تحريم ضدحقوق بشر است
رئوف قادري
اين متن سخنراني رئوف قادري، رييس هياتمديره «مركز گفتمان صلح براي همه» در اجلاس مجمع اقليتهاي حقوق بشر سازمان ملل است.
احتمال ميدهم اكثر كساني كه مخاطب من هستند در مورد تحريمهاي امريكا عليه كشور من، ايران! مطالبي را شنيده يا خوانده باشند. يقينا افراد مختلف با توجه به نوع فرهنگ، مطالعات، گرايش سياسي يا هر زمينه فكري ديگري، به اين موضوع از رهيافتها و رويكردهاي متنوعي مينگرند. شايد فرد يا افرادي اين تحريمها را شايسته كشور ايران بدانند و استدلالشان اين باشد كه ايران كشوري تندرو و خشن است! حقوق بشر را رعايت نميكند و به اقليتها توجهي ندارد! من به شما ميگويم: فرض ميكنيم اين تحريمها شايسته ايران باشد. آيا هيچ كدام از كشورهاي جهان در كارنامه خود حقوق بشر را نقض نكردهاند؟ آيا تمامي كشورها به اقليتهاي كشورشان احترام كافي گذاشتهاند؟ بعد تمامي آن كشورها تحريم شدهاند؟ سوال مهمتر اين است؛ تحريمها عليه حاكمان ايران است يا مردم ايران؟ چه كسي تحت فشار تحريمهاي شكننده امريكا قرار ميگيرد؟ ممكن است بگويند مردم ايران بايد حاكمانشان را تغيير دهند يا آنها را به سوي گفتوگو هدايت كنند و حتما نظر اين افراد تغيير دموكراتيك است زيرا قاعدتا فعالان حقوق بشر مخالف خشونت هستند. مردم من اين تغيير را انجام دادهاند! ما با تمام توان دولتي را بر مسند مديريت كشور نهادهايم كه به گفتوگو اعتقاد داشت و دارد. ما به عنوان مردم، دولت ايران را پشتيباني كرديم تا سند سياسي برنامه اقدام مشترك (برجام) را به اتمام برساند. ما به ۶ كشور بزرگ دنيا اعتماد كرديم، به ايالات متحده امريكا، انگليس، فرانسه، چين، روسيه و آلمان؛ اما مدتي پس از امضاي اين سند تاريخي گفتوگو محور كه روح ديپلماسي و توافق را زنده كرده بود، بخش عمدهاي از اعتماد و تلاش مردم ايران براي تغييرات به خاموشي گراييد.
اين نگرانيها در تاريخ ۶ آگوست ۲۰۱۸ با تحريم خريد دلار، صادرات فلزات، نقل و انتقالات مالي، صنعت خودروسازي، فرش و هواپيماهاي مسافري افزايش يافت. سوال ايرانيان اعم از پير و جوان، زن و مرد، كودكان، بيماران، اقليتهاي قومي، مذهبي، زباني و به تعبيري همه مردم درون اين جغرافياي سياسي اين بود، ما تلاش خودمان را براي تغيير و گفتوگو انجام داديم! دليل تحريم چه بود؟
هدف از تحريم صنعت خودروسازي با توجه به كشتهشدگان جادهاي 20 هزار نفري در سال و فرسودگي ناوگان هوايي كشور ايران، مردم هستند يا دولت؟ اين نگرانيها و سوالات در تاريخ ۴ نوامبر ۲۰۱۸ با تبليغات وسيع ايالات متحده امريكا و شخص رييسجمهور اين كشور بيش از پيش افزايش يافت. تحريمهاي ديگري چون حمل و نقل دريايي، موارد مرتبط با تمامي ابعاد صنعت نفت ايران، تبادلات مالي خارجي با بانك مركزي ايران و موسسات مالي ايران و همچنين موضوعات مرتبط با بخش انرژي و بيمه به تحريمهاي ديگر ملحق شد.
سوال اساسي اين است، تحريمها بر چه كساني اثر ميگذارد؟ و نتيجه آن چه خواهد بود؟ تحريمها اول بر همه مردم ايران و آخر هم بر همه مردم ايران تاثير ميگذارد؛ بر كردها، بلوچها، فارسها، تركها، تركمنها، عربها و... بر اهل سنت، شيعه، يهودي، مسيحي، لاييك، سكولار و ... به اكثريت! به اقليت!
نتيجه آن فقر بيشتر مردم، ايجاد فضاي امنيتي در كشور تحريم شده و مهمتر از همه مهاجرت يا به تعبيري فرار از اين وضعيت خواهد بود. شما خوب ميدانيد كه محور پديده مهاجرت جستوجو براي زندگي بهتر و احياي حق بشري انسان است. اكنون چه چيز در ايران باعث افزايش سختيها و نتيجتا افزايش مهاجرت ميشود جز تحريمها؟ همانگونه كه ميدانيد اين مهاجرتها غالبا قانوني نخواهد بود و پديدههايي مانند قاچاق انسان را به دنبال دارد. اگر از خطرات و افزايش كشتگان بگذريم، اقليتسازي در كشورهاي هدف مهاجرت پديدهاي ناگزير خواهد بود و همچنين بيتابعيتي.
فكر ميكنم همگي موافق باشيم كه بيتابعيتي موضوعي اقليتي است و بايد به علل و ريشههاي آن پرداخت، يعني اگر ما بخواهيم مشكلي مانند بيتابعيتي را حل كنيم، نخست بايد اقليتسازي و مهاجرت غيرقانوني را مهار و مولفههاي تحريككننده اين موضوع را شناخته و كنترل كنيم.
من حداقل از طرف بخش قابل توجهي از مردم ايران كه مجموعهاي از قوميتها، زبانها و مذاهب هستند، ميگويم: امروز تحريم يك مساله ضدحقوق بشري است؛ ما در خاورميانه به اندازه كافي رنج ميبريم. لطفا اين رنج را بيشتر نكنيد و بر كاهش آن بكوشيد.