حقيقت در سينما
حسن لطفي
اواخر دهه شصت بود. با فيلم كوتاه هشت ميليمتري ديوارههاي چاه در هشتمين يا هفتمين جشنواره فيلم وحدت تبريز شركت كرده بودم. زندهياد منوچهر عسگرينسب كه تحصيلكرده سينما بود و در مركز اسلامي آموزش فيلمسازي مباني فيلمسازي درس ميداد هم داور جشنواره بود. از فيلم كوتاهم خوشش نيامده بود و در گپ و گفتي كه داشتيم توصيه ميكرد فيلم مستند بسازم. معتقد بود قبل از فيلم داستاني بايد به سراغ فيلم مستند برويم. در باورش اين روش ميتوانست فيلمساز را به زندگي نزديكتر كند و او در فيلمش نه تنها واقعيتها را درست و بهتر به تصوير بكشد، بلكه تمركز روي آدمهاي واقعي او را به دركي ميرساند كه بازيهاي فيلمش را بهتر ميكند. راستش را بخواهيد در آن روزگار دلم با فيلم مستند نبود. حوصله تماشایش را نداشتم چه برسد به اينكه فيلم مستند بسازم.
چند سال ناخواسته و پس از زلزله رودبار درگير فيلم مستند قطرهاي از دريا شدم كه هنگام ساختش خيلي چيزها برایم تغيير كرد. پس از جايزهاي كه براي اين فيلم گرفتم به سراغ فيلمهاي مستند ديگر رفتم و كمكم به اين باور رسيدم كه فيلمهاي مستند خيلي وقتها از فيلمهاي داستاني جذابتر است. علاوه بر آن اگر فيلمسازش، نگاه درستي داشته باشد و سوژههایش را با دقت و پژوهش كامل انتخاب كند ميتواند در بهتر شدن شرايط تاثير بگذارد، زندگي را بهتر كند يا زوايايي از دنيا را به بيننده نشان دهد كه او در حالت عادي قادر به تماشاي آن نيست. شايد به خاطر همين اعتقاد است كه گمان ميكنم شروع نوزدهمين جشنواره سينما حقيقت در روزي كه باران ميبارد اتفاق خوبي است. البته اگر باران هم نميباريد چيزي از ارزش و اهميت اين جشنواره كم نميشد.
جشنوارهاي كه اگر فيلمهاي اجتماعي و انتقادي هم داشته باشد ميتواند بهترين مكان براي حضور كساني باشد كه براي مردم نسخه مينويسند و قانونگذاري ميكنند و تصميم ميگيرند و اجرا ميكنند. البته اگر چنين فيلمهایي هم نباشد بهتر است نمايندگان مجلس، وزرا، مديران، هنرمندان و نويسندگان پاي ثابت اين جشنواره باشند تا نگاه و تصوير بيرون آمده از ذهن جستوجوگر و كنجكاو تعدادي از هنرمندان اين كشور به دنياي پيرامون خود را ببينند. البته به شرط آنكه به جاي توجه به فيلمها به حاشيهها و تار موي كسي گير ندهند.
در جشنوارهاي كه فيلمهاي جوانان را نشان ميداد به يكي از مسوولانش همين پيشنهاد را دادم. دستم را گرفت و دوستانه گفت: بيخيال آنها، به جاي توجه به نگاه و نظر جوانان حاشيههايی را ميبينند كه رابطه خودشان با ملت و جوانها را بدتر ميكند. با اين حساب گمانم بايد تصميمسازان و تصميمگيران ميهمان جشنواره سينما حقيقت شوند كه پي حقيقت در سينما هستند. قرار است نتيجه مرارت، پژوهش، تلاش، نگريستن با فكر و زحمات هنرمنداني را تماشا كنند كه به جاي مشاورين آنها بخشهاي از جامعه را به تصوير كشيدهاند.