درخواست براي حفظ چهره اصلي يك مدرسه 52 ساله
سرنوشت دبيرستان دخترانه بوعلي سينا در ميدان فرهنگ تهران نامعلوم است؛ تخريب يا ايمنسازي؟
اخبار تاييد نشده از تصميم به تغيير كاربري اين دبيرستان قديمي حكايت دارد
گروه اجتماعي
چند روز قبل، خبري در فضاي مجازي درباره تخريب دبيرستان دخترانه بوعلي سينا واقع در ميدان فرهنگ تهران منتشر شد . اخبار بنا به شنيدههاي تاييد نشده، حاكي از آن بود كه قرار است اين مدرسه قديمي تخريب و به مجتمع تجاري تبديل شود، اما شنيدههاي ديگري هم حاكي از آن بود كه آموزش و پرورش براي جبران كمبود فضاي آموزشي قصد دارد در فضاي وسيع اين دبيرستان، دو مدرسه احداث كند و در نهايت، روايت ديگري هم درباره اقدام آموزش و پرورش براي ايمنسازي اين دبيرستان 52 ساله مطرح بود . به دنبال اين اخبار، جمعي از فارغالتحصيلان اين دبيرستان قديمي دست به كار شدند و با ارسال متني براي اداره ميراث فرهنگي استان تهران و ايجاد يك پويش، خواستار حفظ ساختمان دبيرستان با همين شمايل ارزشمند شدند .
در نامهاي كه 9 مهر امسال براي اداره كل ميراث فرهنگي استان تهران ارسال شده، تعدادي از فارغالتحصيلان اين دبيرستان قديمي نوشتهاند: «اينجانبان جمعي از محصلين سابق دبيرستان بوعلي سينا، كسبه و ساكنين محله يوسفآباد و علاقهمندان به تاريخ و فرهنگ ايران، به منظور جلوگيري از تخريب دبيرستان دخترانه بوعلي سينا، درخواستي را تقديم ميكنيم . دبيرستان دخترانه بوعلي سينا در ضلع شرقي ميدان فرهنگ واقع شده، بيش از نيم قرن قدمت دارد و بزرگترين مدرسه اين منطقه محسوب ميشود . اين دبيرستان به همراه دو مدرسه ديگر، مجموعه سهگانه مدارس ميدان فرهنگ را تشكيل ميدهند كه در ساخت و معماري آنها اصول خاصي رعايت شده . ديوارها مزين به شيشههاي رنگي و كاشيكاري سنتي ايراني است كه با وجود قرار گرفتن در معرض فرسايش اقليمي و محيطي همچنان با رنگ و لعاب سابق برجاي خود ماندهاند و ديگر مشابه اين بنا ساخته نخواهد شد . ميدان فرهنگ و اين سه مدرسه يكي از نمادهاي محله يوسفآباد است كه به منزله برگي از تاريخچه اين محل است . تخريب هر كدام از اين مدارس همانند به تاراج بردن گنجي تاريخي است كه اگر از آن نگهداري شود با ارزشتر هم خواهد شد . اما متاسفانه آموزش و پرورش قصد تخريب اين مكان ارزشمند و نوسازي بنايي ديگر را دارد كه هيچ پيشينه تاريخي نخواهد داشت . اگر ايران ما مفتخر به داشتن بناهاي تاريخي زيادي است كه پس از گذشت اعصار متوالي همچنان پابرجا باقي ماندهاند، چرا اين دبيرستان جزيي از اين بناها نباشد . به اين وسيله از جنابعالي تقاضا داريم ما را مساعدت بفرماييد تا بتوانيم با ثبت اين محل به عنوان يك ميراث فرهنگي و نگهداري از ياقوتي از هنر، علم و فرهنگمان را به دست نسلهاي بعدي برسانيم .»
