• 1404 پنج‌شنبه 17 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6159 -
  • 1404 پنج‌شنبه 17 مهر

زمزمه‌های مذاكره

از ظريف و عراقچي تا سخنگوي دولت و چهره‌هاي سياسي از ضرورت طراحي مذاكراتي معقول و كاربردي با امريكا سخن مي‌گويند

گروه سياسي

 موضوع مذاكره با امريكا يك‌بار ديگر در فضاي رسانه‌اي داخل و خارج از كشور طنين‌انداز شده است. زمزمه‌هایی نیز درباره تلاش دو طرف برای طراحی دور تازه گفت‌وگوها شنیده می‌شود. روايت‌هاي مختلفي درباره شكل‌گيري دور تازه مذاكرات ايران و امريكا به گوش مي‌رسد. از ظريف و عراقچي گرفته تا سخنگوي دولت و دامنه وسيعي از چهره‌هاي سياسي از ضرورت طراحي يك منطق مذاكراتي معقول و كاربردي براي مواجهه با امريكا سخن مي‌گويند تا از رهگذر اين گفت‌وگوها منافع ملي ايرانيان محقق شود. در نقطه مقابل سيدمحمود نبويان در راس چهره‌هاي سياسي است كه گزاره‌هاي غير مستندي را مطرح مي‌كند. نبويان هفته گذشته در گفت‌وگو با خبرگزاري دانشجو از نامه‌اي خبر داد كه امريكايي‌ها به مقامات ايراني ارسال كرده‌اند و در آن 20مطالبه حداكثري را مطرح كرده‌اند! نبويان به عنوان چهره‌اي كه در كارنامه او، مخالفت‌های بسياري با فرصت‌هاي ديپلماسي كشورمان قرار دارد، در زمان دولت رييسي و در شرايطي كه شهيد امير عبداللهيان و اكثريت دولت رييسي روي توافق با دولت امريكا و احياي برجام به توافق رسيده بودند، و به قول چهره‌های نزدیک به خود  يك‌تنه،  جلوی توافق را گرفت . اميرحسين ثابتي نماينده جريان پايداري درباره اين نقش نبويان مي‌گويد: «وقتي دولت سيزدهم در راهبردي خطا مي‌خواست برجام را امضا كند، نبويان يك تنه نگذاشت....» اسم رمز راديكال‌ها براي ايجاد مانع بر سر فرصت‌هاي ديپلماسي ايران، «مطالبات غير متعارف امريكا» از ايران است. اين ادعا در حالي است كه بر اساس اعلام سيدعباس عراقچي، امريكايي‌ها تا به امروز فراتر از بحث هسته‌اي هيچ مطالبه‌اي را مطرح نكرده‌اند! علي‌رغم صحبت‌هاي عراقچي، اما اعضاي جبهه پايداري در خفا و آشكارا اعلام مي‌كنند امريكايي‌ها درخواست جمع‌آوري كامل برنامه هسته‌اي، كاهش برد موشكي به زير 50 الي 100كيلومتر، عدم حمايت از محور مقاومت، پيوستن به صلح ابراهيم و... را مطرح كرده‌اند! دیروز ظريف وزير امور خارجه ايران در دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم و معمار برجام در يكي از انديشكده‌ها تصويري از چشم‌انداز پيش روي كشور در حوزه ديپلماسي ارايه كرد. ظريف با اشاره به اينكه مذاكره به معناي تسليم نيست اعلام كرد هم مي‌توان امريكا را شكست داد و هم داخل امريكا كار كرد.

