هدايت برخورد ميان تمدنها
منیرالسادات مادرشاهی
ترور چارلي كرك جوان ۳۲ ساله مليگرا و به شدت محافظهكار امريكايي انگيزهاي شد تا يادي از نظريه برخورد ميان تمدنها و ارتباط آن با افكار و فعاليتهاي چارلي كرك بكنيم. در دهه آخر قرن 20 نظريهپرداز امريكايي ساموئل هانتينگتون(2) پيشبيني كرد منازعات بينالمللي بعد از جنگ سرد ريشه در هويتهاي متفاوت فرهنگي/ مذهبي خواهند داشت. به عبارت ديگر جنگها به جاي ميان كشورها به ميان فرهنگها منتقل ميشود.
دانشمندان علوم سياسي و روابط بينالملل نقدهاي زيادي بر اين نظريه نوشتند. يكي از آن نقادان پدرو بريگر (3) يهودي آرژانتيني بود كه ضمن نقض شواهد نظريه، معتقد بود با توجه به منزلت سياسي آقاي هانتينگتون كه در سمتهاي مشاور كاخ سفيد و هماهنگكننده طراحي امنيتي براي شوراي امنيت ملي ايالات متحده خدمت كرده است، اين نظريه در حقيقت نقشه راهي براي سياستمداران آينده غربي است. اكنون كه دهه سوم پس از تولد اين نظريه را سپري ميكنيم به نظر ميرسد پيشبيني بريگر با ظهور چارلي كرك و همراهانش به بار نشسته است . كرك در هجده سالگي و حدود يك دهه بعد از انتشار نظريه برخورد تمدنها، سازماني با كمك سرمايهداران محافظهكار مشهور به نام «نقطه عطف ايالات متحده»(4) ايجاد كرد. يكي از فعاليتهاي اين سازمان تحديد استقلال علمي دانشگاهها بود كه به نظر سازمان، عقايد محافظهكارانه را تضعيف ميكردند! كرك با كمك دادستاني از فرقه اوانجليك «مركز ايمان و آزادي فال كريك(5)» را در دانشگاه ليبرتي براي حمايت از ترامپ راه انداخت. در اين راستا با كمك كشيشان اوانجليك توانست تشكيلات «نقطه عطف ايمان» را هم راهاندازي كند تا پاي كليساها و كشيشان كشور را به مسائل سياسي محافظهكاران باز كند. در ۲۰۱۹ دكترين ماگا در كتاب «امريكا را دوباره بزرگ كنيم» (6) را به چاپ رسانيد و در ۲۰۲۱ طرح تاسيس دانشگاهي آنلاين، با گنجايش ده هزار دانشآموز مطرح كرد تا از مسموم شدن جوانان با عقايد ضد امريكايي در مدارس پيشگيري و افراد وفادار به امريكا و ارزشهاي غربي تربيت كند. «سازمان نقطه عطف» در كمپين انتخاباتي ترامپ نهايت سعي خود را در تهييج جوانان انجام داد و در حمله به كنگره هم پياده نظام به واشنگتن فرستاد. چارلي كرك در پي شكست ترامپ در ۲۰۲۲ پيشنهاد كرد تا كميته ملي حزب جمهوريخواه از محافظهكاران غير اصيل پاكسازي شود. در دوران انتخابات وي علاوه بر پادكستها و سخنرانيها و شوهاي تلويزيوني و كتابها در پيشبرد ارزشهاي به اصطلاح مسيحي محافظهكار، سفيدپوستي و امريكايي، پروژه ديدار از دانشگاهها به نام «شما شستوشوي مغزي شدهايد» را با سخنراني در ۲۵ دانشگاه كليد زد. او با پسر ترامپ شركت سرمايهگذاري (7) ۱۷۸۹ را براي سرمايهگذاري در فعاليتهاي اقتصادي ما گا و عليه فعاليتها و عقايد دموكراتيك، ضد تبعيض نژادي و فرهنگي (Anti woke) تاسيس كرد . چارلي كرك از نظر فرهنگي معتقد است جدايي كليسا از دولت امريكا درست نيست و رفع بحران قانون اساسي در كشور با مسيحي شدن ملت حل ميشود. به عبارت بهتر معتقد است چون دولتمان مسيحي است بايد جامعه را هم با آن همخوان ساخت . او به وضوح امريكا را براي مسيحيان ميداند و معتقد است كليساي آنجليك بايد بر هفت حوزه دولت، رسانهها، آموزش، كسب و كار، خانواده، مذهب و تفريحات مسلط باشد. او مخالف سياستهاي اصطلاحا بيداري در امريكا و قانون حقوق مدني ۱۹۶۴ و نفي تبعيض نژادي، جنسيتي و... است و همانطور كه در كمپين ترامپ گفت: «اين دولت مسيحي است و من ميخواهم همينطور بماند.» كرك در سخنراني ۲۰۲۳ بر برتري غرب تاكيد كرد: «همه مردم در ديدگاه خدا مساوي خلق شدهاند، اما فرهنگها مساوي خلق نشدهاند. اما وقتي ميگويم فرهنگ غربي بهترين فرهنگي است كه بشر خلق كرده از انجيل نشات گرفته است.» اگر پيشبيني برخي نقادان از نظريهپردازي هانتينگتون درست باشد به نظر ميرسد طبق توصيه او ماشين جداسازي مرزهاي تمدن مسيحي از سايرين هر چند تازگي ندارد، اما دوباره به كار افتاده است. بنابراين ذكر چند نكته لازم است:
1- بايد قدردان پژوهشگران تاريخ و مردمشناسان باشيم كه در مقابله با اين عقايد تفرقهافكنانه و نفرتآفرين به خصوص بعد از ۱۱ سپتامبر با ادبيات آكادميك ارزشمند نشان دادهاند كه بدون شك اديان مسيحيت و اسلام همزمان با هم وارد نيمكره شمالي شدهاند. به عبارت بهتر برخلاف تصور مسلط كه عامدانه مسلمانان مهاجر آسيايي را اولين حاملان فرهنگ اسلامي به قاره امريكا نشان بدهد، موج اول حضور مسلمانان در اواخر قرن پانزدهم ميلادي بوده است كه هم به عنوان مهاجم و هم برده وارد مستعمرات شدند و بهرغم تمهيدات بسيار براي دور كردن مسلمانان از مستعمرات قاره امريكا اعم از صدور فرمانهاي سلطنتي اسپانيا، فشار سيستم سخت انگيزاسيون كليسا و غسل تعميدهاي اجباري باز هم محققان توانستهاند آثار حضور مسلمانان را به ثبت برسانند. مورخان رهبري اكثر شورشهاي ضد بردهداري ميان قرون 15 تا 19 ميلادي كه منجر به رشد حقوقي آن مناطق و لغو بردهداري شد را براي مسلمانان ثبت كردهاند. فراتر از آن، نظريههاي هويت، مويد اين نظر است كه مسلمانان قاره امريكا به دليل سكونت چند قرن و داشتن كنش اقتصادي، اجتماعي و سياسي در منطقه محل سكونت خود از نظر داشتن هويت امريكايي با مسيحيان سهيم و حق مساوي در مالكيت آن آب و خاك دارند (8) . علاوه بر آن بعكس شرق، دين اسلام در قاره امريكا هيچگاه تحميلي نبوده و به خاطر عدم پذيرش تبعيض نژادي همواره در مبارزات و جنگهاي داخلي امريكا در كليت خود محبوب بوده است. مسلماني در امريكا اگرچه مانند هر كشور ديگر از شرايط جغرافيايي و سياسي و محيط و حتي اديان ديگر تاثير پذيرفته و ممكن است به نظر شرقيها تحريف شده بيايد، اما به يمن رويدادهايي مانند شرقشناسي رمانتيك امريكايي و نهضت بازگشت به خويشتن هيپ هاپ در عقايد بنيادين پيروانش ماندگار و مقبول مانده است. توضيح آنكه فراماسونهاي امريكايي يا شراينر يا زايران، بعكس فراماسونهاي اروپايي به جاي سنتها و افسانههاي رم قديم بر يك گذشته شرقي متكي بودند. آنها در سال ۱۸۷۲ «نظام زيارتگاه صوفيانه» (9) را در سال ۱۸۷۲ ايجاد كردند . لباسي شبيه مردم مراكش ميپوشيدند و اعضا با اعلام شهادتين كار خود را آغاز ميكردند. فراماسونهاي امريكايي تمام امريكا را با معابدي با نامهاي غير بومي پر كرده بودند. مورخان نوشتهاند در سال ۱۸۹۳ زماني كه پارلمان مذاهب دنيا در نمايشگاه شيكاگو شكل گرفت حدود ۶۳ زيارتگاه با تقريبا ۲۳ هزار عضو در سراسر امريكا وجود داشت.
خانم كارولين كوك (10) كه كتاب فوربيدن پسيج (11) را با استناد به اسناد آرشيو رسمي محاكم سلطنتي اسپانيا نوشته است وضعيت جديد مبارزه با مسلمانان در امريكا را دنباله دقيقا همان سياست حذفي ميداند كه از قرون پانزدهم شروع شد و به نظر ميرسيد در آغاز قرن بيستم به خصوص با قانون ۱۹۶۴ كاهش يافته بود.
مسلمانان در موجهاي بعدي مهاجرت جامعه مسلمان قاره امريكا را مرتب تغذيه كردهاند و امروز طبق آماري كه اسپينوزا (12) به نقل از موسسه پو (Pew) (13) در ۲۰۱۷ نوشته است با وجود جمعيت بالاي ۵ ميليوني مسلمانان در امريكا و افزايش رتبه اسلام به دومين دين در نيمه اول قرن بيست و يك ميلادي ديگر نميتوان مدعي بود كه مسلماني خاص خاورميانه يا آفريقا و آسياست. بنابراين همانگونه كه كشيدن مرز تمدن مسيحي هانتينگتون به دور غرب عملي نيست، به تدريج ساختن امريكايي به عنوان يك كشور كاملا مسيحي هم بيمعناست.
پاورقي
1- Charlie Kirk1
2- Huntington, S. (1996) , Clash of Civilizations
3- Pedro Brieger
4- Turning point USA
5- Falkirk Center for Faith and Liberty
6- Make America Grate Again
7- 1789 Capital
8- سادات مادرشاهي، منير (بهار ۱۴۰۴)، مسلمانان امريكايي: ميراث هويت مسلماني در توسعه تمدن قاره امريكا، فصلنامه مطالعات تمدن نوين اسلامي، جلد ۸، شماره ۱۵، دانشگاه شاهد، صص ۲۵۵-۲۸۴
9- Ancient Egyptian Arabic Order of the Nobles of the Mystic Shrine (AEAONMS) .
10- Cook, K.P. Forbidden Passages: Muslim and Moriscos in Colonial Spanish, America, university of Pennsylvania press
11- Forbidden passage
12- Espinosa, G., Morales, H. & Galvan. (2017) , Latino Muslims in the united States: Journal of Race, Ethnicity, and Religion, 8 (1) .
13- Pew Research Center, https: //www.pewresearch.org/religion/2025/06/09/religion-in-north-america/