در متن پويشي هم كه 4 مهر امسال ايجاد شد و تا 30 فروردين سال آينده مهلت امضا دارد، از قول عموم مردم خطاب به مدير آموزش و پرورش كل تهران و سرپرست آموزش و پرورش منطقه 6 تهران آمده است: «پيرو خبر تعطيلي دبيرستان بوعلي سينا، واقع در ميدان فرهنگ (يوسفآباد) اين دبيرستان دخترانه، يكي از مدارس سهگانه ميدان فرهنگ است كه در ضلع شرقي آن واقع شده و از يك طرف به خيابان اصلي يوسفآباد ميرسد و از طرف ديگر به خيابان آماج؛ در سه طبقه ساخته شده و بيش از نيم قرن، محل تحصيل چند نسل متوالي بوده است. با توجه به اينكه اين بنا استحكام بسيار خوبي دارد و همچنان كاربري سابق خود را حفظ كرده، تخريب بيدليل اين بناي عظيم و ساخت مجدد آن، آلودگي هواي زيادي توليد ميكند؛ همچنين آلودگي صوتي ناشي از كارگاه ساختمانسازي به هيچ عنوان قابل اغماض نيست. با توجه به قدمت بيش از نيم قرن اين ساختمان و قرار گرفتن در مجموعه سهگانه مدارس ميدان فرهنگ، ميتوان اين بنا را به عنوان يك ميراث فرهنگي معرفي كرد. مهندسي خوب، كاشيكاريهاي سنتي ايراني و سبك معماري آن، نماد فرهنگ، هنر و علم ايران است كه با نگهداري مناسب از اين سازه، ميتوان آن را به عنوان يادگاري فاخر به دست نسلهاي بعدي سپرد. كيفيت ساخت اين بنا به گونهاي است كه بعد از گذشت بيش از نيم قرن، كاشيهاي آن با همان رنگ و لعاب سابق بر ديوارهاي خارجي بنا باقي مانده و روي ديوارها هيچگونه تركي مشاهده نميشود.با توجه به اينكه اين بنا فضاي آموزشي بسيار خوبي براي دانشآموزان دبيرستاني فراهم كرده، تخريب و ساخت مجدد آن كار باطلي است و مصداق اسراف است و اين هزينه ميتواند در مناطق محروم صرف مدرسهسازي شود.با توجه به اينكه اين مدرسه محل تحصيل چند نسل متوالي بوده است و با زندگي مردم اين منطقه عجين شده، تخريب آن همانند ويراني وابستگي و احساس تعلق اين مردم به قسمتي از خانه و كاشانه خودشان است. قطعا وقتي چنين احساسي در كسي به وجود ميآيد، راحتتر ميتواند تن به مهاجرت دهد. با توجه به اينكه اين مدرسه وقف استفاده عموم شده و تاكنون با هزينههاي دولتي، نه شخصي، تعمير و نگهداري ميشده، هرگونه تصرف در آن، نيازمند اخذ اجازه عموم مردم است. اين بنا متعلق به شهروندان است و فقط توسط آموزش و پرورش منطقه ۶ نگهداري ميشود و اكثريت قريب به اتفاق شهروندان با تخريب اين بنا مخالف ميباشند.لذا با توجه به اينكه نگهداري از اين بناي ارزشمند، به تخريب آن ارجحيت دارد، از تخريب آن صرفنظر كنيد و با هزينهاي كمتر به ارتقاي كيفيت اين بنا بپردازيد.»
