• 1404 چهارشنبه 11 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6083 -
  • 1404 چهارشنبه 11 تير

گفت‌وگوي «‌اعتماد» با عليرضا رضاداد

سينما و شرايط اكنون

تينا  جلالي

اين روزها فضاي سالن‌هاي سينماي ايران بيرون از فضاي كشور نيست و قطعا تحت‌تاثير التهابات و شرايط جنگ تحميلي قرار گرفته، شايد تعداد مخاطبان سينما در بعضي سالن‌ها افت كرده باشد اما نكته مهم اينكه چراغ سينما به هيچ عنوان خاموش نشده و مهم‌تر آن دسته از مخاطباني هستند كه از تماشا و مواجهه با فيلم روي پرده سينما غافل نمي‌شوند و از اين موضوع استقبال مي‌كنند، فيلم «پير پسر» به كارگرداني اكتاي براهني و «زيبا صدايم كن» ساخته جديد رسول صدرعاملي نمونه‌هايي هستند كه علاقه‌مندان سينما را به سالن‌ها جذب مي‌كنند.  

اما اينكه چراغ سينما در شرايط فعلي روشن است و فيلم‌ها توان جذب مخاطب را دارد يك بخش ماجراست، مسووليت اجتماعي و وظيفه مرجعيت جامعه فرهنگي هنري در شرايط فعلي كشور و التهاب جنگ تحميلي بخش ديگر ماجراي امروز است. 
به حتم روايت‌ها و قصه‌هايي كه از اين روزهاي ملتهب كشور ثبت و ارايه مي‌شود بسيار حائزاهميت است.
ما درباره چگونگي درك اين موضوع مهم با عليرضا رضاداد، از كارشناسان و مديران سابق سينما گفت‌وگوي مفصلي داشتيم كه ماحصل آن پيش روي شماست: 

   ‌ جناب رضاداد! اگر موافق باشيد بحث را از اوضاع و شرايط فعلي ايران آغاز كنيم، كشور روزهاي سخت و پرالتهابي را پشت‌سر مي‌گذارد. البته فعلا آتش‌بس شده، اما تحليلگران و كارشناسان امر به اين موضوع خوشبين نيستند. تحليل شما از شرايط اين روزهاي ايران چيست؟ 
البته كه تحليل شرايط منطقا كار فعالان سياسي است اما ما مي‌توانيم برداشت خودمان را از وضعيت توصيف كنيم كه ممكن است با شرايط سياسي كاملا هم منطبق نباشد.  واقعيت اين است كه اين جنگ داراي سه ويژگي‌ است كه آن را منحصر به فرد كرده است: 
- ايران و رژيم اشغالگر داراي مرز مشترك نيستند. 
- برخلاف ساير جنگ‌ها از فناوري در بالاترين سطح به جاي نيروي انساني استفاده شده است. 
- جنگ‌ها معمولا در مرزهاست اما اين جنگ در شهرها و با تمركز بر پايتخت‌ها انجام شده.
اين وضعيت منحصر به فرد ضمنا بي‌سابقه هم بوده و بالطبع راهكارها و رسم و شكل خود را هم ايجاد كرده است. 
واقعيت هم اين است كه مردم ايران آمادگي براي ورود به اين جنگ را نداشتند، خصوصا كه در ميانه مذاكرات با امريكا صورت گرفت. لذا اين وضعيت منحصر به فرد شرايط اين جنگ را كاملا متفاوت كرد و البته كه سابقه جنگ ايران و عراق به مردم اين را آموخته بود كه بتوانند به سرعت بر وضعيت خود مسلط شوند. 
   ‌‌ اگر اشتباه نكنم شما از روزهاي جنگ ايران و عراق تجربه‌هايي بايد داشته باشيد، وضعيت حال حاضر كشور و سينماي ايران با آن موقع چه شباهت‌ها و تفاوت‌هايي دارد؟
اين وضعيت بسيار متفاوت با وضعيت زمان جنگ ايران و عراق است. 
گرچه آن زمان هم عراق نابهنگام حمله خود را آغاز كرد اما چون جنگ در مرزها و حمله به خاك صورت گرفت مردم شهرها و خصوصا پايتخت بيش از آنكه مستقيم درگير جنگ شوند بيشتر درگير تبعات جنگ شدند. 
ضمن اينكه شرايط سياسي كشور در زمان جنگ عراق با ايران هم با امروز متفاوت بود.
اما در يك امر اين دو وضعيت به هم شبيه است و آن اينكه هجوم خارجي و بيگانه موجب انسجام داخلي شده است و اين آن نكته‌اي است كه هم نيروي بيگانه نمي‌تواند درك درستي از آن داشته باشد و هم مزدور بيگانه نمي‌تواند آن را به درستي فهم كند.
البته در دهه شصت سينماي ايران هم هنوز در وضعيت بساماني قرار نگرفته بود. ‌بسياري از سينماها كه در جريان انقلاب تعطيل شده، تعطيل مانده بودند و توليد هم راه نيفتاده بود. امروز شرايط سينما با آن روزها شرايطي متفاوت دارد و ما در سال تعداد زيادي توليد داريم و بيش از ۹۰۰ سالن در كشور فعال و در حال بهره‌برداري هستند كه شرايط را با شرايط ابتداي جنگ ايران و عراق بسيار متفاوت مي‌كند. 
   ‌‌ جناب رضاداد! بحثي كه مطرح است اينكه سينماي ايران و خاصه سينماگران در اين شرايط بحراني چه نقشي مي‌توانند براي كشور داشته باشند. با درنظر گرفتن اين نكته كه هنرمندان پاي ايران ايستاده‌اند به نظر شما جامعه فرهنگي در اين شرايط چه كمكي و چه نقش موثري مي‌توانند ايفا كنند؟ يكي از فرضيه‌هايي كه در اين روزها مطرح است اينكه بحران‌هاي امروز ايران بايد ثبت شود، حالا چه به صورت مستند و چه فيلم سينمايي... شما چه ارزيابي‌اي داريد؟ 
از چند جهت بايد به اين موضوع پرداخت؛ ابتدا از جهت چرخه توليد و نمايش كه بايد بيشترين تلاش را كرد كه به اين چرخه لطمه‌اي وارد نشود يا اينكه حداقل كمترين لطمه وارد شود. امروز باتوجه به مشكلات اقتصادي كشور و مردم حفظ حيات طبيعي چرخه اقتصادي سينما بايد يكي از اصلي‌ترين وظايف سينماي كشور به حساب بيايد كه در اين زمينه مديريت سينماي كشور و موسسات حامي توليد و نمايش و فعالان اصلي سينما نظير تهيه‌كنندگان و كارگردانان كه موتور مولد اين چرخه هستند وظايف اصلي را به عهده دارند. 
از جهت ديگري كه مي‌توان به اين موضوع پرداخت مسووليت اجتماعي و وظيفه مرجعيت جامعه فرهنگي هنري است. گروه‌هاي مرجع در چنين شرايطي بايد نيازهاي جامعه را درك و به جامعه مخاطب خود كمك موثر كنند.  كمك آنها در شرايط گوناگون متفاوت است. 
غير از وظايفي كه به عنوان يكي از گروه‌هاي مرجع بر دوش سينماگران است به نظر من مهم‌ترين فرصت حرفه‌اي در شرايط حاضر مستند‌سازي وقايع در حال اتفاق است كه براي اين كار نياز است كه دولت و موسسات حامي سازماندهي اجرايي اين كار را فراهم كنند. 
بايد از تجربه دوران دفاع مقدس درس گرفت و توجه داشت كه با آنكه پوشش خبري تا حدي كه امكان داشت در آن زمان صورت مي‌گرفت اما چون از لحظه‌لحظه دفاع به نسبت زمان ۸ ساله مستند‌سازي دقيقي صورت نگرفته است و اصولا به اين بخش توجه زيادي در آن زمان نشد امروز ما با حجم محدودي از تصاوير كه بتواند روايت دقيقي از آن ۸ سال ارايه كند روبه‌رو هستيم و حتي از جهت بالا بردن دقت در روايت روزهاي اين ۸ سال به كمك تصاوير هم با مشكلاتي روبه‌رو هستيم. امروز براي مستند‌سازان گاهي يك عكس شخصي هم منبع الهام يا اصلاح يك اطلاع از يك واقعه در زمان جنگ مي‌شود كه البته در سال‌هاي بعد تاكنون تلاش شده اين نقيصه با تبديل روايت شفاهي و روايت‌هاي مكتوب تاحدودي برطرف شود.
لذا مستند‌سازي آنچه اين روزها در حال وقوع است داراي اهميت بسيار زيادي است و بايد بر غناي كمي و كيفي مستندات براي كار روي آنها در حال و آينده به شكل‌هاي مختلف افزوده شود. 
خلق تصاويري كه از زلزله بم در فيلم بيدار شو آرزوي آقاي عياري ثبت و ضبط شده است تقريبا نشدني يا بسيار سخت است. 
زاويه ديد خبري در ثبت اين تصاوير با زاويه ديد هنري بسيار متفاوت است و نهاد‌‌هايي كه مسووليت پشتيباني دارند بايد به اين تفاوت‌ها توجه كرده و موسسات حامي فرصت را براي حضور و مواجهه هنرمندان در رشته‌هاي گوناگون فراهم كنند. 
اين مستند‌سازي فقط هم به مسائل مستقيم جنگ مربوط نمي‌شود. جريان‌هاي اجتماعي ايجاد شده ناشي از اين شرايط هم مي‌تواند الهام‌بخش باشد. 
لحظه‌هاي بسيار نابي كه هر كدام مي‌توانستند منبع الهام براي ايده‌هاي متفاوت باشند در دوران دفاع مقدس بيشتر در جبهه‌هاي نبرد خلق مي‌شد كه دور از دسترس عموم هنرمندان بود و هنرمندان محدودي باتوجه به تنگناهاي آن زمان براي حضور در جبهه‌ها مي‌توانستند بدون واسطه به آن منابع الهام دسترسي داشته باشند و از نزديك شاهد باشند ‌
اگر يكي از محدوديت‌هاي آن دوران حضور محدود فعالان خلاق در جبهه‌هاي نبرد بود امروز كه جنگ در شهر‌ها صورت گرفته، نويسندگان در حوزه‌هاي گوناگون مي‌توانند بي‌واسطه به اين منابع الهام دسترسي داشته باشند و ايده‌هاي گوناگون را به متن خلاق تبديل كنند. در برخورد با وقايع فعلي، هر واقعه‌اي مي‌تواند دستمايه خلق ايده‌هاي گوناگون در زمينه‌هاي گوناگون متن يا تصوير يا اثر موسيقايي يا اثر تجسمي باشد. 
توليد خلاق در اين شرايط كه هم توليد متن و هم توليد تصوير شدني هم هست شايد بتواند مهم‌ترين تلاش فعالان فرهنگي هنري تلقي شود. البته كه هر چه زمان بگذرد توليد محتواي خلاق شمايل هنري پيدا مي‌كند و طبيعي هم هست كه خلق اثر هنري با الهام از واقعيت فرآيند‌هاي خاص خود را دارد.
   ‌‌ البته يكي از پاشنه‌آشيل‌هاي هميشگي سينماي ايران اين است كه وقتي مي‌گوييم از وقايع امروز ايران بايد فيلم ثبت شود بيشتر ياد فيلم‌هاي پرهزينه و ارگاني مي‌افتيم با بودجه‌هاي كلان و بي‌مخاطب و بي‌كيفيت... نظر شما چيست؟ 
باز‌سازي وقايع امروز اگر بخواهد دقيق و موثر صورت بگيرد خود به‌ خود هزينه‌بر است و شايد اجتناب‌ناپذير هم باشد و هرقدر هم در اين زمينه درست هزينه شود سرمايه‌گذاري طولاني‌مدت براي كشور است.
سال‌هاي سال از ساخت قطعه‌هاي موسيقي بعضي فيلم‌هاي دفاع مقدس مي‌گذرد و ما در هر لحظه مهمي از روزهاي سال يا وقايع جديد با نواي همان قطعه‌ها به ياد آن دوران مي‌افتيم و برايمان شكوهمند است. لحظه‌هاي درخشاني كه از وقايع دفاع مقدس در فيلم‌هاي مهم سينمايي به تصوير كشيده شده است براي هميشه مورد استفاده مكرر قرار مي‌گيرد،  لذا نه فقط نبايد از هزينه كردن در اين بخش‌ها واهمه داشت، بلكه بايد به ديد سرمايه‌گذاري به اين مساله نگاه كرد. 
گرچه برخي هزينه‌هاي بي‌اثر يا كم‌اثر هم در اين حوزه صورت گرفته كه بايد از آن اجتناب كرد و بايد تجربه شود كه هزينه‌ها موثر و منطقي باشد. 
اما اين اصل مهم و درست است كه خلق اثر هنري الزاما به معناي پرهزينه بودن نيست و مي‌تواند ابعاد گوناگون پيدا كند. 
چه بسيار فيلم‌هاي پرهزينه‌اي كه نتوانستند به يك اثر هنري موثر تبديل شوند و چه بسيار آثار كم‌هزينه‌اي كه توانستند فيلمي موثر باشند. 
لذا ما به عنوان رسانه و خالق اثر هنري نبايد شاخص خود را هزينه‌بري اثر بگذاريم و در عين حال از هزينه كردن براي خلق اثر هنري هم پرهيز و هراس نداشته باشيم. 
   ‌‌ نقش سازمان سينمايي و مسوولان سينما و همكاري با سينماگران براي ساخت فيلم‌هاي اجتماعي خوب از اين روزها چيست؟ آيا ممكن است سخت‌گيري‌ها و سانسور را كنار بگذارند و روايتي واقعي‌تر ارايه دهند؟ توصيه شما به مسوولان سينما و ايضا سينماگران از اين روزها چيست؟ 
مهم‌ترين نكته و نياز امروز ميان مديريت سينماي كشور و حتي به صورت كلان‌تر مديريت فرهنگ و هنر «گفت‌وگو» با خالقان آثار و فعالان فرهنگي هنري است. روشن است كه منظور از گفت‌وگو هم جلسه گذاشتن الزاما نيست، بلكه فراهم كردن فرصت براي درك مشترك و مفاهمه نسبت به شرايط است. 
اگر اين مفاهمه صورت بگيرد موانعي نظير آنچه شما فرموديد يا موانعي كه قابل حدس و پيش‌بيني است نمي‌تواند مشكل‌آفرين باشد و روايت‌هاي دقيق و درست در پرتو اين فهم مشترك و مفاهمه شكل مي‌گيرد. 
ما همچنان از فقدان گفت‌وگوي موثر ميان مديريت كشور و فعالان در زمينه‌هاي گوناگون در رنج هستيم اما تبعات اين فقدان در حوزه فرهنگ و هنر به جهت مرجعيت اين گروه از جامعه بيشتر محسوس است. 
مشكلات ما در سينماي اجتماعي هم ناشي از همين عدم مفاهمه و درك مشترك است. ما متاسفانه درباره سينماي اجتماعي همچنان گرفتار عدم فهم درست و مشترك هستيم و بسياري از چالش‌هاي پيش روي سينماي اجتماعي ناشي از همين فقدان گفت‌وگو و عدم فهم مشترك است. 
من فكر مي‌كنم امروز كه در ميان شرايط خاصي هستيم بسيار بيشتر از شرايط عادي به اين گفت‌وگو و درك يكديگر و رسيدن به فهم مشترك از شرايط نيازمنديم.
در ادامه مطلبي كه درباره توجه به اقتصاد و معيشت فعالان سينماي ايران كه جامعه بزرگي را تشكيل مي‌دهند عرض كردم، يك وظيفه مهم ديگر دولت در اين شرايط كه ريسك بخش خصوصي بالا مي‌رود و طبيعتا آمادگي سرمايه‌گذاري بخش خصوصي پايين مي‌آيد اين است كه دولت با افزايش بودجه وزارت ارشاد و سازمان‌هاي مرتبط با فعاليت‌هاي هنري، اين نقيصه را جبران كند تا به جريان توليد و نمايش لطمه جدي وارد نشود. 
متاسفانه تاكنون اكثر دولت‌ها در چنين شرايطي از بودجه‌هاي بخش فرهنگ و هنر كم مي‌كنند تا به خيال خود در مراكز داراي اهميت بيشتر هزينه كنند درحالي كه اين امر به روند فعاليت‌ها در كوتاه‌مدت لطمه جبران‌ناپذير مي‌زند و به تبع آن باعث مي‌شود كه چرخه نمايش هم متعاقبا روند طبيعي خودش را از دست بدهد. 
وزارت ارشاد، هيات دولت، رييس‌جمهور، معاون اول و نهايتا سازمان برنامه و بودجه در اين خصوص داراي مسووليت مشترك هستند كه از اين امر مراقبت كنند تا به چرخه فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري لطمه‌اي وارد نشود. 
   ‌‌ منصفانه اگر بخواهيم قضاوت كنيم در اين چند روز اخير مديران سينما تلاش زيادي كردند براي اينكه هم سالن‌هاي سينما رونق داشته باشند و در ضمن حال روحي مردم خوب باشد. 
در زمان جنگ و بحران و اصولا شرايط ويژه، هر يك از مديران و هر سازماني بايد نقش‌هاي جديد خودشان را پيدا كنند. 
مردم در شرايط بحراني بايد توانايي تحمل و مديريت بحران را بيشتر پيدا كنند و اين مهم‌ترين كار فعالان فرهنگي و رسانه‌ها و گروه‌هاي مرجع است. 
در كشور ما يكي از مهم‌ترين گروه‌هاي مرجع سينماگران هستند كه نقش آنها در شرايط گوناگون جامعه به شكل‌هاي مختلف بروز و ظهور داشته و در اين روزهاي اخير هم گروهاي مرجع و مديران فرهنگي تلاش كرده‌اند تاب‌آوري جامعه و انسجام جامعه افزايش پيدا كند. 
گذار از شرايط سخت به اين سه عامل مهم بستگي دارد و گروه‌هاي مرجع در افزايش تاب‌آوري و اميدآفريني و بالا بردن انسجام جامعه نقش مهمي مي‌توانند ايفا كنند و جامعه نيز از آنها همين انتظار را دارد كه به اين سه امر مهم در شرايط بحراني بپردازند. 
گاهي يك پيام كوتاه يك حضور به‌موقع يا يك اقدام ساده از گروه‌هاي مرجع نقش و تاثير مهمي در زندگي افراد جامعه ايفا مي‌كنند. 
مردم در چنين شرايطي نياز دارند كه قهرمانان خود را در كنار خود احساس كنند و به پشتوانه و دلگرمي حضور آنان زيست متعادلي داشته باشند. 
   ‌‌ البته ذكر اين نكته ضروري است كه برنامه‌ريزي خوبي براي اكران فيلم پيرپسر براي تابستان شده بود و در همان روزهاي ابتدايي با فروش و استقبال فوق‌العاده مخاطبان همراه شد كه جنگ بر كشور سايه انداخت. اما استقبال مخاطبان از اين فيلم بد نيست. به ‌طور كل پيشنهاد شما براي گذر از اين روزهاي پرالتهاب كشور و ايضا سينماي ايران چيست؟ 
تعداد زيادي از سالن‌هاي سينماي كشور در مجتمع‌هاي اقتصادي قرار دارند كه طبيعي است با بازگشايي مجتمع‌هاي اقتصادي آن سالن‌ها قابل فعال شدن است.  اما به نظر من با همكاري شوراي صنفي نمايش بايد مراقبت ويژه‌اي از فيلم‌ها متناسب با شرايط خاص كشور صورت بگيرد. 
خوشبختانه شوراي صنفي نمايش تجربه‌هاي بسيار خوب و زيادي در اين زمينه دارد كه با تغييراتي در آرايش نمايش بتواند نياز‌هاي خاص مخاطب را برآورده سازد. در طول سال‌هاي گذشته نيز شوراي صنفي نمايش معمولا در اين مواقع فعال بوده است. 
هم در جهت توصيه به دولت و موسسات حامي نمايش، براي جبران احتمالي خسارات وارده به سالن‌ها يا فيلم‌ها و هم در جهت آرايش جديد متناسب با شرايط فعلي. 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون