گروه حوادث
در بررسيهاي «اعتماد» از اخبار حوادث در مهرماه ۱۴۰۴، چند نكته برجسته مشاهده شده كه نشان ميدهد اين ماه در برخي زمينهها از لحاظ پوشش خبري پرحادثه بوده است، اگرچه نميتوان گفت كه وقوع جرم بهطور واقعي افزايش يافته، اما ممكن است صرفا پوشش يا اطلاعرساني بيشتر شده باشد. حالا «اعتماد» در اين گزارش به مهمترين حوادث مهرماه سال جاري پرداخته است.
بازداشت موقت يك بازيگر معروف
۲۹ مهرماه انتشار خبر بازداشت موقت يك بازيگر سينما و تلويزيون واكنشهاي زيادي در رسانهها، به ويژه فضاي مجازي در برداشته است. يك منبع مطلع در مورد اين ماجرا به «اعتماد» گفته بود: «روز ۲۸ مهرماه در يكي از شعبههاي دادگاه كيفري تهران مواجهه حضوري بين متهم و شاكي صورت گرفته است. در اين پرونده دختر جواني شكايت كرده است. اين بازيگر قبلا هم با قيد وثيقه آزاد بوده، اما روز بيست و هشتم قضات پرونده قرار را تشديد كردهاند و اين بازيگر به زندان قزلحصار منتقل ميشود. اين بازيگر سه وكيل دارد كه هر سه وكيل به دنبال اين بودهاند كه پرونده به منظور رسيدگي مجدد به دادگاه تجديدنظر ارجاع شود، چراكه آنها به راي بازداشت موقت اعتراض داشتهاند.» در نهايت سوم آبان يكي از وكلاي اين بازيگر اعلام كرد كه موكلش با قيد وثيقه از زندان آزاد شده است.
بخشش قاتل دانشجوي دانشگاه تهران توسط اولياي دم
چهارشنبه ۲۳ مهرماه، قرار بود حكم اعدام قاتل اميرمحمد خالقي، دانشجوي نخبه دانشگاه تهران در زندان قزلحصار اجرا شود، اما پدر اميرمحمد در آخرين لحظه قاتل را عفو كرد؛ آن روز پدر قاتل از محوطه دور شده بود. ۶۰ ثانيه مانده بود كه اهرم كشيده و حكم قصاص اجرا شود، اما ناگهان پدر اميرمحمد خالقي فرياد زد: «حكم را اجرا نميكنم و به او دو ماه مهلت ميدهم. دو شرط دارم كه به زودي به اجراي احكام دادسراي جنايي ميآيم و آن را اعلام ميكنم. اكنون قاتل فرزندم را قصاص نميكنم. او را پايين بياوريد.» بعد هم به محكوم گفت: «بعد از بازگشت به سلول خود ۲ جزء قرآن را حفظ كن.» همچنين پدر اميرمحمد گفت: «خانواده احمدرضا بايد در انجام كاري خير كمك كنند.» بعد از آن پدر و برادر مقتول سوار خودرويي شدند و از زندان به سمت زادگاهشان كه يكي از روستاهاي استان خراسانجنوبي بود، بازگشتند.
قتل پدر و دو خواهر به دست پسر خانواده و كشف اجساد آنها در فيروزكوه
۱۳ مهرماه، توحيد مظفري، دادستان شهرستان فيروزكوه از كشف اجسادي در فيروزكوه خبر داد و گفت: «با بررسيهاي انجامشده مشخص شد قاتل پس از ارتكاب جنايت، براي از بين بردن آثار جرم، اجساد را به محدوده فيروزكوه منتقل كرده است. متهم كه شغل او دامپزشكي بوده، به صورت شخصي در مسير ولنجك بام تهران مسافركشي ميكرده است. او به قتل پدر و دو خواهر خود به دليل اختلاف خانوادگي اعتراف كرده و پس از ارتكاب جنايت، اجساد را سوزانده و در درياچه رها كرده است.»
