مريم مهدوي اصل ٭
اشاره- بر پايه مجموعه اسناد مجلس، اسناد ديپلماسي در دارالخلافه و وزارت امور خارجه قاجاريه، اسناد دانشگاه تهران، سفرنامهها و غيره، اكنون ما ميدانيم كه نابود شدن كامل مركز تجارت جهاني ابريشم امپراتوري ايران باستان، با ارزش پول جهاني، فعلا با ۴ روش ازسوي تهاجم و تجاوز چندجانبهگرايي كشورهاي اروپاي غربي نوظهور روسيه تزاري، انگليس و فرانسه روي داده كه اين روشها عبارتند از: ۱- تجزيه جغرافياي تاريخي، فرهنگي و تجاري امپراتوري ايران باستان براي از بين بردن جادههاي ابريشم خاكي و آبي كه البته با ترسيم مرزهاي جديد امنيتي- نظامي ازسوي روسيه تزاري و انگليس، نظريه دانشگاهي «جغرافياي سياسي» شكل گرفت. ۲- شيوع بيماريهاي مسري غيربومي آبلهمرغان، طاعون، آنفلوآنزا در ايران كه باعث كشتار دستهجمعي هنرمندان، صنعتگران، تاجران و كشاورزان شد، اما هربار معدود افراد زنده مانده به صنعت، هنر و تجارت ابريشمبافي ايران باستان جان دوباره دادند. ۳- شيوع «آفت كرم ابريشم» كه از زمان حكومت ناصرالدين شاه قاجار آغاز و تا حكومت پهلوي دوم ادامه يافت. ۴- قطع كردن درختان توت در زمان جنگ جهاني اول كه برگهاي آن غذاي اصلي كرم ابريشم است. بنابراين، امروز در بخش پاياني اين گزارش ۱۳ قسمتي، به رونمايي از اسناد امتياز انحصار دولتي «واردات تخم كرم ابريشم» به بيگانگان به مدت ۳۰ سال ميپردازيم كه سه دهه اسناد شكايات مردمي را هم به دنبال داشته است.
نخستين قانون واردات تخم نوغان ۱۳۴۱ق.
احمد قوام كه لقب «قوامالسلطنه» را از مظفرالدين شاه قاجار دريافت كرده، از سياستمداران ايراني است كه در دوره قاجار و پهلوي، پنجبار نخستوزير ايران شد. چنانكه، باقر عاقلي در كتاب «روزشمار تاريخ ايران -از مشروطه تا انقلاب اسلامي- درباره دور دوم نخستوزيري وي نوشته است: «به تاريخ ۳۱خرداد۱۳۰۱، [۱۳۴۱ق. حكومت احمدشاه قاجار] قوامالسلطنه كابينه خود را به شرح زير به مجلس شوراي ملي معرفي كرد: قوامالسلطنه رييسالوزراء و وزير امور خارجه -سردار سپه وزير جنگ... عميدالسلطنه وزير فوائد عامه و تجارت- وزير داخله تعيين نشد.» از همين روي، در برگي از اسناد مجلس، با امضاي قوامالسلطنه و عميدالسلطنه، به نظر ميرسد براي نخستينبار دولت را مجاز دانستهاند كه قراردادي براي وارد كردن تخم نوغان با يك شركت فرانسوي منعقد شود. اين درحالي است كه سند لايحه دولت براي احياي تخم و پرورش كرم ابريشم، به تاريخ ۲۹ ارديبهشت ۱۳۰۴را روز يكشنبه ۹ آذر۱۴۰۴ با تيتر «واگذاري انحصار دولتي «توليد تخم ابريشم» به «شركت فرانسوي» در حكومت پهلوي اول»، در صفحه ۹ اسناد تاريخي روزنامه اعتماد منتشر كرديم. بنابراين، امروز با توجه به دسترسي به سندي تازه كه چهار سال قبل به امضاي قوامالسلطنه رسيده، ضروري ميدانيم به محتواي اين متن و سپس شكايات مردمي در اجراي اين قانون كه سه دهه به طول انجاميده، بپردازيم. اكنون، متن اين سند دولتي بدين شرح است: «مورخه ۲۴برج قوس ۱۳۰۱-مقام محترم مجلس مقدس شوراي ملي شيدالله اركانه- يكياز منابع مهمه كه سالانه چندين كرور تومان