• 1404 دوشنبه 21 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6162 -
  • 1404 دوشنبه 21 مهر

آرامش در سايه عقل

قادر باستاني تبريزي

گروهي از نمايندگان به دولت تذكر داده‌اند كه چرا پيام‌رسان واتساپ را رفع فيلتر كرده است. به نظر مي‌رسد، امروز مواضع تُندروانه، به‌طور ناخواسته ظرفيت‌هاي دشمنان را در تخريب اعتماد عمومي و تضعيف انسجام ملي تقويت مي‌كند. راهبرد امريكا در قبال ايران، مبتني بر سياست «تحليل بردن» و رگ‌زني تدريجي توان ملي، تضعيف اقتصاد، خسته‌سازي جامعه و تخريب اميد عمومي است. اين راهبرد مزورانه، به زعم خودشان پيروزي بدون جنگ و تسليم حريف از درون است، بي‌آنكه گلوله‌اي شليك شود. در چنين شرايطي، تُندروهايي كه در داخل با رفتار و گفتار خود، جامعه را دچار دوقطبي و ستيز مي‌كنند، عملا مكمل همين راهبردند؛ لابد بي‌آنكه خود بدانند.
تُندروها انگار حيات خود را در التهاب و تنش مي‌يابند كه با هر نشانه‌اي از گفت‌وگو، مدارا يا اصلاح، به‌يك‌باره فرياد برمي‌آورند تا فضا را دوباره قطبي كنند. اين صداها از تريبون‌هاي رسمي، از برخي منابر نماز جمعه گرفته تا نطق‌هاي تُند و اهانت‌آميز در مجلس، به گوش مي‌رسد و گاه رنگ تهديد و گاه بوي تحقير دارد. واكنش اخير به سخنان معتدل محمدرضا باهنر، نمونه‌اي گويا از اين خشم سازمان‌يافته است. در حالي كه باهنر سخن از عقلانيت و ميانه‌روي مي‌گفت، برخي چنان بي‌پروا به او تاختند كه گويي هر صداي عاقلي، تهديدي براي بقاي آنان است. همين جماعت، رييس دولت را نيز بي‌وقفه آماج حمله قرار مي‌دهند؛ دولتي كه بيش از هر چيز، به اعتماد و تمركز و آرامش نياز دارد.
وضعيت كنوني كشور عادي نيست. ايران در چهار دهه گذشته، هيچگاه تا اين اندازه با تهديدات فشرده، همزمان و چندلايه دشمنان قسم‌خورده روبه‌رو نبوده است. «در انتظار جنگ بودن» از خود جنگ فرساينده‌تر است، چون جامعه را در حالت انفعال و ركود نگاه مي‌دارد و ذهن‌ها را از انديشيدن به اصلاحات واقعي بازمي‌دارد. برخي حتي بر اين باورند كه ما از اين مرحله بدون جنگ عبور نخواهيم كرد و قفل‌شدگي سياسي و رواني كشور، محصول همين انتظار است.
در همين روزها، دولت بر اساس وعده‌هاي انتخاباتي‌اش، در پي رفع فيلتر تلگرام است كه اقدامي بجا، عقلاني و در جهت اعتمادسازي است. همه دريافتند كه سياست فيلترينگ جز زيان اقتصادي و گسترش بي‌اعتمادي ثمري نداشته است. با اين حال، عده‌اي با تذكر به وزير ارتباطات به بهانه رفع فيلتر واتساپ، كوشيدند او را از ادامه مسير بترسانند. اين رفتار، اگرچه در ظاهر سياسي است، اما در باطن اين پيام روشن را دارد كه هرگامي به سمت عادي‌سازي زندگي مردم، با واكنش عصبي روبه‌رو مي‌شود. اين اقدام را بايد در كنار موج‌سازي اخير پيرامون مساله حجاب و نيز حمله به نمادهاي دولت ديد؛ حلقه‌هايي از يك زنجير براي بازگرداندن كشور به مدار تنش.اما جامعه ايران، برخلاف تصور تُندروها، خواهان زندگي عادي است. پيمايش‌ها و نظرسنجي‌هاي معتبر نشان مي‌دهد اكثريت مردم، سياست را از منظر كاركردي مي‌سنجند. آنان از دولت انتظار دارند كه اقتصاد را سامان دهد و درگير جدال‌هاي فرساينده نشود. بيشتر مردم از وضعيت معيشتي ناراضي‌اند و اگر اقدامات ملموس و اميدآفرين صورت نگيرد، يأس و نارضايتي گسترش مي‌يابد. در عين حال، همين مردم به توان نظامي كشور و اقتدار دفاعي آن اعتماد دارند. از حمايت از آرمان فلسطين نيز در چارچوب منافع ملي استقبال مي‌كنند. مردم به حجاب باور دارند، اما نه به شيوه اجباري و تنبيهي؛ آنان پوشش را مساله‌اي فرهنگي مي‌دانند نه سياسي، و دولت اگر بخواهد در اين زمينه موفق شود بايد سياست‌زدايي كند، نه سياست‌گذاري.