رسانهها در مورد جزييات اين خبر نوشتند: «يكم مهرماه امسال، زن ميانسالي به اداره چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ رفته و هنگامي كه مقابل افسر پروندهاش قرار گرفته، گفته كه از شوهر و سه فرزند خود كه دو دختر و يك پسر هستند، جدا زندگي ميكند و آنها ساكن يك خانه ۲۰۰ متري واقع در ولنجك هستند و او نيز در لنگرود است. از چند روز گذشته تلفن همراه تمام اعضاي خانوادهاش خاموش شده است.» پس از ثبت اين شكايت تيمي از كارآگاهان اداره چهارم با دستور بازپرس جنايي وارد عمل شدند و در نخستين گام از بيمارستانهاي تهران و سازمان پزشكي قانوني كشور استعلام گرفتند، اما اثري از اعضاي خانواده پيدا نكردند. تحقيقات ابتدايي نشان ميداد كه پسر خانواده دامپزشك بوده و با تاكسي زردرنگ پژو ۴۰۵ خود در خط ولنجك- بام تهران مسافركشي ميكرده است. او اين اواخر با خانوادهاش بهويژه دو خواهرش اختلاف پيدا كرده بود. كارآگاهان اداره چهارم با اقدامات فني رد پسر خانواده را زده و متوجه شدند او در فيروزكوه است، اما وقتي كارآگاهان به آنجا رفتند، اثري از او پيدا نكردند. تيم پليسي پس از تحقيقات و جستوجو؛ اسكلت پدر ۸۶ ساله و دختران ۴۵ و ۴۱ ساله را در فاصله تقريبا ۵۰۰ متري از يكديگر پيدا كردند. در نهايت با تحقيقات گستردهتر متهم دستگير شد و به قتلها اعتراف كرد. طبق گزارش رسانه ها؛ متهم در اعترافات خود گفته است: «چند روز قبل از حادثه، پدرم به محضر رفت و خانه ۲۰۰ متري ولنجك كه تنها دارايي خانواده بود را به نام دو خواهرم زد. پس از اينكه ماجرا را فهميدم، موضوع را با پدرم در ميان گذاشتم، اما او مدعي شد كه چنين چيزي صحت ندارد و در محضر تمام خانه را به نام آنها نزده است. با هم به محضر رفتيم، اما پدرم متوجه شد كه تمام خانه را به نام دو خواهرم زده است. به خانه بازگشتيم. پدرم به دو خواهرم اعتراض كرد و مدعي شد كه شكايت قضايي ثبت ميكند، اما خواهرانم او را تهديد به بيرون كردن از خانه كردند. چند ساعت بعد، دو خواهرم از من خواستند براي ماندن در خانه اجاره آن را ماهانه پرداخت كنم. خيلي عصباني شده بودم. همانجا نقشه قتل را طراحي كردم و تصميم گرفتم تا دست به يك جنايت خانوادگي بزنم. شب حادثه در چاي داروي بيهوشي كه در دامپزشكي استفاده ميشود، اضافه كردم. چاي را به خورد پدر و خواهرانم دادم. آنها پس از مصرف نوشيدني احساس خوابآلودگي كردند و به اتاقخواب خود رفتند. من نيز با يك چاقو بالاي سرشان رفتم و دست به جنايت زدم. پس از ارتكاب جنايت، اجساد را داخل پتو قرار دادم و با خودروي خود به سمت فيروزكوه رفتم. در بيابانهاي آنجا، اجساد را به آتش كشيدم و منتظر ماندم تا كاملا بسوزند. سپس اسكلتهاي باقيمانده را داخل ماشين گذاشتم و به حوالي درياچه آهنك بردم.»
قتل مدرس و كارمند دانشگاه تهران
شنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۴، خبري تكاندهنده جامعه دانشگاهي و فعالان اجتماعي ايران را در بهت فرو برد. زهرا قائمي، مدرس و كارمند دانشگاه تهران و فعال حوزه مطالعات زنان و خانواده، در منزل شخصياش به قتل رسيد. بر اساس گزارشهاي اوليه و تاييد پليس شهر قدس، او در شامگاه چهارشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۴ در خانه خود واقع در شهر قدس (قلعه حسنخان سابق) به طرز مشكوكي فوت كرده و همسر او به عنوان مظنون اصلي تحت بازجويي قرار گرفت. هنوز جزييات دقيقي در مورد اين حادثه توسط مقامات قضايي و پليس اعلام نشده است.
فوت چهار نوجوان در مسير انديمشك به سد كرخه
چهاردهم مهر ماه، مهران احمدي بلوطكي، رييس اورژانس پيشبيمارستاني و مديريت حوادث دانشگاه علوم پزشكي جنديشاپور اهواز از مرگ ۴ نوجوان در تصادف مسير انديمشك به سد كرخه خبر داد و اظهار كرد: در ساعت 22:32 روز يكشنبه ۱۳مهر ۱۴۰۴، حادثهاي تلخ در مسير انديمشك به سمت سد كرخه رخ داد كه طي آن دو دستگاه موتورسيكلت با يكديگر برخورد كردند. اين سانحه منجر به فوت چهار نوجوان پسر در سنين ۱۲، ۱۳ و ۱۴سالگي شد.
وي افزود: همچنين يك پسر ۱۲ساله به شدت مجروح و بلافاصله توسط نيروهاي امدادي اورژانس ۱۱۵ به بيمارستان امام علي انديمشك منتقل شد.»
قتل هولناك زن مهابادي
چهاردهم مهرماه، رسانهها خبر از كشف جسد زني كه در مهاباد مفقود شده بود را منتشر كردند و نوشتند: «زن جواني كه در مهاباد دو هفته مفقود شده بود، قرباني جنايت همسرش شد. متهم پس از خفهكردن همسرش با روسري بهدليل اختلافات خانوادگي، جسد او را بهطور پنهاني در قبرستان روستاي بفروان دفن كرده بود. با پيگيري خانواده و تحقيقات پليس، محل دفن كشف و جسد براي بررسي به پزشكي قانوني منتقل شد.» رسانههاي محلي نيز در مورد اين حادثه نوشتند: «مقتول كه شهلا كريماني، ۳۸ ساله نام دارد توسط همسر خود به قتل رسيده است. همسر مقتول پيشتر از شهلا كريماني جدا شده و با زن ديگري ازدواج كرده بود، اما پس از پايان ازدواج دومش، دوباره با شهلا كريماني ازدواج ميكند. با اين حال، طي دو هفته اخير، او بار ديگر در پي اختلافات خانوادگي و به انگيزه مسائل ناموسي همسرش را به قتل ميرساند و جسدش را شبانه و پنهاني در آرامستان روستاي بفروان دفن ميكند. پس از دفن مخفيانه جسد، اهالي روستاي بفروان متوجه وجود قبر جديدي در آرامستان روستا ميشوند، در حالي كه طي آن مدت، هيچكس در روستا فوت نكرده بود. همچنين مشاهده ميكنند كه سنگهاي مزار با اسپري آبيرنگ رنگآميزي شدهاند. اين موضوع باعث جلبتوجه مردم ميشود و در نهايت موضوع را به نيروهاي انتظامي اطلاع ميدهند. با ورود پليس و انجام بررسيهاي اوليه، قبر مشكوك گشوده ميشود و جسد زن مدفونشده از خاك بيرون آورده شده و به پزشكي قانوني اروميه منتقل ميشود. آثار ضربوجرح روي بدن شهلا كريماني مشاهده شده و شاهدان تاييد كردهاند كه او خفه شده است. پس از كشف جسد و شناسايي هويت او، همسر شهلا خود را به كلانتري تسليم كرده و به قتل همسرش به دليل مسائل ناموسي اعتراف ميكند. با اين حال، خانواده شهلا كريماني معتقدند كه دامادشان به تنهايي قادر به انجام قتل نبوده و احتمال ميدهند كه برادر متهم در اين قتل به او كمك كرده باشد، چرا كه شهلا پيشتر نيز توسط اين فرد بارها تهديد شده بود.» با اين حال تحقيقات پليس در مورد قتل شهلا كريماني در مهاباد ادامه دارد.
