دكتر بهزادي مصدر سردبيري است

چند روز پيش محمد كه از ايتاليا برگشته، آمد تحريريه ديدنم. موقعي كه دكتر بهزادي كنار آقا هادي طهماسبي نشسته بود براي «بستن صفحه يك» محمد هدفون به گوش داشت و دل داده بود به موزيك. منتظر بود كار من تمام شود و با هم برويم. دكتر هم وسط پيگيري‌هاي هميشگي‌اش از آقاي بيك و خانم سام گيس، براي رساندن گزارش‌هايشان در مورد عكس و تيترها و چيدمان صفحه يك روزنامه حرف مي‌زد؛ با همان وسواس مختص به خودش. 
وقتي با محمد از روزنامه بيرون زديم، پرسيد: «اون پيرمرد باحال كه اونجا نشسته بود كيه؟ سردبيرتونه؟» جواب دادم: «بله، دكتر بهزاديه و وقتي يه نفر از بچه‌هاي تحريريه مي‌خواد سريع‌تر كارشون رو انجام بدن و در مورد چيدمان صفحه يك حرف مي‌زنه طبيعتا سردبيره ديگه». گفت: «من نمي‌شنيدم چي مي‌گفت، از روي استايلش گفتم.»
محمد راست مي‌گويد. استايل مهم است و فقط لباس پوشيدن نيست. حركات و رفتار و كلام و همه‌چيز را شامل مي‌شود. مثلا از هر صد نفري كه مرا توي خيابان ببينند يك نفر فكر نمي‌كند من خبرنگار باشم! ولي دكتر بهزادي غير از مواقعي كه كلاه شاپو مي‌گذارد و عينك دودي به چشم مي‌زند و كت به گمانم برش انگليسي تن مي‌كند و شبيه پدرخوانده مي‌شود، استايلش دقيقا شبيه به سردبيرهاست. بدون وارد شدن به اين بحث كه اول مرغ بوده يا تخم‌مرغ اين حرف را مي‌زنم. يعني كاري نداريم بعد از اين همه سال سردبيري در مهم‌ترين رسانه‌هاي صوتي و تصويري و متني، استايل دكتر اين شكلي شده يا چون استايلش اين شكلي بوده و ما سال‌هاست او را به عنوان سردبير مي‌شناسيم فكر مي‌كنيم اين بايد تيپيكال يك سردبير باشد. هر چه باشد دكتر بهزادي خود سردبير است. مصدر سردبيري است.
در همه حرفه‌ها از اين جور آدم‌ها پيدا مي‌شوند. كساني كه نياز نيست شغل يا سمتشان را بگويند. خودشان تعريف آن شغل هستند. به عنوان يك خبرنگار ورزشي پيگير ادبيات و سينما مثلا مي‌توانم بگويم هر كس آنچلوتي را ببيند، مي‌گويد مربي فوتبال است حتي اگر اسمش را هم نشنيده باشد يا مثلا يوسا نويسنده نبود، تعريف نويسندگي بود. در حوزه رسانه هم همين است.
خيلي آدم‌ها ممكن است وارد اين حوزه شوند و بعد از سال‌ها كسب تجربه دبير سرويس شوند يا سردبير. ولي كم پيدا مي‌شوند آدم‌هايي كه تبديل به نماد شوند. كساني كه خودِ جنس باشند. دكتر بهزادي يكي از نمادهاست. اصل جنس است. براي همين است كه دوست من بعد از چند دقيقه تماشاي دكتر بهزادي مي‌گويد او بايد سردبير باشد.