• 1404 چهارشنبه 26 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6140 -
  • 1404 چهارشنبه 26 شهريور

خاطرات آرتور هاردينگ (2)

مرتضي ميرحسيني

حرفش اين نبود كه روس‌ها از قاجارها امتيازات زيادي گرفته‌اند و دستشان تا عمق تهران دراز شده است. حتي نمي‌گفت سايه روس‌ها بر دربار قاجار سنگيني مي‌كند. تعبيرش چيز ديگري بود. مي‌گفت شاه و درباريان مطيع‌شان هستند و هيچ تصميمي را بدون هماهنگي با آنها نمي‌گيرند. خيلي عقب نمي‌رفت و ماجراي رخنه روس‌ها را به جنگ‌هاي قفقاز و قراردادهاي گلستان و تركمانچاي پيوند نمي‌زد. مي‌گفت در همين چند سال اخير، از نيمه‌هاي سلطنت ناصرالدين‌شاه، آن‌قدر از روس‌ها وام و قرض گرفتند و براي تضمين پرداخت اين وام‌ها تعهدات سنگيني دادند كه ديگر راه بازگشتي باقي نگذاشتند. بعد از سال‌ها ريخت و پاش، عميقا در بدهي فرو رفته بودند و هيچ طرح و تدبيري براي نجات از اين مخمصه نداشتند. مي‌نويسد: «بازپرداخت وام اخير چهارده سال بود كه در آن تاريخ هنوز پنج سال به پايانش مانده بود. اما قرارداد وام جديد با روسيه كه اكنون به صحه مظفرالدين‌شان رسيده بود، ماده‌اي به اين مضمون داشت كه دولت ايران در آتيه حق ندارد بدون موافقت و تصويب روسيه از دولتي ديگر وام بگيرد. به موجب اين ماده، وزيرمختار روسيه در تهران همان حق مالكيت مطلق را كه مجلس عوام ما در شوون مالي انگلستان اعمال مي‌كند (يعني حق منحصر اعطاي پول و اعتبار به دولت را) به دست آورده و از پادشاه ايران سند رسمي گرفته بود كه در آتيه هرگاه كه دولتش نيازمند پول شد فقط به درگاه روسيه و نه به سوي ديگران روي بياورد. اعطاي چنين حقي به روسيه - بالاخص در مواقعي كه تاجدار مملكت مردي ضعيف، بي‌سواد و كودك‌مآب مثل مظفرالدين‌شاه بود‌- فوق‌العاده به پيشرفت سياست روس‌ها در ايران كمك مي‌كرد. مظفرالدين‌شاه در دوران والي‌گري‌اش در آذربايجان، در محيطي كه به‌طور مطلق تحت نفوذ روسيه قرار داشت يا بهتر بگوييم در يك وضع انقياد كامل به سركنسول آنها در تبريز مسيو پوخي تونوف بار آمده و بزرگ شده بود. اين ديپلمات برجسته روسي به داشتن احساسات شديد ضد انگليسي معروف بود و به خاطر دارم كه بعدها موقعي كه براي سركشي به امور كنسولگري‌مان به تبريز رفتم عمدا پيش از ورود من به آنجا به بهانه‌اي از شهر خارج شد تا طبق تشريفات و شعائر ديپلماسي ناچار نباشد از من ديدن كند.» البته كه مساله هاردينگ نه نگراني درباره استقلال ايران بود و نه سعادت و آينده ايراني و نه اصلا حيثيت قاجارها. آنچه آزارش مي‌داد و خشمگينش مي‌كرد، شكست از روس‌ها در آن رقابت قديمي براي سيطره بر ايران بود. حس مي‌كرد باخته‌اند تا جايي كه به ماجراي ايران برمي‌گشت، يك قرني مي‌شد كه با روس‌ها رقابت مي‌كردند و در اين رقابت هر ابزاري را كه به دستشان مي‌رسيد - توطئه، تهديد، ايجاد آشوب، پرداخت رشوه، اعلام جنگ - به كار مي‌گرفتند. گاهي پيش مي‌افتادند و گاهي عقب مي‌ماندند. اما هرگز مثل زماني كه او كارش را به عنوان وزيرمختار انگليس در تهران شروع كرد، بازنده نبودند. البته اين باخت هم، نه قطعي بود و نه نهايي. به رقابت استعماري روسيه و انگليس نيز پايان نمي‌داد. انگليسي‌ها هم در همان دوره به قاجارها وام دادند و از آنان چند امتياز درشت گرفتند. همچنين مرداني در دولت و دربار و متحداني در برخي ايلات و عشاير داشتند و در نيمه جنوبي كشور ما بي‌منازع بودند. همچنين شبكه‌اي از اروپايي‌هاي مقيم ايران، از كشيش و تاجر و بانكدار گرفته تا معلم مدرسه، با آنان همكاري مي‌كردند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
از هنرمندان خارج از كشور دعوت مي‌كنيم به ميهن خود بازگردند تندروها نان‌شان در دعواست اهرم‌هاي ايران از اعتماد‌سازي تا ائتلاف‌سازي آزار زنان نتيجه ساختارهاي جنسيت‌زده جامعه است آوارگان به روايت نويسندگان پشت پرده انحصار در صنعت مرغداري اين تيم مي‌تواند در المپيك لس‌آنجلس حضور داشته باشد سقط جمعيت يا رشد آن؟ هجوم بنيان‌كن حاشيه‌ها عليه متن‌ها بررسي اجتماعي يك رقابت در كامجويي بيشتر زنان و اقتصاد غيررسمي؛ نسل ناپيدا و بحران‌هاي مالي درك مشكلات ايران و راه‌حل‌هاي آن اجراي تفاهمنامه با آژانس كليد تنش‌زدايي پسرم مي‌خواهد پول دربياورد در ميان فناوري و هويت كنكور، پديده‌اي ميان دو نظام آموزشي ناكارآمد ترسِ زندگي در سايه‌‌ مرگ خاطرات آرتور هاردينگ (2) تعليقِ موقتِ تكرار روايت شكست سياست‌هاي تثبيت ارزي اتفاق مبارك سقط جمعيت يا رشد آن؟ هجوم بنيان‌كن حاشيه‌ها عليه متن‌ها بررسي اجتماعي يك رقابت در كامجويي بيشتر زنان و اقتصاد غيررسمي؛ نسل ناپيدا و بحران‌هاي مالي درك مشكلات ايران و راه‌حل‌هاي آن
کارتون
کارتون