ضرورتهاي انتخابات
مصطفي ايزدي
فعال سياسي
1- رويداد مهم و سرنوشتساز انتخابات از فعاليت سه گروه كه عبارتند از: حكومت، مردم و داوطلبان علاقهمند به پستهاي حاكميتي، شكل ميگيرد. بديهي است هر يك از اين گروهها نقش بيبديلي را در بهتر و درستتر برگزار كردن انتخابات دارند. به طور خلاصه، حاكمان و مردم و داوطلبان، وظيفهمندند كه در چارچوب قانون اساسي و قوانين موضوعه و نيز بر اساس عرف ملي و منطقهاي، اقدامات زير را انجام دهند:
الف- وظيفه حاكميت اين است كه تمامي هم و غم را مصروف سازند كه انتخاباتي سالم، آزاد، فراگير، آرام و امن برگزار شود. آزادي افراد براي نامزد شدن صرفا بايد منطبق بر قانون بدون تفسيرهاي سليقهاي و غيرعرفي با پرهيز از باندبازي و سياستزدگي باشد. آزادي مردم كه همان رايدهندگان هستند، بايد به طور واقعي تضمين شود و هيچ كس احساس نكند كه ديگران براي آنان تصميم ميگيرند و ميخواهند فردي را يا افرادي را به جامعه تحميل كنند و البته اين مردم انتظار دارند كه نامزدهاي شريف و دلسوز و پركار و پاكدست و مردمدار، به بهانههاي هيچ و پوچ از در معرض آراي مردم قرار گرفتن محروم نشوند.
سلامت و امنيت انتخابات در اين است؛ صندوقها و حوزههاي رايگيري به گونهاي محافظت شود كه رايدهندگان با خاطري آسوده و با اطمينان از اينكه آرايشان همانگونه كه نوشته شده قرائت ميشود، پاي صندوقهاي راي بروند. آرام بودن انتخابات هم در اين است كه دوران تبليغات و زمان رايگيري بدون اينكه رقيبان درگير شوند و بدون ايجاد مزاحمت براي مراسم و ميتينگهاي سياسي، به خوبي و خوشي بگذرد و آرامش در كليه سطوح اجرايي و نظارتي و براي همه رايدهندگان و داوطلبان به طور يكسان برقرار باشد.
و بالاخره فراگير بودن انتخابات در اين است كه هر كس در هر نقطهاي از ايران، چه در شهرهاي بزرگ و كوچك و چه در روستاهاي دور و نزديك و چه در مراكز محصور، مانند پادگانها و بيمارستانها باشد، بتواند راي دهد. دامنه اين فراگيري آنقدر بايد گسترده و ضروري باشد كه حتي افراد سالمند يا بيماراني كه توان حضور در حوزههاي اخذ راي را ندارند، بتوانند در صندوقهاي سياري كه در نظر ميگيرند، راي خود را براي نامزدهاي مورد علاقهشان بريزند.
ب- داوطلبان رياست جمهوري يا عضويت در شوراها يا نمايندگي مجلس، براي معرفي تواناييها و شايستگيهاي خود وظيفه سنگيني برعهده دارند. اگر بين داوطلبان افرادي پيدا شوند كه شيريني قدرت و مال و منال برايشان مهمتر از خدمتگزاري به ملك و ملت است، ميتوانند هر نوع رفتاري را براي خود جايز بشمارند و هر نوع بداخلاقي و فريب و دروغگويي را براي رسيدن به قدرت يا ثروت و مكنت به كار گيرند، اما كساني كه روحيه خدمت دارند و فكر ميكنند كه ميتوانند لياقت و توانايي خود را در راه بهبود شرايط زندگي مادي و معنوي مردم و كشور به كار گيرند و واقعا براي خدمتگزاري به آحاد جامعه، به صحنه انتخابات آمدهاند، همه ادب و اخلاق و دين و انسانيت خود را صرف پيروزي نميكنند، به مردم دروغ نميگويند، اختيارات خود را ميشناسند و به فريبكاري روي نميآورند. امكانات كشور را ميدانند و قولهاي دهانپركن و به دور از واقعيت نميدهند. شخصيت رقيب را حفظ ميكنند و بيشتر از آنكه ديگران را مورد نقد قرار دهند، به معرفي برنامههاي خود ميپردازند.
ج – مردم و رايدهندگان هم، اگر خودشان ميتوانند كانديداها را بشناسند و تواناييها و سلامت روحيه آنان را ميفهمند، بايد به بهترينها يا به فرد اصلح راي دهند، در غير اين صورت ميتوانند از اطلاعات و آگاهيهاي انديشمندان و فرهيختگان و كساني كه به درد جامعه آشنا هستند، استفاده كنند و به بهترين فرد يا صالحترين افراد راي بدهند، مردم نبايد فريب نامزدهايي كه حرفهاي غيراجرايي ميزنند يا در تبليغات به رقيبان خود اهانت كنند و آنان را به انواع و اقسام گناه متهم ميكنند، بخورند. در هر صورت، رايدهندگان نقش مهمي در سرنوشت خود و مملكت دارند.
2- در روزهاي پاياني ارديبهشت ماه جاري، دو انتخاب مهم، يكي انتخاب رييسجمهور و ديگر انتخاب اعضاي شوراهاي اسلامي شهر و روستا در كشورمان برگزار ميشود. فعاليتهاي تبليغاتي انتخابات رياست جمهوري چند روزي است آغاز شده، اما تبليغات نامزدهاي عضويت شوراها، از چند روز ديگر شروع ميشود. لذا در اين نوشته به شيوههاي تبليغات كانديداهاي رياست جمهوري و تاثير آن در جامعه و رفتار انتخاباتي گروههاي سياسي و رسانههاي متعلق به آنها ميپردازيم.
امسال 6 نفر از داوطلبان رياست جمهوري، با حذف 1645 نفر داوطلب ديگر توسط شوراي نگهبان، براي رقابت باقي ماندند. امسال تبليغات نامزدهاي رياست جمهوري يك تفاوت اساسي با دورههاي گذشته دارد و آن، اين است كه اين افراد، تبليغات رسانهاي را بر تبليغات پوستري و ميداني ترجيح دادهاند. البته چند روز ديگر براي تبليغات آقايان باقي مانده و چه بسا يك يا چند نفر از آنها، شيوهاي ديگر براي معرفي خود و برنامههايش در پيش بگيرد كه با وضعي كه تا امروز بوده، كاملا متفاوت باشد. يكي از مهمترين و موثرترين برنامه تبليغاتي نامزدها، مناظرههاي تلويزيوني است.
اين شيوه در كشور ما سابقه طولاني ندارد، اما در بعضي از كشورهاي پيشرفته، سابقه طولاني دارد. در هر صورت دو دور از مناظرهها در دو جمعه متوالي برگزار شد، دور اول موضوعات اجتماعي مورد پرسش قرار گرفت و در دور دوم كه جمعه 15 ارديبهشت برگزار شد به موضوعات سياسي مربوط بود. مناظرهاي كه به مسائل اجتماعي ميپرداخت، تا چند روزي در رسانههاي مكتوب و مجازي بازتاب گسترده داشت.
در آن مناظره دو نفر از نامزدها بدون پرداختن به حاشيه، آرام و بيدغدغه، برنامههاي خود را تشريح كردند و به پرسشهاي مجري و ديگران پاسخ دادند. اين دو نفر مهندس ميرسليم و مهندس هاشميطبا بودند. دو نفر هم بدون كر و فر سخن گفتند و نظرات خود را ارايه كردند، اگرچه يكي به دفاع از عملكرد خود در راس دولت يازدهم پرداخت و ديگري تا توانست سياستهاي پيشين را به نقد كشيد و آنها را باعث مشكلات موجود معرفي كرد. اين دو نفر حسن روحاني و سيد ابراهيم رييسي بودند كه هر دو، چندان در رسيدن به اهداف تبليغي خود موفق نبودند. اما ميداندار پرجنبش و چالشبرانگيز مناظره روز جمعه هشتم ارديبهشت، اسحاق جهانگيري و محمدباقر قاليباف بودند. قاليباف به قول معروف شمشير را از رو بسته بود تا رقيب را بايكوت كند، اما جهانگيري با توجه به اطلاعات جامعي كه دارد، توانست او را به گوشه رينگ بكشاند.
وقتي يك نفر به توصيههاي مقامات عاليرتبه و دلسوزان جامعه توجه نميكند و هرچه خواست در تخريب ديگران بكوشد، كس ديگري بايد باشد كه به او پاسخ دهد. وقتي نامزدي يا كسي براي خودش متعهد ميشود كه در يك سياهنمايي از تلويزيون به رييس دولت حمله كند و قوه مجريه را يكسره ناتوان و خلافكار و در رديف ثروتمندان غارتگر معرفي كند، اين اسحاق جهانگيري بود كه به دليل تجربه گذشته و حالش، توانست از پس قاليباف برآيد و به چهره برتر آن مناظره تبديل شود.
3- در مورد دومين دور مناظره كه روز جمعه 15/2/96 از تلويزيون پخش شد و به امور سياسي ميپرداخت، نكات گفتني زيادي وجود دارد كه به اختصار ميتوان گفت:
نكته اول: در اين مناظره نمايندگان جبهه اصولگرايي، به گونهاي هماهنگ و از پيش تعيين شده، بدون اينكه برنامههاي خود را تشريح كنند، همه تلاش خود را براي خراب كردن دولتيان به كار بردند. حتي ميرسليم كه در مناظره اول ميكوشيد خود را اخلاقي و قانونمند و منطقي جلوه دهد، نقاب را كنار زد و به بدترين شكل به روحاني و جهانگيري تاخت قاليباف و رييسي و ميرسليم، در اتاق فكر به اين نتيجه رسيدهاند كه صحبت از برنامه نكنند و راي در كوبيدن دولت است.
نكته دوم: روحاني و جهانگيري و هاشميطبا، در اين مناظره نشان دادند كه براي گفتن حقايق و عملكرد افرادي محدوديت دارند. بالاخره روحاني در حال حاضر رييسجمهور است و نميتواند همه حيثيت نظام اسلامي را به حراج بگذارد. قاليباف يك پاسدار است و عميق شدن در عملكردش، سپاه پاسداران را به واكنش واميدارد؛ لذا دولتمردان ميدانند كه نبايد در چنين شرايطي به بازي ادامه دهند. رييسي يك چهره با سابقه در قوه قضاييه است و از اين نظر رقباي او ميتوانستند در مقابل نظرات، او را به چالش بكشند.
نكته سوم: مخالفان نظام جمهوري اسلامي،بيشتر از ديگران از مناظره دوم لذت و سود بردند، زيرا كانديداهاي اصولگرا، به راحتي و با بيان رسا اعلام كردند كه در ايران هيچ كار مثبتي انجام نشده
است.