پيشبيني وزير ميراث فرهنگي درباره آتيه گردشگري كشور
عادي شدن وضع گردشگري ايران حداكثر يك سال طول ميكشد
گروه اجتماعي
وزير ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي با ترسيم سه پيشبيني براي گردشگري تا پايان امسال گفت كه در صورت تداوم وضع سياسي فعلي (نه جنگ و نه صلح) حداكثر گردشگر ورودي به كشور براي كل سال جاري، مثل پارسال و تا مرز 7 ميليون و 400 هزار نفر خواهد بود و به شرط ثبات وضعيت، طي 5.5 ماه آينده و تا پايان سال، رشد 5 الي 10 درصدي تعداد گردشگران ورودي را خواهيم داشت اما در صورت بيثباتي با كاهش جدي گردشگر مواجه خواهيم شد.
سيدرضا صالحي اميري، ديروز و در نشست خبري خود به دنبال اعلام اين پيشبينيها افزود: «در حال حاضر در شرايط عادي ولي در وضع نه جنگ و نه صلح قرار داريم. تمام دستگاهها در طول جنگ 12 روزه صدمه ديدند ولي خسارت گردشگري، بعد از پايان جنگ 12 روزه آغاز شد چنانكه در ماههاي خرداد و تير و مرداد، تعداد گردشگر ورودي به طور كامل منفي بود اما در شهريور از وضع منفي عبور ميكنيم و اميدواريم در مهر ماه، وضع بهتري را داشته باشيم چون احساس مان اين است كه در صورت تداوم وضع موجود، گردشگران در نيمسال دوم به ايران خواهند آمد. البته عاديسازي وضعيت گردشگري ورودي، حداقل 6 ماه و حداكثر يك سال طول ميكشد. طبق گزارش مركز پژوهشهاي مجلس درباره وضع گردشگري رژيم جنايتكار، 4.5 ميليون گردشگر ورودي اين كشور به 58 هزار نفر كاهش پيدا كرده و درآمد گردشگري شان هم به سمت صفر رفته بنابراين، علاوه بر ايران، تمام كشورهاي خاورميانه تحت تاثير جنگ 12 روزه قرار گرفتند.»
به دنبال اين توضيحات وزير، «اعتماد» از سيدرضا صالحياميري پرسيد: «در فاصله سالهاي 2023 تا 2024 درآمد گردشگري عراق با رشد 25 درصدي از 4.6 ميليارد دلار به 5.7 ميليارد دلار رسيده و با اين درآمد در جايگاه هفتم جهان عرب و بعد از امارات و عربستان و مصر و مراكش و قطر و اردن قرار گرفته در حالي كه عراق از نظر ناامني در اين حد سرآمد است كه در زمان پيادهروي اربعين، به ايرانيها توصيه ميشود به هيچوجه انفرادي در داخل عراق نگردند و شمال عراق در تسخير گروههاي تروريستي و پايگاههاي نظامي امريكاست و از جنوب كه با ما هم مرز است و از سمت خوزستان، كاروان موادمخدر از داخل عراق به سمت سوريه ميرود. ما بابت گردشگر ورودي، نه در گزارش جهاني و نه در جهان عرب، جايي نداريم با اينكه تعداد آثارمان هم از اين كشورها بسيار بيشتر است ولي واقعا براي رفع ايرانهراسي كار درستي انجام نشده و انتظار ميرفت از پاييز 1401 براي رفع ايران هراسي اقدامي شود ولي تا همين الان، حتي كشورهايي كه با ما ادعاي دوستي و برادري و همسايگي دارند هم، هشدار سفر به ايران را از صفحه سفارتخانههايشان حذف نكردهاند. شما صادقانه از ترسيم سه وضعيت براي گردشگري ورودي گفتيد ولي تا آخر برنامه هفتم توسعه، بايد به 15 ميليون گردشگر ورودي برسيم در حالي كه در اين وضع نه جنگ و نه صلح، هم ورودي گردشگر خارجي و هم ايرانيها را از دست داديم چون ميترسند به ايران بيايند و دستگير شوند و مجبور به جواب بابت تسويه حساب سياسي نهادهاي امنيتي باشند. به نظر ميرسد حتي روي كار آمدن دولت اصلاحطلب هم براي دنيا و براي هموطنان ما چشمانداز خوبي ترسيم نكرده است.
براي رفع ايران هراسي چه كرديد؟»
به دنبال اين پرسش «اعتماد» وزير ميراث فرهنگي در جواب گفت: «شما همه چيز را تحليل كرديد ولي به يك نكته اشاره نكرديد. متغير اصلي تحولات گردشگري در منطقه، پديدهاي است به نام جنگ. آيا كسي هست انكار كند كه ما در منطقه تحت تاثير جدي جنگ هستيم؟ عراق تحت تاثير جنگ قرار نگرفت ولي تمام كشورهاي منطقه دستخوش تحولات ناشي از جنگ 12 روزه شدند. آيا آمار ورودي گردشگر عراق را داريد؟ چقدر از درآمد گردشگري عراق، سهم ايرانيهاي ورودي به اين كشور است؟ ما در عراق 3 ميليون و 600 هزار زائر داريم كه در تمام ايام سال براي زيارت عتبات ميروند. بنابراين 60 درصد درآمد گردشگري عراق از زائران ورودي است. رشد 25 درصدي درآمد گردشگري را ما هم در سال 1403 تجربه كرديم و از 6 ميليون و 200 هزار گردشگر در سال 1402 به 7 ميليون و 399 هزار گردشگر در سال 1403 رسيديم ولي امسال، جنگ اتفاق افتاد. اتفاقا براي رفع ايرانهراسي هم تلاشهاي زيادي داريم ولي با صحبتهاي من و شما، ذهنيت امنيت در خاورميانه شكل نميگيرد چون در بستر جنگ صحبت ميكنيم. بعيد ميدانم هيچ كارشناس امنيتي و هيچ كارشناس سياسي و هيچ كارشناس گردشگري بگويد كه در جنگ ميتوانيم با افزايش گردشگر مواجه باشيم.»
به دنبال اين پاسخ وزير، خبرنگار «اعتماد» يادآوري كرد كه جنگ در خرداد امسال بود ولي ركود گردشگر ورودي در ماهها و سالهاي قبل هم چنين بوده كه وزير ميراث فرهنگي در جواب اين سوال «اعتماد» گفت: «فروردين امسال، آمار گردشگر ورودي ما نسبت به فروردين پارسال 48.5 درصد رشد داشت كه اين رشد را در آمار نيروي انتظامي و بر مبناي تعداد مهر ورودي بر پاسپورتها ميبينيم. ارديبهشت امسال، زمزمه جنگ آغاز شد و درگيريهاي منطقهاي تشديد شد و از همين زمان ما با كاهش گردشگر ورودي مواجه شديم چنانكه از 48.5 درصد رشدي كه در فروردين ماه داشتيم، به 14.5 درصد رشد در ارديبهشت امسال رسيديم اما حتي با تجميع رشد گردشگر ورودي ارديبهشت و فروردين به حدود 63 درصد رشد ميرسيم و بنابراين، در دو ماه ابتداي امسال به طور ميانگين حدود 30 درصد رشد گردشگر ورودي داشتيم اما در ماههاي خرداد و تير و مرداد با كاهش 65 درصدي گردشگر ورودي مواجه شديم. وقتي جنگ موشكي رخ ميدهد، نيازي به تبليغات ما براي ايرانهراسي نيست چون دنيا شاهد اين جنگ است و چون متغير جنگ، در روند گردشگري تعيينكننده است. شما بايد سوالتان را اصلاح كنيد و بپرسيد كه ما در شرايط جنگ چه برنامهاي براي گردشگري داريم؟ از من پرسيدند كه چطور 65 درصد رشد منفي گردشگري ورودي داشتيم و 35 درصد مابهالتفاوت، مربوط به كدام گروه از گردشگران بوده كه در جواب گفتم اين 35 درصد، مربوط به زائراني است كه در طول ماههاي خرداد و تير و مرداد و از حوزه خليجفارس و عراق و عربستان و آسياي ميانه و قفقاز و از كشورهايي به ايران آمدند كه كمتر تحت تاثير ناامني جنگ قرار داشتند ولي در سوي مقابل، تمام دنيا و بهخصوص، همسايگان ما تحت تاثير جنگ 12 روزه قرار گرفتند.»