وارد مملكت نموده و موجبات اعانه جمع كثيري را فراهم ميساخت عمل نوغان بود كه متاسفانه اولا بواسطه ورود تخمهاي مريض و عدم رعايت اصول علمي در عمل آوردن آن و ثانيا بواسطه حدوث جنگ بينالمللي [اول] و انقلابات محلي به تدريج حاصل و تجارت آن رو به تنزل گذاشته تا آنكه يكباره اين تجارت از بين رفت و غالبا صاحبان اراضي از داشتن توتزارها صرفنظر نموده آنها را باراضي زراعتي تبديل نمودند و چون بقاء اين وضعيت مضر بمال و ثروت مملكت است و احياء نوغان كمال ضرورت را دارد وزارت فوائد عامه با مطالعه بعلل نكس [عودكردن مرض] و زوال اين منبع ثروت احياء آن را مبتني باجراي امور ذيل ميداند. اولا نظرباينكه سابقا تجار تخم نوغان را از ممالك خارجه خريداري و وارد ميكردند و چندان اعتنايي بخوبي جنس و سلامتي تخم نمينمودند [نمينمودند] و باينجهه تخمهاي وارده مريض بوده موجبات خسارت متصديان اين محصول را فراهم ساخته و بهمين علت موجب نكس عمل را فراهم آورده بود و اگر همين رويه تعقيب شود احياء اين تجارت غيرمقدور خواهد بود لهذا اولين قدمي را كه لازم است دولت بردارد اين است كه ورود تخم نوغان را بخود انحصار بدهد. ثانيا دولت بايد بتوسط معلمين و متخصصين فني از طرز عملآوردن پيله و ساختن تلمبار و غيره مراقبت نمايد تا آنكه اين عمليات مطابق اصول علمي واقع شود و حاصل نوغان فراوانتر و عاليتر شود. ثالثا دولت بايد در عمل آوردن درخت توت و تهيه توتزارهاي نمونه مطابق اصول علمي اقدام نموده رعايا و ملاكين را به تعقيب عمليات علمي تشويق و تحريص نمايد. رابعا لازم است وسايل و موجبات تهيه تخم نوغان را كه خود سرمايه بزرگي است در مملكت ايجاد نمايد زيرا مطابق تحقيقات علمي ايران براي تهيه تخم نوغان نه تنها يكي از ممالك بسيار مستعد است بلكه ميتواند به ساير ممالك از اين بابت كمك بدهد بنابر مقدمات فوق وزارت فوائد عامه براي اجراي مقاصد مذكوره مواد ذيل را بمجلس شوراي ملي پيشنهاد نموده و تصويب آن را درخواست مينمايد. ماده اول- مجلس شوراي ملي انحصار ورود تخم نوغان را از اين تاريخ الي سيسال براي دولت تصويب مينمايد. ماده دويم- دولت مجاز است قراردادي براي واردكردن تخم نوغان و عمل آوردن آن در داخله مملكت و توسعه و ترقي اين محصول با يك شركت فرانسوي منعقد نمايد مشروط بر اينكه اولا شركت مذكور تعهد نمايد كه تمام وسايل علمي كه در فرانسه براي اصلاح و تكميل و بسط و عمل آوردن نوغان معمول است در ايران تاسيس نمايد تا در عمل نوغان توسعه و اصلاح لازم حاصل شود در داخله ايران تخم نوغان سالم بعمل بياورد ثانيا شركت مذكور حق نداشته باشد علاوهبر كرايه و حق بيمه و مصارف حفظ تخم در ايران (بشرطي كه مصارف اخيره از حدود دو درصد قيمت تجاوز ننمايد) بيش از يك ده يك از قيمتي كه تخم نوغان در فرانسه فروخته ميشود در ايران تخمهاي وارده را بفروشد ثالثا مخارج تاسيسات فوقالذكر را شركت مذكور تقبل نموده تحميلي بر دولت ننمايد رابعا كليه مخارج تاسيسات فوقالذكر را شركت مذكور تقبل نموده تحميلي بر دولت ننمايد رابعا[خامسا] كليه مخارج تفتيش تخم نوغان كه در سرحد بعمل خواهد آمد بعهده شركت باشد. ماده سوم- دولت مجاز است آلات لازمه را كه براي حفاظت و عمل آوردن تخم نوغان شركت از خارج وارد مينمايد از حقوق گمركي معاف نمايد -رييسالوزراء امضا احمد [قوامالسلطنه]- وزير فوائد عامه امضاء [سيدابراهيم] عميدالسلطنه... »
نخستين شكايت از امتياز انحصار ابريشم به غير
درحالي كه به تاريخ ۹ آبان ۱۳۰۴[۱۳۴۴ق.] هيات رييسه مجلس ملي تصميم مجلس دائر بر خلع قاجاريه و تفويض حكومت موقت را به رضاخان پهلوي ابلاغ كردند، در برگي ديگر از اسناد مجلس، شكايتنامهاي حدود ۶ ماه پس از ارسال لايحه دولت به مجلس در زمان حكومت پهلوي اول وجود دارد كه متن آن بدين شرح است: «۹ دي ماه ۱۳۰۴-سواد عريضه است كه بوزارت جليله فوائد عامه تقديم شد-طهران- حاج آقا محمدمعين دهدشتي - مقام منيع وزارت جليله فلاحت و تجارت و فوايد عامه... تصور ميكنم به ثبوت رسيده باشد كه چه خدمت شاياني بنده در گيلان و مازندران در [ناخوانا] و ترويج عمل نوغان و ابريشم نموده صنعت نوغان در ايران بكلي متروك شده بود درختهاي توت كه براي تغذيه كرم ابريشم لازم است قطع كرده بودند سه سال است كه بنده اقدام باين صنعت نموده سال اول ده هزار جعبه تخم نوغان آورده و مصرف نموده پيله آن را محض تشويق [اولي] بقيمت گزاف خريده سال دوم چهل هزار جعبه سال سوم صد هزار جعبه نوغان بمصرف رسيده در عرض سه سال صنعت نوغان يك بر ده ترقي داده سنه ماضيه ۳۵ مليون [ميليون] درخت توت در گيلان غرس كردهاند اگر بدفتر پُست گيلان مراجعه شود ملاحظه ميفرماييد فصل بهار اغلب محمول پُست نشاء درخت توت بوده كه باطراف ايران بردهاند با يك شوق و ذوق اهالي را بواسطه طبع كتاب و دستور و فوايد صنعت نوغان متوجه باين صنعت مهم نموده درعرض اين سه سال صدوپنجاه هزارتومان مخارج خريد ماشينآلات و بنادر رشت و لاهيجان و لنگرود و [ناخوانا] شد سه ماشين ديگر وارد نموده كه براي سال آتيه دستور نصب آن را داده آنها هم صد هزار تومان خرج خواهد داشت ششصد هفتصد نفر عمله زن و مرد را بهكار واداشته دولت هزار نفر اهالي را بعمل آوردن نوغان مشغول داشته بعوض قدرداني و تشويق موانعي براي عمليات بنده فراهم آورده ميشود... و بيك شركت فرانسوي و ايتالي [ايتاليايي] امتياز انحصاري بدهيم بعضا يعني ايراني قابليت ندارد مجبورم از خود و از تمام ايرانيها دفاع نمايم و [ناخوانا] دارم كه ايراني قابليت و استعداد در هر كاري بيش از ساير ملل دارد الا اينكه مشوق نداشته بلكه هميشه اولياي امور مانع رشد و عرضاندام اينها بودهاند لازم عرض و سوال نمايم چرا دولت يا شركت خارجه وقتيكه صنعت نوغان ايران ميرفت بكلي متضمحل [مضمحل] [منقرض يا نابود شدن] شود اقدامي درتوسعه نوغان نكردند ثانيا آيا ساير ممالك ابريشمخيز مثل چين و ژاپون عثماني فرانسه ايتالي [ايتاليا] شام و غير هيچكدام امتياز انحصاري بكسي دادهاند اين كمپاني فرانسه چرا در مملكت خودش امتياز انحصاري نگرفته يا نميگيرد دولت و ملت ايران خوب است تحقيق فرمايند كه ساير دول چه اقداماتي براي ترقي و توسعه ابريشم بهكار بردهاند خانواده سلطنتي ژاپون موسم نوغان در دهات گردش و ملاحظه مينمايند هر دهقاني كه بهتر نوغان عمل آورده انعام و جايزه ميدهند در فرانسه [ناخوانا] نوغان عمل مياورند كمك خرج ميگيرند كارخانهجات ابريشمكشي را به تعداد دستگاه آن مبلغي اعانه ميدهند بنده سه سال است ابريشمكشي داير كردهام و چه تحصيلاتي متحمل شدهام موقع ورود تخم يك حق تفتيش ميدهم... بهمچنين مبالغي به عنوان بلديه نواقل گمرك خروج معارف و غيره... خوشوقت باين بودهام كه خدمتي بوطن نموده و اسمي از خود در تاريخ ميگذارم كه مسبب ترقي اين صنعت شدهام حال برخلاف قانون تمام دنيا با بنده رفتار ميخواهد بوده مختصر عرض مينمايد اولا هر دولتي در هر امتيازي رعيت و ملت خود را مقدم ميدارد دويم هر كسي در هر كاري پيشقدم شد حق تقدم دارد نظر باين دو اصل خود را در اخذ امتياز انحصاري محق ميدانم ولي صلاح مملكت بر منافع شخصي مقدم دانسته عرض ميكنم امتياز انحصاري در عمل تخم نوغان و ابريشم بخير مملكت تمام نميشود بايد آزاد باشد دولت متخصص بگمارد هركسي تخم ابريشم وارد نمايد تفتيش نمايد كه تخم معيوب وارد نشود بهمچنين عمل آوردن تخم نوغان در خود ايران بايد آزاد باشد هر كسي بتواند متخصص بياورد و هر كسي بهتر و ارزانتر تمام كرد او پيشرفت خواهد نمود چنانچه عرايض بنده را مجلس مقدس و دولت عليه صلاح نميدانند و امتياز انحصار را درنظر دارد نظر بحق تقدم همان قراري كه دولت با كمپاني فرانسه داده بنده تمام اين شروط را قبول نموده چندين هم علاوه از اين قرارداد بدولت ميدهم و متخصصيني از عثماني و فرانسه مياورم براي عمل آوردن تخم نوغان در ايران كه رفع احتياجش از خارجه بشود چنانچه اين دو ساله مقداري را كه در طهران عمل آورده بهتر از تخم نوغان خارجه بوده بطريق علمي توسعه ميدهم... حال سزاوار نيست راضي شوند كه اين مساله كه بخوبي از عهده ايرانيان برميايد به كمپاني خارجه واگذار شود كه اگر نفعي داشته باشد از مملكت بيرون برده باشد.»
شكايتهاي مردمي در زمان حكومت پهلوي
اسناد شكايت اهالي كاشان (۱۳۱۷ و ۱۳۲۰ش.) در بخشي از سند شكايت «صنف پارچهباف كاشان» به كميسيون عرايض مجلس به تاريخ ۱۸/۴/۱۳۱۷ [حكومت پهلوي اول و يكسال پيش از جنگ جهاني دوم] نوشته شده است: «... قسمت عمده كسب شهر كاشان پارچهبافي است و ابريشم آن از رشت بايد بكاشان بيايد امسال بواسطه خريدن پيله براي كارخانه حريربافي چالوس فروشندگان ابريشم در رشت موقع به دستآورده و اسباب مضيقه ابريشم شدهاند ما كه بالغ بر (۱۰) ده هزار نفر هستيم و مالياتبده دولت ميباشيم بعلاوه هزار معاش ازين كسب بايد بكنيم بكلي از كار بازماندهايم و حال آنكه يكدهم از ابريشم رشت براي كارخانه مذكور كافي است و آن پيله كه بايد بمصرف آن كارخانه برسد از پيلههايي كه بايد ابريشم آن در كاشان مصرف شود مجزاست ولي چون فروشندگان ابريشم رشت ذينفع ميباشند از موقع انتقاد ميكنند استرحاماً عرض ميكنيم... تا اينكه مقرر شود ابريشم كاشان را منظور بگيرند اگر نه يكربع اهالي مالياتبده اين شهر بكلي ازميان خواهند رفت... »
در ادامه، پيشهوران شهركاشان به تاريخ ۱/۸/۱۳۲۰ كه سال دوم جنگ جهاني دوم است و محمدرضا پهلوي به سلطنت رسيده، در نامهاي ديگر شكايت كردهاند:
«... يكي از صنايع مفيد باستاني ايران و مخصوصا شهرستان كاشان كه از دير زمان در بازارهاي جهان مقام ارجمنديرا [ارجمنديرا] احراز نموده و در رديف كالاهاي ظريف صادراتي بشمار و منبع مهم عوائد پيشهوران بوده پارچههاي ابريشمي از قبيل زري- مخملزري- قناويز- قطني- حرير- پرنيان و نيز قالي و قاليچههاي زيبا است كه مقداري زياد از انواع آن بخارج صادر و بعضي هم بمصرف احتياجات داخله ميرسيد... متاسفانه ازچندي باينطرف كه دولت شروع بايجاد سازمانهاي انحصاري نمود ابريشم نيز جز قانون انحصار آمد كه فروش آن بطريقه امتياز منحصر بمعدودي شد و بنفع ايشان يافت درقبال اين پيشآمد تهيه و تدارك ابريشم بانواع محظورات مانند افزايش فوقالعاده بهاء و غيره مواجه گرديد و كمكم توليدكنندگان صنايع دچار ضرر و زيان شده امورات بافندگي مختل و اغلب گرفتار فقر و فاقه گرديده و معدوديهم [معدوديهم] كه تاكنون با هزار مشقت باقي مانده قريبا از بين خواهند رفت و پنجاه درصد از اهالي پيشهور اين شهرستان بيچاره و سرگردان ميشوند - و اين صنعت هم طولي نخواهد كشيد كه منسوخ و از دست خواهد رفت - لهذا نظرباينكه اولياي دولت حاضره [ناخوانا] بليغ درصدد اطلاح قوانين و ترميم نواقصات مملكتاند [ناخوانا] تا بوجهي احسن اشتباهات گذشته را تبديل نمايند... استرحام مينماييم چنانچه شايسته و صلاح باشد لديالاقتضا امر شود (ابريشم مصرف داخله را) از انحصار فعلي بصورت آزادي برآورند تا در دسترس عامه بوده... »
اسناد شكايت اهالي لنگرود ۱۳۲۶ش - در زمان حكومت پهلوي دوم، دربخشي از متن تلگراف از لنگرود به طهران- تاريخ وصول ۲۸/۱۰/۱۳۲۶ نوشته شده است: «جناب آقاي حكيمي نخستوزير محبوب ايران... ماتمنا داريم بعرايض ما زارعين گيلان كه اهميت حياتي دارد توجه فرماييد يكي از محصول مهم گيلان نوغان پيله بوده كه امروز در حكم صفر است محصول پيله فقط پانصد هزار نفر زارع گيلان را از فقر و بيچارگي نجات ميداد بلكه صدي هشتاد از تجار گيلان منحصرا بعمل تجارت صادرات پيله و ابريشم ولايتي بخارج از كشور و صادرات ابريشم بداخله كشور مبادرت ميورزند و همچنين متجاوز از دومليون [دوميليون] نفر در شهر تبريز و كاشان و يزد و اصفهان و خراسان و دزفول و شوشتر با كارخانههاي دستي مشغول بهكار بافندگي و ريسندگي بوده امرار معاش مينمايند صنايع بديع ايراني زبانزد خارجه و داخله بوده و شهرت جهاني داشته و گيلان ازاين محصول نفيس همه ساله متجاوز از شش مليون [ميليون] كيلو پيله و دويست هزار كيلو ابريشم بخارج از كشور براي ميلان مارسي بغداد شامات صادرات داشته و همچنين تقريبا چهارصد هزار كيلو ابريشم براي مصرف كارخانههاي دستي بداخله كشور براي فروش و پارچههاي ابريشمي صادر ميشد در مقابل از خارجه دويست هزار جعبه تخم نوغان وارد كه هر جعبه را از شش تا ده ريال تماما ميفروختند و متجاوز از دويست هزار جعبه تخم نوغان محلي ما زارعين تهيه و عمل مينموديم كه براي ما بسيار نازل