نيره خادمي
مردادماه امسال وقتي هنوز همگي در شوك جنگ 12 روزه بوديم صداي فريادهاي زني را در شبكههاي اجتماعي شنيديم كه از برداشت پتاس در محدوده تالاب گاوخوني ميگفت و تاثيري كه بر تالاب، آلودگيهاي زيست محيطي و سلامت مردم منطقه دارد. همان زمان سازمان محيط زيست به ماجرا ورود كرد و فعاليت شركت پتاس در ۱۳ كيلومتري تالاب گاوخوني به دليل نبود مطالعات كامل هيدرولوژي متوقف شد تا از تبعات زيستمحيطي مشابه درياچه اروميه جلوگيري شود. با وجود اين اما گويا فعاليت طولاني مدت معادن و به ويژه معدن نمك در حاشيه تالاب گاوخوني كه در هفتههاي گذشته متوقف شد، اثرات خود را بر سلامت مردم منطقه گذاشته است. گسترش بيماريهاي نادر و همچنين انواع سرطانها و به ويژه سرطان خون در ميان حسنآباد و بخشهاي جرقويه و ورزنه طي سالهاي گذشته به قدري بوده است كه حالا مردم منطقه در طوماري خواستار رسيدگي به وضعيت و انجام تحقيقاتي در اين زمينه شدهاند.
در اين طومار كه خطاب به استاندار و مديران محيط زيست اصفهان، نمايندگان مجلس، شركت آب منطقهاي و دانشگاه علوم پزشكي اصفهان نوشته شده و تصوير آن به همراه امضاي اهالي منطقه در اختيار خبرنگار روزنامه «اعتماد» قرار گرفته، آمده است: «ما امضاكنندگان زير، اهالي بخشهاي جرقويه و ورزنه (ساكنان حاشيه تالاب بينالمللي گاوخوني) خواستاريم كه در جهت پيشگيري از بروز فاجعه انساني بر اثر خشكي بستر تالاب گاوخوني و پراكنش شديد ريزگردهاي آلوده به فلزات سنگين در منطقه و نگراني از تشديد بروز انواع بيماريها، امكان جريان حداقلي دائمي آب زايندهرود براي رسيدن به تالاب گاوخوني و ايجاد پوشش مرطوب، در جهت حفظ سلامت مردم منطقه و احياي زيستبوم اين تالاب را فراهم نمايند. همچنين خواهشمنديم از انجام هرگونه فعاليت صنعتي و معدني كه منجر به آسيب رسيدن به بستر بحراني تالاب و گسترش ريزگردها و خشكي بيش از پيش تالاب میگردد، جلوگيري نمايند.» آنها در اين نامه خواستار بررسي فوري ميزان تأثيرات سوءِ ايجاد شده و در كمين نشسته اين مواد بر سلامت ساكنان حاشيه تالاب، بهويژه ميزان گسترش انواع سرطانها شدهاند تا دستور انجام پروژههاي تحقيقاتي لازم در اين زمينه صادر شود.
بررسيهاي خانه به خانه و شيوع انواع سرطان
هنوز البته مسوولان هيچ گونه پاسخي به درخواستهاي مردم منطقه ندادهاند اما بررسيهاي ميداني فرشته عالمشاه، عضو گروه بوم سبز كوير و مديرعامل موسسه رويش سرزمين اميد و هنرمند سراي آلمُن با همراهي چند تن از فعالان محيط زيست و اساتيد دانشگاه، شيوع محرز سرطان در اين مناطق را تاييد ميكند. او به «اعتماد» ميگويد: «فعاليت من در حسنآباد و روستاي دستجرد متمركز است و بر اساس مشاهدات عيني، وضعيت به گونهاي است كه تقريبا در هر خانهاي با بيماريهاي مختلفي ازجمله سرطان خون، انواع سرطانها و بيماريهاي خودايمني مواجه هستيم.» عالمشاه از اين وضعيت به شدت نگرانكننده با عنوان نوعي اپيدمي ياد ميكند كه باعث شده است سال گذشته در تصميمي خودجوش يك طرح آمارگيري خانه به خانه را همراه گروهي از همكاران و فعالان محيط زيست انجام بدهند تا وضعيت دقيقتر بررسي و نوع سرطانهاي شايع در اين منطقه كوچك با جمعيت حدود ۵ هزار نفر مشخص شود.«نتايج اوليه نشان داد كه سرطان خون در اين منطقه شايعترين نوع سرطان است و متأسفانه اكثر بيماران از اين بيماري جان سالم به در نميبرند. درمان موثر و گستردهاي براي اين نوع سرطان وجود ندارد و روشهايي مانند پيوند مغز استخوان نيز محدوديتها و مشكلات خاص خود را دارند. بعد از سرطان خون، بيماريهاي خودايمني نيز به طور چشمگيري در اين منطقه شيوع يافته است. اين روند گسترش بيماريها به گونهاي است كه در برخي از خانوادهها، حتي در جمعيتي كوچك، چهار نفر از اعضا به اين بيماريها مبتلا هستند كه اين وضعيت كاملا غيرطبيعي و نگرانكننده است.»