دبيرستان دخترانه بوعلي سينا واقع در ضلع شرقي ميدان فرهنگ، در سال 1352 به بهرهبرداري رسيد و ساختمان اين مدرسه با كاشيكاري ايراني بر بدنه آجري، يك معماري ارزشمند و زيبا را، هم براي دانشآموزان و كادر آموزشي مدرسه و هم براي رهگذراني كه از ميدان فرهنگ عبور ميكنند به نمايش ميگذارد . روبهروي دبيرستان بوعلي سينا و در ضلع غربي ميدان، دو مدرسه ديگر با قدمت مشابه وجود دارد كه در سالهاي مختلف، بهرهبرداري متفاوت براي مقطع دبستان يا دبيرستان و براي دانشآموزان پسر يا دختر داشته ولي معماري و تزيينات هرسه مدرسه، از يك الگو پيروي ميكند؛ كاشيهاي منقش ايراني بر بدنه آجري و حياطهاي وسيع و ساختمانهايي كه دقيقا به منظور بهرهبرداري براي فضاي تعليم و تربيت نسل كودك تا نوجوان احداث شده است . همساني معماري و مصالح و تزيينات اين سه مدرسه در ميدان فرهنگ، هم چشماندازي زيبا براي عابران ميسازد و هم قدمت هر سه مدرسه، يادآور خاطرات شيرين براي اهالي قديمي ميدان فرهنگ است . دبيرستان بوعلي سينا كه حالا به پنجاه و دو سالگي رسيده، البته در زماني احداث و فعال شد كه هم جمعيت دانشآموزي پايتخت بسيار كمتر بود و هم اسلوب مدرسهسازي از استانداردهاي بينالمللي پيروي ميكرد به اين معنا كه مدرسه، بايد از نظر سازه و زيباييشناسي و فضاي فراغت و تحصيل، مكاني امن، آرام، با وسعتي قابل تجهيز به امكانات آموزشي و ورزشي، زيبا و مزين به مولفههاي فرهنگ ايراني ميبود در حالي كه حداقل طي سه دهه اخير، با وجود آنكه خيرين مدرسهساز براي كمك به دولت و بدون چشمداشت، به عرصه مدرسهسازي وارد شدند و سرمايه و داشتههاي خود را براي تعليم و ترويج دانش و فرهنگ صرف كردند، مدارس نوسازي كه به مجموعه فضاي آموزشي كشور اضافه شد، از نظر زيباييشناسي به هيچوجه قابل رقابت با مدارس ساخته شده در دهههاي 30 و 40 و 50 شمسي نيست . مشابه دبيرستان بوعلي سينا در شهر تهران هنوز پيدا ميشود؛ دبيرستان مرجان در خيابان كاخ، دبيرستان محمد نراقي در خيابان نياوران، دبيرستان جلال آلاحمد در خيابان وليعصر و حوالي خيابان پسيان، از جمله مدارسي هستند كه در دو يا سه دهه پاياني پهلوي دوم احداث شدند و همچنان فعالند و اصول احداث اين مدارس مطابق معيارهاي جهاني مدرسهسازي است .
وزارت ميراث فرهنگي هنوز درباره ثبت اين مدرسه در فهرست ميراث ملي اظهارنظر نكرده و واكنشي به اين نامه نداشته ولي قوانين شناسايي ابنيه واجد شرايط ثبت ملي، صراحت دارد و در قانون حفظ آثار ملي مصوب ۱۲ آبان ۱۳۰۹ اعلام شده است: «كليه آثار صنعتي و ابنيه و اماكني كه تا اختتام دوره سلسله زنديه در مملكت ايران احداث شده، اعم از منقول و غيرمنقول با رعايت ماده۱۳ اين قانون ميتوان جزو آثار ملي ايران محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت است.»
