• 1404 چهارشنبه 26 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6140 -
  • 1404 چهارشنبه 26 شهريور

تعليقِ موقتِ تكرار

محمد خيرآبادي

بعضي وقت‌ها براي بچه‌هايمان تكراري مي‌شويم؛ چهره‌اي تكراري، با لباس‌هايي تكراري. شايد دير به دير مدل موهايمان را عوض مي‌كنيم و دير به دير تغيير دكوراسيون مي‌دهيم! احتمالا لباس‌هايي را بيشتر مي‌پوشيم كه با آنها راحتيم. دخترم اخيرا چند بار به من گفته «بابا تو هميشه همين تيشرت رو مي‌پوشي»، در‌حالي‌كه تيشرتِ مورد اشاره را شايد در هفته نهايتا ۲ بار بپوشم. بعضي وقت‌ها حرف‌هايمان براي بچه‌ها تكراري مي‌شود و از آن بيشتر لحن‌هايمان. حرف‌هايي را كه ما مي‌زنيم انگار صدهزار بار شنيده‌اند، ولي دقيقا عينِ همان حرف‌ها را از دهان ديگران مي‌شنوند و مي‌گويند:«چه جالب... چه زيبا.» يا مي‌گويند: «عجب ماجرايي... عجب نكته‌اي!» اين اتفاق چيز عجيبي نيست، چيز جديدي نيست. احتمالا به قدمت انسان سابقه دارد. بچه‌ها چون در حال رشد و بالندگي‌اند، هم خودشان احساس تغيير مي‌كنند و هم براي پدر و مادرهايشان هميشه نو و ‌تر و تازه‌اند. در عوض، پدرها و مادرهاي در حالِ عبور از جواني و در آستانه ميانسالي، همان‌طور كه رشد قدشان متوقف شده، امكان ساير تغييراتشان هم كم شده و تكرار، جزیي از وجود و ماهيتشان شده است. با اين حال، پدرها و مادرها خواسته يا ناخواسته، خالقِ لحظه‌هاي ناب و كميابي هستند كه در آن لحظات، دهان بچه‌ها از تعجب باز مي‌ماند و با خود يا به خواهر و برادرشان مي‌گويند: «ديدي بابا چي كار كرد؟... ديدي مامان چي گفت؟» انگار تصويري از پدر و مادرشان مي‌بينند كه برخلاف همه آن تكرارهاست، برخلاف آن وجود و ماهيتِ ثابت؛ چيزي جالب، چيزي عجيب.
ممكن است پشت فرمان نشسته باشيم و آن روي ديگرمان را نشان بچه‌ها دهيم. ممكن است يك روز تعطيل در خانه، گوشي‌مان زنگ بخورد و يك موضوع كاري ما را به واكنشي متفاوت با خصلت‌هاي هميشگي‌مان وا دارد. يا ممكن است اتفاقي در زندگي‌مان بيفتد، اتفاقي بسيار خوشحال‌كننده يا بسيار ناراحت‌كننده، يك موفقيت بزرگ يا تجربه‌اي دروني كه ما را از اين رو به آن رو كند، اما حاصلخيز‌ترين بستر براي خلق لحظه‌هاي ناب و كميابِ تغييرِ پدرها و مادرهاي در آستانه ميانسالي (بنا به تجربه شخصي من) جمع‌هاي دوستانه و دورهمي‌ با همسالان است؛ به خصوص آنهايي كه با هم خاطرات كودكي، مشتركات فكري يا صميميت و محبتي ديرينه دارند. اينها وقتي به هم مي‌رسند و وقتي يك‌جا جمع مي‌شوند، انگار به كودكي و نوجواني يا ابتداي جواني برمي‌گردند و از آن نقشِ پدري و مادري (كه لازمه‌اش نگراني و دغدغه و ملاحظه‌كاري است) بيرون مي‌آيند. انگار پرده‌هايي از وجودشان كنار مي‌رود. انگار خودشان هم دلشان مي‌خواهد حرف‌هاي مگو بزنند، كارهاي عجيب بكنند، دوباره جواني كنند، زياد بخندند و به همه رنج‌ها و تلخي‌ها و دغدغه‌ها و اضطراب‌هاي تكراري پشت كنند. ديگر نمي‌ترسند كه بچه‌ها درباره‌شان چه فكري مي‌كنند، حتي شايد فراموش كنند كارها و حرف‌هايشان روي بچه‌ها چه تاثيري مي‌گذارد. يك‌جور رهايي، يك‌جور بي‌خيالي در وجودشان جوانه مي‌زند و از نگاه بچه‌ها، تغييريافته به نظر مي‌رسند.
اينها لحظه‌هايي ناب و كمياب است. نمي‌شود به صورت ساختگي ايجادشان كرد. نوع اصيلش از لذتبخش‌ترين تجربه‌هاست. نمي‌گويم كه بايد پشت سر هم و به دفعات و به ضرب و زور اين لحظات را تكرار كرد (اصلا تكرارِ زياد، برايش سم است و لذت و شيريني‌اش را نابود مي‌كند) نمي‌گويم كه نبايد به تاثير رفتارهايمان فكر كنيم. توصيه به بي‌خيالي و بي‌ملاحظگي نمي‌كنم. اما اين تجربه زيسته همه ماست؛ مايي كه تكرارمان ملال‌آور مي‌شود و بچه‌ها اين تكرار را به روي‌مان مي‌آورند كه «‌اي پدر، ‌اي مادر، تكراري شده‌اي!» ولي ما دست و دلمان به تغييرهاي زوركي و ساختگي نمي‌رود. دنبال تجربه‌هاي ناب و اصيل مي‌گرديم؛ مثل همين سفر رفتن با دوستان يا دورهمي با همسالانِ همدل كه در آنها بخنديم و بازي كنيم و براي مدتي كوتاه هم كه شده، دنيا را از زاويه تعليقِ موقتِ ملال‌ها و تكرارها ببينيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
از هنرمندان خارج از كشور دعوت مي‌كنيم به ميهن خود بازگردند تندروها نان‌شان در دعواست اهرم‌هاي ايران از اعتماد‌سازي تا ائتلاف‌سازي آزار زنان نتيجه ساختارهاي جنسيت‌زده جامعه است آوارگان به روايت نويسندگان پشت پرده انحصار در صنعت مرغداري اين تيم مي‌تواند در المپيك لس‌آنجلس حضور داشته باشد سقط جمعيت يا رشد آن؟ هجوم بنيان‌كن حاشيه‌ها عليه متن‌ها بررسي اجتماعي يك رقابت در كامجويي بيشتر زنان و اقتصاد غيررسمي؛ نسل ناپيدا و بحران‌هاي مالي درك مشكلات ايران و راه‌حل‌هاي آن اجراي تفاهمنامه با آژانس كليد تنش‌زدايي پسرم مي‌خواهد پول دربياورد در ميان فناوري و هويت كنكور، پديده‌اي ميان دو نظام آموزشي ناكارآمد ترسِ زندگي در سايه‌‌ مرگ خاطرات آرتور هاردينگ (2) تعليقِ موقتِ تكرار روايت شكست سياست‌هاي تثبيت ارزي اتفاق مبارك سقط جمعيت يا رشد آن؟ هجوم بنيان‌كن حاشيه‌ها عليه متن‌ها بررسي اجتماعي يك رقابت در كامجويي بيشتر زنان و اقتصاد غيررسمي؛ نسل ناپيدا و بحران‌هاي مالي درك مشكلات ايران و راه‌حل‌هاي آن
کارتون
کارتون