بايد قدر فرصت‌ها را بدانيم

ظريف وزير پيشين امور خارجه در پاسخ به سوالي در مورد موضوعات احتمالي مذاكره احتمالي تصريح كرد: دوستان سابقم مي‌گويند چرا در رابطه با امريكا فقط يك موضوع را حل كردي، مگر نمي‌داني مشكل روابط ايران و امريكا فراتر از هسته‌اي است؟ مي‌گويم اجازه نداشتم اما امروز مي‌گويم اينكه تلاش كنيم مشكل هسته‌اي را با هسته‌اي حل كنيم، امروز نشدني است. آن روز مي‌شد و قدر آن دانسته نشد اما امروز نمي‌شود. لذا ناگزيريم براي بحث‌هاي ديگر طراحي داشته باشيم كه اگر بخواهيم درباره آنها صحبت كنيم به معناي تسليم نيست بلكه به معناي امتياز گرفتن است. برادران عزيز نظامي گفته بودند ما موشك بالاي دو هزار كيلومتر نمي‌سازيم، چرا اين امتياز بدون گرفتن امتيازي داده شد؟ چون وقتي قرار نيست درباره موضوعي گفت‌وگو و بده بستان شود، مجبوريم براي دفع شر امتيازاتي را مجاني بدهيم كما اينكه بازرسي‌هاي آژانس را بعد از قانون راهبردي مجلس فقط براي دفع شر داديم و در دولت شهيد رييسي هم همين بود.

محمدجواد ظريف، وزير پيشين امور خارجه كه در هفتمين نشست گفت‌وشنود پيرامون «نظم جهاني و سياست خارجي ايران» با موضوع «ايران پسابرجام و آينده نظم جهاني» در موسسه مطالعات ايران و اوراسيا (ايراس) سخن مي‌گفت، با بيان اينكه قطب‌ها از روابط بين‌الملل حذف شدند و شرايطي نظير چند قطبي، تك‌قطبي و دوقطبي را در سطح بين‌الملل مشاهده نمي‌كنيم، خاطرنشان كرد: آنچه در مورد امريكا و روسيه و چين بايد توجه كرد عنصر وفاداري است كه به نظرم انتظار حمايت مركز از حاشيه و وفاداري حاشيه به مركز بيهوده است، عربستان هم بعد از حمله به آرامكو كاملا فهميد قضيه وفاداري وجود ندارد و چتر حمايت امريكا به عنوان رهبر قطب وجود ندارد و در موضوع اوكراين، امريكا به عنوان قطب دريافت كه حاشيه دنباله‌رو او نيست. ما در ايران به دنبال شكل دادن قطب جديدي هستيم در صورتي كه نه قطب جديد و نه هژمون جديد شكل نخواهد گرفت. 

وي افزود: رفتار امروز امريكا رفتار هژمون نيست، رفتار قلدر است و قلدر با هژمون متفاوت است يعني امريكا برخلاف نظم موجودي كه خودش در ساختنش تاثير زيادي داشته انقلاب و طغيان مي‌كند چون شرايط داخلي آن اجازه ادامه اين روند را نمي‌دهد. من هم با اين موضوع موافقم كه امريكا قدرت قبلي را ندارد ولي بر همين مبنا معتقدم هيچ كشوري نمي‌تواند اين قدرت را داشته باشد و اگر امريكا رو به افول است اين افول نسبي است و مربوط به تحولاتي است كه هژموني را ناممكن كرده است.

ظريف همچنين تصريح كرد: وقتي قبول كنيم جهان قطبي وجود ندارد اولا منتظر نمي‌شويم كسي به حمايت ما بيايد، اينكه در اين جنگ نشان داده شد كسي به كمك ما نمي‌آيد قابل پيش‌بيني بود، چون آن قطبي‌شدگي كه آن كمك را توجيه مي‌كرد، وجود نداشت.

سياست امريكا و اسراييل منطبق برهم نيست

وزير خارجه پيشين كشورمان با بيان اينكه اهداف امريكا مي‌تواند با اهداف اسراييل  همسو باشد اما همسان نباشد، اظهارداشت: سياست امريكا و اسراييل منطبق برهم نيست، كما اينكه حركت امريكا در روز آخر جنگ، براي پايان دادن به جنگ بود چون‌ ادامه جنگ يا با مقاومت ايران به گسترش جنگ مي‌انجاميد يا با شكست ايران به فروپاشي ايران مي‌انجاميد كه هر دو نتيجه‌اش گرفتار شدن بيشتر امريكا در منطقه بود كه با سياست امريكا مغايرت داشت.

ظريف ادامه داد: امريكا نه خواهان فروپاشي ايران و نه خواستار گسترش جنگ به منطقه است، چون منجر به گرفتاري بيشتر آن در منطقه مي‌شود و اگر دقت مي‌داشتيم متوجه مي‌شديم كه به همين دليل امريكا برجام را پذيرفت چون مي‌خواست دلايل حضورش در منطقه را كم كند. سياست امريكا فروپاشي ايران نيست اما اسراييل حتي در زمان پهلوي بر اين باور بود كه ايران بيش از حد بزرگ است و بايد تجزيه شود. اين ايران بزرگ براي اهداف اسراييل در تفوق كامل تكنولوژيك و اقتصادي او در منطقه مانع خطرناكي است.

وزير پيشين امور خارجه اظهار كرد: بر اين اساس اهداف اسراييل و امريكا همسو هستند اما همسان نيستند. برداشت بنده اين است كه در اثر تحولات بعد از ۷ اكتبر و شكست بشاراسد و وضعيت حزب‌الله و...، سياست اعراب در قبال ايران كه قبلا نزديك به اسراييل بود تغيير يافته و امروز اعراب دنبال تضعيف ايران نيستند چون از نظر آنها ايران در اندازه كنوني، مي‌تواند در برابر اسراييل افسارگسيخته توازن را در منطقه برقرار كند.

موضوع غزه تحولات را بسيار سريع كرده است

اين استاد دانشگاه تهران تصريح كرد: يك نكته بسيار مهم به عنوان عامل قدرت ايران كه بايد توجه كرد اين است كه ايران اولين كشوري است كه توانسته مركز اسراييل را با خطر مواجه كند يا حيفا و تل‌آويو را بزند و تلفات و آسيب بزند يعني هم توانش را دارد و هم اراده‌اش را دارد. دوم اينكه امريكا به ايران اعلام مي‌كند كه سه مركز هسته‌اي ايران را مي‌زنيم ولي همه پايگاه‌هاي اطراف ايران را خالي كرديم كه ايران بزند. اين را به عنوان يك بازي تصور نكنيم، در واقع ايران توانايي و اراده‌اي دارد كه امريكاي قلدر داراي سلاح هسته‌اي وقتي مي‌خواهد ايران را بزند پايگاه‌هاي خود را اطراف ايران خالي مي‌كند چون مي‌داند ايران اراده پاسخ دارد. قدرت و اراده اقدام متقابل ايران عليه اسراييل و حتي عليه امريكا و اختلاف سياست ميان امريكا، اسراييل و اعراب و اهميت موضوع غزه، فرصت كنشگري براي ايران ايجاد مي‌كند. به نظرم موضع وزارت خارجه بسيار خوب بود اما بايد شرايطي داشتيم و دوستان ما اجازه داشتند كه مجاني موضع‌گيري نكنند. بايد مابه‌ازا مي‌گرفتيم چون الان آنها نياز دارند به اين موضع‌گيري و ما بايد امتياز مي‌گرفتيم. اين تواني كه الان داريم بسيار مهم است، اينكه ده تا موشك زديم و يكي اصابت كرده مهم نيست، مهم همان يكي است كه به هدف خورده، اينكه امريكا پايگاه خودش را خالي مي‌كند مهم نيست مهم زدن پايگاه است.

امكان دارد شما بگوييد هزينه رسيدن به اين قابليت‌ها بيش از حد لازم بوده است، اما آيا اينكه بابت اين هزينه‌ها غصه بخوريم، هزينه‌ها برمي‌گردد؟ اين را به يك سكوي پرش تبديل كنيم. اين سكوي پرش معلوم نيست چقدر باقي بماند چون جهان در حال گذار، تحولات روزانه دارد ولي امروز مي‌توانيم بگوييم احتمالا شرايط امروز ما نسبت به دو ماه ديگر بهتر است و بايد از اين شرايط استفاده كرد و امتيازي را مجاني نداد و با اعتماد به نفس خيال نكنيم ما در جنگ شكست خورديم. اسراييل مي‌خواست نظام ايران را فروپاشي كند و نتوانست، آقايش امريكا را آورد و او هم نتوانست. امروز بايد چنين روايتي بسازيم كه بر اساس آن با اعتماد به نفس براي تعامل عزتمندانه پيش برويم.

او در پايان يادآور شد: هميشه گفتم موشك بسيار مهم است اما مردم مهم‌تر هستند و مردم، ايران را در قرن‌هاي گذشته نگه داشتند، هر كه به ايران حمله كرده نتوانسته ايراني را شبيه خودش كند، براي اين توان ارزش قائل شويم، بنابراين عامل عمده قدرت خود را حفظ كنيم. يكي از مسيرهاي آن اين است كه مردم را از نظر اقتصادي تامين كنيم. براي اين كار سرمايه ايراني براي ساخت ايران كافي است اما سرمايه نياز به امنيت دارد كه راه آن مقابله با رانت و‌ فساد است. اولويت دوم تقويت بنيه نظامي است. مرحله سوم افزايش روابط با كشورهاي منطقه است و اينكه اجازه ندهيم فاصله اهداف آنها و اسراييل توسط خود ما پر شود. ضرورت ديگر اينكه گفت‌وگو كنيم. همين جنگ اخير با گفت‌وگو تمام شد. بالاخره يكي ساعت ۴ صبح تماس گرفت و گفت ما نمي‌زنيم آن يكي هم گفت ما هم نمي‌زنيم، جنگ با گفت‌وگو تمام مي‌شود اما بهتر است اين گفت‌وگو وقتي انجام شود كه اهرم قدرت داريم.

فتواي حرمت بمب اتم معادله راهبردي دارد

محمدجواد ظريف، وزير پيشين امور خارجه در نشست گفت‌وشنود پيرامون نظم جهاني و سياست خارجه ايران در پاسخ به دو سوال پيرامون ضرورت پاسخ دردآور به امريكا و حرمت سلاح هسته‌اي گفت: من هم دوست دارم كاري كنم امريكا خيلي دردش بيايد، اما چه اقدامي انجام بدهيم كه پاسخ امريكا ما را بيشتر درد نياورد و ما هم بتوانيم پاسخ او را بدهيم؟ ما هزار تن كيك زرد داريم كه ۵۵۰ تن مربوط به زمان پهلوي است كه از آفريقاي جنوبي وارد كرد، ۷۰ تن هزينه كرده بوديم براي ۸ هزار كيلويي كه در برجام گفتيم تحويل مي‌دهيم اما به جاي آن ۷۰ تن ۴۵۰ تن از روسيه كيك زرد تحويل گرفتيم، با هزار تن كيك زرد چند بمب هسته‌اي مي‌شود ساخت؟ نمي‌خواهم درباره معادلات بازدارندگي هسته‌اي كه شامل تنوع ابزارهاي پرتابي هست هم صحبت كنم، ما در عالم واقعيت صحبت مي‌كنيم، داشتن بمب هسته‌اي يعني چه؟ اينكه رهبري بر حرمت سلاح هسته‌اي فتوا مي‌دهند صرفا براساس معادله مذهبي نيست بلكه براساس معادله راهبردي هم هست. راجع به توانايي‌هاي واقعي صحبت كنيم نه چيزي كه در عالم خيال مي‌گوييم.

وي در پايان تاكيد كرد: مي‌شود هم امريكا را شكست داد و هم در داخل امريكا كار كرد به شرطي كه خودمان را باور كنيم. ما همه‌چيز را باور داريم غير از ديپلماسي را.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون