• 1404 شنبه 25 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6117 -
  • 1404 شنبه 25 مرداد

تضاد ايده‌آل‌هاي جهاني با واقعيت‌هاي بروكراتيك

محمد ملاكي

آموزش پيش‌دبستاني، سنگ بناي نظام آموزشي هر كشوري و مهم‌ترين دوره براي شكل‌گيري بنيادهاي شناختي، اجتماعي، عاطفي و خلاقانه انسان است. در جهاني كه با سرعتي شگرف در حال تحول است و پيچيدگي‌هاي نويني را پيش روي نسل‌هاي آينده قرار مي‌دهد، كيفيت و رويكرد اين دوره آموزشي نقشي حياتي در موفقيت يا شكست يك جامعه ايفا مي‌كند. كشورهاي پيشرو در عرصه تعليم و تربيت، با اتخاذ رويكردهاي كودك‌محور، بازي‌بنيان و انعطاف‌پذير، تلاش مي‌كنند تا محيطي پويا و توانمندساز براي شكوفايي استعدادهاي بي‌شمار كودكان فراهم آورند. در اين ميان، بررسي نظام آموزش پيش‌دبستاني در ايران، با وجود تلاش‌هاي صورت گرفته براي به‌روزرساني و انطباق با استانداردهاي جهاني، با چالش‌هاي بنياديني روبه‌رو است كه نيازمند نگاهي عميق‌تر و انتقادي‌تر است، چرا‌كه به نظر مي‌رسد شكاف ميان اهداف اعلامي سازمان ملي تعليم و تربيت كودك و واقعيت‌هاي اجرايي در متن جامعه بسيار بالاست و فراتر از ارزيابي‌هاي مرسوم، به ريشه‌هاي ساختاري، فلسفي و فرهنگي برمي‌گردد. درواقع پارادايم‌هاي بروكراتيك و سنتي، مانع از تحقق واقعي ايده‌آل‌هاي آموزشي نوين شده و اين تضاد مي‌تواند آينده تعليم و تربيت كودكان اين مرز و بوم را تحت تاثير قرار دهد.  هدف از اين قياس، نه تنها شناسايي نقاط ضعف، بلكه برانگيختن گفتمان جدي درباره لزوم بازنگري اساسي در رويكردها و ساختارهاست تا بتوانيم اطمينان حاصل كنيم كه كودكان ما، نه صرفا دانش‌آموزاني براي آزمون‌هاي بعدي، بلكه شهرونداني خلاق، كنجكاو و توانمند براي مواجهه با فردايي نامعلوم بار مي‌آيند.

