نوشين محجوب
با نزديك شدن به پايان سال اول دوره دوم رياستجمهوري دونالد ترامپ، تصوير جديدي از قدرت در كاخ سفيد شكل گرفته است. تفاوت برجسته اين است كه بسياري از افراد كليدي شكلدهنده سياست خارجي ايالاتمتحده، ديگر ديپلماتهاي سنتي يا سياستمداران باسابقه طولاني نيستند، بلكه دلالان املاك، تاجران و افرادي با پيشينه تجاري قوي هستند كه خود را به عرصه ديپلماسي جهاني تحميل كردهاند. اين گزارش به بررسي دقيق پيشينه و كنش و واكنشهاي اين افراد ميپردازد؛ چهرههايي كه بر سياستهاي حياتي ايالاتمتحده -از مديريت درگيريهاي خاورميانه گرفته تا مذاكرات مربوط به روسيه و اوكراين- تاثير مستقيم دارند. در همين راستا نشريه فارين پاليسي، تقريبا يك سال پس از آغاز دوره دوم ترامپ گزارشي نوشته و تلاش داشته تا ضمن معرفي مختصر چهرههاي فعال در دستگاه ديپلماسي ترامپ بر اين گزاره تاكيد داشته باشد كه اداره از نظر پرسنلي نسبتا پايدار مانده و تعداد كمي از دستياران نفوذ خود را به طور قابلتوجهي افزايش دادهاند، اما در مقابل چهرههاي تازهاي وارد ميدان شدند كه حضورشان پيش از اين غير قابل پيشبيني و دور از ذهن بود.
ويتكاف؛ دوست بيتجربه ترامپ
به نوشته فارين پاليسي، استيو ويتكاف، سرمايهگذار و مالك املاك و دوست نزديك دونالد ترامپ، جايگاه خود را به عنوان اصليترين دلال ديپلماتيك دوره دوم رياستجمهوري تثبيت كرده است. او در حال حاضر بر پروندههاي مهمي از خاورميانه تا جنگ روسيه و اوكراين نظارت دارد. ويتكاف هيچ تجربه ديپلماتيك قبلي ندارد؛ با اين حال، برخي دستاوردها به نام او ثبت شده است. در فوريه ۲۰۲۵، ويتكاف موفق شد با مذاكره، يك معلم امريكايي را كه در روسيه زنداني بود، آزاد كند. مهمتر از آن، او همراه با جر كوشنر (داماد ترامپ) نقش كليدي در دستيابي به توافق آتشبس در غزه ايفا كرد؛ توافقي كه درگيري ميان اسراييل و حماس را كه از اكتبر ۲۰۲۳ آغاز شده بود، عملا متوقف كرد، اما در موضوع جنگ روسيه و اوكراين، عملكرد ويتكاف موفقيت چنداني نداشته است. نشست صلح آگوست ۲۰۲۵ در آلاسكا ميان ترامپ و پوتين بدون هيچ توافقي به پايان رسيد. تلاش براي برگزاري نشست بعدي در بوداپست نيز به دليل عدم آمادگي روسيه براي عقبنشيني از خواستههايش شكست خورد. اكنون ويتكاف در حال هدايت دور جديدي از مذاكرات است كه با ارايه طرح ۲۸ مادهاي آغاز شد. اين طرح تاكنون به بنبست رسيده و هنوز مشخص نيست كه آيا به نتيجهاي خواهد رسيد. اوكراين و متحدان اروپايياش با نسخه اوليه طرح مخالفت كردند و بخشهاي زيادي از آن حذف شد. روسيه نيز بار ديگر اعلام كرده كه حاضر به سازش نيست. تجربه اندك ويتكاف به چندين اشتباه و بحران منجر شده است. در ماه آگوست، او به اشتباه تصور كرد كه روسيه در حال ارايه امتيازات بزرگ است؛ درحالي كه چنين چيزي واقعيت نداشت. اين سوءتفاهم به ناكامي نشست آلاسكا كمك كرد. همچنين در اواخر نوامبر، انتشار يك فايل صوتي از گفتوگوي او با يكي از دستياران ارشد پوتين، با انتقاد شديد مواجه شد؛ زيرا به نظر ميرسيد ويتكاف در حال راهنمايي روسها براي فشار بيشتر بر ترامپ است.
