• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4377 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۷ خرداد

چگونه از مناظره‌هاي جذاب دهه شصت به برنامه‌هاي خنثاي امروز رسيده‌ايم؟

دريغ از يك برنامه سياسي درست و حسابي

 عطيه موذن
 

پرده اول: مناظره‌هاي سال 60

سال 1360 مناظره‌هايي از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شد كه مباحثي ايدئولوژيك داشت. در اين مناظره‌ها در يك طرف نورالدين كيانوري و احسان طبري بود و طرف ديگرش شهيد بهشتي و مصباح‌يزدي و عبدالكريم سروش. مناظره‌هايي كه بدون اينكه ناسزا، پرونده‌سازي يا اتهام زدن به طرف مقابل در آنها وجود داشته باشد بين دو طرف بحث، سوال و جواب در مي‌گرفت و اين مخاطب بود كه تصميم مي‌گرفت فارغ از هر نوع تحميلي سرانجام يك گفت‌وگو چيست.

 

پرده دوم: مناظره‌هاي سال 88

سال 88 مناظره زنده بعد از چندين سال ميان كانديداهاي رياست‌جمهوري شكل گرفت و براي اولين‌بار رييس‌جمهور وقت كه آن زمان محمود احمدي‌نژاد بود با ميرحسين موسوي و ديگر نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري به مناظره پرداخت؛ مناظره‌هايي كه البته از حيطه اخلاق خارج شد و حواشي زيادي به دنبال داشت. اين مناظره‌ها در زمان پخش بيشترين مخاطب تلويزيون را از حيث آمار پيدا كرد؛ به گونه‌اي كه به گفته دبير ستاد انتخابات صدا و سيما حدود 50 ميليون نفر در داخل ايران و 50 ميليون نفر در خارج از ايران، شاهد اين مناظره تلويزيوني بوده‌اند.

نمايشي كه انتخاباتي شد

پخش مناظره‌هاي دهه 60 هنوز بخش مهمي از خاطره جمعي مردم ايران را تشكيل مي‌دهد؛ مناظره‌هايي كه حتي بين مسوولان كشور هم طرفداران پر و پا قرصي داشت و اصلا نفس حضور چهره‌هاي سرشناس و مورد وثوقي چون شهيد بهشتي و شهيد مطهري يا عبدالكريم سروش در آن زمان نه تنها وزنه‌اي براي اعتماد مردمي به صداوسيما بود بلكه قرار گرفتن نمايندگان گروه‌هاي كمونيستي در طرف ديگر مناظره‌ها توانست براي افزايش آگاهي و خرد جمعي نسبت به مهم‌ترين و سياسي‌ترين مسائل كشور كمك‌كننده باشد. پخش اين مناظره‌ها اما در سال‌هاي بعد ادامه نيافت و در زمان جنگ به‌طور كامل قطع شد. بعد از آن در دوره‌هايي و صرفا براي انتخابات رياست‌جمهوري مناظره‌هايي برگزار شد كه البته به شكل غير زنده و به صورت ضبطي روي آنتن مي‌رفت و نمونه آن را مي‌توان در انتخابات سال 76 شاهد بود. براي همين است كه هنوز هم از مناظره‌هاي سال 88 به عنوان يك رويداد مهم در تاريخ معاصر كشور ياد مي‌شود. درواقع مردم فقط در زمان انتخابات توانسته‌اند از مهم‌ترين مسائل سياسي كشورشان باخبر شوند اخباري كه از شخصيت‌هاي بلندپايه كشور بيان مي‌شد و گاه آنقدر رازهاي مگويي بودند كه مردم به صورت ميليوني پاي اين سخنان مي‌نشستند. پخش اين مناظره‌ها و سخنان چالشي فارغ از همه حساسيت‌ها و حواشي درست و غلطي كه ايجاد كرد و محدودشدن‌شان به انتخابات نه تنها نتوانست كمكي به سطح عمومي سواد مردم داشته باشد بلكه تنها به صورت دوره‌اي به فوران احساسات مردمي مي‌پرداخت. نبود برنامه‌اي برند و دايمي كه هم بتواند به بحث‌هاي روز و چالشي سياست كشور بپردازد و هم براي مخاطب عمومي جذاب باشد يكي از معضلات تلويزيون به عنوان تريبون رسمي كشور بوده است كه قابل بررسي است و در اين گزارش به آن پرداخته شده است.

 

مناظره‌هاي دهه 60 چه زماني قطع شد؟

مناظره‌هاي دهه 60 اگرچه به صورت ضبطي انجام شد اما به گفته مسوولان وقت هيچ نوع سانسوري در آنها نبوده است و البته اگر هم مي‌بود از حواشي آن زمان و اخبار منتشره مي‌شد فهميد كه چقدر طرفين بحث مناظره‌ها را قبول داشته‌اند؛ با اين حال اين مناظره‌ها كه در بهار 60 در تلويزيون جريان داشت بعد از دوره‌اي قطع شد و ادامه پيدا نكرد.

محمد هاشمي كه تيرماه 60 رياست صداوسيما را بر عهده گرفته است در گفت‌وگو با ما و درباره اينكه چرا تلاش نكرده است تا دوباره اين مناظره‌ها برگزار شود، مي‌گويد: وقتي جنگ شروع شد همه سياست‌هاي كشور تحت‌الشعاع كشور بود آن وقت ممكن بود در مناظره‌ها برخي مخالف جنگ باشند و نمي‌توانستيم چنين مخالفتي را در آن زمان از تلويزيون پخش كنيم. وي در واكنش به اين سوال كه اين اطمينان وجود نداشت كه در مناظره جواب اين مخالفت‌ها با دلايل روشن داده شود، پاسخ مي‌دهد: بحث اطمينان نبود. نمي‌خواستيم مناظره ضبطي باشد مي‌خواستيم زنده برگزار شود. در برنامه زنده هم نمي‌شود كسي را كنترل كرد. از طرفي هم شرايط كشور در آن برهه بسيار حساس بود. دشمن سعي مي‌كرد به هر طريقي به درون كشور نفوذ كند. اگر يك نفر در مناظره به دروغ پخش مي‌كرد شما فلان‌جا شكست خورديد ديگر نمي‌توانستيم كاري از پيش ببريم. به هر حال جنگ بود و جنگ شوخي ندارد. هاشمي در واكنش به اينكه توجيه وي توسط مديران بعدي نسبت به ديگر مسائل امنيتي كشور ادامه پيدا كرده است، ادامه مي‌دهد: به هر حال شما در مناظره‌هاي انتخاباتي سال 88 هم ديديد كه چقدر كشور دچار زيان شد. رقيب براي برنده شدن خود هر حرفي مي‌زد و در نهايت خسارت آن مناظره‌ها به مراتب بيشتر از فوايدش بود. مردم مي‌گفتند اگر اين نكاتي كه در مناظره‌ها درباره افراد مي‌گوييد، درست است پس چرا اينها را اعدام نمي‌كنيد.

 

جاي خالي برنامه‌هاي شاخص و برند سياسي

غير از مناظره‌ها كه هر چهار سال يك بار به لطف انتخابات رياست‌جمهوري برگزار مي‌شود تلويزيون طي اين چهار دهه نتوانسته است برنامه شاخصي در حوزه مسائل سياسي روز داشته باشد؛ برنامه‌اي كه در وهله اول بتواند براي مخاطب جذاب و سرگرم‌كننده باشد و در وهله دوم سياستمداران هم در آن حضور داشته باشند؛ به عبارت ديگر برنامه‌هاي زيادي بوده‌اند كه مسوولان سياسي در آنها حضور يافته‌اند و به بيان نظرات و ديدگاه‌ها و حتي بحث‌هاي بعضا چالشي پرداخته‌اند اما اين برنامه‌ها نقاط ضعف‌هايي داشته‌اند كه در زير به آنها مي‌پردازيم. يك- بيشتر اين برنامه‌ها به شكل سفارشي تنها به عنوان تريبوني براي سياستمداران قرار گرفته‌اند و بدون هيچ چالشي بيشتر پرزنتي براي مهمان برنامه بوده است.

دو- جهت‌گيري كلي صداوسيما بر بيشتر اين برنامه‌ها حاكم است و حتي براي دعوت از مهمان از چهره‌هاي سياسي نزديك با نگاه سياسي تلويزيون صورت مي‌گيرد.

سه- مجري در بيشتر اين برنامه‌ها يا به ديدگاه تلويزيون نزديك است و چالش‌ها صرفا با خط مشي كليشه حاكم صورت مي‌گيرد يا مجري از اطلاعات و تحليل و مهم‌تر از همه قدرت سوال‌هاي چالشي بي‌بهره است.چهار- اگر برنامه با خط فكري ميانه‌رو هم جلو برود با ليستي از چهره‌هاي خط قرمزي مواجه است كه اساسا نمي‌تواند آنها را به تلويزيون دعوت كند و اگر هم با مجوزهاي لازم براي حضور اين افراد طي شود چه در برنامه زنده و چه در برنامه توليدي تلاش مي‌شود تا برنده بحث مخالف با نظام فكري حاكم بر صداوسيما نباشد. در ضعف‌هاي برنامه‌هاي چالشي تلويزيون شمارگان بسيار است اما به همين چند نكته اصلي اكتفا مي‌شود.

 

چالش ميان دو معاونت سياسي و سيما

در توليد برندها

يكي از نكات مورد توجه در اين بحث ساختار صداوسيماست و اينكه در اين چارت اكثر برنامه‌هاي سياسي بايد زير نظر معاونت سياسي ساخته شود كه معمولا هم ساختاري تحليلي خبري دارند. برنامه‌هايي مثل «نگاه يك» كه عمر بيشتري هم دارند هم‌اكنون زيرنظر معاونت سياسي ساخته مي‌شود. برنامه‌هايي كه كمتر مخاطب محورند و جذابيت آنها به سوژه و مهمان مورد نظر مربوط است تا مجري و سوالات مطرح شده.

برنامه‌اي چون «مناظره» كه با تهيه‌كننده‌هاي مختلفي روي آنتن شبكه يك رفته است زيرنظر معاونت سيما ساخته مي‌شود. اين برنامه فراز و فرودهاي زيادي داشته است كه بخشي از آن به تهيه‌كننده‌اي كه در هر دوره ساخت اين برنامه را بر عهده مي‌گيرد مربوط مي‌شود. با اين حال بيشترين دوره جذابيت اين برنامه تنها به صورت مقطعي در زمان‌هاي نزديك به انتخابات بوده است.

 

گفت‌وگوي ويژه خبري و نود

با هم راه‌اندازي شد

مرتضي حيدري مجري برنامه «مناظره» و گوينده خبر تلويزيون است كه در ابتدا مي‌گويد نبايد مصاحبه كند. وي كه پايه‌گذار و اولين مجري گفت‌وگوي ويژه خبري بوده است راضي مي‌شود گفت‌وگوي كوتاهي با ما داشته باشد و درباره ماهيت اين برنامه مي‌گويد: ما گفت‌وگوي ويژه خبري را با همين نيت بعد از اخبار شبانگاهي شبكه دو راه‌اندازي كرديم. جالب است كه اين برنامه و نود هر دو همزمان راه‌اندازي شد و اين برنامه را من هر شب برگزار كردم به گونه‌اي كه هفت سال و نيم بدون يك شب توقف و بعد از آن به‌مدت ۴ سال هفته‌اي ۳ شب اجرايش كردم.

وي درباره تفاوت برنامه‌هاي دو معاونت سياسي و سيما معتقد است: برنامه‌هاي خبري و سياسي كه تحت نظر معاونت سياسي ساخته مي‌شود اصولا تهيه‌كننده محور نيست بلكه برنامه محور است و ما در معاونت سياسي عنواني مثل تهيه‌كننده نداريم. در حالي كه در معاونت سيما تهيه‌كننده قرارداد مي‌بندد و او محور است.

حيدري درباره اينكه چرا برنامه‌هاي سياسي برند در اين سال‌ها شكل نگرفته است، توضيح مي‌دهد: شايد به دليل نوع رويكرد ما به موضوعات سياسي اينجور برنامه‌ها شكل نگرفته است. به عنوان نمونه ما زماني برنامه‌اي براي بررسي مطبوعات داشتيم كه بيژن نوباوه هر روز مطبوعات را ورق مي‌زد منتها شرايط سياسي كشور به سمتي رفت كه عملا امكان ادامه برنامه فراهم نشد. اين هم به دليل ماهيت برنامه‌هاي سياسي و نوع پردازش و نگاه ما به موضوعات سياسي داخلي و خارجي بوده است.

 

رسالت تاك‌شوي دورهمي

در خلأ برندهاي سياسي‌ها

شايد بهترين رويكرد تلويزيون در پرداختن به سياست استفاده از طنزپردازان است؛ طنزپردازاني كه وقتي درباره مشكلات سياسي، مسوولان و بحران‌ها حرف مي‌زنند به گونه‌اي به زبان طنز آنها را بيان مي‌كنند كه شما به جاي اينكه به اين مشكلات بگرييد به آنها بخنديد! اگرچه زبان طنز هميشه يكي از كاركردهايش پرداختن به موضوعات تند سياسي بوده است اما اين سوال وجود دارد كه آيا اين تريبون هرگز به هنرمنداني داده شده كه هم ظرفيت رسانه را بشناسند هم چم و خم سياست را و هم شرايط كشور را؟ در حالي كه غايت برنامه‌هاي طنز سياسي صدا و سيما اين بوده كه احتمالا مردم بگويند «ديدي چه گفت؟» يا «منظورش فلان مقام بود» و به اين ترتيب مي‌توان حدس زد حتي مقام مربوطه هم همراه با مردم مي‌نشيند و به اين جملات مي‌خندد.

شيوه «دورهمي» در اين نقدهاي سياسي اجتماعي به سطحي‌ترين شكل ممكن تحقق مي‌پذيرد و صرفا براي خنده گرفتن انجام مي‌شود و نه تنها كمكي به ارتقاي سواد سياسي عمومي مردم نمي‌كند بلكه به اتفاقات مثبت ديگري هم منجر نمي‌شود. هرچند كه بايد ديد همين برنامه در فصل جديد و با توجه به حاشيه‌هايي كه نسبت به انتقاد در مديريت سيل اخير كشور داشت چقدر دست به عصا خواهد شد.

اين شيوه سطحي حتي براي مخاطب هم آشكار است. مثل يك سال اول بعد از پايان رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد كه حالا در همه شبكه‌هاي تلويزيون به شيوه‌هاي مختلف با ديالوگ‌ها و سخنان او شوخي مي‌شد، چون ديگر سمتي نداشت و بنابراين ترسي هم از نقد او وجود نداشت.

 

تفاوت اتفاقات سياسي حتي در تاك‌شوهاي ما و خارجي‌ها

تفاوت برنامه‌هاي ما با تاك‌شوهاي حرفه‌اي دنيا فقط در اين نيست كه آنها مي‌توانند با ترامپ و اوباما شوخي كنند و سياست‌هاي روز كشور را به نقد و چالش‌هاي جدي بكشند. تفاوت فقط اين نيست كه اين چهره‌هاي سياسي به تاك‌شو مي‌روند و مثل هر مهمان ديگري با آنها برخورد شده و مورد سوال قرار مي‌گيرند بلكه تفاوت در آنجاست كه سوال‌هاي ما از وزير و چهره سياسي هم همين بايد باشد كه «عاشق شدين؟» درحالي كه يك فعال سياسي در تاك‌شوي خارجي به هر شكلي مورد نقد و پرسش و حتي سوالات حاشيه‌اي قرار مي‌گيرد. به عنوان مثال مي‌توان از ميشل اوباما ياد كرد كه وقتي به تاك شوي جيمي كيمل مي‌رود همان ابتدا كتاب منتشر شده وي را روي ميز مي‌گذارد و وارد شوخي و بحث و گفت‌وگو مي‌شود. مخاطب تلويزيون اما نمي‌تواند حتي در جريان مهم‌ترين اتفاقات پيراموني سياستمداران كشورش باشد. نمونه‌اي از اين اتفاقات سخنراني‌هاي رييس‌جمهوران كشور در هر دوره است كه تلويزيون صرفا به پخش خبري آنها اكتفا مي‌كند. مرتضي حيدري مجري تلويزيون در باب مقايسه ميان برنامه‌هاي سياسي در دنيا با صداوسيماي كشور معتقد است: برنامه‌هاي ثابت تلويزيون‌هاي دنيا مجري محور هستند و با تغيير مجري هويت خود را از دست مي‌دهند و عملا تعطيل مي‌شوند. از طرف ديگر آن شبكه‌ها خصوصي هستند و اسپانسر يا سرمايه‌گذار به خاطر بيننده همه المان‌هاي جذابيت را فراهم مي‌كند.

 

دريغ از نمايش پرسش‌هاي طبيعي مردم

فريدون صديقي از روزنامه‌نگاران پيشكسوت كشور كه سال‌ها به عنوان منتقد سينما هم فعاليت داشته است در گفت‌وگويي به حضورش در مراسم افطاري رييس‌جمهور اشاره مي‌كند و با اظهار تعجب از اينكه نه تلويزيون و نه راديو به سوالات و چالش‌هاي مطرح‌شده در اين مراسم نپرداختند، مي‌گويد: جمعي از اصحاب رسانه و هنرمندان به اين مراسم دعوت شدند و هر كدام در سه دقيقه دغدغه‌هاي‌شان را گفتند و پرسش‌هايي را مطرح كردند اما در تلويزيون پخش نشد.

وي ادامه مي‌دهد: رييس‌جمهور در پاسخ به اين پرسش‌ها، سخنراني خود را مطرح كرد اما رسالت راديو و تلويزيون كجاست كه نشان دهد اين سخنراني در پي اين پرسش‌ها بوده است. وقتي تلويزيون همين پرسش‌هاي طبيعي را نشان نمي‌دهد چطور مي‌توان سوال كرد كه چرا تاك‌شو، صندلي داغ و هارد‌تاك نداريم.

اين روزنامه‌نگار شناخته‌شده در باب نبود برنامه‌هاي سياسي جذاب معتقد است: بايد ديد نظام فكري و سيستمي صداوسيما چقدر به اين معتقد است كه فهم سياست كار عمومي است و مردم مي‌توانند درك و نقد سياست كنند. باور آنها اين است كه مردم مي‌توانند در سياست مشاركت داشته باشند اما نه مشاركت فعال بلكه به گونه‌اي كه آنها را در گره‌ها يا در بزنگاه‌ها فرا بخوانيم و به طور مثال بگوييم در اين انتخابات شركت كن. آنها به هيچ‌وجه علاقه‌مند به درك و فهم سياسي جامعه از مناسبات فرهنگي سياسي و بين‌المللي نيستند و مردم را به عنوان كارگران روزمزد نگاه مي‌كنند.

وي با تاكيد بر اينكه در برنامه‌هاي سياسي موضوع مردم نيستند، مي‌گويد: صداوسيما قرار نيست پاسخي به مطالبات مردم باشد. سازمان برنامه مي‌سازد چون بايد پاسخگوي مطالبات بالاسري‌هايش باشد و به همين دليل است كه تاكنون مرجعيت خود را از دست داده است. ما بايد ببينيم تلويزيون چقدر قائل به جايگاه واقعي رسانه است و خود مي‌دانيم كه قائل نيست. در نتيجه مردم هم رسانه‌هاي فارسي ديگر را مي‌بينند كه حرف آنها را بيان مي‌كنند.

مجري برنامه صبحگاهي در جايگاه پرسشگر

در نبود يك برنامه سياسي برند يا مجرياني كه با اين نقش شناخته مي‌شوند رويكردهاي معكوسي هم اتفاق مي‌افتد كه مخاطب را بيش از پيش به تعجب وامي‌دارد. زماني را به ياد بياوريد كه با وجود مرتضي حيدري، رضا رشيدپور اجراي گفت‌وگوي زنده با رييس‌جمهور حسن روحاني را بر عهده گرفت. رشيدپور كه چالش‌ها و اتفاقات سياسي را در برنامه صبحگاهي خودش با هوشمندي پيگيري مي‌كرد در اين گفت‌وگو بدون لحاظ شرايط و موقعيت چنين گفت‌وگويي با هر سوال از روحاني اجازه مي‌گرفت. گفت‌وگويي كه شأن رشيدپور را از جايگاه يك مجري حرفه‌اي و كاربلد تنزل داد و مخاطب با اجازه گرفتن‌هاي مكرر او احساس مي‌كرد منتي بر سرش گذاشته‌اند. امير محبيان مديرعامل خبرگزاري آريا درباره گفت‌وگوهاي معمول تلويزيون در حوزه چالش‌ها و سوژه‌هاي سياسي مي‌گويد: بحث و چالش دو يا چند نفره معمولا براي باز كردن ابعاد يك موضوع از جوانب مختلف بوده و بسيار به تغيير ديدگاه كمك مي‌كند. رسانه‌هاي جهان در چارچوب ايجاد تغييرات مطلوب در اذهان جامعه و نيز رفع شبهات معمولا از ميزگردهاي سياسي يا مناظرات دو نفره توسط افراد و ديدگاه‌هاي شاخص بهره مي‌گيرند. البته اين بحث‌ها بايد توسط مدير جلسه‌اي مسلط و مقتدر و باهوش اداره شود والا ممكن است به ضد خودش تبديل شود.

 

هدايت مجري با گوشي

وي ادامه مي‌دهد: در ايران اين نشست‌ها برگزار مي‌شود ولي معمولا يا مجري از طريق گوشي از بيرون هدايت مي‌شود كه نشان‌دهنده عدم تسلط مجري به موضوع بحث است يا افراد دعوت شده يا يكي از آنها شاخص و مسلط نيستند يا وقت كافي نيست يا به حاشيه مي‌روند يا چالشگران كنترل بحث را از دست مجري و مدير جلسه خارج مي‌كنند يا چنان مجري در بخش‌هايي از بحث سخن نامطلوب از منظر گردانندگان رسانه را قطع مي‌كنند كه مخاطبان احساس سانسور شديد مي‌كنند. در هر حال كار سختي است از همين رو تعداد كساني كه در رسانه‌هاي معتبر در اين كار چهره مي‌شوند محدود است و گاه ده‌ها سال در اين كار باقي مي‌مانند و حقوق‌هاي بسيار بالايي دريافت مي‌كنند.اين استاد دانشگاه درباره ضرورت يك برنامه برند سياسي معتقد است: حتما جاي برنامه‌هاي اينچنيني در صدا و سيما خالي است. صدا سيما تجربه كرده است كه برنامه‌هايي چون ماه عسل در امور اجتماعي يا نود در مسائل ورزشي با مجريان حرفه‌اي و شناخته‌شده تا چه حد قادر است مخاطب جذب كند. در مسائل سياسي هم حتما چنين روشي ثابت شده موثر خواهد بود.البته كه برنامه‌هاي بسياري متولد شده‌اند و هر كدام دوست داشته‌اند احتمالا به نودهاي سياسي تبديل شوند برنامه‌هايي كه اگر پاي هر يك از تهيه‌كنندگان‌شان بنشينيد كلي مثال خواهند زد كه كدام شخصيت سياسي خط قرمزي را به تلويزيون آورده‌اند يا در باب كدام بحث سياسي حرف زده‌اند و گفت‌وگوهايش در شبكه‌هاي اجتماعي وايرال شده است.

 

خواستيم نود سياسي بسازيم اما خود نود هم تعطيل شد

يكي از تهيه‌كنندگان تلويزيون كه خواست نامش درج نشود در اين باره معتقد است: از ليست چهره‌هاي خط قرمزي تلويزيون كه بگذريم ساخت چنين برنامه‌هايي براي حفظ معيار جذابيت، حرفه‌اي بودن و حتي اخلاقي بودن پروسه سختي را بايد بگذراند. شما حتي اگر بتوانيد مجوز يك چهره ممنوع‌التصوير را بگيريد براي حضور نفر بعدي مقابل او به چالش بعدي خواهيد خورد چون حتما بايد فردي باشد كه بتواند در بحث بر او پيروز شود. وي اضافه مي‌كند: اگر هم برنامه به صورت مناظره نباشد بايد دايم با مجري در ارتباط باشيد و حتي برنامه ضبطي را نه به صورت دلخواه اما با تعديل به نفع خود برگردانيد. اين تهيه‌كننده مي‌گويد: تلويزيون زماني خواست نود سياسي بسازد اما خود نود هم تعطيل شد پس چگونه مي‌توان انتظار داشت تهيه‌كنندگان با طيب‌خاطر وارد پروسه ساخت چنين برنامه‌هايي شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون