استقبال انديشمندانه از spv
محمد كاظمي
هر چند بايد منتظر ماند تا ابعاد ساز و كار مالي اروپا موسوم به spv با اجرايي شدن مشخص و ميزان بهرهمنديمان از آن مسجل شود ولي ثبت اين مراوده مالي گام مهمي براي احيا و تقويت برجام است و بايد از آن استقبال كرد. هر رابطهاي كه ايران بتواند خصوصا در بعد اقتصادي مستقل از اراده امريكا ايجاد كند و آن را تعميق ببخشد نه تنها يك شكست براي كاخ سفيد است كه يك موفقيت براي جهان چندقطبي است. در جريان خروج عهدشكنانه كاخ سفيد از برجام كشورهاي مختلف متوجه عوارض منفي و گسترده و استراتژيك تك قطبي بودن جهان شدند و ضرورت تضعيف مرجعيت اقتصادي امريكا بر همگان آشكار شد. چه ظالمانه و ناپسند و كريه و خسارتبار است كه پيرامون موضوعي قدرتهاي بزرگ و كوچك جهان به اتفاق نظري برسند و يك كشور عرف و مصلحت و منفعت همه را ناديده بگيرد و راه خود را برود. حتي اگر موضوع ايران نبود و كشورهاي اروپايي بيدليل از هستهاي شدن ايران هراس نداشتند عقلانيت حكم ميكند كه از اين مرجعيت خسارتبار امريكا جلوگيري بهعمل آيد.
كما اينكه كاخ سفيد از چندين معاهده جهاني ديگر خارج شد و ثابت كرد كه صلاحيت داشتن ابزارهاي مالي و اقتصادي و سياسي جهاني را ندارد. واشگتن در حالي از معاهده محيطزيستي پاريس خارج شد كه بيشترين گازهاي گلخانهاي دنيا را توليد ميكند و بايد بيش از ديگران محدوديتهاي ضروري در اين زمينه را رعايت كند. متاسفانه كشورهايي نظير چين و روسيه با اينكه از تركتازيهاي اقتصادي امريكا ضربه خوردهاند ولي آنچنان كه بايد او را به چالش نكشيدند. گويي همه در انتظار بهسر ميبرند كه ترامپ كاخ سفيد را ترك كند و مناسبات قبلي برقرار و مستحكم شود ولي روشن است كه اين راه گريز چندان عميق و اطمينانبخش نيست.
امريكا هرگاه احساس كند كه منافعش در موضوعي تامين ميشود بدون كوچكترين ترديد در آن جهت اقدام ميكند و خسارت ديگران برايش ارزشي ندارد. بر همين اساس است كه اقدام اروپا در ثبت ساز و كار مالي براي دور زدن تحريمهاي امريكا عليه ايران
هر چند كوچك باشد ولي آغازي بسيار مهم و استراتژيك براي رفع يك عيب و نقص بزرگ جهاني و تضعيف
يكهتازي يك ابرقدرت بيملاحظه است. اگر عقلانيتي در جهان باشد بايد اين تحرك بيسابقه مورد استقبال قرار گيرد و بزرگ و تاثيرگذار شود. خطر بزرگتر اين است كه به هر دليل و با هر مقدمهاي موقعيت ترامپ در امريكا تثبيت شود و احيانا در انتخابات بعدي پيروز هم بشود تازه آن زمان است كه دنيا متوجه حجم عظيمي از يكهتازيها و يكجانبهگراييهاي او خواهند بود و ممكن است امنيت نيمبند كنوني جهاني با خطر جدي روبهرو شود؛ خطري كه خسارتهاي اقتصادي كنوني در برابر آن ناچيز خواهد بود. ما بايد با صبر و حوصله ضمن استقبال از اقدام اروپا به هر اقدام استقلالطلبانه ديگر در برابر امريكا دامن بزنيم و جهان بايد از نقش منحصر بهفرد ايران در اين زمينه سپاسگزار باشد. متاسفانه هستند كساني كه در داخل كشور به اهميت موضوع پي نبردهاند يا خود را به تغافل ميزنند و عملكرد استراتژيك وزارت خارجه را به چالش ميكشند! آيا ما ميخواهيم هزينه تضعيف موقعيت امريكا در جهان را يكجا خودمان بپردازيم؟! آيا چنين رويكردي موافق عقلانيت و متضمن منافع ملي و تمايل مردم است؟ مسلما اروپا براي رضاي خداوند درصدد ايجاد سازوكار مالي مستقل با ايران نيست ولي كاملا روشن است كه در اين زمينه و شايد براي اولينبار پس از جنگ جهاني دوم نوعي استقلال از امريكا را نشان ميدهد و به هويتي جداگانه ميانديشد. خرد سياسي چه اقتضايي دارد؟ آيا با توطئهانديشي مفرط اين استقلالطلبي را انكار كنيم و از خير منافعش ولو اندازه انتظارمان نباشد بگذريم و راه تضعيف يكهتازي امريكا را مسدود كنيم؟ مگر مبارزه با جهانخواري امريكا هميشه با تندي و شعار و انقلابيگري تعريف ميشود؟ نزديك به چهل سال مردانه با روشهاي گوناگون جلوي امريكا ايستادهايم يكبار هم راه ديپلماسي و يارگيري را ادامه دهيم و بگذاريم تا اين روش هم ثمرات خود را نشان دهد، روشي كه كمترين هزينهها را در بر دارد و انزواي امريكا را هدف قرار داده است. فرزندان ملت در وزارت خارجه با كولهباري از تجربه و تحت شديدترين فشارها و مطابق با اراده و تمايل مردم جلودار مبارزه سياسي و ديپلماتيك با امريكا شدهاند و تنها از طريق حمايت حداكثري داخلي امكان پيروزيشان ميسر است آيا مخالفان دولت خدايناكرده مخالف موفقيت آنها هستند؟