روبيو؛ چهرهاي كه از حاشيه به متن آمد!
ماركو روبيو، وزير امور خارجه ايالاتمتحده، در ماههاي اوليه دوره دوم ترامپ عمدتا در حاشيه قرار داشت؛ به ويژه زماني كه ويتكاف براي مديريت پروندههاي مهم بهكار گرفته ميشد، اما اكنون روبيو به يكي از تاثيرگذارترين اعضاي كابينه تبديل شده و به وضوح از اعتماد ويژه ترامپ برخوردار است.
در اوايل دسامبر ۲۰۲۵، ترامپ اظهار داشت كه روبيو ممكن است به عنوان «بزرگترين وزير خارجه تاريخ امريكا» شناخته شود.
روبيو نه تنها وزير امور خارجه، بلكه مشاور امنيت ملي نيز هست؛ او نخستين فردي است كه از زمان هنري كيسينجر هر دو سمت را همزمان برعهده دارد.
همچنين او فعالترين مقام در دولت ترامپ در زمينه بازسازي و مديريت آژانس توسعه بينالمللي ايالاتمتحده (USAID) بوده و از فوريه تا اواخر آگوست ۲۰۲۵ به عنوان مدير موقت اين آژانس خدمت كرد و برنامههاي اصلاح ساختاري آن را نظارت نمود. نفوذ روبيو در عمليات نظامي جاري در امريكاي لاتين نيز مشهود است.
دومينوي حملات عليه قايقهاي مشكوك به قاچاق موادمخدر در اين منطقه (كه از اوايل سپتامبر آغاز شده و تاكنون بيش از ۸۰ نفر را كشته است)، به طور گسترده به عنوان بخشي از تلاش براي تغيير رژيم در ونزوئلا تلقي ميشود و روبيو به عنوان محرك اصلي اين سياست شناخته ميشود.
در مذاكرات مربوط به روسيه و اوكراين نيز روبيو به عنوان يك نيروي متعادل در برابر ديدگاههاي ويتكاف و ترامپ (كه تمايل بيشتري به اعتماد به مسكو دارند) عمل كرده است.
در اكتبر ۲۰۲۵، پس از تماس تلفني ترامپ و پوتين، روبيو مامور شد تا جزييات نشست آتي با پوتين در بوداپست را هماهنگ كند، اما پس از گفتوگوي او با همتاي روسش، اين نشست به طور ناگهاني لغو شد. در ماه گذشته، گزارشها نشان ميدهد كه روبيو نقش مهمي در كاهش نگرانيهاي متحدان اروپايي پس از انتشار طرح ۲۸ مادهاي ويتكاف و كوشنر (كه بيش از حد به نفع مسكو به نظر ميرسيد) ايفا كرد. او به ترامپ و تيمش كمك كرد تا نگرانيهاي اروپا و اوكراين را جديتر بگيرند و طرح را به نسخهاي تبديل كنند كه براي كييف قابلقبولتر باشد.
