براي خبرنگار ديدهبانان بيدار
سيد محمدحسيني
در جهاني كه تحريف، سانسور و وارونهنمايي اخبار و اطلاعات، سرعتي باورنكردني دارد، اين خبرنگاران هستند كه به مثابه ديدهبانان بيدار جامعه چشم از حقيقت و حقانيت برنميدارند. روز خبرنگار تجليبخش حقيقت و آگاهي و روز پاسداشت روشنگري و عدالتطلبي است. اين روز، يادآور تلاش كساني است كه با دانش و قلمشان در قد و قامت آيينهاي پاك، متعهدانه و بيپروا، تصويري روشن از واقعيتهاي جامعه را به نمايش ميگذارند. و همان آنانند كه مظلومانه در صف پاسداري از حق، ايستاده و با نورتاباني به تاريكيها چهره حقيقت را نمايان كرده و روشناييبخش سپهر زمين و زمان ميشوند. خبرنگارانند كه با افزايش حجم صداي مظلومان و كشف و شفافسازي واقعيتها و نيز صبوري در برابر فشارها، حقيقت را از دل حجم وسيعي از دروغ، تحريف و وارونگيهاي آشفتهبازار اين جهان بيرون كشيده و مانند زبان حقيقتگو و چشم بيدار جامعه نقشآفريني ميكنند. محنت و مرارت خبرنگاران در راه عدالتطلبي براي روشنفكران، وكلا و مطالبهگران حق و حقيقت روشن و ملموس است و ناگفته پيداست كه آنان با وجود آن همه سختي و مشقت، باز هم نميخواهند و اساسا ناخواسته نميتوانند خاموش بمانند! آنان در همه رويدادها و تحولات داخلي و خارجي همراه ما بوده و در برهههايي حال بدمان را التيام بخشيدهاند؛ در همين جنگ ۱۲ روزه ديديم كه چگونه چشمان منتظرمان به قاب تلويزيون و صفحه اول روزنامهها و تيترهاي مختلف رسانهها، خيره و گوشمان به صداي اللهاكبر آن خبرنگار، آشنا شده بود. حرفه خبرنگاري اگرچه با شغل وكالت تفاوت دارد، اما در رسالت اجتماعي بيشباهت به يكديگر نيستند؛ هر دو با سلاح قلم و زبان، در مسير مطالبهگري، كشف و نمايانسازي حقايق و صيانت از حقوق افراد گام برميدارند. روز خبرنگار، فرصت مغتنمي است تا با ژرفبيني و تدقيق دوباره درباره اهميت رسانه و طول و عرض دامنه تاثير آن در بخشهاي مختلف، ياراي خبرنگاران بوده و براي اعتلا و بالندگي اين نهاد از هيچ كاري فروگذار نكنيم.
بر همين اساس، شايسته و بايسته است كه در راستاي همراهي نهاد وكالت با فعالان شريف حوزه رسانه و اساسا براي روشن ماندن چراغ عدالتخواهي، نهادهاي حقوقي و مراجع تصميمساز و تصميمگير در حيطه قانونگذاري با خوانش و قرائتي متفاوتتر از قبل به ميدان بيايند. همچنين ضروري است ظرفيتهاي حقوقي در حوزه تنقيح و تدوين قوانين و مقررات مرتبط با رسانه از موضوعات حمايتي و صنفي خبرنگاران گرفته تا قوانين مربوط به حوزه حقوق عمومي و حقوق شهروندي، حقوق ارتباطات، گردش آزاد اطلاعات، حقوق بشر، حقوق مالكيت معنوي، حقوق فناوري اطلاعات و ... به كار گرفته شده و به منصه ظهور و بروز برسد. بهطور مثال ميتوان از امكانات و ظرفيتهاي قانوني مانند اصل ۲۴ قانون اساسي، قانون مطبوعات (1379)، قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات (1387)، قانون احترام به آزاديهاي مشروع و حفظ حقوق شهروندي (1383)، منشور حقوق شهروندي مصوب 1395 رييسجمهور و ... در راستاي گسترش حمايتهاي كيفري و مدني از خبرنگاران، حمايت از مالكيت فكري آثار توليد شده توسط خبرنگاران و حتي پيشبيني ساختارهاي قضايي ويژه براي رسيدگي به جرايم عليه خبرنگاران در دادسراهاي عمومي يا تخصصي رسانه بهره برد. در پايان و به مناسبت روز خبرنگار، براي ارج نهادن به «قلم» كه در واقع تكيهگاه و ياور راستين خبرنگاران و نويسندگان است و خداوند در كتاب وحي به آن سوگند ياد كرده، شايد اشتراكگذاري فرازهايي زيبا و پرمعنا از نوشته مرحوم دكتر علي شريعتي خالي از لطف نباشد؛ «هر كسي توتمِي دارد و توتِم هر كسي يادآور آن است كه روزي او نيز آدمي بوده است و نشانه آنكه هنوز ميتواند بپرستد، ميتواند خود براي ديگري باشد، ميتواند عشق بورزد، از سود و صلاح و واقعيت فراتر رفته است و ميتواند معني ارزش، حقيقت و آرمان را فهم كند. حتي ميتواند تا ايثار اوج گيرد. به هر حال، هر كسي توتِمي دارد، و توتِم من قلم است... او نميگذارد كه فراموش كنم كه فراموش شوم كه با شب خو كنم كه از آفتاب نگويم ... قلم توتم من است، توتم ماست، به قلم سوگند ... كه به دست زورش تسليم نميكنم، به كيسه زرش نميبخشم، به سرانگشت تزويرش نميسپارم، دستم را قلم ميكنم و قلمم را از دست نميگذارم، چشمهايم را كور ميكنم، گوشهايم را كر ميكنم، پاهايم را ميشكنم، انگشتانم را بندبند ميبرم، سينهام را ميشكافم، قلبم را ميكشم، حتي زبانم را ميبرم و لبم را ميدوزم ... اما قلمم را به بيگانه نميدهم.»
رييس كانون وكلاي دادگستري استان قزوين