پيروزي بدون جنگ
سعيد عابدپور
آيا جهان در حال گذر از استراتژيهاي جنگي كلاسيك به سمت نظريات سون تزو، استراتژيست نامدار چيني است؟ سون تزو 2500 سال پيش از پيروزي بدون جنگ سخن گفت و چين امروز بيش از هر زماني به اين توصيه استراتژيست نامدار چيني عمل ميكند. چينيها بيسر و صدا و در پرهيز از جنگ و درگيري جهان را فتح ميكنند. آيا چين ميتواند بدون درگيري نظامي به پيروزي سياسي و اقتصادي دست يابد؟ پاسخ به اين سوال دشوار است. نظريات سون تزو در دوران قبل از توليد بمب اتمي بود. با اين وجود ارتش ملي چين از كتاب
سون تزو به عنوان منبع فكري اصلي رويارويي در جهان معاصر استفاده ميكند. يكي از توصيههاي بخش سياسي ارتش ملي چين در ارتباط با جنگ سياسي است. آيا ميتوان اين توصيهها را براي ايران هم در نظر گرفت؟ ما با سه وضعيت از جنگ با نگاه بخش سياسي ارتش چين روبرو هستيم؛ يك جنگ واقعي، دوم جنگ افكار عمومي و سوم جنگ رواني. در حالت جنگ واقعي بايد از ظرفيتهاي ملي و بينالمللي براي محدودسازي حريف بهره برد. بايد از ظرفيتهاي مجامع و نهادهاي بينالمللي و به ويژه دادگاهها استفاده كرد. چه در رابطه با نقض تعهد امريكا در ارتباط با برجام، چه در تهديد يا اعمال تحريمها عليه ايران و چه در ارتباط با نقض احتمالي حريم هوايي ايران توسط پهپادها يا هواپيماهاي جاسوسي و غيره. جنگ براي افكار عمومي داخلي و جهاني نياز به استفاده حرفهاي از رسانههاي ملي، رسانههاي خصوصي و لابيها دارد. شبكه پرس تيوي در اين جنگ براي افكار عمومي جهان ميتواند يك ابزار موثر باشد ولي به شرطي كه اين شبكه به دوران اوج خود در سالهاي گذشته بازگردد. اين سوال مطرح است چرا كشوري مثل ايران نميتواند يك شبكه خبري قدرتمند همانند شبكه خبري الجزيره ايجاد كند؟ در بخش رسانههاي خصوصي اعم از شبكههاي تلويزيوني و وبسايتهاي داخلي و خارجي، ايران به عنوان يك كشور بايد بتواند افكار عمومي كشورها را تصاحب كند و با زباني عامهفهم به رسواييها و نتايج فاجعه بار سياست جهاني امريكا بپردازد. ديپلماسي وزارت خارجه بايد فراتر از يك سخنگو باشد. اين ديپلماسي نميتواند صرفا بر دوش وزير خارجه، مشاوران يا سفرا باشد؛ بخش وسيعي از ديپلماسي عمومي در جهان تعامل با رسانههاي كشورها، سياستمداران و اهل قلم است. در بخش جنگ رواني تصور غالب مبتني بر روشهاي معمولا سنتي است؛ و در حد پخش اطلاعيه يا فعاليت راديويي و تلويزيوني.
جنگ رواني در حالتي كه چين انجام ميدهد، هشدار مستمر به همسايگان فيليپيني و ژاپني در رابطه با موارد مورد اختلاف مرزي است. اين هشدارها محدودسازي جهانگردي به جزاير مورد اختلاف است. درارتباط با ايران، جمهوري اسلامي ايران حق بازرسي از كشتيهاي تجاري در تنگه هرمز را به بهانه مبارزه با تروريسم و مواد مخدر دارد. اين بخشي از حقوق دريايي ايران مبتني بر معاهدات بينالمللي تنگهها است. جنگ اينترنتي نيز از مهمترين موارد جنگ رواني است. تامين امنيت ديجيتالي و مبارزه با رخنه ديجيتالي و مقابله به مثل از ابزارهاي مهم جنگ رواني ما عليه امريكا است. رويارويي اينترنتي بسيار مهم است؛ همه ما نرم كرم رايانهاي استاكسنت را به ياد ميآوريم كه با دستور اوباما و با همكاري مشترك ارتش امريكا و اسراييل ساخته شد. اين برنامه ويروسي نيروگاه اتمي بوشهر را هدف قرار داد. پاسخ ما چه بود؟ در اين جنگ رواني، تخصص و نه شعار حرف اول را ميزند. امريكا تنها در جنگ سياسي و اقتصادي با ايران نيست، چين، روسيه، ونزوئلا، كوبا و شمار ديگري از كشورها در اين جنگ با امريكا بهسر ميبرند. بايد كوشيد همانند روسيه و چين خود را از جنگ نظامي كنار بكشيم. پيروزي در اين جنگ بدون جنگيدن بايد شعار ما با باشد. بايد همانند سون تزو فكر كرد و حكمت را با شجاعت و علم در هم آميخت و با ذهني باز و خلاق به دفاع در مقابل جنگ تحميلي سياسي و اقتصادي با امريكا موضع گرفت.