انفجار يك تانكر سوخت در فريدونكنار
سيزدهم مهرماه، يك دستگاه تانكر سوخت در شهرستان فريدونكنار دچار انفجار ناگهاني شد كه موجب آسيب به يك واحد مسكوني، خسارت به پنج خودرو و مصدوميت دو نفر شد. طبق گزارشات و مشاهدات اوليه؛ شدت انفجار به حدي بوده كه شيشه خانههاي اطراف را شكسته و چند مغازه نيز آسيب ديدند. به گفته شاهدان، تانكر هنگام عمليات جوشكاري بهصورت ناگهاني منفجر شد و موج انفجار تا چند ده متر اطراف را تحت تاثير قرار داده است. با اين حال اين تانكر خالي از سوخت بوده و هيچ تلفات جاني هم نداشته است.
خودكشي دانشآموز ۱۲ساله در شيراز
دوازدهم مهرماه، سام زارعي، دانشآموز ۱۲ساله پس از تهديد به اخراج از مدرسه غير دولتي امام رضا به دليل فشار روحي ناشي از توبيخ توسط مسوولان مدرسه، در خانه خودكشي كرد و به زندگي خودش پايان داد.
طبق گزارشات؛ سام از روي شيطنت كودكانه، درباره يكي از معلمان با دوستانش نامهنگاري كرد. اين نامه به دست معلم نقاشي افتاد و معلم آن نامه را به مدير مدرسه تحويل داد. مدير و معاون مدرسه از روي دستخط، متوجه شدند كه نامه را سام زارعي نوشته است و بهشدت او را توبيخ كردند. وقتي سام به خانه آمد مدير مدرسه با پدرش تماس گرفت و گفت كه سام زارعي نبايد از فردا به مدرسه برود، سام زارعي اين گفتوگوي تلفني را شنيد و از خانه بيرون رفت و با پريدن از طبقه سوم جان خود را گرفت. مادر سام زارعي كه از پزشكان بيمارستان نمازي شيراز بود بهرغم تلاش براي احيا موفق نشد جان سام را نجات دهد. چند روز پس از اين حادثه شوراي تامين فارس اعلام كرد: «قبل از اين اتفاق، مسالهاي تربيتي بين دانشآموز و مدرسه پيش آمده بود كه مسوولان مدرسه طبق روال معمول با والدين تماس گرفتهاند تا موضوع از طريق مشاوره و پيگيري اصلاحي دنبال شود. مدرسه هيچ اقدام تنبيهي انجام نداده كه فيلم دوربينهاي مداربسته مدرسه نيز اين موضوع را تاييد ميكند.» همچنين در اين اطلاعيه آمده است: «با توجه به وجود ابهاماتي كه درباره علت دقيق فوت اين دانشآموز مطرح ميشود، بايد اعلام شود كه علت دقيق مرگ هنوز بهطور قطعي مشخص نشده است.»
چهار كشته بر اثر واژگوني اتوبوس در فيروزكوه
صبح يازدهم مهر، يك دستگاه اتوبوس حامل ۳۴ سرنشين در مسير فيروزكوه منحرف و در درهاي در مجاورت جاده اصلي واژگون شد. چهار نفر كشته و بيش از ۲۰ نفر مصدوم شدند. ابوالفضل زمانينژاد، رييس ستاد مديريت بحران شهرستان فيروزكوه در مورد اين حادثه گفت: «اين حادثه منجر به فوت سه خانم و يك آقا شد. از ميان ۳۰ نفري كه در اين حادثه آسيب ديدند، سه نفر بهصورت سرپايي درمان و ۲۷ نفر ديگر براي دريافت خدمات درماني اعزام شدند. از ميان اين ۲۷ نفر، چهار نفر از مجروحان با امداد هوايي به بيمارستان امام خميني تهران انتقال يافتند و ديگر مجروحان نيز به بيمارستان امام خميني شهرستان فيروزكوه و برخي به بيمارستان دماوند منتقل شدند.»