همچنين در دستورالعمل ثبت آثار تاريخي فرهنگي غيرمنقول كه 12 اسفند 1399، با امضاي علياصغر مونسان؛ وزير ميراث فرهنگي دولت دوازدهم ابلاغ شده، در تشريح معيارهاي ثبت آثار تاريخي و فرهنگي غيرمنقول آمده است: «آثار تاريخي و فرهنگي غيرمنقول كه قدمت آنها تا پايان دوره زنديه باشد، واجد ارزش ثبت در فهرست آثار ملي است . آثار تاريخي و فرهنگي غيرمنقول با جنبه عمومي كه در دوره قاجاريه و تا آغاز دوره مشروطيت ساخته شدهاند، واجد ارزش ثبت در فهرست آثار ملي است. جنبه عمومي به معناي آن است كه اثر به نحوي از نظر جامعه، برخوردار از شأن عمومي شده باشد كه هرگونه تعرض به آن از نظر افكار عمومي جامعه ناپسند قلمداد شود . مرجع تشخيص اين موضوع، شوراي ملي ثبت آثار تاريخي و فرهنگي غيرمنقول است . آثار تاريخي و فرهنگي غيرمنقول با جنبه فني و صنعتي كه قدمت آنها تا پايان دوره پهلوي اول باشد، واجد ارزش ثبت در فهرست آثار ملي يا فهرست آثار واجد ارزش تاريخي و فرهنگي است . بناها، تاسيسات، محوطهها، باغها، فضاها، مجموعهها، اماكن و عمارات سلطنتي يا حكومتي قاجار و پهلوي، واجد ارزش ثبت در فهرست آثار ملي يا فهرست آثار واجد ارزش تاريخي و فرهنگي است.»
در حالي كه هنوز، تخريب اين دبيرستان و تبديل آن به مجتمع تجاري، تاييد نشده و شنيدههاي اهالي فقط حكايت از آن دارد كه خيرين مدرسهساز براي نوسازي اين دبيرستان اعلام آمادگي كردهاند و يكي از فارغالتحصيلان دبيرستان بوعلي سينا هم، چند روز قبل تصويري از اخبار شبكه شاد براي «اعتماد» ارسال كرد كه به استناد اين تصوير، دو نفر از خيرين مدرسهساز قرار است براي ايمنسازي اين مدرسه سرمايهگذاري كنند، روايتهاي متفاوتي هم به نقل از اهالي ميدان فرهنگ درباره پيشينه ساختمان 52 ساله دبيرستان دخترانه بوعلي سينا مطرح است؛ برخي ميگويند كه مالك اين ساختمان، فردي به نام پازوكي بوده كه بعد از احداث مدرسه و آغاز بهرهبرداري، ملك خود را براي آموزش و تعليم و تربيت وقف كرده و برخي ديگر ميگويند كه اين مدرسه توسط آخرين وزير آموزش و پرورش پهلوي دوم (فرخ رو پارسا) ساخته و وقف شده است . وزارت آموزش و پرورش و اداره كل آموزش و پرورش استان تهران البته هنوز واكنشي به اخبار فضاي مجازي و اعتراضات فارغالتحصيلان دبيرستان و اهالي ميدان فرهنگ نداشتهاند، اما در صورتي كه گفتهها درباره وقفي بودن مدرسه و تعيين كاربري مشخص از نظر واقف صحت داشته باشد، تغيير كاربري از نظر شرعي و قانوني ممنوع و تخلف است اگرچه كه تغيير كاربري مدرسه وقفي طي سالهاي اخير بيسابقه نبوده و شهريور 1396، خبرگزاري مهر در گزارشي نوشت: «مدرسه موقوفه شهيد مفتح در كوي علوي در جنوب غربي كلانشهر اهواز، با تصميم شوراي تامين استان قرار است تبديل به كلانتري شود در حالي كه مردم منطقه به شدت مخالف اين موضوع هستند. رييس اداره آموزش و پرورش ناحيه چهار اهواز در بيانيهاي تاكيد كرد كه ناحيه ۴ اهواز ضمن مكاتبه با ادارات مربوطه به صورت استنادي نياز شديد خود را به فضاي مذكور اعلام كرده است. ضمن اينكه اين مدرسه اهدايي و وقفي است و شرعا امكان تبديل آن به مكاني غيرآموزشي وجود ندارد.»