پس از اين توضيحات وزير ميراث فرهنگي، خبرنگار «اعتماد» در سوال ديگري خطاب به سيدرضا صالحياميري گفت: «شما از من پرسيديد كه سهم ايران از گردشگري عراق، چقدر است و ميگوييد كه ما هم گردشگر زيارتي داريم. در ايران به دليل نداشتن حساب اقماري، هر پاسپورت مهر خورده توسط ناجا را گردشگر محسوب ميكنيم در حالي كه اين فرد الزاما گردشگر تلقي نميشود و شايد براي كار اقتصادي امده باشد ولي ما او را گردشگر ميدانيم.»
وزير ميراث فرهنگي در جواب اين سوال «اعتماد» هم گفت: «تمام صحبتهاي شما را قبول دارم جز يك اشكال كه تمام صحبت شما را خراب ميكند و اينكه اصلا درباره متغير جنگ سوال نكرديد. سوال من از شما اين است كه آيا متغير جنگ، تاثيرگذاري جدي در گردشگري دارد يا خير؟ شما از عراق مثال ميزنيد؟ مگر عراق با اسراييل جنگيد؟ ايران جنگيد. قبل از جنگ 48.5 درصد رشد گردشگري ورودي داشتيم. اگر شما نظرتان اين است كه من اعدادي كه ميگويم را روي كاغذ اثبات كنم، ميتوانيد به معاون گردشگري مراجعه كنيد. من يك مقام رسمي هستم و آنچه ميگويم، مستند است و اگر ابهامي داريد ميتوانيد آناليز ما از تعداد گردشگران ورودي را ببينيد و اينكه آمار تفكيكي ورودي ما چند نفر بوده و توسط كدام آژانسهاي مسافرتي وارد كشور شدهاند و چه تعدادشان گردشگر سلامت بودند و در كدام مكانها مقيم شدند مهر ناجا بر پاسپورتها، تفكيك ميشود و فردي كه در فاصله صبح تا بعد از ظهر به آبادان ميآيد و برميگردد، گردشگر نيست چون اقامت ندارد. ما در مفهوم اقامت تعريف كرديم كه گردشگر، فردي است كه به مدت 24 ساعت در يك مركز اقامتي مقيم شود و ارقام اين اقامتها موجود است. پارسال با احتساب ورود 7 ميليون و 399 هزار نفر گردشگر به كشور و با ميانگين هزينه كرد 1370 دلاري هر گردشگر در منطقه جنوب آسيا، درآمد كشور از گردشگران ورودي 8.7 ميليارد دلار بوده و اگر با ميانگين كف هزينه كرد 1019 دلاري هر گردشگر در منطقه جنوب آسيا هم محاسبه كنيم، به ازاي ورود 7 ميليون و 399 هزار گردشگر، بيش از 7.4 ميليارد دلار درآمد داشتيم. هدفگذاري امسال ما هم رشد 25 درصدي گردشگران ورودي بود و اگر جنگ اتفاق نميافتاد، حتما به اين رشد ميرسيديم چنانكه اعداد فروردين اين رشد را نشان ميدهد ولي جنگ، تمام معادلات را و از جمله محاسبات گردشگري را تغيير داد. البته افزايش تعداد گردشگران كشور عراق باعث خوشحالي ماست و خدا كند اين رشد، 10 برابر شود. 50 درصد گردشگران ورودي ما از كشور عراق است و 60 درصد گردشگران ورودي عراق به غير از ايام اربعين، از ايران است و عراق، هدف اول گردشگري ماست كه البته تمام گردشگران عراقي هم زائر نيستند بلكه به سراسر ايران و از جمله به كيش و اصفهان و رشت و كرمان و يزد سفر ميكنند. آيا گردشگر زيارتي، گردشگر محسوب نميشود؟»
وزير ميراث فرهنگي در بخش ديگري از صحبتهايش، بابت حاشيههايي كه طي چند روز اخير و به دنبال اظهاراتي كه درباره ثبت جهاني پرونده مثنوي به صورت مشترك بين سه كشور ايران و افغانستان و تركيه داشت، پاسخ داد و در جواب سوال يكي از خبرنگاران كه پرسيد «آيا شما مولانا را به كشور همسايه تعارف كرديد؟» گفت: «طبق قوانين يونسكو، هر كشوري مجاز است آثاري را براي ثبت در فهرست ميراث جهاني تقاضا كند و هنگامي كه اين تقاضا براي بررسي به يونسكو ميرود، نبايد معارض داشته باشد و در صورت اعتراض يا مخالفت ساير كشورها، يا اين اثر از ثبت جهاني خارج ميشود چون يونسكو به شدت از تعارض فرهنگي بين كشورها پرهيز ميكند، يا اينكه كشورهاي معارض بايد با هم به تفاهم برسند و اين پرونده به صورت مشترك ثبت شود. در مورد مثنوي مولانا هم چند نكته مطرح است . وقتي ايران براي ثبت جهاني مثنوي مولانا به يونسكو تقاضا داد، دولت تركيه اعتراض و اعلام كرد كه نسخه مثنوي موجود در قونيه 40 سال قديميتر از نسخه مثنوي موجود در تهران است كه البته بنده هم اين نسخه را ديدهام و نسبت به نسخه ما، اصالت بيشتري دارد. استدلال ديگر دولت تركيه اين بود كه مولانا از 8 سالگي به قونيه امده و تا پايان عمر در اين شهر اقامت داشته و مجلس و مدفن و مكتب مولانا در قونيه است. به دنبال اعتراض دولت تركيه، پرونده ثبت مثنوي از دستور كار يونسكو خارج شد و البته اگر دولت تركيه هم تقاضاي ثبت مثنوي قونيه را ميداد، دولت ايران معترض ميشد. يونسكو طي نامهاي به ما پيشنهاد كرد با دولت تركيه براي ثبت مشترك اين پرونده به توافق برسيم و در غير اين صورت، اين پرونده براي هميشه از دستوركار يونسكو خارج ميشود. اين پرونده مربوط به اوايل دهه 1390 و در زمان رياست من در كتابخانه ملي و مركز اسناد بود. آن زمان، آقاي اروس كه مشاور فرهنگي اردوغان بود را به دفترم دعوت كردم و گفتم يا بايد وارد مناقشه فرهنگي شويم كه در اين صورت، هر دو از ثبت اين اثر خارج ميشويم، يا توافق فرهنگي داشته باشيم. دو كشور توافق كردند كه به جاي مناقشه، تقاضاي ثبت مشترك بدهند تا مثنوي تهران و قونيه به صورت مشترك ثبت شود چون در غير اين صورت، نسخه قونيه به دليل قدمت بيشتر و به صورت انفرادي ثبت ميشد. آقاي اروس پيشنهاد كرد كه چون زادگاه مولانا، بلخ بوده، در جهت ديپلماسي فرهنگي، افغانستان هم وارد اين پرونده شود و من هم پذيرفتم ولي در آن زمان، افغانستان متقاضي نبود چون دچار تلاطم و جنگ داخلي بود. در نهايت، پرونده مثنوي به صورت مشترك بين سه كشور ايران و تركيه و افغانستان ثبت شد اما مولانا، ميراث مشترك جهاني است چون كلام و اشعار و گفتار مولانا، بر مبناي انسانيت و معرفت و جهاني است. من در آرامگاه شمس تبريزي هم همين حرف را گفتم. افغانستان ميگويد بلخ زادگاه مولاناست. تركيه ميگويد مولانا از ۸ سالگي در اين كشور زندگي كرد و مثنوي هم در قونيه به تحرير درآمده. ما هم مدعي هستيم چون زبان مثنوي، فارسي است ادعاي هر سه كشور وارد است.»
وزير ميراث فرهنگي در بخش ديگري از صحبتش درباره دليل توجه به جايگاه شمس تبريزي و اقدام براي ساخت بارگاهي در شأن اين عارف ايراني گفت: «شمس در عالم معرفت و عرفان مقدم بر مولانا بود و مولانا بر شمس وارد شد. شمس تبريزي است ولي در خوي دفن شده و در اين باره مناقشه داخلي نداريم. ما چون نتوانستيم شمس را كه خورشيد درخشان است به ايرانيان و جهان نشان بدهيم، قونيه جايگزين آن شد. پارسال 30 ميليارد تومان براي ايجاد بارگاه شمس و با معماري اسلامي ايراني تخصيص داديم و امسال هم 63 ميليارد تومان براي تكميل اين بارگاه اختصاص يافته است. شمس و مولانا، ستارگان ايران زمين هستند و دنيا از آنها نور ميگيرد و كلام انساني را ميآموزد چون دنياي امروز بيش از هر زمان ديگر به كلام مولانا و شمس نياز دارد. شمس متعلق به جهانيان است و ما افتخار داريم كه شمس در اين جغرافيا حضور دارد ولي متاسفم كه چند دهه در معرفي شمس به ايرانيان و جهانيان قصور كرديم ولي قونيه از ما سبقت گرفت و امروز، قونيه به يكي از مراكز زيارتي دنياي اسلام تبديل شده در حالي كه خوي، از قونيه كمتر نيست و حتما بايد بيشتر از قونيه بدرخشد چون مولانا بر شمس وارد شد. خوي و قونيه، سرمايههاي ما در ايران و جهان هستند. بنابراين، ما مثنوي و مولانا را به كسي نبخشيديم و كسي هم به ما نبخشيده. آيا بايد با دولت تركيه وارد تعارض فرهنگي ميشديم و آيا اين تعارض عاقلانه بود؟ نوروز متعلق به كدام كشور است؟ نوروز متعلق به ايران و 13 كشور است. نوروز حوزه مشترك تمدني ماست و نبايد با 13 كشور بر سر نوروز بجنگيم. اين يك افتخار بزرگ براي ايرانيان است كه پرچم نوروز را ما برافراشتيم ولي 13 كشور زير اين پرچم حضور و ظهور دارند.»
تخلفات در حريم تپههاي باستاني و از جمله در حريم تپه سيلك كاشان و صدور مجوز كشاورزي در عرصه تپههاي باستاني و تعرض اوقاف به عرصه تپههاي باستاني از ديگر سوالات خبرنگاران بود كه مديركل ثبت حريم وزارت ميراث فرهنگي در جواب اين سوال و اقدامات وزارت ميراث فرهنگي گفت: «هر ملكي كه به تملك وزارت ميراث فرهنگي در بيايد، با هدف آزادسازي تملك ميشود و به هيچوجه مجوز بهرهبرداري غير و از جمله، كشاورزي و ساخت و ساز نميگيرد . در دولت آقاي احمدينژاد، تعيين حريم و عرصه بسياري از محوطههاي باستاني به صورت چشمي و بدون گمانه باستانشناسي و غيركارشناسانه بود ولي حالا مشغول به بازنگريهاي كارشناسانه هستيم . در تپه سيلك با يك مشكل اساسي مواجهيم و اينكه در دهه 70 براي بالغ بر 287 پلاك با مجوز وزارت مسكن و شهرسازي و موافقت شهرداري، پروانه ساخت صادر شد و حالا به دنبال 11 مكاتبه وزير ميراث فرهنگي براي آزادسازي حريم اين تپه، قرار است در قمصر حدود 17 هكتار به مالكان بدهيم تا حريم سيلك آزاد شود و البته هنوز 9 هكتار براي معوض كم داريم.»
به دنبال اين توضيحات، وزير ميراث فرهنگي هم افزود: «از زمستان پارسال تا الان، آزادسازي عرصه سيلك، دغدغه جدي و اصلي ماست . چند بار به منطقه رفتيم و چند بار با وزير مسكن ديدار داشتم. ما وارث يك تصميم غلط و سوءمديريت هستيم و حالا بايد هزينه سنگيني هم بدهيم ولي نميتوانيم به دهه 70 برگرديم و افراد را محاكمه كنيم . در دهدشت هم با مشكل مشابه مواجهيم كه 35 هكتار شهر صفوي با تاريخ صفوي زير پاي 380 واحد مسكوني است كه تا حالا معوض 160 پلاك را حل كردهايم و 90 پلاك هم در سال جاري زمين معوض ميگيرد و 90 پلاك باقيمانده در سال آينده تعويض خواهد شد . من با تكتك مردم محلي در اين محوطه تاريخي صحبت كردم . حق با مردم است، چون مالكيت قانوني و شرعي دارند ولي ما هم به عنوان حاكميت، حق داريم چون اينجا شهر صفوي است و بايد احيا شود كه يكي از قطبهاي گردشگري خواهد شد آن هم در منطقهاي كه محروميت دارد . البته كل منابع را نميتوان در دهدشت يا سيلك توزيع كرد، بلكه بايد پخش شود . پس از پايان تخليه منطقه و رهاسازي محوطه، براي كاوش و مرمت و معرفي اين شهر تاريخي به عنوان قطب فرهنگي و تمدني و گردشگري اقدام خواهيم كرد . اين سرمايه متعلق به مردم و ايرانيان است و بايد احيا شود و براي ملت ايران بماند.»
سوال خبرنگاري هم درباره بهرهگيري از ظرفيت ايرانيان خارج از كشور بود كه سيد رضا صالحياميري در جواب اين سوال هم گفت: «ايرانيان مقيم، دغدغه جدي دولت آقاي پزشكيان است و البته با وجود بحثها و گفتوگو و نظرات بسيار زيادي كه در گذشته مطرح شد، هنوز ساختار سياسي به تصميمگيري واحد نرسيده است . حالا سياست مشخصي انتخاب شده و در يك آسيبشناسي، ده صنف از ايرانيان خارج از كشور را به لحاظ ساختار فكري، سياسي، اقتصادي و قومي، مذهبي شناسايي كرديم . طبق اعلام نهادهاي امنيتي، كمتر از يك درصد از ايرانيان مهاجر، از تشكلهاي معارض يا ضدانقلاب هستند و ۹۹ درصد، فرهيخته و صاحبنظر و صاحب سرمايه هستند. بزرگترين فرصت ما بعد از انقلاب، ايرانيان مقيم بودند كه متاسفانه درباره اين سرمايه بزرگ قصور داشتيم در حالي كه اتباع تمام كشورها، در دنيا بزرگترين لابيها را دارند ولي ما غفلت كرديم و داراي قصور بوديم و از اين ظرفيت بزرگ غافل شديم . اين ظرفيت متعلق به ايرانيان است . اينجا خانه و ريشه آنهاست . مهمترين دغدغه آنها، اعتماد و امنيت است و نظام تصميم گرفته اعتمادسازي و امنيتآفريني كند. از ايرانيان آمارهاي مختلفي ذكر ميشود. ميگويند بين ۵ تا ۷ ميليون نفر هستند. اين آمارها دچار تعارض است ولي وقتي ميگوييم ايرانيان، يعني كساني كه در خارج از كشور هستند يا تابعيت مستقل از ايران دارند يا تابعيت دوگانه دارند، اما ريشه آنها ايراني است، اما نسل سومي هم داريم كه جمعيت بزرگي هستند كه از نظر ما، هويتشان ايراني است ولي هويت ديگري هم دارند و به زبان انگليسي يا زبانهاي رايج ديگر گفتوگو ميكنند و به نوعي دچار يك گسل يا شكاف هويتي با سرزمين اصلي مادريشان شدهاند و ما هم از اين ظرفيت غفلت كرديم . دولت تصميم گرفته شوراي عالي ايرانيان را با 4 كارگروه و 4 كميسيون شكل بدهد كه اين فعاليت از دولت قبل آغاز شد و وزير امور خارجه دولت سيزدهم در پيگيري اين بحث نقش مهمي داشت . اين دولت و وزارت خارجه هم بحث را به شكل جدي دنبال كردند و اولين جلسه شوراي عالي ايرانيان به زودي به رياست رييسجمهور برگزار ميشود . موضوع ايرانيان يكي از فرصتهاي بزرگ براي ايران است . اينها پاره تن ايران هستند و ايران سرزمين مادريشان هست و هر جاي ديگر، مهمان و اينجا صاحبخانه هستند . اطلاع دارم كه تمام نظام در مورد موضوع ايرانيان با تاكيد بر اينكه بايد با نگاه انعطاف و نگاه پدرانه و نگاه حضور دايمي به اين افراد، تلاش كنيم يك اجماع وجود دارد . وزارت ميراث فرهنگي براي همه ايرانيان خارج از كشور فرش قرمز پهن ميكند، چراكه آنها صاحبان اين سرزمين هستند و طبق قانون اساسي، هيچ كسي حق ندارد در انتخاب افراد براي زندگي در هر نقطه از جهان مداخله كند.»