همچنين احمد كرمياسد، رييس پليس راهور فراجا گفت: «بررسيهاي اوليه نشان ميدهد كه خستگي و خوابآلودگي راننده از عوامل اصلي و احتمالي واژگوني اتوبوس بوده است. البته تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن علت دقيق سانحه در دستور كار پليس راه قرار دارد.»
سقوط بالگرد در اشترانكوه
ساعت ۱۷ و ۴۵ دقيقه روز جمعه يازدهم مهر ماه، بالگرد هلالاحمر كه در حال عزيمت به ارتفاع ۴ هزار متري اشترانكوه بود در ارتفاع ۲۸۰۰ متري دچار سانحه و فرود سخت شد و ارتباط آن با مركز عمليات اضطراري هلالاحمر قطع شد. جمعيت هلال احمر در پي بروز اين حادثه اطلاعيهاي صادر و اعلام كرد: «عصر روز حادثه گزارش مصدوميت يك خانم كوهنورد در منطقه سنبران اشترانكوه از سوي نيروي انتظامي به شعبه هلالاحمر درود اعلام شد. اين كوهنورد كه با يك تيم ۱۸ نفره براي كوهنوردي تفريحي به ارتفاعات اشترانكوه رفته بود در مسير بازگشت و ارتفاع كم كردن همتيميها و به بهانه عكس گرفتن در نقطهاي از مسير از تيم جدا ميشود، اما در نهايت مسير بازگشت را گم كرده و با شكايت از كاهش سطح هوشياري، افت دماي بدن و نزديك شدن به تاريكي هوا با نيروي انتظامي تماس ميگيرد. با دريافت اين گزارش، تيمهاي عملياتي آماده اعزام ميشوند و با توجه به بعد مسافت، صعبالعبور بودن منطقه و به درخواست هيات كوهنوردي استان، هماهنگي لازم با سازمان امدادونجات جمعيت هلالاحمر براي تسريع در عمليات جستوجو و نجات اين كوهنورد از طريق اعزام بالگرد امدادي هلالاحمر انجام ميشود. پس از وقوع حادثه، بلافاصله تيم مديريت بحران تشكيل جلسه داده و تيمهاي عملياتي شامل ۱۰ تيم امدادونجات كوهستان از پايگاههاي ازنا، اليگودرز، لرستان و هيات كوهنوردي و هيات كراس لرستان به ارتفاعات اعزام ميشوند. ساعت ۱۹ روز جمعه، اولين ارتباط با كادر امدادي و پروازي حاضر در بالگرد برقرار و مشخص شد كه اين بالگرد ۹ سرنشين داشته و حسن ميرقاضي يكي از اعضاي فني كادر پروازي در اين سانحه براثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده و حال سه نفر نيز وخيم اعلام ميشود. ساعت حدود ۲۳، تيمهاي امدادي به صحنه وقوع حادثه رسيدند و پس از آغاز عمليات امدادرساني مشخص شد كه محسن مهرابزاده، خلبان اين پرواز نيز جان خود را از دست داده است. حوالي ساعت ۶ صبح روز دوازدهم مهرماه، بالگرد هوانيروز به منطقه اعزام و طي چند مرحله، مصدومان اين حادثه با هماهنگيهاي لازم به مراكز درماني منتقل شدند.»
زلزله ۵.۳ ريشتري در زواره
بامداد يازدهم مهرماه، زلزلهاي به بزرگي ۵.۳ ريشتر شهرستان زواره در اصفهان را لرزاند. منصور شيشهفروش، مديركل مديريت بحران استانداري استان اصفهان در مورد اين حادثه گفت: «اين زلزله تخريب كامل بنا نداشته، ولي تركبرداريهايي داشته كه مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت. اين زلزله در استانهاي يزد، كرمان، قم، تهران، البرز و شهر اصفهان نيز احساس شد و بعضي خانوادهها شب را در مكانهاي روباز سپري كردند.» طبق گزارشات؛ اين زلزله خسارت جاني نداشته است.
جان باختن يك دانشجو بر اثر انفجار در دانشگاه تهران
حدود ساعت ۱۴ و ۳۰ دقيقه دهم مهرماه، در يكي از آزمايشگاههاي دانشكدههاي فني دانشگاه تهران، تعويض كپسول گاز هيدروژن منجر به حادثه شد و محمدامين كلاته، دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران بر اثر اين انفجار جان باخت. پس از اين حادثه، دانشگاه تهران اطلاعيهاي صادر و اعلام كرد: «در پي اين حادثه يكي از دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه فوت و دو دانشجوي ديگر مصدوم شدند كه پس از مداواي اوليه در محل، براي مراقبتهاي بعدي بلافاصله به بيمارستان منتقل شدند كه حالشان رضايتبخش است.» جلال ملكي، سخنگوي آتشنشاني در مورد اين حادثه گفت: «در طبقه همكف يك ساختمان دو طبقه، آزمايشگاهي به وسعت ۵۰ متر وجود دارد كه گروهي مشغول كار بودند. به احتمال زياد موقع تعويض سيلندر هيدروژن، اين سيلندر داخل آزمايشگاه به يكباره منفجر شده كه از شدت انفجار شيشهها، در و پنجرههاي آزمايشگاه به همراه بخشي از ديوار تخريب شده است. علت حادثه از سوي كارشناسان در حال بررسي است، اما موضوعي كه همكاران دانشگاه تاييد ميكنند، اين است كه هنگام كار روي اين قطعات و جابهجايي سيلندر هيدروژن، اين اتفاق افتاده است.»
ابوالفضل واحدي، معاون آموزشي وزارت علوم و نماينده وزير علوم نيز گفت: «پس از وقوع اين حادثه تلخ بنده از جانب وزير علوم مامور بررسي اين موضوع شدم و از همان ابتداي حادثه به همراه دكتر اميد رييس دانشگاه تهران، محمود نيلي احمدآبادي و ساير مسوولان اين دانشگاه براي اطمينان از روند رسيدگي و درمان در بيمارستان حاضر و پيگير وضعيت مصدومان حادثه شديم. علت دقيق اين موضوع در حال بررسي است، اما طبق صحبتي كه با مسوولان دانشگاه تهران و مدير آزمايشگاه داشتم، تمامياقدامات و آزمايشهاي اين آزمايشگاه مطابق نُرمهاي معمول انجام شده است. اين دانشجويان به همراه اساتيد و حتي مدير آزمايشگاه در حال انجام فعاليتهاي پژوهشي و تحقيقاتي بودند كه متاسفانه اين اتفاق افتاد.»
قتل امام جماعت با چاقو
پنجشنبه، دهم مهرماه، وليالله حيدري، امام جماعت موقت مسجد بقيهالله در اشرفي اصفهاني توسط فردي ناشناس با ضربات چاقو به قتل رسيد. ضارب در همان لحظات اوليه با كمك افراد حاضر تحويل ماموران پليس داده شد و در اعترافات اوليه خود انگيزه قتل را فشارهاي زندگي و مشكلات شخصي عنوان كرد. با اين حال اعلام شده كه متهم به قتل دچار اختلالات روحي و رواني است.