با اين حال، مهر 1398 رييس سازمان اوقاف و امور خيريه كشور به خبرنگار ايلنا گفت كه «مدرسهاي كه عرصه (زمين) آن را واقف داده و بعد آموزش و پرورش و خيرين آن را ساختند يا از وقف ديگري كمك كردند، آن مدرسه وقفي خواهد بود. يك نوع ديگر وقف اين است كه زمين از قبل تهيه شده، اما ساختمان را يك واقف ساخته است كه اين به معناي اعيان وقف است. بنابراين ما در تقسيمبندي وقف مدرسه سه نوع وقف داريم كه عبارتند از: عرصه تنها وقف، عرصه و اعيان وقف يا اعيان تنها وقف.عمده بحث وقفِ مدارس به صورت انتفاعي است و عمده مدارس وقفي بايد حتما مدرسه باقي بمانند و قابل تغيير نيستند.اينكه مدارس وقفي قدمت دارند كاملا صحيح است، از اين رو ما با آموزش و پرورش كه نماينده دولت هستند بايد در بهينهسازي مدارس وقفي تلاش كنيم.»
فروردين 1400 هم رييس سازمان اوقاف و امور خيريه خبر داد كه ۷۰۰۰ مدرسه وقفي كشور در اختيار آموزش و پرورش است .
اما نكته مهم اين است كه تصميم به ايمنسازي اين دبيرستان قديمي 6 سال قبل اتخاذ شده است .
شهريور 1398 مدير آموزش و پرورش منطقه 6 تهران از اين دبيرستان بازديد كرد و روابط عمومي آموزش و پرورش منطقه 6 در ادامه خبر بازديد اين مدير نوشت كه «با توجه به كمبود فضاي آموزشي در محله يوسفآباد، تصميم بر آن شد كه دبيرستان دخترانه بوعلي به دو آموزشگاه مجزا تبديل شود كه كارهاي مربوط به تفكيك و مجزا شدن در حال انجام است و در سال تحصيلي جديد (1399 / 1398) شاهد آن خواهيم بود كه دانشآموزان بيشتري از اين فضاي آموزشي استفاده كنند.»
اول مهر امسال هم مديركل آموزش و پرورش شهر تهران خبر داد كه «حدود 4600 مدرسه دولتي و غيردولتي در تهران داريم و تعداد مدارس فرسودهاي كه قابل استفاده نباشد، محدود است. تعدادي از مدارس ما داراي قدمت بالايي است كه نياز به مقاومسازي دارند و حدود ۸۰۰ مدرسه نيازمند به بهسازي هستند كه در دستوركار تخريب و بازسازي قرار دارند.»
در جستوجوي اخبار مربوط به دبيرستان دخترانه بوعلي سينا، علاوه بر صفحات فضاي مجازي، صفحاتي هم از يادداشتهاي والدين دانشآموزان و نتيجه نظرسنجيهايي درباره كيفيت آموزشي در اين مدرسه دخترانه پيدا ميشود و نتايج نظرسنجيها نشان ميدهد كه اين دبيرستان كه در دهههاي 60 و 70 از معتبرترين مدارس دولتي پايتخت محسوب ميشد، طي دهه 1390 و تا پارسال دچار افت كيفيت آموزشي بوده است . در فضاي مجازي اما نوشتهها رنگي از خاطرهپردازي دارد و اغلب كاربران، دانشآموزاني هستند كه در دهه 60 و 70 در اين دبيرستان تحصيل كردهاند و به دنبال شنيدن خبر تخريب مدرسهشان، ضمن يادآوري خاطره دوره تحصيل، از اقدام وزارت آموزش پرورش براي تخريب اين مدرسه ابراز تاسف دارند . حالا آنچه اخبار فضاي مجازي درباره قطعيت تغيير چهره دبيرستان بوعلي سينا را تاييد ميكند، اين است كه دبيرستان هيات امنايي بوعلي سينا، براي سال تحصيلي جديد، پذيرش نداشته و اهالي ميدان فرهنگ ميگويند كه دانشآموزان اين دبيرستان به مدارس ديگري منتقل شدهاند . در ساعات فعاليت مدارس هم اگر از ميدان فرهنگ عبور كنيد، ميبينيد كه درهاي كركرهاي اين دبيرستان، بسته است و در اطراف ساختمان اين مدرسه هم خبري از هياهوي معمول فضاي مدرسه نيست .