• 1404 چهارشنبه 11 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6083 -
  • 1404 چهارشنبه 11 تير

جنگ 12 روزه عيش‌هاي كور شده جهانيان

علي ميرزامحمدي

هر‌چند اسراييل تلاش مي‌كند تصويري موجه و حامي دموكراسي و آزادي‌خواهي از خويش در برابر جهانيان به نمايش بگذارد ولي واقعيت آن است كه ماهيت خطرناك اين رژيم بر جهانيان آشكار شده است. بخشي از اين خطرات در جنايت جنگي اسراييل در غزه اما بخش مهم آن در جنگ تحميلي 12 روزه اين رژيم بر عليه ايران آشكار شد؛ چراكه هماوردي و رويارويي ايران، به اجبار از قابليت‌هاي خطرناك نظامي و غيرانساني اسراييل پرده برداشت و نشان داد اين رژيم در عبور از خط قرمزهاي انساني و حقوق بين‌الملل به پشتوانه امريكا هيچ محدوديتي را به رسميت نمي‌شناسد.  اين خطرات در دو سطح توسط كشورهاي مختلف مي‌تواند رصد شود:  سطح كشورهاي خاورميانه: اين جنگ تلنگري براي كشورهايي بود كه با خوش‌خيالي در آستانه عادي‌سازي روابط با اسراييل در بستر پيمان موسوم به ابراهيم بودند؛ تلنگري كه آنها را از خواب خوش بيدار كرد و عيش‌شان را كور! ورود كشورهاي عربي به پيمان صلح ابراهيم و عادي‌سازي روابط با اين رژيم سپردن كليدهاي امنيتي به اسراييل و امريكا است كه هر وقت دل‌شان خواست و منافع‌شان ايجاب نمود آن را باز كنند و تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن كشورها را در جهت منافع خود رقم بزنند.  خطر تجزيه كشورهاي عربي خاورميانه با سياست‌هاي قوميتي اسراييل كه اساس آن تشديد گسل‌هاي اجتماعي و سياسي داخلي و منطقه‌اي اين كشورهاست مي‌تواند افزايش يابد. همچنين آنها با عمليات‌هاي غافلگيرانه و جاسوسي پيشرفته مي‌توانند با ترور رهبران و فرماندهان نظامي، ساختار سياسي و حاكميتي كشورها را به مرز فروپاشي بكشانند. كاري كه با تهديد رويت‌پذيري رهبران و ترور غافلگيرانه آنها مصداق تروريسم دولتي است. يكي از سياست‌هاي رسانه‌هاي برون‌مرزي در كشورهاي عربي مي‌تواند حساس كردن آنها براي اين نوع خطرات در تعامل با رژيم اسراييل باشد.