اگر چه اين گروه در بررسيهاي خانه به خانه، آماري را با ذكر آدرس، شماره تلفن و ديگر مشخصات افراد داراي بيماري و خانوادههاي داراي بيمار احصا كردهاند اما دست به عصا هستند و آن را اعلام نميكنند چرا كه با اعلام و انتشار آن از سوي رسانهها، احتمالا به تشويش اذهان عمومي متهم خواهند شد بنابراين ترجيح اين است كه مراجع قانوني با بررسيهاي علمي و دقيق در اين زمينه ورود كنند. اين فعال محيط زيست هم ميگويد كه ارائه دقيق آمار نيازمند بررسي از طريق مراجع علمي و دانشگاه علوم پزشكي اصفهان است: « براي بررسي دقيقتر اين موضوع، درخواست رسمي و طوماري تهيه شده و از دانشگاه علوم پزشكي اصفهان خواسته شده است تا وارد عمل شود و تحقيقات علمي و آماري جامع و دقيق در اين زمينه انجام بدهد. هدف اين است كه شفافسازي كامل انجام شود، دادهها به صورت علمي تحليل و مقايسه گردند و نتايج قابل اتكا و مستند ارايه شود. تحقيق انجام شده توسط ما پژوهش علمي محسوب نميشود، بلكه يك آمار ميداني است كه در بازه زماني 10 ساله جمعآوري شده است.» او معتقد است كه احصا آمار البته به اين راحتي نيست چرا كه بسياري براي درمان به شهرهاي مختلف از جمله تهران مراجعه ميكنند يا مثلا مواردي كه دختران جوان مثلا مبتلا به بيماري اماس هستند، خانواده آن را اعلام نميكند. بنابراين، ضروري است كه شبكه بهداشت و دانشگاه علوم پزشكي به طور تخصصي و علمي وارد اين موضوع شوند و با روشهاي علمي وضعيت را بررسي و تحليل كنند. عالمشاه بحث آمار در اين زمينه را اين طور توصيف ميكند كه فرض كنيد درختان منطقه به طور محسوسي در حال خشك شدن هستند كه به راحتي هم قابل مشاهده است، اما براي اعلام رسمي و اقدامات بعدي نياز به مدارك و اسناد علمي و مستند است. اين مسائل در آن منطقه به قدري نزديك و پيوسته اتفاق ميافتد كه آنها ديگر نميتوانند سكوت كنند چون اصالتا اهل همان منطقه هستند و اين درگيريها به طور مستقيم همه آنها را تحت تأثير قرار داده است. فرشته عالمشاه نمونههاي زيادي از اطرافيان خود را مثال ميزند كه در اين سالها به سرطان يا بيماريهاي نادر مبتلا شده، به همين دليل فوت كرده يا هنوز درگير بيماري هستند. «مردم به طور پيوسته و ناگهاني جلوي چشممان پرپر ميشوند و اين وضعيت بسيار دردناك و هشداردهنده است.»
اين فعال محيط زيست تاكيد ميكند كه قدم اول درخواست مردم منطقه ارائه آمار رسمي و شفاف است تا افكار عمومي نسبت به ابعاد مساله حساس شود: «از مسوولان ميخواهيم كه مرگوميرها و موارد مبتلا در محدوده مورد بحث را نسبت به جمعيت همان محدوده محاسبه و اعلام كنند (نرخهاي خام و استاندارد شده به ازاي جمعيت). نتايج را بهصورت آماري و مقايسهاي (با بازههاي زماني و با مناطق مشابه) منتشر كنند تا مشخص شود آيا شيوع فعلي از حد انتظار فراتر رفته است يا خير. ما در اين زمينه آمادگي داريم پس از آغاز پژوهش، اطلاعاتمان را در اين زمينه در اختيار پژوهشگران و نهادهاي مسوول قرار بدهيم. از مسوولان ذيربط درخواست ميكنيم كه فورا يك مطالعه اپيدميولوژيك مستقل و معتبر آغاز كنند و نتايج شفاف و مكتوب آن را در اختيار مردم قرار بدهند.»