تمام ميشده متاسفانه درسال ۱۳۲۶ پيله را دولت انحصار و عمل نوغان را باداره نوغان [واگذار] نمود بنام اينكه كارخانه چالوس اداره شوند (مصرف كارخانه چالوس فقط سيصد هزار كيلو پيله ميباشد) دراثر بياطلاعي اداره نوغان در عمل پيله و تهيه تخم نوغان و پرورش كرم ابريشم كه خود يك عمل فلاحتي توام با صناعت است و تخصص مخصوص خود لازم دارد از سال ۱۳۱۶ به تدريج در اين عمل نكث پيدا شده تا سال جاري محصول پيله گيلان كلا با ابريشم و غيره يك طراز يك مليون [ميليون] رسيده علت نكث سنواتي براي اين بوده كه اداره نوغان تخم نوغانهاي فاسدي تهيه و بزور بما زارعين ميدادند آنهم بقيمت خيلي گران كه هستي ما بيچارگان را بنام پول تخم نوغان از ما گرفته درنتيجه براي فاسد كردن تخم نوغان بقدر پوليكه [پوليكه] به بهاي تخم نوغان داده بوديم از محصول پيله عايد ما نشده گيلاني كه ششصد هزار كيلو ابريشم بداخله و خارجه صادر ميكرد دراثر مساعي غلط اداره نوغان فعلا هر ساله پنجاه هزار كيلو ابريشم بيش ندارد با وجود بر اين از تهيه آن بعناوين مختلف جلوگيري مينمايند مثل آنست كه اداره نوغان مايل هست حتي اسم ابريشم و پيله درگيلان نباشد بلكه در ايران ميل دارد اين محصول ريشهكن شود در زمان نخستويري آقاي قوامالسلطنه [دوره چهارم نخستوزيري] براي رفع احجاف تلگرافي مخابره شد نتيجه معكوس گرفتيم... آقايان ابريشمي نيست ابريشم از ايران دارد رخت برميبندد... تمنا داريم عمل محصول نوغان را آزاد بگذارند... »
اسناد شكايت اهالي رشت ۱۳۲۶ش- همچنين در بخشي از متن تلگراف رشت به طهران - تاريخ وصول ۴/۱۱/۱۳۲۶ نوشته شده است: «جناب آقاي حكيمي نخستوزير ايران... در دوره نخستوزيري آقاي قوامالسلطنه [دوره چهارم نخستوزيري] تلگرافات شكايتآميز از طرف زارعين گيلان مبني بر عدم توجه و ايجاد مشكلات و تعديات اداره كل نوغان در امور مربوطه مخابره گرديد متاسفانه تنها اقدام موثري براي رفع اجحاف بعمل نيامد برعكس طبق دستور هياتوزيران مقرر گرديد از هر كيلو ابريشم بيست ريال دريافت گردد اينك با مقايسه آمار محصول پيله و ابريشم و به طور كلي وضع نوغان در دهسال پيش و نقصان كنوني آنكه مراتب مفصلا در تلگرافات قبلي بعرض رسيده و مدارك مثبت در دست است... معلوم ميگردد چه اندازه پرورش تخم نوغان و محصول رو به تنزل گذارده و انحصار نوغان تاچه حد بزيان كشور بوده است... فراهم نمودن هرگونه مشكلات سبب دلسردي زارعين و تربيت كرم ابريشم كه محصول آن شهرت جهاني دارد بوده و علاوه بر بيكاري دو ميليون نفر كارگر در شهرهاي رشت- كاشان- اصفهان- تبريز- خراسان و غيره كه با كارخانههاي دستي مشغول به كار بافندگي بودهاند و از نوغان هم جز اسمي باقي نميماند [نميماند] از اين رو با درنظر گرفتن منافع كشور و تامين معيشت زارعين و كارگران و بازرگانان از دولت جناب آقاي حكيمي... استدعا مينماييم... امر به الغاءانحصار [ناخوانا] به پيله و ابريشم فرموده و... »پايان
منابع: كتابخانههاي شماره يك
ايرانشناسي و مركز اسناد مجلس و همچنين فرهنگ «امثال و حكم» حسن انوري
٭ روزنامهنگار و پژوهشگر