هوش مصنوعي ميتواند جايگزين رواندرمانگر شود؟
مرجان يشايايي
با گسترش شهرنشيني و مدرن شدن و تغيير سبك زندگي، بيماريهاي رواني از منظري ديگر مورد توجه قرار گرفت. اگر روزگاري به فردي كه اختلالات رواني و خلقي داشت و به كمك روانپزشكي و روانشناسي نياز داشت ديوانه ميگفتند، برچسبي كه متاسفانه برخي هنوز به آن باور دارند، امروز اختلالات خلقي و رواني را بخشي از زندگي ميدانند و مراجعه به روانپزشك و روانشناس ديگر امر بعيدي نيست و مردم به تدريج عادت كردهاند و دانستهاند كه علاوه بر بيماريهاي جسمي، مسائل رواني را هم ميشود و بايد درمان كرد.
رواج فضاي مجازي و هوش مصنوعي، اما راههاي سنتي درمان را به كلي متحول كرده و بيماراني كه زماني تنها چشم به دهان درمانگر و پزشك خود داشتند تا درباره سلامت خود حقيقتي را بفهمند، حالا خود در شبكههاي مجازي و با استفاده از هوش مصنوعي بدون مراجعه به پزشك، اطلاعات فراواني درباره آنچه در بدنشان ميگذرد و حتي داروهايي كه پزشك براي آنها تجويز كرده، كسب ميكنند. نتيجه همه اينها ميشود مفهومي به نام خودمراقبتي؛ به معناي آنكه فرد در كنار درمان پزشك با اطلاعات علمي درباره بيماريهاي مزمن مانند ديابت و فشار خون و انواع بيماريهاي قلبي عروقي و ساييدگي استخوانها، تغييراتي در زندگي خود پديد ميآورد تا كميت و كيفيت حيات را ارتقا دهد. اين تغييرات طيف وسيعي را تشكيل ميدهند، از نوع خورد و خوراك و خواب و پاكيزگي و مصرف ويتامينها بگيريد تا ورزش و تحرك بدني. بسيار از اين خودمراقبتيها به كمك اپليكيشنهايي انجام ميگيرد كه فراوان در دسترس همه هستند.
اپليكيشنهايي براي كمك به بهبود اختلالات رواني را نيز اين روزها در فضاي مجازي و هوش مصنوعي بسيار ميبينيد. آنها كمهزينه و در دسترس هستند و ميتوانند گزينهاي جذاب براي آدمهايي باشند كه با هزينه بالا يا وقتي كه مراجعه به درمانگر دارد، مشكل دارند. اما اين اپها تا چه حد ميتوانند موثر باشند؟ آيا واقعا ميتوانند جاي درمانگران را بگيرند؟ انجمن روانشناسي امريكا درباره تواناييهاي ادعايي هوش مصنوعي ترديد دارد.
آرتور ايوانز جونيور، مديركل انجمن روانشناسي امريكا عقيده دارد: «ما در ميانه يك بحران بزرگ بهداشت روان هستيم كه نيازمند راهحلهاي سيستمي و سياستگذاري است و نه فقط توقفگاههاي فناوري.» او ميگويد: «در حالي كه روباتهاي چت به نظر به راحتي در دسترس هستند تا كاربران را حمايت كنند، توانايي اين ابزارها براي راهنمايي ايمن افرادي كه در بحران هستند، محدود و غيرقابل پيشبيني است.»
انجمن روانشناسي امريكا ضمن تاكيد بر نقش مهم درمانگران، چند توصيه كليدي براي كاربراني دارد كه ابزارهاي هوش مصنوعي را بدون نظارت كارشناسان براي درمان اختلالات و بيماريهاي رواني به كار ميبندند. به دليل ماهيت غيرقابل پيشبيني اين فناوريها، روباتهاي چت و برنامههاي بهداشت روان را جايگزين مراجعه به يك كارشناس مجاز در حوزه بهداشت روان استفاده نكنيد. از ايجاد روابط يا وابستگيهاي ناسالم ميان كاربران و اين فناوريها جلوگيري كنيد.
كودكان و نوجوانان از جمله گروههاي آسيبپذير در ارتباط با هوش مصنوعي هستند. محافظتهاي خاصي براي كودكان، نوجوانان و ساير جمعيتهاي آسيبپذير ايجاد كنيد.
ايوانز بر نياز به مشاركت روانشناسان و علم روانشناسي در هر مرحله از فرآيند استفاده از اپها و هوش مصنوعي تاكيد ميكند و ادامه ميدهد: «توسعه فناوريهاي هوش مصنوعي از توانايي ما براي درك كامل اثرات و قابليتهاي آنها پيشي گرفته است. در نتيجه، ما شاهد گزارشهايي از آسيبهاي قابل توجه به نوجوانان و ديگر جمعيتهاي آسيبپذير هستيم. براي برخي، اين ميتواند موضوع مرگ و زندگي باشد.»