مشكل اصلي در نگاه تُندروها به فرهنگ و جامعه، نوعي سندروم كنترل است، همان رويكردي كه هر پديده نو را تهديد مي‌بيند و در برابرش ديوار مي‌كشد. اين همان خطاي تاريخي است كه از استالين تا امروز مدام تكرار شده، به تصور اينكه مي‌توان جامعه را از بالا مهندسي كرد و انسان جديد آفريد. نتيجه هميشه يكسان بوده است؛ ركود فرهنگي، سركوب خلاقيت و گسترش نافرماني پنهان. در ايران نيز هرگاه سياست رسمي درِ گفت‌وگو را بسته، جامعه راه خود را يافته؛ از موسيقي و اينترنت تا پوشش و سبك زندگي.
در پسِ همه اين تحولات، مساله‌اي عميق‌تر نهفته است: اقدامات تُندروانه در دهه‌هاي اخير، موجب گسترش فاصله ميان قدرت رسمي و افكار عمومي شده و با پيشرفت فناوري‌هاي نوين، اين شكاف به ‌مراتب عميق‌تر گرديده است. نسل جديد ايران در بستر رسانه‌هاي اجتماعي رشد كرده كه ارزش‌هايش را نه از نهادهاي رسمي، بلكه از تجربه زيسته در جهان شبكه‌اي مي‌گيرد. اين نسل، اقتدار را زماني مي‌پذيرد كه بر اعتماد استوار باشد. اگر اين واقعيت درك شود، نظام سياسي فرصت خواهد يافت تا با جامعه‌اي ارتباط برقرار كند كه بر پايه اعتماد و گفت‌وگو آماده تعامل است، نه فرمان و ترس.
در سال‌هاي اخير، وفاداري جاي كارآمدي را گرفته و تصميم‌سازي به حلقه‌اي محدود سپرده شده است. اين تمركز قدرت، سرمايه اجتماعي نظام را مستهلك كرده و حس حذف و بي‌نقشي را در بدنه جامعه تقويت مي‌كند. با اين حال، اگر قرار است كيان ايران در اين بزنگاه تاريخي حفظ شود، امكان اصلاح و بازتعريف توازن ميان وفاداري و كارآمدي وجود دارد و همين اقدام مي‌تواند مسير اعتمادسازي و تقويت انسجام ملي را هموار سازد.
اكنون زمان تصميم است. مسوولان مرز خود را با تُندروها روشن كنند و اجازه ندهند، صداي عقل و اعتدال در هياهوي تهمت و تُندگويي خاموش شود. جامعه ايران بيش از هر زمان به گفت‌وگو، به اميد و به اعتماد نياز دارد. هيچ قدرتي با خشم اقليت، دوام نمي‌آورد، اما ملتي كه بر مدار عقل و احترام حركت كند، در برابر بزرگ‌ترين تهديدها نيز پابرجا مي‌ماند.
و حرف آخر اينكه، آنچه امروز بيش از هر چيز تعيين‌كننده است، توانايي مسوولان كشورمان در مديريت همزمان سه لايه پيچيده و در عين حال مرتبط است: اول، مديريت تنش‌هاي داخلي و مهار تُندروهايي كه با هياهو و قطبي‌سازي، سرمايه اعتماد عمومي و نيز توان دولت پزشكيان را تحليل مي‌برند. دوم، تثبيت اعتماد و اميد عمومي از طريق فراهم كردن بستر لازم براي ايفاي نقش موفق دولت در اجراي اقدامات ملموس اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كه زندگي مردم را بهبود بخشد و به پيامدهاي مثبت عقلانيت اعتبار دهد و سوم، حفظ اقتدار ملي در برابر تهديدات خارجي، به‌ويژه با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي دفاعي، ديپلماتيك و استراتژيك كشور، بدون آنكه جامعه از مسير توسعه و آرامش فاصله گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون