رييس پليس آگاهي تهران:
دو زن سارق، زني را در بهشتزهرا بيهوش و اموالش را سرقتكردند
گروه حوادث
سرقت در ميان زنان پديدهاي چندعاملي است كه نميتوان آن را به يك علت واحد نسبت داد. بررسيهاي «اعتماد» نشان ميدهد كه عوامل اقتصادي، اجتماعي، روانشناختي و فرهنگي بهصورت متقابل در بروز اين رفتار نقش دارند. بيست و نهم آذر ماه سال جاري، عليوليپور گودرزي، رييس پليس آگاهي تهران بزرگ از شناسايي و دستگيري اعضاي يك باند دو نفره سرقت به عنف توسط كارآگاهان اداره پنجم مبارزه با سرقت به عنف پليس آگاهي تهران بزرگ خبر داده و گفته است: «در اواخر آبانماه امسال حوالي ساعت ۱۵ و ۵۰ دقيقه يك خانم ۷۵ ساله با هويت معلوم، حين تردد در ايستگاه مترو، توسط چند نفر با سوءاستفاده از اعتماد و به بهانه كمكرساني اغفال و به محدوده بهشتزهرا (حوالي مزار مطهر شهدا) منتقل ميشود. متهمان پس از انتقال شاكيه به محل مذكور، با خوراندن مايعي مشكوك مخلوط با آبميوه، او را بيهوش كرده و سپس يك دستگاه تلفن همراه و يك دستبند طلاي متعلق به شاكيه را به سرقت برده و از محل متواري شدند.»
او در ادامه اظهار كرده است: «بلافاصله پس از طرح شكايت وصول پرونده از دادگاه شعبه 102 بخش آفتاب، كارآگاهان اداره پنجم مبارزه با سرقت به عنف با انجام اقدامات اطلاعاتي و پليسي، موفق به شناسايي و دستگيري يكي از متهمان شدند كه اين فرد در جريان تحقيقات، ضمن اقرار به بزه انتسابي، هويت همدست خود را نيز فاش كرد. در ادامه، متهم دوم نيز كه خانم بوده در محدوده گيشا توسط كارآگاهان دستگير و به اداره پنجم پليس آگاهي منتقل شد. با توجه به شباهت شيوه و شگرد ارتكاب جرم، احتمال وقوع سرقتهاي مشابه در سطح تهران بزرگ وجود دارد؛ ازاينرو از شهرونداني كه با اين شيوه و مشخصات مشابه مورد سرقت قرار گرفتهاند، درخواست ميشود جهت پيگيري و سير مراحل قانوني و در صورت شناسايي متهمان به اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ مراجعه كنند، اقدامات پليسي در خصوص شناسايي ساير شكات احتمالي و تكميل پرونده همچنان ادامه دارد.»
رييس پليس آگاهي تهران بزرگ با تاكيد بر لزوم هوشياري شهروندان گفته است: «از اعتماد به افراد ناشناس بهويژه در اماكن عمومي، ايستگاههاي مترو و پايانهها خودداري كنيد. از پذيرش هرگونه خوراكي و نوشيدني از افراد غريبه اكيداپرهيز شود. سالمندان و خانوادهها نسبت به شيوههاي فريبكارانه با عنوان كمكرساني آگاهسازي شوند. در صورت مشاهده موارد مشكوك، مراتب را سريعا از طريق ۱۱۰ به پليس اطلاع دهند.»
با اين حال پانزدهم آبانماه امسال «احمدرضا رادان»، فرمانده كل انتظامي كشور در مورد آمار سرقت اعلام كرده است: «بر اساس آمار، جرايم خشن در حوزه سرقت به شدت كاهش پيدا كرده و خود سرقت نيز از پايان ۱۴۰۱ تا امروز ۴۰ درصد كاهش داشته است. ما زماني كه ۱۴۰۱ را به پايان ميرسانديم، با ۱۹ درصد افزايش سرقت مواجه بوديم. در آغاز ۱۴۰۲ همان ۱۹ درصد را به عدد غيرصعودي رسانديم و ۶ درصد هم كاهش داديم. يعني در حقيقت از ۱۹ درصد افزايش، ۲۵ درصد كاهش به دست آمد. امسال كه ششماهه ۱۴۰۴ را پشت سر گذاشتيم، به عدد ۱۷درصد كاهش رسيديم. مجموع عملكرد اين دو سال و اندي نزديك به ۴۰ درصد كاهش سرقت است كه رقم بسيار عالياي محسوب ميشود.»
علل و عوامل بزهكاري زنان
در سالهاي اخير مشكلات مالي و فقر نه تنها گريبانگير مردان براي تامين معاش خانواده بوده، بلكه زنان نيز به دليل از دست دادن همسر بر اثر فوت يا طلاق و تبديل خانواده به تكوالدي براي گذران زندگي نياز به تامين معاش خود داشته و از اين رو امروزه از لحاظ كمي و نيز كيفي در زمينه وقوع جرايم از سوي زنان شاهد تحولات بزرگي هستيم. برخي مشاغل ممكن است شرايطي ايجاد كند كه زنان بيش از ديگران در موقعيت پرخطر و جرمزا قرار گيرند كه در اين حالت نوع جرم ارتكابي توسط زنان با وضعيت اشتغال آنها مرتبط خواهد بود. به عنوان مثال جرايمي مانند جيب بري و كيف قاپي، سرقت طلا و جواهر توسط خانمها به راحتي صورت ميگيرد يا اينكه خانمي به عنوان پرستار وارد خانه فرد شده و وظيفه نگهداري از سالمند يا كودك را برعهده دارد كه در اين حالت نيز امكان سرقت از خانه براي او به راحتي ميسر خواهد بود.
بزهكاري زنان، با توجه به نقش مهم زنان در خانواده و جامعه، از جهات روانشناختي و جامعه شناختي ميتواند تاثير بسياري در تزلزل بنيان خانوادهها ايجاد كند. به همين دليل، تحليل عوامل فردي گرايش بزهكاري زنان، به صورت ذاتي امر مهمي به شمار ميرود، چراكه زنان در خانواده در قالب نقشهايي همچون فرزند، مادر، همسر، پرستار و مربي كودك فعاليت ميكنند. انحرافات اجتماعي، به خصوص در زنان، ميتواند سلامت و امنيت رواني و اجتماعي و نيز حتي اقتصادي جامعه را تهديد كند. از اين رو جامعه براي بقا و پايداري خود بايد تدابير مناسبي جهت پيشگيري و نيز اقدامات موثري جهت بازپروري آنها به عمل آورد و اين مهم تنها از طريق شناخت دقيق عوامل زمينهساز و تشديدكننده گرايش به انحرافات امكانپذير است. بزهكاري زنان يك امر بسيار پيچيده اجتماعي است كه در جوامع مختلف به اشكال گوناگوني ديده ميشود. طبق بررسيهاي «اعتماد» يكي از علل بزهكاري زنان، اختلالات مربوط به شخصيت است كه تاثير مستقيمي بر نظام ادراكي و شناختي افراد داشته و از اين رو قوه قضاوت آنها را مخدوش ميكند و ميتواند افراد را مستعد انجام انواع بزهها كند. شايعترين ويژگيهاي اين افراد، عبارتند از: بياعتنايي نسبت به مراجع قدرت، عدم اعتماد به نفس، خشم و پرخاشگري، بدگماني، احساس بيكفايتي، طردشدگي، نياز به ديده شدن. گاهي افراد براي چشيدن يك لذت آني ممكن است دست به رفتار نادرستي زده كه اگر بعد از آن اتفاق، علت را از آنها جويا شويم، ميگويند ما فريب خوردهايم كه اين مساله در وقوع سرقت نيز به شكل بارز و محسوسي قابل مشاهده است. يكي ديگر از عوامل گرايش بزهكاري زنان كه منجر به بروز بزهكاري در زنان ميشود، نابرابري جنسيتي است كه طبق بررسيها اين امر بر كميت و كيفيت بزهكاري زنان اثرگذار خواهد بود. يكي ديگر از عوامل خشونت است. جنبه بسيار مهمي از عملكرد روانشناختي و زندگي اجتماعي انسانها كه اثراتي عمده بر سلامت جسم و روان فرد پرخاشگر و قرباني دارد. مساله خشونت عليه زنان قبل از آنكه يك مساله خانگي، محلي، شهري يا كشوري باشد يك مساله جهاني است. خشونت براي قربانيان آن، پيامدهاي منفي مانند ترس، عصبانيت، نااميدي و احساس درماندگي را در برخواهد داشت. زنان به دليل عوامل خاص زيست شناختي و اجتماعي و براساس يافتههاي جرمشناختي موجود، بزهكاران اصولا قربانيان خود را از ميان افرادي انتخاب ميكنند كه ارتكاب جرم روي آنها خطر و هزينههاي بالايي نباشد. مطالعات نشان ميدهد زناني كه مورد خشونت قرار ميگيرند طيف وسيعي از علايم آسيبشناسي رواني و مشكلات جسمي را در دراز مدت تجربه خواهند كرد كه ميتواند باعث روي آوردن به انواع بزه شود. يكي ديگر از عوامل خانواده است كه نقش موثر و تعيينكنندهاي در زندگي اجتماعي افراد به شمار ميآيد و اولين الگوي يادگيري نقش اجتماعي كه توجه به ساختار آن براي شناخت بهتر و بيشتر خصوصيات افراد ضروري است. پژوهشهاي متعددي كه در خصوص رابطه بين موقعيت خانوادگي و بزهكاري صورت گرفته، نشان ميدهد؛ شرايط اقتصادي و موقعيت فرهنگي و همچنين محيط اجتماعي كه فرد در آن رشد ميكند، در شكلگيري خصوصيات او موثر است كه از جمله عوامل فردي گرايش بزهكاري زنان به شمار ميرود. يكي ديگر از متغيرهاي مهم كه در شكلگيري خصوصيات فرد موثر است و از آن ميتوان به عنوان عوامل گرايش بزهكاري زنان نام برد، وضع سواد و ميزان تحصيلات والدين است كه به نوبه خود در تربيت فرزندان، روابط ميان آنها و همچنين روابط بين فرزندان و والدين نقش مهمي ايفا ميكند؛ زندگي در يك خانواده ازهم پاشيده و نابسامان، از جمله عواملي به شمار ميرود كه در شكلگيري زندگي اجتماعي افراد نقش مستقيمي دارد. تحقيقات نشان ميدهد افرادي كه در خانوادههاي تكوالد رشد ميكنند يا يكي از والدين يا هر دو را به علت جدايي يا فوت از دست دادهاند، آسيبپذيرتر از افرادي هستند كه در چنين شرايطي قرار ندارند. همچنين اوضاع نامساعد اقتصادي نه تنها مردان را به ارتكاب جرم سوق خواهد داد، بلكه زنان نيز به علت محروميتهاي اقتصادي اجتماعي و مشكلات بيكاري و فقر در موقعيت نابسامان اقتصادي قرار گرفته و سمت جرم و بزهكاري سوق داده ميشوند. عوامل بسياري را ميتوان به عنوان عوامل فردي گرايش بزهكاري زنان نام برد، اما عوامل فردي، اجتماعي و اقتصادي نيز تاثيرگذار هستند. مطالعات بين دو گروه از زنان بزهكار و غير بزهكار از نظر اعتياد همسر، ازهم گسيختگي خانوادگي و وضعيت اقتصادي تفاوت معناداري وجود داشته است. همچنين تحقيقات نشان داده است كه بزهديدگي زنان ميتواند موجبات بزهكاري آنان را در آينده فراهم كند. بررسيهاي ديگر «اعتماد» از آمارهاي جرايم زنان در كشورها حاكي از آن است؛ بسياري از جرايمي كه زنان در آن مباشرت يا مشاركت كردهاند به نقش جنسيتي آنها مرتبط است. علاوه بر خاص بودن جرايم ارتكابي توسط زنان تمايل آنها به معاونت در ارتكاب برخي جرايم نيز مشهود است. موضوع ديگر آنكه زنان به دليل تفاوتهاي جسماني با مردان اغلب جرايمي را مرتكب ميشوند كه به نيرو و توانايي جسماني كمتري نيازمند بوده و به همين دليل بزهكاريهاي آنها با خشونت كمتري همراه بوده و اغلب با خدعه و نيرنگ توام است.