اين سياست رسانه‌اي مي‌تواند سناريوي از نيل تا فرات كه روزگاري با نظريه توهم توطئه، اغراق‌آميز، غير واقعي و مبتني بر يهودي استيزي تلقي مي‌شد دوباره مطرح نمايد.
در سطح كشورهاي اروپايي و ديگر كشورها: اروپا تصور مي‌كرد با تاسيس كشور اسراييل به زعم خود مي‌تواند دوقطبي مزمن و چند قرنه يهودي/ مسيحي را با دو قطبي جديد يهودي/ مسلمان جايگزين كند و با ادعاي حمايت از قوم يهود، آنها را در جنگي درگير كند كه خود نيز به نامشروع بودن آن معترف بودند. اما واقعيت‌هاي جنگ 12‌روزه نشان داد كه اين استحاله دو‌قطبي يهودي/ مسيحي به دو قطبي جديد يهودي/ مسلمان مي‌تواند شكل ديگري پيدا كند و آن دو قطبي اسراييل/ غير اسراييل است. در اين معنا اسراييل مي‌تواند تهديدي براي كشورهاي اروپايي تلقي شود. تهديدي كه هر‌چند كشورهاي اروپايي جرات بيان آشكار آن را ندارند، ولي در خفا به آن پي برده‌اند. اين ترس در بيان آشكار تهديد اسراييل ريشه در متهم شدن به طرفداري از هولوكاست وگرايش‌هاي نازيسمي دارد. اما دير يا زود، اروپا با ادبيات سياسي نو، اين هراس را در قالب نظريه نو، مطرح خواهد نمود. اين هراس در رفتار سياسي و امنيتي دو قدرت اروپايي، يعني فرانسه و آلمان، به رغم ظاهر حمايت‌گرايانه آنها از اسراييل قابل رديابي است. هرچند اين كشورها در سال‌هاي گذشته همواره كوشيده‌اند در قبال مسائل خاورميانه موضعي مستقل از ايالات متحده داشته باشند، اما حمايت آشكار و هماهنگ‌شده آنها از اسراييل در جريان جنگ اخير، حاوي پيام‌هايي فراتر از همراهي ديپلماتيك  است.
به‌نظر مي‌رسد جنگ ۱۲ روزه، بيش از آنكه صرفا يك درگيري نظامي منطقه‌اي باشد، براي بسياري از كشورها به مثابه «آزمايشگاه آينده جنگ‌هاي هوشمند» عمل كرده است. اسراييل در اين جنگ، مدل جديدي از نبرد فناوري‌محور را به نمايش گذاشت كه براي كشورهاي اروپايي، يك پيام روشن داشت: اگر تا ديروز رقابت اطلاعاتي و نظامي در چارچوب سنتي تعريف مي‌شد، امروز برتري در حوزه‌هايي چون هوش مصنوعي نظامي، جنگ سايبري، نفوذ الكترونيكي و سيستم‌هاي بدون سرنشين تعيين‌كننده است. بر اين اساس، به‌نظر مي‌رسد فرانسه و آلمان، در كنار حمايت سياسي و راهبردي از اسراييل، به دنبال نوعي نزديكي فناورانه با اين رژيم نيز هستند. اين نزديكي نه لزوما به‌دليل حمايت ايدئولوژيك، بلكه براي جبران فاصله‌اي است كه جنگ اخير در حوزه فناوري‌هاي اطلاعاتي و امنيتي ميان اروپا و اسراييل نمايان ساخت. 
از سوي ديگر، جهان پس از جنگ ۱۲‌روزه، بدون ترديد به سمت راهبرد امنيتي فناورانه، الگوريتم محور و هوشمند يا آنچه نويسنده آن را «راهبرد دفاعي ميكرو» مي‌نامد حركت خواهد كرد؛ چراكه اين راهبرد به دلايل زير بر «راهبرد دفاعي ماكرو» برتري دارد: 
رصدپذيري محدود: بر خلاف تجهيزات نظامي ماكرو، طراحي، ساخت و كاربرد تجهيزات دفاعي فناورانه و هوشمند (ميكرو) در فضايي كوچك‌تر قابل انجام است و اين امكان مخفي ماندن را افزايش مي‌دهد.
بازيابي و توليد مداوم و سريع: بر خلاف تجهيزات نظامي ماكرو، در صورت آسيب و انهدام، امكان بازيابي و توليد دوباره تجهيزات نظامي ميكرو در سريع‌ترين زمان وجود دارد.  عدم حساسيت جهاني براي كنترل اين نوع افزارهاي جنگي و اطلاعاتي: بر خلاف تجهيزات نظامي ماكرو، هنوز حساسيت جهاني درباره منع كاربرد تجهيزات دفاعي فناورانه و هوشمند و تاسيس نهادهاي كنترلي و بازدارنده حقوق بين‌الملل درباره آنها شكل نگرفته است.
كاربرد دوگانه نظامي و غير نظامي و اقتصادي بودن آن: اين نوع فناوري هم مي‌تواند در اهداف نظامي و  هم غير نظامي به كار گرفته شود و اين كاربرد آنها را اقتصادي مي‌كند.
خطرات كم زيست‌محيطي: در مقايسه با ديگر راهبردهاي دفاعي اين نوع مي‌تواند خطرات كمتري براي محيط زيست به همراه داشته باشد.
افزايش دقت و هدفمندي: اين نوع راهبرد نظامي با افزايش دقت در هدفگذاري و نقطه‌‌زني همراه است و آسيب به افراد يا مراكز غير هدف را كاهش مي‌دهد.
نگراني‌هاي مستمر و تمام‌نشدني: در مقايسه با راهبردهاي دفاعي ماكرو، به علت تعداد زياد و حجم كوچك و امكان كاربرد آنها در گستره وسيع جغرافيايي، كاربرد آنها مي‌تواند نگراني‌هاي مستمر و تمام نشدني ايجاد كند.
اين واقعيت‌ها، كشورهاي مختلف جهان را ناگزير خواهد ساخت تا صرف‌نظر از نوع حكومت يا گفتمان سياسي حاكم، در دكترين دفاعي و معماري امنيتي خود بازنگري بنيادين انجام دهد. جهان پس از جنگ 12 روزه، جهاني در تقلاي نظامي‌گري پسامدرن است. جهاني كه به تدريج پي خواهد برد پروژه ايران‌هراسي مبتني بر «حاد واقعيت» و اغراق رسانه‌اي است اما هراس از اسراييل واقعيتي عيني و ملموس است.
(جامعه‌شناس) 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون