پرسشي از آقاي پزشكيان
عباس عبدي
جناب آقاي دكتر پزشكيان
با احترام
گر چه در برخي موارد نوشتن نامههاي خصوصي را مفيدتر ميدانم ولي در مجموع و به نظرم ترجيح دارد كه اغلب گفتوگوها با مقامات سياسي و حكومتي در عرصه عمومي صورت گيرد، زيرا سياست عموميترين حوزه جامعه است و بايد مردم نيز در جريان باشند، به ويژه اينكه نحوه پاسخگويي و رفتار صاحبان قدرت متأثر از داوري مردم نيز هست. اخيرا نيز نامهاي عمومي خطاب به آقاي قاليباف رييس محترم مجلس نوشتم. شايد مرا به عنوان يك شهروند عادي لايق پاسخ دادن ندانستند، شايد هم فرصت بيشتري براي پاسخگويي لازم دارند. با اطمينان ميگويم كه در هر حال هيچ نگراني ندارم، هر كس وظيفه خود را انجام ميدهد. پس شما هم اگر خواستيد ميتوانيد پاسخ ندهيد حتي ميتوانيد نخوانيد و داخل سطل زباله بيندازيد. ولي توصيه ميكنم كه حتما پاسخ دهيد، چون چنين رفتاري به سود پزشكيان، دولت و اداره امور خواهد بود. اگر ميبينيد كه مجلس و عملكرد آن در يك سراشيبي تند قرار دارد، محصول همين بيتوجهيها است. بنده هم به صفت شخصي نيازمند هيچ پاسخي نيستم، روزانه مينويسم و كار خود را انجام ميدهم ولي سياستمداران «آگاه» و «قدرتمند» و «داراي اعتماد به نفس» و «صادق» هيچگاه از پاسخگويي گريزان نخواهند بود، سهل است كه استقبال هم ميكنند. اگر دقت كنيد متوجه خواهيد شد كه قريب به اتفاق سياستمداران ايراني از پاسخگويي و گفتوگوي شفاف در هراس هستند، ورود به اين حيطه را گويي پايان سياست خود ميدانند. شما هم ميتوانيد همين راه را برويد. در نقطه مقابل هم ميتوانيد اصلاحي در روند امور ايجاد كنيد؛ و از دايره: «خودگويي و خودخنديم، عجيب مرد هنرمنديم» خارج شد. شايد شما چند چيز را نسبت به بنده ميدانيد. يكي اينكه صادقانه به صداقت و درستي شما اعتقاد داشتم و هنوز هم دارم. دوم؛ هيچ ادعايي از انجام وظيفهاي كه به لحاظ تحليلي به آن معتقد بودم در حمايت از شما براي خود قايل نيستم و هيچ طلبي از شما ندارم، سهل است، همچنان كه پيشتر هم گفتهام، بدهكارم و سعي ميكنم با طرح مسائل به فهم و حل مشكلات شما كمك كنم. حمايت از شما را وظيفه اجتماعي و اخلاقي ميدانستم و امري شخصي و بدهبستان نميدانستم چون اساسا نيازي به گرفتن چيزي ندارم كه بخواهم به ازاي آن كاري كنم. سوم؛ شما ميدانيد كه پس از ۱۶ تير كه پيروزي شما اعلام شد، تاكنون حتي يك درخواست كوچك هم نه از شما و نه از هيچ كس ديگري در دولت نداشتهام. جالب اينكه اوايل گمان ميكردم دوستاني كه مسووليت گرفتهاند حتما علاقه و نياز يا انتظار دارند كه برخي افراد به آنان معرفي شود، كه چند نفر را هم معرفي كردم و ديدم ظاهرا مقبول نميافتد، لذا همين كار را هم ترك كردم. چهارم؛ شما ميدانيد كه در چند جلسهاي كه در اين ۱۵ ماه در حضور شما بودم خيلي صريح و روشن و بدون مداهنه و مطايبه حرف خود را زدهام، امروز نيز ميخواهم پرسشي مطرح كنم كه گمان ميكنم به عنوان يك شهروندي كه آرزويش موفقيت شماست، حق طرح اين پرسش را دارم. سال گذشته در همين روزها براي جلسهاي دعوت شدم كه قرار بود درباره اولين مصاحبه عمومي شما گفتوگو شود. خوب به ياد دارم هنگامي كه بحث قيمت حاملهاي انرژي مطرح شد، خيلي صريح و با قاطعيت گفتيد كه امسال ميخواهند براي تأمين كمبود بنزين ۵ ميليارد دلار بگيرند، من نميدهم (يا مخالفم، يادم نيست) در حالي كه مردم براي داروها و ديگر كالاهاي ضروري خود نيازمند اين ارز هستند..
پرداخت آن را در حد خيانت (اين كلمه را يادم نميآيد كه گفتيد ولي برداشت من به عنوان مخاطب از شدت مخالفت شما همين تعبير بود) دانستيد. فكر كنم كه من هم در تأييد آن چيزي را گفتم، ولي در هر حال بسيار خوشحال شدم كه رييسجمهوري داريم كه اين مساله روشن را ميداند و شجاعانه ميخواهد جلوي آن بايستد. ولي امروز كه يك سال گذشته در كجا هستيم؟ جايي به مراتب بدتر از پارسال. شنيدهام طرح بيربطي در اين زمينه در دست تهيه است. اكنون بنزين همان قيمت پارسال است، در حالي كه در همين ۱۵ ماه گذشته حضور شما، تورم بيش از ۵۰ درصد را تجربه كردهايم. چرا كاري نكرديد؟
جناب آقاي دكتر پزشكيان عزيز!
علت خوشحالي من از سخن شما اين نبود كه بنزين را گران ميكنيد. چون من نيز با اين عقيده موافق نيستم، بلكه سالها است كه از راهحل معقول ديگري دفاع ميكنم، ولي از اين جهت كه روي نقطه حساسي انگشت گذاشته بوديد، اميدوار شدم كه بتوانيد متوجه مساله اصلي كه فراتر از بنزين است بشويد و بكوشيد كه آن مساله را حل كنيد، ولي تجربه نشان داد كه يا به آن مساله اصلي نپرداختهايد يا قادر به حل آن نبودهايد كه در هر دو صورت به معناي شكست است. اگر اولي باشد، يك ايراد و اگر دومي باشد دو ايراد است.
درخواستم پاسخ به همين پرسش است كه چرا نتوانستيد مانع از اتلاف منابع ارزي براي واردات بنزين شويد؟ شما چون پزشك هستيد از پزشكي مثال ميزنم. اين سياست مستمر حكومت در مورد بنزين مثل اين است كه دولت براي بيماران ديابتي، به مواد قندي مثل نوشابه و شيريني يارانه بدهد كه ارزان بخرند و رايگان تهيه كنند و در مقابل مواد غذايي و داروي مورد نياز آنان را چند برابر گران كنيد. كسي در پزشكي چنين كاري را نميكند ولي در سياست انجام شده. پس اين مساله نه تنها حل نشده، بلكه در همين يك سال تشديد هم شده است. پرسش اين است كه چه مانعي در اين راه وجود دارد؟ و چرا نتوانستهايد اين مانع را برطرف كنيد؟ اگر پاسخ بدهيد آنگاه خواهم گفت كه اساسا تشخيص شما در شناخت مانع درست است يا خير؟ و آيا همين تشخيص نادرست در كنار مسائل مهم ديگري كه به آنها هم نپرداختهايد، موجب تداوم اين وضع نشده است؟ خلاصه عرض كنم كه اصلاح قيمتهاي انرژي يك مساله اقتصادي و فني نيست، يك تصميم راهبردي سياسي است كه نيازمند اصلاحات جدي در عرصه سياسي است. نگاه شما و كارشناسان نابلد به اين مساله فني و تكنيكي است. از مديراني كه براي اين كار منصوب كردهايد روشن است. همان نگاهي كه موجب فاجعه ۱۳۹۸ شد. آيا غيرمنطقي است اگر گمان كنيم كه با اين دست فرمان به هيچ جا نخواهيم رسيد؟ به همين دليل است كه پس از آن موضع قاطع سال گذشته شما كه خاطرهاش را ذكر كردم، اكنون به اينجا رسيدهايد كه تكرار مكررات كرده و گفتهايد؛ هيچ منطقي وجود ندارد كه بنزين را با دلار آزاد بخريم (هر ليتر بيش از ۵۰ هزار تومان) و با يارانه به مردم بفروشيم (ليتري ۱۵۰۰ تومان). بايد گفت نه تنها هيچ منطقي وجود ندارد، بلكه اين خيانتي آشكار است، حتي اگر ميلياردها دلار ذخيره ارزي داشته باشيد، چه رسد به اينكه براي يك دلارش لهله بزنيد. البته در دولت شما انجام شده است. اطمينان دارم كه شما براي همه شهروندان از جمله بنده آن اندازه حق قائل هستيد كه صادقانه از شما پرسشي بپرسند و پاسخ بدهيد. ولي اگر هم نخواستيد پاسخ بدهيد، ايرادي ندارد، ولي اجازه ندهيد كه مردم در مواجهه با شما بگويند: «خودتان ميدانيد و مملكتتون». اين كلمه آخر براي يك سياستمدار از ضربه پتك يا موشكباران شدن بدتر است.