كارزاری براي احياي تالاب
با وجود آنكه فعاليت معدن نمك در حال حاضر متوقف شده، درخواستهاي مكرر مردم منطقه طي يك ماه و نيم گذشته براي انجام تحقيقات رسمي و علمي در اين زمينهها همچنان بيپاسخ مانده است. تاكنون هيچ اعلام رسمي، گزارش مكتوب يا نتيجه مشخصي از سوي نهادهاي مسوول عنوان نشده و صرفا وعدههايي مبني بر «در حال بررسي بودن موضوع» به آنها داده شده است. «در اين زمينه دو طومار به عنوان بخشي از مستندات مردمي تهيه و منتشر شده است؛ يكي از آنها در منطقه حسنآباد براي بخش جرقويه و ديگري در منطقه ورزنه قرار داده شد. هر دو طومار با استقبال گسترده مردم مواجه شد و توسط جمع زيادي از اهالي امضا شد و برخي مسوولان محلي نيز از اين درخواست مردمي حمايت كردهاند. شمارش دقيقي از امضاها انجام نشده است با وجود اين، بازخوردهاي مردمي از طريق تماسهاي تلفني و پيامها نشان ميدهد كه خواست عمومي براي پيگيري اين موضوع بسيار گسترده و جدي است. در كنار اين اقدامات، راهاندازي يك كارزار عمومي براي احياي تالاب نيز در دست پيگيري است و اميدواريم با مشاركت مردمي، اين كارزار به تعداد مورد نظر برسد و بتواند فشار موثري براي جلب توجه نهادهاي مسوول ايجاد كند.» كارزار مربوط به احياي تالاب و حمايت از محيط زيست، اين روزها در حال نهايي شدن است و نهايتا تا پايان هفته جاري، همزمان با مناسبت روز زايندهرود، در سايت كارزار منتشر خواهد شد.
نمكهاي آلوده به فلزات سنگين
يكي ديگر از مشكلات جدي ديگري كه اين گروه در حال پيگيري آن است ورود سازمان غذا و دارو به مساله خروج معدن نمك است چرا كه نمكهاي آلوده به فلزات سنگين، حتي به عنوان نمك خوراكي با بستهبنديهاي مناسب وارد بازار ميشوند و همين موضوع سلامت مردم را به خطر مياندازد. هيچ اطلاعاتي هم درباره مسير توليد اين نمكها و فرآيند تصفيه و فرآوري آنها براي كاهش خطرات آن در دسترس نيست. اين در حالي است كه حتي برخي رستورانها به صورت عمده از اين نمكها استفاده ميكنند كه نتيجه آن مشكلات جدي براي سلامت اهالي منطقه است.«ما اين موضوع را بهطور عيني مشاهده كردهايم و از منابع مختلفي كه اين نمكها را به رستورانداران عرضه كردهاند، اطلاع يافتهايم. اين مساله به صورت تصادفي و پراكنده اتفاق افتاده است، اما ميتواند يكي از عوامل مهم در گسترش بيماريهاي سرطاني در منطقه باشد.»
۷۰۰ برابر فراتر از استانداردها
نگرانيها درباره حضور معادن در نزديكي تالاب گاوخوني اما زماني جديتر شد كه نتايج پژوهشهاي اخير محققان دانشگاه اصفهان منتشر شد و نشان داد كه ذرات گرد و غبار برخاسته از بستر خشك تالاب، آلوده به فلزات سنگين است و غلظت برخي از اين فلزات تا هزار برابر بيش از حد مجاز و برخي ديگر تا ۷۰۰ برابر فراتر از استانداردها است. دكتر ميثم تدين مردادماه امسال نتايج اوليه اين طرح پژوهشي با عنوان «بررسي زمينشناسي و زيستمحيطي رسوبات گاوخوني» را اعلام كرد كه با حمايت معاونت پژوهشي دانشگاه اصفهان و ستاد نانو رياستجمهوري انجام شده است و وجود غلظتهاي بسيار بالاي عناصري مانند آرسنيك، سرب، كادميوم، جيوه، منيزيم و آهن در اين منطقه را تاييد ميكند. در شرايطي كه بستر تالاب و بخشهاي پاياني زايندهرود خشك شده است اهالي منطقه با وزش هر نسيم ملايمي هم شاهد خيزش گرد و غبار آلوده به فلزات سنگين از بستر خشك شده به هوا و انتقال آن به سمت اصفهان و روستاهاي اطراف خواهند بود. تدين معتقد است كه اين آلودگيها نه تنها از طريق استنشاق هوا بلكه از راههاي ديگر وارد بدن ميشود. او هم ارتباط مستقيم افزايش بيماريهاي مانند اماس و سرطان با افزايش اين آلايندگيها را بر اساس بررسيها تاييد كرده و ميگويد كه تنها راهكار موثر براي جلوگيري از اين آلايندگي جاري شدن دوباره آب زايندهرود تا حدي است كه لايهاي چند سانتيمتري از آب سطح رسوبات را بپوشاند و مانع از بلند شدن گرد و غبار شود. تحقيقاتي كه توسط دكتر تدين، زمينشناس و عضو هيات علمي دانشگاه اصفهان، انجام شده، از جمله پژوهشهاي علمي معتبر در منطقه به شمار ميرود. در آخرين مرحله از اين مطالعات، نمونهبرداري از ۳۰۰ نقطه مختلف در سراسر محدوده تالاب صورت گرفته است. به گفته فرشته عالمشاه، عضو گروه بوم سبز كوير در اين نمونهها، ميزان ۴۰ عنصر مختلف مورد بررسي و تحليل قرار گرفتهاند.«آزمايشهاي تخصصي اين نمونهها با همكاري يكي از همكاران علمي او در يكي از دانشگاههاي آلمان انجام و نتايج آن استخراج و مقايسه شده است.»
ماجراي معدن پتاس
«ميخواهيد ببينيد اينجا مردم چطور ميميرند؟ ميخواهيد ببینيد چطور گونهها منقرض ميشوند؟ اينجا بيخ گوش تالاب است و اين آب چشمه كشاورزي و تالاب. ببينيد چطور آب را از زمين ميكشند و پمپاژ ميكنند تا از داخل آن پتاس در بياورند بعد ميگويند مزارع خشكيده است. پتاس اين طور در تمام منطقه پخش ميشود. مردم سرطان گرفتند و فقير شدند. تا كيلومترها اين كار را ميكنند. ما مردم صاحب اين زمينها و سرزمين هستيم نميگذاريم اين كار را انجام بدهيد. انصاف نداريد؟ بچههاي اين منطقه دارند از سرطان ميميرند. آب نيست و كشاورزي در حال نابود شدن است. پول اينقدر ارزش دارد؟ ما زير تابوت بچههايمان را بگيريم تا شما پول جمع كنيد؟» اين بخشي از سخنان فرشته عالمشاه است كه حدود دو ماه پيش در فضاي مجازي دست به دست ميشد و نهايتا منجر به توقف فعاليت معدن پتاس شد؛ خبري كه البته كافي نيست و مردم منتظر باطل شدن مجوز آن هستند.
او حالا در اين باره توضيح ميدهد: «شركت پتاسيم از سازمان صمت استان اصفهان مجوز اكتشاف گرفته است. زميني با چند هكتار از منابع طبيعي را به آنها واگذار كردند البته با اين شرط كه تداخلي با مسائل محيط زيستي نداشته باشد. اگر چه فعاليت آنها متوقف شد اما ما به موضوع تبخير آب و مسائل مرتبط با آن اعتراض داشتيم. ظاهرا هفته گذشته اين موضوع در شوراي معادن مطرح شده و دستوري درباره آن صادر شده است اما هنوز به صورت رسمي اعلام نشده است كه آيا مجوز اكتشاف توسط شوراي معادن باطل شده يا نه. اين شركت از همان ابتدا هم مجوز بهرهبرداري نداشت ولي در آن چند روز براي بهرهبرداري اقدام كرده بود.»
موضوع معادن از چندين جنبه قابل بررسي است و نخستين بحث در اين باره مربوط به نوع برداشت و روش استحصال محصولات است كه به گفته اين فعال محيط زيست عمدتا به صورت تبخيري انجام ميشود. «روش استحصال اين معادن به صورت تبخيري است، به اين معنا كه آب موجود در منطقه با استفاده از سيستمهاي زهكشي استخراج شده و در معرض آفتاب قرار ميگيرد تا تبخير شود. در اين صورت آب باقي مانده در تالابها كه از سفرههاي زيرزميني به سمت آن جريان دارد و رطوبت منطقه را حفظ ميكند، به تدريج كاهش مييابد. تالاب هنوز رطوبت خود را حفظ كرده و خشك نشده است، زيرا همانند يك كاسه يا گودي طبيعي است كه آب از نواحي اطراف به سمت مركز آن جريان دارد. در مناطق اطراف تالاب، با حفر زمين كمتر از يك متر به آب ميرسيم و در دل تالاب حتي با فشار انگشت ميتوان رطوبت را احساس كرد اما روشهاي برداشت تبخيري موجب از بين رفتن اين رطوبت باقيمانده ميشود كه توسط تپههاي ماسهاي، نمكها و ريزفلزات حفظ شده است. اين عناصر باعث ايجاد چسبندگي و نگهداري رطوبت ميشوند و با ادامه برداشت، اين وضعيت به كلي از بين ميرود، به گونهاي كه ديگر آبي به تالاب نميرسد و تالاب به يك منطقه خشك و بيآب تبديل خواهد شد. علاوه بر اين، برداشتهاي انجام شده باعث آزاد شدن فلزات سنگين و سمومي ميشود كه در تهنشينهاي تالاب تجمع يافتهاند و با وزش باد در سطح مزارع اطراف پخش ميشوند، كه اين موضوع ميتواند اثرات منفي زيستمحيطي و بهداشتي گستردهاي به دنبال داشته باشد. فعاليت معدن نمك در منطقه موجب شده است كه آلايندهها بهخصوص نمكهاي موجود به تمامي مزارع اطراف منتقل شوند و سلامت مردم منطقه را به شدت تهديد كنند. اين روند باعث خشكي تالاب ميشود و علاوه بر آن، فلزات سنگين موجود در تالاب را آزاد كرده و در محيط پخش ميكند و اين موضوع ارتباط مستقيمي با افزايش شيوع بيماريهاي سرطاني در منطقه دارد. معدن پتاس و معدن نمك كه سالها به فعاليت خود ادامه داده و حتي تا عمق تالاب گاوخوني نيز گسترش يافته بودند، اخيرا با درخواستهاي مكرر و بررسيهاي انجام شده، فعاليت آنها متوقف شد.» پيگيريها در اين زمينه از سال ۱۳۹۸ در زمينه معدن نمك صورت گرفته بود كه در نهايت هفته گذشته شوراي تأمين منطقه جرقويه فعاليت آن را هم متوقف كرد. يكي از مسائل مطرح شده در اين بررسيها، سلامت مردم منطقه بود كه به دليل اثرات ناشي از فعاليتهاي معدني نگرانيهايي ايجاد كرده بود.
تالاب گاوخوني يك تالاب بينالمللي و زيستگاه مهمي براي پرندگان مهاجر است، به واسطه اين فعاليتها در معرض خطر جدي قرار گرفته است. مجموعه اين عوامل، از خشك شدن تالاب تا آلودگي گسترده خاك و هوا، دست به دست هم دادهاند تا اكوسيستمي بزرگ و حساس به سرعت نابود شود. اين تالاب يكي از معروفترين تالابهاي ايران است كه در ۱۶۷ كيلومتري جنوب شرق اصفهان در كنار شهر ورزنه و در مجاورت تپههاي شني ورزنه واقع شده است و منطقه 41371 كيلومتر مربعي را پوشش داده و سالها ميزبان حيوانات گوناگون بوده است. تالاب گاوخوني در منتهياليه رودخانههاي زايندهرود، زرچشمه و ايزدخواست قرار گرفته و منبع اصلي تغذيهكننده آن رودخانه زايندهرود است كه به عنوان يكي از مهمترين رودخانههاي فلات داخلي كشور، حوضه آبخيز زايندهرود را زهكشي و به تالاب گاوخوني ختم ميشود.
مهمترين مخاطره تالاب
مساله اصلي تالاب اما عدم تأمين حقابه آن است. اين موضوع در درجه اول اهميت قرار دارد، چرا كه اگر حقابه تامين نشود، باقيمانده رطوبت تالاب كه تا امروز توانسته آن را زنده نگه دارد، به سرعت از بين خواهد رفت. تمام تلاش گروههاي محيط زيستي منطقه هم معطوف به احياي تالاب است و احياي تالاب نه تنها براي حفظ اكوسيستم و سلامت مردم منطقه اهميت دارد، بلكه به حفظ آبروي بينالمللي كشور نيز كمك ميكند. علاوه بر اين به گفته اين فعال محيط زيست، جلوگيري از فرو نشست زمين و كاهش آسيبهاي زيستمحيطي، همه از نتايج مستقيم بازگرداندن حقآبه و احياي تالاب است.«به طور خلاصه، احياي تالاب زايندهرود يعني حل بسياري از مشكلات زيستمحيطي، اجتماعي و اقتصادي منطقه.»
تغيير قوانين و كاهش نظارت محيط زيست
او به مساله مهم ديگري درباره قوانين مرتبط با معادن اشاره ميكند كه در سالهاي اخير به وجود آمده است؛ تغييرات قانوني كه از حدود سال ۹۰ تا ۹۲ اعمال شدهاند: «اين تغييرات باعث ايجاد خلأها و ضعفهاي قانوني جدي شده است. به طور مشخص، طبق قوانين جديد، اگر موقعيت جغرافيايي منطقهاي كه متقاضي مجوز اكتشاف يا بهرهبرداري معدن در نظر دارد، جزو مناطق حفاظت شده محيط زيستي مانند پاركهاي ملي و مناطق چهارگانه محيط زيستي نباشد، متقاضي نيازي به اخذ مجوز از سازمان محيط زيست ندارد. اين موضوع يك مشكل جدي و نگرانكننده است، چرا كه طبيعت و معدن به شدت به يكديگر وابستهاند و اين خلأ قانوني باعث شده فعاليتهاي معدني بدون نظارت محيط زيست صورت گيرد. به عنوان مثال، معدن پتاس كه حدود ۵ كيلومتر بالاتر از مرز تالاب قرار دارد، فعاليت خود را بدون نياز به دريافت مجوز از محيط زيست آغاز كرده است. اگرچه اين معدن فاصله مجاز را رعايت كرده، اما فعاليت آن تأثيرات منفي جدي روي تالاب دارد، زيرا در مسير جريان آب به سمت تالاب واقع شده است. فعاليت اين معدن در مسيري صورت گرفته كه جريان آب به سمت تالاب سرازير ميشود. تصور كنيد يك نهر زيرزميني وجود دارد كه آب را به سمت چاهي هدايت ميكند تا آن چاه را پر كند؛ اما در مسير اين نهر، يك سد ساخته شده است كه باعث مسدود شدن جريان آب ميشود. نكته مهم اين است كه سازمان محيط زيست از اين سد و تغيير مسير آب هيچ اطلاع يا آگاهي نداشته است. اين موضوع ميتواند به شدت به منابع آبي تالاب آسيب برساند و نيازمند ورود فوري مسوولان مربوطه براي بررسي و رفع اين مشكل است.» اخيرا هم پيشنهاداتي در مجلس مطرح شده كه اين روند را تسهيل ميكند و دسترسي و نظارت سازمانهاي محيط زيست و منابع طبيعي بر مجوزهاي معادن و بررسي تاثيرات زيستمحيطي را كاهش ميدهد. به گفته عالمشاه قوانين جديد باعث ميشوند مجوزهاي اكتشاف و بهرهبرداري معادن راحتتر و بدون توجه كافي به مسائل محيط زيستي و منافع مردم محلي صادر شود: «اين روند باعث ميشود ظرفيت نظارتي و كنترلي محيط زيست به طور روزافزون محدودتر شود و مشكلات زيستمحيطي بيشتري ايجاد گردد.» اصلاح قانون معدن در مجلس يازدهم مطرح شد اما به نتيجه نرسيد و در مجلس دوازدهم با امضاي ۴۷ نماينده به رييس مجلس تحويل داده شد. اولین روز شهریور امسال محمد رستمی، سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس از تشکیل کارگروهی در این کمیسیون برای بررسی طرح ساماندهی قانون معادن خبر داد و قرار است پس از بررسی آن، گزارش کمیسیون در این باره برای بررسی در جلسه علنی تقدیم هیات ريیسه مجلس شود.