تحميل ترك مخاصمه به اسراييل و امريكا
جعفر گلابي
پس ازدوران بردهداري توسط دولتهاي غربي كه يكي از سياهترين برگهاي تاريخ رقم خورد استعمار ملتها آغاز شدوچون آن همه تحقير و ستم و غارت منابع از سوي مردم استعمارزده تحمل نشد، استعمار نو را آغاز كردند و چون آگاهيها افزايش يافت راههاي پيچيدهتر استيلاي غربي در جهان ادامه يافت. نگاهي ساده به رفتار دولتهاي غربي در همه مناقشههاي جهاني نشان ميدهد كه آنها تغييري در بينش و رفتار چند صدساله خود نداده همچنان با انواع روشها منافع عظيم را نصيب خويش ميكنند و هركس مزاحم سيطره آنها شود از همه سو به او فشار ميآورند و تهاجم ميكنند تا تسليم شود.متاسفانه دولتهاي غربي با تسلط بر انواع ابزارهاي سياسي، اقتصادي فرهنگي، هنري و نظامي يك نظام استبدادي جهاني را شكل داده، كوچكترين مخالفت را به شديدترين وجه ممكن سركوب ميكنند.اين داستان تاريخي كه شرحها و تفصيلهاي گوناگون بر آن رفته است با قوت ادامه دارد و ابزارهاي فوق پيشرفته اين نگراني را ايجاد ميكند كه در عصر هوش مصنوعي دوراني به مراتب سختتر از دوران استعمار براي مر دم در جهان سوم پديد آورد.در دوران جنگ سرد و دو قطبي بودن جهان يكه تازي از امريكا و اروپا گرفته شد ولي ساختار متصلب در شوروي سابق وجهانبيني غلط و دور از واقعيات و عملكردهاي آهنين در جهان كمونيسم به همراه مقابله بيامان غرب زمينه را براي فروپاشي بلوك شرق فراهم آورد.اكنون سالهاست كه غرب با يكجانبهگرايي اغلب مناقشههاي جهاني را به نفع خود پيش ميبرد و تلاش همهجانبه و چند لايهاي را آغاز كرده است كه روسيه، ايران و در نهايت چين را از تاثيرگذاري در معادلات بينالمللي حذف يا به ضعف مفرط دچاركند. به عبارتي در يك نگاه عميقتر تجاوز اسراييل به ايران به عنوان بازوي عملكننده غربي در خاورميانه قابل ارزيابي است.خاورميانهاي كه در آن اسراييل به عنوان قطب تعيينكننده ظهور كند و همه كشورهاي منطقه ناچار تحت ملاحظات اين رژيم مواضع خود را ترسيم كنند.ايران سد مستحكمي در مقابل هژموني مطلوب غربي، اسراييلي است لذا تلآويو اجازه پيدا كرده است كه برخلاف صراحت منشور سازمان ملل وقوانين مصرح بينالمللي هراقدام مقتضي را انجام دهد و حتي محكوميت لفظي از سوي مدعيان صلح و همزيستي مسالمتآميز را دريافت نكند! تصور كنيد اگر در هركجاي جهان چنين تجاوزي نسبت به هركشوري رخ ميداد، خصوصا اگر آن كشور همراستا با سياستهاي غربي بود با او چه ميكردند و چگونه طي چند روز همه جهان را براي رفع تجاوز بسيج ميكردند؟! ديديم كه وقتي صدام به كويت تجاوز كرد اروپا و امريكا با تمام توان به مصاف آمدند و از ياد بردند كه همين شخص را در تجاوز به ايران حمايت كردند و جنگ ۸ساله را عليه يك ملت مستقل و آزاده تمهيد نمودند.در اعمال ديكتاتوري غربي در جايجاي جهان با استفاده از ابزارهاي گوناگون ازجمله زعامت در مجامع بينالمللي ترديدي وجود ندارد ولي اين سوال مهم خودنمايي ميكند كه چگونه بايد در اين جهان با مناسبات ظالمانه زيست و مستقل بود؟تجربه نشان داده است كه دولتهاي غربي با تجربه ۳۰۰ساله راه سياست كردن ملتها را بلدند و همه ابزار مورد نياز را هم دارند.با چنين زمينهاي غرب نه تنها در شرايط عادي هم سياستهاي استيلاجويانه خود را پيش ميبرد بلكه دايما به چالشآفريني براي حاكميتهاي غير همهسو مشغول است و در تلهگذاري و اشتغال خطرناك براي آنها استادانه عمل ميكند. روسيه با تصور يكسره كردن كار اوكراين در عرض يكي، دوهفته اقدام به تجاوز كرد ولي چند سال است كه گرفتار شده و اقتصادش هزينههاي گران ميپردازد.غرب ادامه همين حالت را ميخواهد و از اين طريق است كه يك كشور قدرتمند را تضعيف كرده است. غربيان، چين را هدف اصلي خود عنوان كردهاند و بالاخره روزي سراغش خواهند رفت خصوصا اگر با همه احتياطهايي كه ميكند درجايي اشتباه كند.اما ايراندر معادلات منطقه و حتي جهان نقش كليدي دارد و غربيان به هيچوجه نميتوانند استقلال عمل و مزاحمتهاي گاه و بيگاه او را بپذيرند.
ما نميتوانيم با شعار دادن جلوي انواع تجاوزات آشكار و نهان بيگانه بايستيم. بهترين و موثرترين راه براي دفاع از موجوديت و استقلال ايران اتكا به مردم و تمهيد استحكام همهجانبه داخلي است.ايجاد يك قدرت بازدارنده مطمئن و عميق و چندلايه نياز حياتي كشور است، قدرتي كه از طريق هوشمندي سياسي قابل حصول است. آرامشآفريني درست نقطه مقابل تلهگذاريهاي غرب است و رضايت عميق مردم را هم به وجود ميآورد.مرغ زيرك گر به دام افتد تحمل بايدش... تحملي كه اكنون بايد هوشمندانه تمهيد شود و از تحميل بيشتر تنشها و درگيريهاجلوگيري بهعمل آورد.شرايط موجود كه حاوي يك آتشبس ضمني و غيرمكتوب است نهتنها مقبول نيست كه خطرآفرين بلكه فرسايشي است. ايرانستيزان مايلند كه اين وضعيت ادامه پيدا كند تا هرگاه نياز ديدند تجاوز ديگري را آغاز و آرامش را از ايران بهكلي سلب كنند.ترك مخاصمه بايد به اسراييل و امريكا تحميل شود و ما در صورت هوشمندي و تدبير و عبور از شعارمحوري ميتوانيم به اين مهم برسيم.