نسبت قصور با تنبيه
اكبر نبوي
بركناري مدير شبكه پنج سيما در نگاه نخست، غيرمنطقي، شتابزده و غيرحرفهاي مينمايد، چرا كه نسبت قصور با تنبيه صورت گرفته، سنگين و غيرمتعارف است. از ديد برخي، بسا خبط و خطاهاي به ظاهر بدتر از اتفاقي كه رخ داد، به بركناري مدير گروه يا حتي تنبيه انضباطي تهيهكننده هم منجر نميشوند. پس خيلي محكم ميپرسند: اين جريمه سنگين براي چيست؟ واقعيت اين است كه دوستان اشتباه ميكنند و مساله را بسيار ساده و پيشپاافتاده ميبينند. آن اتفاق را بايد در ساحت يك موضوع بينالملل اسلامي و امنيت كشورمان ببينيم و تحليل كنيم. بايد بدانيم كه آثار وضعي و خطرناك جملات آن مداح، نسبت تام و تمام و وثيقي با مصالح كلان و خطير امت اسلامي و امنيت ملي كشورمان دارد و با خطاهاي رسانهاي ساده (كه بعضا اجتنابناپذير هم هستند) تفاوتي راهبردي و ماهوي دارد. نتايج و پيامد آن جملات، دقيقا جزو اهداف دشمنان وحدت امت اسلامي و دشمنان اتحاد ملي ايرانيان است. سالهاست كشورهاي غربي و وهابي و دستگاههاي اطلاعاتي و مواجببگيران آگاه و ناآگاهشان، براي راهاندازي اختلاف و جنگ مذهبي ميان شيعه و سني كوشش پيگير و دامنهداري دارند و براي تحقق اين هدف، ايران را در مركز توجهات خود قرار دادهاند و ...
با رصد كوچكترين خطا و اشتباه درباره مقدسات برادران و خواهران اهل سنت (حتي در محافل كوچك و خصوصي) آن را بزرگنمايي ميكنند تا هم بر عواطف هموطنان اهل سنت تاثير منفي بگذارند و هم كينه و خشم مسلمانان اهل سنت ساير كشورها را عليه شيعيان و ايران برانگيزند.
جمهوري اسلامي ايران از سپيدهدم پيروزي انقلاب اسلامي، در تداوم اقدامات مصلحانه بزرگاني چون آيتالله بروجردي و شيخ محمود شلتوت براي وحدت شيعه و سني، همه ساله و در ايام ولادت حضرت رسول(ص) با حضور عالمان تراز اول شيعه و سني كشورهاي مسلمان، كنفرانس وحدت برگزار ميكند. اين كنفرانس از نگاه رهبران ديني ايران به ويژه امام خميني(ره) و آيتالله خامنهاي، مطلقا يك اقدام تاكتيكي نيست، بلكه منبعث از يك فهم توحيدي، اسلامي و علوي است. روشنفكران و متفكران مسلمان ميدانند كه در جهان امروز، شيعه يا سني مورد هدف نيست، بلكه جريان قدرتمند سلطه، موجوديت و بنياد اسلام را نشانه گرفته است و مسلمانان (اعم از شيعه و سني) براي مقابله با همه دسيسهها و نقشههايي كه دشمنان اسلام كشيدهاند، جز وحدت و برادري و همدلي و همكاري و هماهنگي توحيدي و اسلامي، هيچ راه دومي ندارند.
با چنين نگاه و متكي بر يك امر راهبردي، اگر بدانيم و متوجه باشيم كه موضوع آن مداح و آن برنامه به كليت جهان اسلام مربوط ميشود، داوريهايمان سامان بهتري مييابند. به همين دليل درست است كه مدير شبكه پنج هيچ دخالتي در تاييد يا پخش آن برنامه نداشته است، اما به خاطر اتفاق سهمگيني كه رخ داده، دكتر علي عسگري (رييس سازمان صدا و سيما) بايد تصميمي ميگرفت كه عزم و اعتقاد جدي و قاطعش نسبت به طرد و نفي چنين كارهاي ضداسلامي و ضدملي را نشان دهد. توبيخ يا اخراج مدير پخش يا تهيهكننده، مطلقا نميتوانست از شدت كار زشت صورت گرفته به اندازه كافي بكاهد و تاثير لازم و مناسب را به همراه داشته باشد.
در واقع، مدير شبكه پنج نه به خاطر سهم و نقشش در آن رخداد زشت (كه منطقا هيچ نقشي در آن نداشته) بلكه براي ارسال يك پيام مهم ديني و اعتقادي بركنار شد. اين نكته كانوني تصميم درست و بجاي رييس صدا و سيماست.