تصادف اتوبوس دانشجويان سرخه
صبح هشتم مهرماه، اتوبوس حامل دانشجويان دانشكده پيراپزشكي سرخه با يك تريلي در محور سمنان- سرخه تصادف كرد. اين تصادف منجر به جانباختن «نرگس فتحينژاد؛ ۲۰ساله و زينب شعني؛ ۲۵ ساله» و مصدوميت بيش از ۱۰ نفر شد. چند روز بعد خبر فوت يكي ديگر از دانشجويان نيز منتشر شد و تعداد قربانيان به سه نفر رسيد. محمدصادق اكبري، رييس كل دادگستري استان سمنان در مورد علت اين حادثه اعلام كرد: «براساس بررسيهاي اوليه، خوابآلودگي راننده باعث شده اتوبوس حامل دانشجويان با دو دستگاه تريلي متوقف در حاشيه جاده برخورد كند.» همچنين موسي بزرگي، رييس پليس راه استان سمنان در واكنش به اين حادثه اظهار كرد: «طبق بررسيهاي كارشناسي ۵۰درصد مقصر تصادف اتوبوس دانشكده پيراپزشكي دانشگاه علوم پزشكي استان سمنان راننده اتوبوس و ۵۰ درصد مقصر حادثه تريلي است. جزييات حادثه اتوبوس دانشكده پيراپزشكي دانشگاه علومپزشكي استان سمنان و مقصران حقيقي و حقوقي احتمالي طي نشستي در استانداري سمنان بررسي ميشود.» اما كارن يحيايي، مدير روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي سمنان درباره آخرين وضعيت دانشجويان گفت: «سه نفر از مصدومان در بخش مراقبتهاي ويژه و دو نفر نيز در بخش عادي بستري شدهاند و باقي در اورژانس تحتنظر قرار دارند. اين سرويس دانشجويي تحت قرارداد با دانشگاه و متعلق به بخش خصوصي است. خوابگاه اين دانشجويان در سمنان و دانشكده آنها در سرخه قرار دارد. علت اين حادثه بايد از سوي پليس راهور اعلام شود و اينكه علت حادثه خوابآلودگي راننده از سوي رسانههاي محلي اعلام شده، مورد تاييد دانشكده علوم پزشكي سمنان نيست.» پس از اين حادثه، دانشجويان سمنان در مقابل اورژانس اين مركز تجمع و به وضعيت پيش آمده معترض ميشوند كه با حضور مسوولان دانشگاه به مشاجرات لفظي ميان معترضان و مديران ميانجامد. جلسه اضطراري براي آرام كردن فضا نيز بيفايده ميماند، چرا كه دانشجويان قبلا بارها نسبت به وضعيت نامناسب سرويسهاي رفت وآمد، فقدان نظارت بر رانندگان، كيفيت پايين اتوبوسهاي مورد استفاده و سابقه رانندگي پرخطر راننده اعتراض كرده بودند، اما اين هشدارها توسط مسوولان دانشگاه ناديده گرفته ميشود.
قتل دختر دانشجو به خاطر جواب منفي به خواستگار
صبح دوشنبه هفتم مهرماه، جنايتي در يك مركز خريد در شهر قزوين رخ داد. روز حادثه دختر جواني كه دانشجوي رشته حقوق و صندوقدار رستوراني در يك مركز خريد بود، قصد رفتن به محل كارش را داشت، اما به محض سوارشدن به آسانسور در طبقه همكف هدف حمله جواني ۲۵ساله قرار گرفت و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيد. قاتل پس از اين جنايت هولناك خونسردانه به طبقه منفي يك رفت و پس از ورود به پاركينگ پا به فرار گذاشت. تحقيقات براي دستگيري عامل جنايت ادامه داشت و كارآگاهان پليس در تعقيب او بودند كه متوجه شدند او پس از جنايت با خودرويش به يكي از روستاهاي الموت گريخته است. در ادامه معلوم شد كه متهم پس از فرار به الموت به خانه يكي از اقوامش رفته و كمي بعد آنجا را ترك كرده و به محل چراي گوسفندان در اطراف قلعه الموت رفته و آنجا مخفي شده است. با اين اطلاعات، تيمهاي پليسي راهي اين محل شدند و چند روز بعد موفق شدند متهم به قتل را دستگير كنند. متهم پس از دستگيري به قتل اعتراف كرد.