هگست؛ معمار جنجالها
پيت هگست، وزير دفاع ايالاتمتحده، متعهد شده كه «روحيه جنگجويي» را به نيروهاي مسلح بازگرداند و بر افزايش كارايي و آمادگي رزمي تمركز كرده. در اين راستا، او تغييرات گسترده و جنجالبرانگيزي در وزارت دفاع و نيروهاي مسلح اعمال كرده؛ ازجمله محدوديت شديد دسترسي رسانهها به اطلاعات نظامي، حذف برنامههاي برابري، تنوع و شمول (DEI) و ممنوعيت كامل خدمت سربازان تراجنسيتي. هگست همچنين تلاش كرده عنوان رسمي خود را به «وزير جنگ» تغيير دهد و وزارت دفاع را به «وزارت جنگ» تغيير نام دهد، هر چند اين تغيير هنوز رسمي نشده و نيازمند تصويب كنگره است. نفوذ هگست در دولت ترامپ را ميتوان از جنجالهاي بزرگي كه او در مركز آنها قرار گرفته، سنجيد. در اولين جنجال بزرگ، معروف به «Signalgate» در ماه مارس، هگست برنامههاي طبقهبنديشده عمليات نظامي ايالاتمتحده عليه حوثيهاي يمن را در يك گروه چت در اپليكيشن Signal با ديگر مقامات ارشد به اشتراك گذاشت؛ گروهي كه به طور ناخواسته يك روزنامهنگار برجسته نيز در آن حضور داشت. گزارش اخير بازرس كل پنتاگون نشان ميدهد كه اين اقدام، سربازان امريكايي را در معرض خطر قرار داده، هر چند هگست اين اتهام را رد كرده است.عمليات دوم سپتامبر عليه يك قايق مشكوك به قاچاق موادمخدر در درياي كاراييب نيز تحت بررسي شديد قرار دارد. در اين حادثه، نيروهاي امريكايي پس از حمله اوليه، حمله دوم را عليه دو نفر از سرنشينان قايق انجام دادند كه از حمله اول جان سالم به در برده بودند و هر دو را كشتند. منتقدان اين اقدام را جنايت جنگي ميدانند و بسياري از كارشناسان حقوقي، كل عمليات عليه قايقهاي مشكوك را غيرقانوني ارزيابي ميكنند. دولت ترامپ تاكنون هيچ مدركي براي اثبات ادعاي خود مبني بر اينكه اين قايقها حامل قاچاقچيان مواد مخدر بودند، ارايه نكرده است. با وجود اين جنجالها و گمانهزنيها درباره احتمال بركناري هگست، او همچنان با قاطعيت به كار خود ادامه ميدهد.
ونس؛ منتقد سرسخت اروپا
جي.دي. ونس، نايبرييس جمهوري ايالاتمتحده، صداي بلند و تاثيرگذاري براي كاهش حمايت امريكا از اروپا و اعمال تحريمهاي سختگيرانه عليه مهاجرت است. ديدگاههاي او از زمان حضور در سنا تغيير چنداني نكرده است.در اوايل سال، ونس در ديدار زلنسكي با ترامپ در كاخ سفيد، به طور علني از رييسجمهور اوكراين انتقاد كرد و گفت كه او به اندازه كافي از حمايتهاي امريكا قدرداني نكرده است.
همچنين كاخ سفيد، دوست نزديك ونس يعني دن دريسكول را مامور كرده تا كييف را براي پذيرش طرح صلحي كه به نفع روسيه است، تحت فشار قرار دهد.ونس در اوايل دوره دوم ترامپ، در سخنراني مشهور خود در كنفرانس امنيت مونيخ، متحدان سنتي امريكا را شوكه و آنها را متهم كرد كه بيش از حد مهاجر پذيرفتهاند و نسبت به احزاب راستافراطي در حال ظهور، تحمل و پذيرش بيش از حد نشان ميدهند.
او بارها تلاشهاي دولت آلمان براي مقابله با حزب راستافراطي «آلترناتيو براي آلمان» (AfD) را مورد انتقاد قرار داده؛ حزبي كه اطلاعات آلمان آن را به عنوان يك گروه افراطي شناخته و برخي سياستمداران آلماني خواستار ممنوعيت آن شدهاند. ونس كه اغلب از پلتفرم ايكس براي بيان ديدگاههاي خود استفاده ميكند، اخيرا رهبران كانادا را نيز مورد حمله قرار داده و آنها را متهم كرده كه با آنچه او «ديوانگي مهاجرتي» و تنوعسازي اجباري مينامد، سطح زندگي شهروندان كانادايي را به خطر انداختهاند. تمايل ونس به انزواطلبي -به ويژه در مورد ميزان هزينهاي كه واشنگتن بايد براي دفاع از اوكراين بپردازد- همراه با آمادگي او براي دخالت آشكار در سياست داخلي دموكراسيهاي غربي، نمايانگر نوع سياست خارجي «اول امريكا» است كه عميقا معاملهمحور و اغلب ناسازگار با متحدان سنتي امريكا است.
كالبي؛ نماد قدرت پنتاگون!
البريج كالبي، سرپرست سياست وزارت دفاع، در هشت ماهه اول دوره دوم ترامپ نفوذ بيسابقهاي به دست آورده است. اين قدرت تاحد زيادي به دليل تجربه محدود پيت هگست در مديريت پنتاگون و اخراج گسترده فرماندهان ارشد ارتش زميني و دريايي است كه ميتوانستند تعادلبخش قدرت بروكراتيك كالبي باشند. كالبي كه در دوره اول ترامپ معاون دستيار وزير دفاع براي استراتژي بود، به عنوان يك «شاهين ضدچين» شناخته ميشود و اولويت را به تمركز منابع نظامي امريكا در منطقه اقيانوس آرام-هند به جاي اروپا ميدهد. با اين حال، شدت اقدامات او -ازجمله توقف يكجانبه برخي محمولههاي تسليحاتي به اوكراين و بازنگري در پيمان دفاعي آكوس- بسياري را شگفت زده كرده است. هم دموكراتها و هم جمهوريخواهان در كنگره كالبي را متهم ميكنند كه اطلاعات ضروري دفاعي را از آنها پنهان ميكند و مانع نظارت موثر بر تعهدات نظامي امريكا در اروپا و خاورميانه ميشود.
ميلر؛ مهاجر ستيزي بيرقيب
استيون ميلر، اگرچه سمت رسمي سياست خارجي ندارد، به عنوان معاون رييس كابينه ترامپ و معمار اصلي سياستهاي سختگيرانه مهاجرتي، تاثير مستقيم بر روابط دوجانبه امريكا با بسياري از كشورها گذاشته است.ميلر نماد اصلي رويكرد تند دولت عليه پناهجويان، متقاضيان پناهندگي، افراد تحت حمايت موقت، كارگران H-1B، كارگران فصلي و مهاجران غيرقانوني است. پس از تيراندازي مرگبار در نوامبر توسط يك مرد افغان كه پناهندگي امريكا دريافت كرده بود، ميلر با لحني تند خواستار پايان سياستهاي مهاجرتي گسترده براي اتباع افغان شد.او همچنين با ماركو روبيو همكاري نزديكي براي حمايت از تلاشهاي دولت براي سرنگوني نيكلاس مادورو در ونزوئلا و تاييد حملات موشكي عليه قايقهاي مشكوك به قاچاق موادمخدر در كاراييب و اقيانوس آرام داشته است.
كوشنر؛ داماد ديپلمات؟
جرد كوشنر در دوره دوم ترامپ كمتر در صحنه ظاهر شده و برخلاف دوره اول، سمت رسمي «مشاور ويژه» ندارد. با اين حال، او در كنار استيو ويتكاف در دو مذاكره بزرگ ديپلماتيك سال نقش كليدي داشته است.در اكتبر، كوشنر براي نهايي كردن توافق آتشبس غزه به اسراييل سفر كرد و در نوامبر نيز به طور جداگانه با بنيامين نتانياهو ديدار و مذاكره داشت. او و ويتكاف همچنين در دسامبر در مسكو با پوتين ديدار كردند و سپس با زلنسكي تماس گرفتند تا مذاكرات اوكراين را ادامه دهند. كوشنر مانند ويتكاف به دليل تعارض منافع مورد انتقاد است؛ شركتهاي او معاملات ميلياردي با كشورهاي خليجفارس دارند و نقش احتمالياش در بازسازي پس از جنگ غزه نگرانيهايي ايجاد كرده است.
بيسنت؛ حامي جدي جنگهاي تجاري
اسكات بيسنت، وزير خزانهداري، مانند بسياري از پيشينيانش يكي از بازيگران كليدي سياست خارجي دولت است و نقش او در سال دوم ممكن است حتي بيشتر شود. بيسنت ابتدا بر جنگهاي تجاري تمركز كرده؛ رويكردي شگفتانگيز براي يك مدير والاستريت كه پيشتر منتقد تعرفهها بود. او اكنون تعرفهها را ابزاري براي فشار بر ديگر كشورها ميداند. جنگهاي تجاري ترامپ تاكنون نتايج ملموسي نداشته؛ تراز تجاري بدتر شده و توافقهاي تجاري با اروپا، چين و بريتانيا هنوز محقق نشده، اما بيسنت حامي قدرتمند آن است. او همچنين در مذاكرات پرتنش تجاري با چين (ازجمله جلسات دسامبر) نقش برجستهاي دارد و چين را بيش از چالش اقتصادي، تهديد امنيتي ملي ميبيند. بيسنت در نجات مالي چند ميلياردي يك متحد ايدئولوژيك در آرژانتين نيز دخيل بوده است. به نوشته فارين پاليسي در سال آينده، بيسنت ممكن است با انتصاب كوين هست به رياست فدرال رزرو، همزمان وزير خزانهداري و مشاور اقتصادي كاخ سفيد شود و معمار سياستهاي اقتصادي داخلي و خارجي گردد.
سخنگويان غيررسمي اما تاثيرگذار
ملانيا ترامپ، بانوي اول ايالاتمتحده، بيش از هر زمان ديگري در سياست خارجي دوره دوم ترامپ -بهويژه در موضوع جنگ روسيه و اوكراين- نقشآفريني كرده. ملانيا، كه اصالتا اهل اسلووني است، خود را وقف تلاشهاي ديپلماتيك براي بازگرداندن هزاران كودك اوكرايني ربوده شده توسط روسيه به خانوادههايشان كرده. دولت اوكراين، روسيه را متهم كرده كه دستكم ۱۹ هزار كودك اوكرايني را ربوده و به روسيه تبعيد كرده است. بانوي اول به طور علني براي آزادي اين كودكان فشار آورده؛ ازجمله نوشتن نامهاي شخصي به ولاديمير پوتين كه -طبق ادعا- توسط دونالد ترامپ شخصا به او تحويل داده شد. ملانيا در اكتبر ۲۰۲۵ اعلام كرد كه يك كانال ارتباطي مستقيم با رهبر روسيه برقرار كرده و مستقيما با او در اين زمينه مذاكره كرده است. همزمان سوزي وايلز، دبير كابينه كاخ سفيد، يكي از اعضاي كليدي و قدرتمند حلقه دروني ترامپ است كه عمدتا در سايه عمل ميكند و سياستها را از پشت صحنه هدايت مينمايد. وايلز به ندرت در رسانهها در مورد سياست خارجي ظاهر ميشود، اما ترامپ بارها از نفوذ او تمجيد كرده و او را «قدرتمندترين زن جهان» ناميده است. سياست خارجي دوره دوم ترامپ توسط تركيبي از دلالان املاك، تاجران و فعالان سياسي شكل گرفته كه سايه ديپلماسي سنتي و تجربه حكومتي را كنار زدهاند. اين ساختار جديد هم فرصتها و هم خطرات جدي به همراه دارد. درحالي كه برخي چهرهها مانند ماركو روبيو توانستهاند نفوذ خود را با تكيه بر دانش و تجربه پيشين تثبيت كنند، ديگران مانند استيو ويتكاف و جرد كوشنر - به ويژه در مذاكرات اوكراين- نشان دادهاند كه فقدان سابقه ديپلماتيك ميتواند به اشتباهات پرهزينه منجر شود. اداره ترامپ با اولويت دادن به عملكرد سريع و نتايج ملموس به جاي ديپلماسي روايي و بلندمدت، ممكن است در كوتاهمدت دستاوردهايي به دست آورد، اما آينده سياست خارجي ايالاتمتحده در اين دوره همچنان نامطمئن و پرريسك باقي ميماند.