد است مالياتدهندگان امريكايي نبايد هزينههاي نظامي امريكا در اروپا يا خاورميانه و ديگر مناطق جهان را بپردازند و ...
از آن براي مصالح و منافع ديگران هزينه كند. اما به دليل اينكه تجربه سياسي و آشنايي با موازين بينالمللي ندارد، تصميمهاي قاطعي را رسما اعلام ميكند و سپس وقتي كه با نظرات متفاوتي از طرف مشاوران يا نمايندگان كنگره مواجه ميشود، مجبور ميشود برخي سياستها را تعديل يا تغيير دهد. از جمله آن ميتوان به اعلام سياست خروج نيروهاي امريكايي از سوريه اشاره كرد. وقتي كه اين سياست را رسما اعلام كرد، هرچند امريكا قصد عقبنشيني از سوريه را دارد و به دنبال بازگشت به انزواطلبي است اما فعلا تعهداتي دارد كه ديگران را نگران ميكند. در سوريه، گروههاي ميانهرويي كه در داخل به دنبال ائتلاف با دولت آينده سوريه هستند، حضور امريكا را براي آينده نظام سوريه لازم ميدانند. يا حتي كردهايي كه در مقابل تهديد تركيه قرار دارند همين نگراني را دارند. در داخل كنگره معتقدند با حضور مسلط روسيه و ايران در منطقه به يكباره خروج از سوريه همسو با منافع امريكا نيست. بنابراين مجبور به تعديل تصميم اوليه ميشوند و اعلام ميكنند كه اين خروج تدريجي خواهد بود و ممكن است در يك مدت طولاني اين اقدام صورت گيرد. از همين رو برخي اقدامات تصميمهاي شخصي ترامپ است كه در نهايت با واكنشهاي داخلي و حتي مشاوران نزديك ترامپ همراه ميشود. بنابراين به مانند هواي بهار اقدامات ترامپ قابل پيشبيني نيست. موضعگيريها و خط مشيهاي ترامپ به هيچ عنوان قابل پيشبيني نيست. خط مشيها و فرآيندهايي كه به آن فكر ميكند ايجاد كار و توسعه اقتصاد امريكا است و بيشتر روي اين دو موضوع تاكيد دارد. در مسائل ديگر با چين هم مشكلات جدي دارد. اكنون چين 600 ميليارد دلار صادرات به امريكا دارد و اين رقم صادرات براي امريكا 300 ميليارد دلار است و قصد دارد يك موازنه ايجاد شود. از همين رو چنين موازنهاي را يكشبه نميتوان انجام داد و يك اختلاف 300 ميلياردي را به صفر يا مثبت رساند. از همين رو در برابر چينيها يك قدم رو به جلو برميدارد و دو قدم عقبنشيني ميكند و سپس موضعگيريهاي تندي را اتخاذ ميكند. از طرفي ديگر تصميمگيريها در امريكا به حدي متزلزل است كه موجب نگراني متحدان امريكا در نقاط مختلف جهان شده است. در حال حاضر اروپا بهشدت نگران شكاف و بياعتمادي است كه ميان اروپا و امريكا به وجود آمده است. چندي پيش نيز آنگلا مركل، صدراعظم آلمان اعلام كرد كه بايد يك سيستم امنيتي يكپارچه اروپايي ايجاد كرد. ولي به دليل آنكه متحدان تعاملات گستردهاي با امريكاييها دارند بنابراين مجبور خواهند شد كه به نحوي سعي كنند وضع موجود را حفظ كنند تا به تعاملات گسترده شركتها و دولتها با امريكا لطمه وارد نشود. حتي با وجود اينكه در بحث ايران يك شكاف جدي ميان اروپا و امريكا و رفتارهاي ترامپ در بحث برجام مورد انتقاد قرار گرفت، اما اكنون تمام تعهدات مالي و اقتصادي تحت برجام توسط اروپاييها تماما با اما و اگر مواجه شده است. به خصوص اينكه موضع و تهديدهاي امريكا توسط شركتهاي اروپايي براي همكاري با ايران مدنظر قرار ميگيرد. شركتهاي بزرگ از قرارداد با ايران عقبنشيني كردند و حتي پيشبيني ميشد شركتهاي كوچكتر وارد تعاملات با ايران شوند اما از آنها نيز هيچ خبري نشد.
در خصوص سوريه نيز در گام اول بحث اسراييل مطرح است كه آنها شديدا از حضور نيروهاي خارجي در سوريه به خصوص از ايران و تا حدودي تركيه به لحاظ منافع نگرانيهايي دارند. نكته ديگر رابطه روسيه و اسراييل است كه رابطهاي ديرينه ميان دو طرف وجود دارد. به طور مثال در خصوص حملههاي اسراييل به پايگاههايي كه مدعي هستند مربوط به ايران است به احتمال زياد اسراييل پيش از حملات به روسيه اطلاعرساني ميكند اما روسيه به ايران اطلاع ميدهد تا ايران از آثار تخريب آگاهي داشته باشد و تصميماتي را از قبل صورت داده باشد. تركيه هم به دنبال مصالح و منافع خود است و سعي ميكند تا با روسيه و ايران بر سر سوريه به نحوي توافق كند. اما امريكا و اسراييل و در مواردي روسيه تلاش ميكنند كه ايران را در بحث سوريه به پيرامون آن بكشانند و تلاش ميكنند ايران نيز سوريه را ترك كند كه بارها مقامهاي روسي نيز اين بحث را مطرح كردهاند. اما واقعيت آن است كه بايد اين كار با درخواست دولت سوريه انجام شود و بايد شرايط سوريه به نتيجه مطلوبي برسد و ثبات به اين كشور بازگردد و فرآيند سياسي نيز در اين كشور شكل بگيرد تا آن زمان نيروهاي خارجي از جمله ايران نيز ملزم به خروج از سوريه شوند. بايد توجه كرد كه در مواردي برخورد روسيه با ايران ابزاري است و قابل پيشبيني خواهد بود كه تصميمهاي نهايي در سوريه اين است كه به گونهاي تلاش ميكنند ايران به حاشيه رانده شود.