پرواضح است كه شكاف عميقي ميان اهداف اعلامي و واقعيت‌هاي اجرايي و «عدم انطباق با پارادايم‌هاي نوين جهاني» در امر آموزش كودكان وجود دارد كه به چهار عنصر كليدي زير مربوط مي‌شود.
نخست: رويكردهاي نوين جهاني در آموزش پيش‌دبستاني بر كودك‌محوري، يادگيري از طريق بازي، انعطاف‌پذيري، استقلال مربي و مشاركت فعال والدين تاكيد دارند. اين رويكردها به‌ طور ذاتي نيازمند يك سيستم غيرمتمركز، پويا و توانمندساز براي مربيان و مراكز پيش‌دبستاني هستند. در مقابل، سيستم آموزشي ايران، به ويژه در سطوح پايه، همچنان تا حد زيادي تحت تاثير بروكراسي متمركز، سلسله مراتبي و از بالا به پايين است. اين ساختار، مانع از پياده‌سازي واقعي ايده‌هاي خلاقانه و انطباق‌پذير در سطح كلاس درس مي‌شود. سازمان ملي تعليم و تربيت كودك، با وجود تلاش براي به‌روزرساني، همچنان در چارچوب همين ساختار كلي قرار دارد.
 دوم: تاكيد بر «محتوا» به جاي فرآيند و رشد: در عمل، بسياري از مراكز پيش‌دبستاني در ايران، حتي با وجود تلاش براي اجراي برنامه‌هاي «جديد»، همچنان در دام «انتقال محتوا» گرفتار هستند، محتوايي  كه در مركز با بار انتزاعي تهيه و تدوين مي‌شود. اين رويكرد كه ريشه در نظام آموزشي سنتي دارد، يادگيري را به مثابه پر كردن مخزني از اطلاعات مي‌بيند، نه فرآيندي پويا براي ساختن هويت، مهارت‌هاي اجتماعي-عاطفي و تفكر انتقادي. برنامه درسي ممكن است به ظاهر عناصري از بازي يا فعاليت‌هاي خلاقانه را در بر بگيرد، اما درنهايت، هدف نهايي، «آماده‌سازي براي مقطع بعدي» (دبستان) است كه عمدتا با معيارهاي آكادميك سنجيده مي‌شود. اين امر باعث مي‌شود تا تمام فعاليت‌ها درنهايت به سمت كسب اين آمادگي سوق داده شوند و از جنبه‌هاي بنيادين‌تر رشد كودك غفلت شود. اين يك «شكاف معنايي» بزرگ بين آنچه ادعا مي‌شود (كودك‌محوري، بازي‌محوري) و آنچه در عمل اتفاق مي‌افتد (محتوا محوري، معلم محوري) ايجاد مي‌كند.
سوم: فقدان استقلال واقعي براي مربيان و مراكز؛ درحالي كه از «نقش مربي» صحبت مي‌شود، اما در عمل، محدوديت‌هاي تعيين‌شده توسط برنامه‌هاي متمركز، عدم وجود آموزش‌هاي تخصصي كافي و مستمر و فشارهاي ارزيابي، استقلال عمل و خلاقيت مربيان را به‌ شدت محدود مي‌كند.  مربيان اغلب درگير پاسخگويي به ميزان افزايش دانش دانش‌آموزان به اوليا هستند كه وقت و انرژي آنها را از تمركز بر نيازهاي واقعي كودكان منحرف مي‌كند. اين وضعيت، «پارادوكس» ايجاد مي‌كند: از يك‌سو انتظار نوآوري و خلاقيت از مربيان مي‌رود، اما از سوي ديگر، ساختار موجود، فضايي براي بروز اين خلاقيت فراهم نمي‌كند.
چهارم: نقش ضعيف ارزيابي كيفي و تمركز بر سنجش‌هاي كمي؛ به جاي استفاده از ابزارهاي ارزيابي كيفي، مشاهده و مستندسازي كه تصويري جامع از رشد كودك ارايه مي‌دهند، اغلب شاهد تاكيد بر كاربرگ پراكني، مفاهيم انتزاعي و سنجش‌هاي عيني هستيم. اين رويكرد كه در بسياري از كشورهاي پيشرو منسوخ شده است، مي‌تواند منجر به «فشار بر كودكان و مربيان» براي دستيابي به نتايج قابل اندازه‌گيري شود، حتي اگر اين نتايج با فرآيند يادگيري واقعي يا رشد سالم كودك همخواني نداشته باشد.
علاوه بر اين سازمان ملي تعليم و تربيت كودك منطبق با روندهاي جهاني در جامعه‌شناسي و 
فلسفه تعليم و تربيت نيست: درحالي كه جهان 
به سمت رويكردهايي مانند «پساانسان‌گرايي»، «سياست‌گذاري‌هاي خرد» (micro-politics) در آموزش و تاكيد بر «پيچيدگي» و «سيستم‌هاي سازگار» حركت مي‌كند، نظام پيش‌دبستاني ايران همچنان در چارچوب پارادايم‌هاي «مدرن» و «علم‌گرايانه» سنتي باقي مانده است كه به دنبال نظم، پيش‌بيني‌پذيري و كنترل حداكثري است. اين عدم انطباق، مانع از آن مي‌شود كه نظام آموزشي ما بتواند به ‌طور موثر به چالش‌هاي پيچيده دنياي امروز پاسخ دهد.
پژوهشگر فلسفه تعليم و تربيت

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
گزارش يك پرونده محرمانه حاشيه‌سازي از برون ديپلماسي نمايشي‌ياآزمون صبراروپا سطح روابط اقتصادي تهران - بيشكك متناسب با روابط فرهنگي- تاريخي افزايش يابد سرطان بدخيم انرژي تضاد ايده‌آل‌هاي جهاني با واقعيت‌هاي بروكراتيك مذاكرات آلاسكا سياست جهاني و صلح‌سازي منطقه‌اي فرشچيان اسطوره زيباشناسي و هنر ايران راه صداقت مسير آينده ديپلماسي محيط زيستي؛ براي عبور از تنش‌هاي آبي تلويزيون خصوصي پرونده‌اي كه مختومه نيست طرح پرسش‌هاي قديمي اما فراموش شده بورس؛ جولانگاه آشفتگي سمپاد؛ آنگونه كه بود يك پروژه انساني تمام‌عيار صدايي كه شنيده نشد مرگ خاموش در آپارتمان بلوك ۱۸ اكباتان رشد 16 درصدي مرگ ناشی از آلودگي هوا در 1403 سرمايه‌گذاري معدنی بخش‌خصوصي در كما آقاي «گ» كيست و چه ارتباطي با فوتبال دارد؟ اهميت انديشه در سينماي اجتماعي سرطان بدخيم انرژي تضاد ايده‌آل‌هاي جهاني با واقعيت‌هاي بروكراتيك مذاكرات آلاسكا؛ سياست جهاني و صلح‌سازي منطقه‌اي فرشچيان اسطوره زيباشناسي و هنر ايران راه صداقت مسير آينده
کارتون
کارتون