تندباد مرگ در علفزار زندگي
اميد جوانبخت
اميد جوانبخت
«جمال اجلالي»، بازيگر چهرهاي نبود، اما چهرهاي خوب و دوستداشتني داشت.او از جمله بازيگراني بود كه در همه سالهاي حضورشان در تئاتر و سينما و تلويزيون كمتر نقش اصلي و عمدهاي بر سر راهشان قرار ميگيرد، اما همواره نقشهايشان را بسيار باورپذير و دلنشين ايفا ميكنند.به اينگونه بازيگران كه فكر ميكنم چند اسم ديگر نيز به يادم ميآيد: حميد طاعتي، رضا بابك و جمشيد جهانزاده (كه عمرشان دراز باد) و زندهيادان حسين كسبيان و اسماعيل داورفر نيز اينگونه بودند. «اجلالي» با قدي بلند و صدايي بم و لحني خاص در اداي ديالوگها قابليت جانبخشي به نقشهاي خاصي را داشت.اوپس از اتمام تحصيلات آكادميك تئاترياش در دانشگاه تهران، تكميل آموزههاي حرفهايش را مديون استاد كاملي چون «حميد سمندريان» بود.اجلالي پس از چندين تئاتر در پيش و پس از انقلاب (همچون «ازدواج آقاي ميسيسيپي») كه عمدتا با سمندريان كار كرده بود و در سال 67 با تنها فيلم متفاوت او «همه وسوسههاي زمين» در كنار بازيگران ديگري چون هما روستا و رضا كيانيان كه عمدتا از تئاتر ميآمدند، نخستين حضور سينمايياش را ايفا كرد و پس از آن بازيش در فيلم كمدي «مدرسه پيرمردها/علي سجاديحسيني» در كنار اكبر عبدي و سعيد پورصميمي و... قابليتهاي متفاوتش را عيان ميكرد.اين فيلم برخلاف فيلم اول فروش موفقي داشت.او با سريال «در قلب من» ساخته دوست قديمياش «حميد لبخنده» (كه از گروه تئاتري سمندريان بود) حضور قابل قبولي در تلويزيون را نيز به كارنامهاش افزود.
در «باد در علفزار ميپيچد» يكي از فيلمهاي دوستداشتني «خسرو معصومي» درباره قاچاق چوب در شمال كشور، اجلالي در نقش پيرمرد روستايي متمولي كه قصد دارد با پول و دِيني كه به گردن يكي از روستاييان دارد دختر او را به عقد پسر معلولش درآورد، با نوع بازياش به خوبي باورپذير ميكند.در «تابو» ديگر فيلم معصومي نيز در قالب مرد ميانسالي كه ميخواهد دختر جواني را وادار به ازدواج باخود كند، با گريمي متفاوت (بدون ريش و سبيل) نقش كمي منفيتري را ايفا ميكند .اما حضور او را در فيلم خوش ساخت و متفاوت «آرايش غليظ» نعمتالله ميتوان متفاوتترين نقش كارنامه او دانست: دكتري در سفر كه مواد مخدر مصرفياش را خودش درست ميكند و همين سبب ارتباطش با شخصيت اصلي (حامد بهداد) داستان ميشود.اين نقش در مرزي ميان جديت و طنز موقعيت كاراكتر خاصي را ميآفريند كه جنس بازي و لحن اجلالي نقش موثري در نمود آن دارد.مشابه اين شخصيت با جلوههاي خاكستري نقش و نوسان بين جنبههاي مثبت و منفي نقش را كمتر در كارنامه او ميتوان يافت.
در سالهاي اخير او به دليل عوارض پس از سكته از سويي و شرايط نابسامان توليدات نمايشي از سوي ديگر تقريبا فعاليت خاصي نداشت.يادش گرامي باد.