غزل لطفي
نسلهاي زد و آلفا داراي ويژگيهاي خاص خود هستند كه برخي از آنها تقريبا يكسان است چون اين نسلها با توجه به دسترسي به ابزارهاي ارتباطي ديجيتال، تعامل جهاني دارند. اما برخي ديگر، با توجه به فرهنگ و موقعيت جغرافيايي، متفاوت است كه در ادامه نظرات شهيندخت خوارزمي در اين مقوله را ميخوانيد.
به سخني كوتاه شايد بتوان ويژگيهاي جهانشمول اين دو نسل را چنين بر شمرد:
نسل زد:
٭ اولين نسل بومي ديجيتال اما تجربه «دوران گذار» از اينترنت محدود به اينترنت در همه جا و هر لحظه را داشته است.
٭ هويتيابي از طريق شبكههاي اجتماعي، اما نقدپذير، آگاه به مسائل اجتماعي، و نگران آينده، اقتصاد، بحران اقليمي و تنهايي.
٭ اهل يادگيري و آموزش، اما بياعتماد به نظام آموزش سنتي؛ گرايش به مهارتمحوري.
٭ در مقايسه با هر نسل قبلي، اضطراب بيشتر، افسردگي بيشتر، و رابطه كمتر با نهاد خانواده و دين به ويژه در غرب.
٭ مصرفكننده اما جوياي برندي كه ملاحظات اخلاقي و محيط زيستي را رعايت كرده و شفاف باشد.
نسل آلفا:
٭ نخستين نسل كاملا بومي هوش مصنوعي؛ از كودكي با مفاهيمي چون UI/UX هوشمند (رابط كاربري و تجربهيكاربري)، الگوريتمها، واقعيت افزوده و ابزارهاي توليد محتوا بزرگ ميشوند.
٭ تمركز كوتاهتر اما توانا در انجام چند وظيفه.
٭ فردگرايي شديد اما شنونده و سازنده محتوا.
٭ امكان رشد خلاقيت بسيار بيشتر از نسل زد، به شرط آنكه والدين بتوانند به شيوهاي مناسب با آنان رابطه برقرار كنند.
٭ احتمالا اولين نسلي كه «هويت آميخته انسان - ماشين» را تجربه ميكند، به معناي محو شدن مرز ميان تكنولوژي و انسان و تغيير واقعيت تكنولوژي از پديدهاي بيرون از انسان به پديدهاي دروني.
حال بد نيست نگاهي بيندازيم به تفاوتهاي اين دو نسل در بخشهايي از جهان.
نسل زد و آلفا در اروپا
اروپا، قارهاي است با جوامع متنوع. در كشورهاي غرب آن و كشورهاي اسكانديناوي، تأكيد حكومتها بيشتر بر رفاه اجتماعي، آموزش و پاسداري از تنوع است. حال آنكه در شرق و جنوب شرق، نگرانيهاي اقتصادي و هويتي ميتواند فاصله اين كشورها را با دستاوردهاي شمال و غرب افزايش بدهد. به هر حال نسل زد در اروپا: گرايش كلي دارد به ارزشهاي ليبرال مانند، محيطزيست، حقوق اقليتها، تنوع جنسيتي و امثال آن. نگراني سلامت روان و عدم امنيت اقتصادي در ميان جوانان اروپايي مشترك است. اما، ميان كشورهاي غرب و شمال اروپا با شرق اروپا تفاوتهايي ديده ميشود. در برخي از كشورهاي شرق اروپاجوانان نگرشهاي محافظهكارانهاي مانند ضديت با مهاجرت نشان نميدهند. نسل آلفا در اروپا نيز در بخش شمال و غرب با بخش شرق اروپا تفاوتهايي دارد. در اروپاي غربي و شمالي، رشد سريع پذيرش هويتهاي جنسيتي گستردهتر مشاهده ميشود. در اين كشورها دسترسي به آموزش ديجيتال بهتر رو به گسترش است. اما، قاره اروپا از شكاف و نابرابري ديجيتال بين كشورهاي ثروتمند و فقير رنج ميبرد.
ايالات متحده
نسل زد در امريكا از نظر سياسي و اجتماعي: بسيار فعال است. عدالت اجتماعي، تغييرات اقليمي، پذيرش بيشتر تنوع جنسيتي، تنوع فرهنگي، جهانيگرايي و... آن هم در شرايطي كه دولت تحت رهبري دونالد ترامپ با همه اينها مخالف است، به آرمانهاي مبارزات اين نسل تبديل شدهاند. از سوي ديگر، فشارهاي اقتصادي مانند بالا رفتن قيمت مسكن، تورم مواد غذايي، بيكاري، بدهي دانشجويي و نيز مشكلات سلامت روان اين نسل را گرفتار كرده است. ولي شكي نيست كه دسترسي آنان به تكنولوژيها و نرمافزارهاي ديجيتال و فضاي مجازي بسيار راحتتر از بسياري از كشورهاست. نسل آلفا در امريكا از بدو تولد و البته در مهدكودك و دبستان در معرض هوش مصنوعي و ابزارهاي آموزشي ديجيتال قرار دارد. بازيها و «محتواي تعاملي» نقش بزرگي در يادگيري و هويتيابي اين نسل دارد. والدين آنان از يك سو، از ترس تهديدها و آسيبهاي فضاي مجازي سعي دارند محتواي ديجيتال را كنترل كنند. ولي بهطور همزمان از اين تكنولوژيها براي آموزش استفاده ميكنند. نكته مهم در مورد امريكا، تفاوت ايالتها از نظر قانونگذاري و سياستگذاري است. وجود تنش سياسي و قطببندي فرهنگي/ قانونگذاري براي مثال در مورد مهاجرت و مسائل جنسيت و آموزش ميتواند تجربه نسلها را محليسازي كند؛ از اين رو، گرايش كلي ملي با «گرايشهاي ايالتي» ميتواند بسيار متفاوت باشند.
روسيه
در روسيه، جوانان نسل زد هم آثار غيرمستقيم و مستقيم جنگ را تجربه ميكنند و هم از فشار سياسي، تئوريهاي مليگرايانه، تبليغات، سانسور رسانهاي، محدوديت آزادي بيان، سربازي اجباري و هزينههاي اقتصادي جنگ و تحريمها رنج ميبرند.
دادههاي علمي دقيق براي «نسل زد روسيه» پس از جنگ محدود است. اما برخي منابع غيررسمي و تحليلها در فضاي رسانهاي و اجتماعي ميگويند كه جوانان روسي دچار احساس سردرگمي، شكست اخلاقي و فشار رواني هستند. در برخي گزارشها گفته ميشود كه جوانان روسي احساس مسووليت ملي قويتري داشته و در برابر روايت رسمي دولت مقاومت كنند، ولي اين موضوع بستگي دارد به عواملي چون شهرنشيني، دسترسي به رسانههاي مستقل، خانواده و وضعيت اقتصادي.
آسيا: پهناور و متنوع؛ شرق، جنوبشرق، جنوب و آسياي ميانه
نسل زد در آسيا: در شرق آسيا (ژاپن، كرهجنوبي، چين)، دولتها با تمركز قوي بر آموزش و رقابت شغلي و فشار خانوادهها و جامعه بر موفقيت تحصيلي همراه با دسترسي بالا به تكنولوژيهاي نوين و فرصتهاي اقتصاد ديجيتال فضايي خاص براي نسل زد رقم زده است. در جنوب و جنوبشرقي آسيا تركيبي از فرصتهاي فناوري و نابرابري اقتصادي ديده ميشود كه به طور طبيعي باعث حس عدم امنيت اقتصادي در افراد اين نسل ميشود. ارزشهاي خانوادگي قويتر در برخي كشورها پابرجاست. نسل آلفا در آسيا: در كشورهاي ثروتمند منطقه، ورود زود هنگام افراد اين نسل به آموزش ديجيتال و بازيهاي آنلاين همراه با يادگيري مبتني بر گيم ويژگيهاي اين نسل را رقم ميزند. در كشورهاي در حال توسعه آسيا، احتمالا شكاف دسترسي و كيفيت آموزشي وجود دارد.
بايد توجه داشت كه آسيا يكپارچه نيست. در برخي كشورها (مانند چين و ژاپن و كرهجنوبي) تمركز بر فناوري و آموزش رسمي است. در شماري ديگر از كشورها، تغيير سريع اجتماعي - اقتصادي تجربه نسلها را متفاوت ميسازد.
خاورميانه
در خاورميانه به دليل بالا بودن نرخ باروري، سهم جمعيت جوان بالاست بدون شك خاورميانه از كشورهاي داراي وضعيت اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و حتي سياسي متفاوتي برخوردار است. و اين تنوع فرهنگي باعث شده كشورها از نظر فضاي حاكم بر پرورش افراد نسل زد و آلفا تفاوت داشته باشند. در يك سو، كشوري جنگزده مانند فلسطين قرار دارد و در سوي ديگر كشورهاي ثروتمند حاشيه خليجفارس و عربستان. و البته ايران. آن گونه كه پژوهشها نشان ميدهند در اين جوامع، براي نسل زد ثبات مالي و موقعيت شغلي اهميت دارد. اما همزمان اين نسل خواهان سطح بالايي از تغيير اجتماعي و سياسي است. در برخي مطالعات جوانان منطقه «امنيت اقتصادي و رفاه» را بر آرمانهاي ايدئولوژيك مقدم ميدانند. بنابراين نسل زد در خاورميانه اغلب بين «خواهان تغيير» و «نگران آينده اقتصادي» گرفتار است. گزارشها نشان ميدهد كه نسل جوان در اين منطقه خواهان بازتعريف معيارهاي موفقيت است. افزون بر امنيت مالي، معنا و بهداشت و سلامت روان نيز براي آنان مهم است.
در مورد نسل آلفا در خاورميانه: بايد گفت رشد سريع نفوذ موبايل و آموزش آنلاين؛ باعث شده خانوادهها نگران فرصتهاي شغلي آينده بوده و اين دغدغه را دارند كه تعامل فرزندان خود را با رسانههاي ديجيتال مديريت كنند. در ضمن، اين كشورها به دليل بالا بودن سهم جمعيت جوان، در آينده بازار كار و نهادهاي آموزشي تحت فشار زياد قرار خواهند گرفت.
به هر حال در خاورميانه: مسائل ساختاري مانند بيكاري جوانان، نظامهاي سياسي بيثبات يا ناكارآمد و محدوديتهاي اجتماعي - فرهنگي در برخي كشورها تجربه بزرگ شدن اين دو نسل را به شدت شكل ميدهد.
وضعيت نسل زد و آلفا در كشورهاي گرفتار جنگ
فلسطين/ غزه
كودكان و جوانان زيادي در غزه جان خود را از دست دادند يا معلول شدند يا بيپناه و يتيم و آواره. طبق گزارش سازمان ملل در سال۲۰۲۴، تعداد ۷۷۹۷ كودك در غزه كشته شدند. رنج آنان غيرقابل توصيف است. يك گزارش سازمان ملل درباره نتايجنظرسنجي از افراد ۱۰ تا ۲۴ ساله در غزه نشان ميدهد كه بسياري از جوانان تجربه آوارگي مكرر، از دست دادن عزيزان و كمبود امنيت را دارند. آموزش بهشدت مختل شده است: گزارش ميگويد، در غزه، اگر جنگ ادامه يابد كودكان «ميتوانند پنج سال از آموزش را از دست بدهند.» تأثير رواني اين جنگ بسيار شديد است. مطالعهاي در سال ۲۰۲۵ نشان ميدهد كودكان غزه با تروما يا آسيبهاي رواني عميق و ماندگار روبهرو هستند كه نشانههاي آن اضطراب، نااميدي و اختلال رواني است. گزارشهاي سازمان ملل ميگويد، در زمينه هويت و نسلگرايي، نسل جوان در غزه، به خاطر تجربه مكرر جنگ، چه بسا درك جمعي قويتري از رنج، مقاومت و هويت ملي داشته باشد؛ آنان بخشي از «يك نسل آسيبديده» هستند كه تجربه كودكي را در شرايط فوقالعاده سختي گذراندهاند.
مطالعاتي وجود دارد كه بررسي ميكند جوانان فلسطيني / غزهاي چگونه در شبكههاي اجتماعي داستان جنگ و دردهاي هولناك آن را روايت كرده و بار عاطفي آن را به مردم جهان منتقل ميكنند.
اوكراين
طبق گزارش UNDP، جنگ آثار اجتماعي و رواني جدي بر جوانان اوكرايني وارد كرده است. در سالهاي پس از حمله روسيه به اوكراين، تعداد جواناني كه گزارش دادهاند دچار مشكلات رواني بوده و خواهان دريافت حمايت روحي هستند، رو به افزايش است. يونيسف گزارش ميدهد كه بسياري از كودكان و جوانان گرفتار تروماي طولانيمدت هستند. صدها هزار كودك تجربه بمباران، آوارگي، از دست دادن اعضاي خانواده را داشتهاند، كه ميتواند اثر مهمي بر سلامت روان و رشد آنها داشته باشد.
درصدي از جوانان ميگويند روابط آنان با دوستان و خانواده آسيبديده يا از دست رفته است. اما، با وجود چالشهاي بسيار، مشاركت مدني نسل زد بسيار بالاست و اين نسل آماده است در فرآيند بازسازي جامعه مشاركت جويد. البته به دليل مخاطرات بسيار و كمبود منابع مالي، ميزان واقعي مشاركت كاهش يافته است. در مورد آموزش گزارش سازمان ملل ميگويد، بسياري از مدارس آسيب ديدهاند. برخي از مدارس به پناهگاه تبديل شدهاند و آموزش آنلاين يا تركيبي برقرار شده، اما زيرساختهاي لازم از جمله انرژي و اينترنت براي اين نوع آموزش محدودند.
هويت زباني تقويت شده است. يك پژوهش نشان داده كه در نتيجه جنگ، استفاده جوانان اوكرايني از زبان اوكرايني نسبت به روسي افزايش يافته و اين تغيير بازتابي است از تقويت هويت ملي.
سودان
در جنگ داخلي سودان، ميليونها كودك آواره شدهاند. بنا بر گزارشها، بيش از ۵/۶ ميليون نفر از جمله كودكان جابهجا شدهاند. طبق گزارش يونيسف و گزارشهاي سازمان ملل، بسياري از مدارس در سودان به دليل جنگ بسته شدهاند يا از آنها به عنوان پناهگاه استفاده ميشوند. كودكان در مناطق جنگزده سودان با مشكلات جدي در تغذيه و بهداشت روبهرو هستند، بيماريهاي عفوني شيوع دارد و دسترسي به واكسيناسيون محدود شده است. تجربه خشونت، آوارگي مداوم و فقدان ساختار زندگي طبيعي براي كودكان، آسيبهاي رواني عميقي ايجاد ميكند. آژانسهاي بينالمللي در تلاشند با برنامههاي حمايتي خود فضاهاي آموزشي و خدمات بهداشت روان فراهم كنند. وقتي كودكان سالهاي تحصيل و رشد خود را در شرايط بحران بگذرانند، اين خطر وجود دارد كه مهارتها، فرصتهاي تحصيلي و اميد آنها به آينده آسيب ببيند. نسل زد و نسل آلفا در مناطق جنگزده را بايد «نسل از دست رفته» دانست.
به سخني كوتاه، وضعيت نسل زد در اين مناطق.چنين است:
1. آسيب يادگيري: بسياري از مدارس در اثر بمبارانهاي پياپي يا تخريب شده يا به پناهگاه تبديل شده و غيرقابل دسترسياند. در نتيجه، جريان آموزش متوقف و از جريان اصلي خارج شده است. براي نسل آلفا آثار آسيبرسان آن چه بسا عميقتر و طولانيتر باشد. چون در دوره شكلگيري شخصيت و آموزشهاي بنيادين هستند.
2. سلامت روان: تروماي شديد، اضطراب مزمن، فقدان امنيت، دست و پنجه نرم كردن روزانه با مرگ و زندگي، مشاهده صحنههاي دلخراش و از دست دادن عزيزان و... در نسلزد ميتواند باعث بحران هويت، افسردگي يا به عكس ميل به انتقامجويي و خشم فروخورده و البته ميل به مشاركت مدني و حتي مبارزه شود. در نسل آلفا، آسيبها ممكن است در رشد شناختي، رفتار و سوگيري عاطفي تاثير بگذارد.
3. هويت و مشاركت: در برخي كشورها (مثل اوكراين) جنگ باعث تقويت هويت ملي شده؛ جوانان احساس ميكنند نقش مهمتري در آينده كشور دارند و ممكن است مشاركت بيشتري در بازسازي داشته باشند.
4. نسل از دست رفته: در مناطقي مثل غزه يا سودان خطر اين است كه كودكان زيادي «نسل از دست رفته» شوند؛ يعني به خاطر تجربه تلخ از دست رفتن زندگي عادي و نداشتن آموزش كافي، توانايي رشد شناختي و عاطفي خود را از دست بدهند.
5. مقاومت و روايت ديجيتال: نسل جوان در اين كشورها، بهويژه نسل زد، احتمالا از رسانههاي ديجيتال و شبكههاي اجتماعي و گفتوگوهاي آنلاين براي انتشار روايت خود و مقاومت استفاده ميكند. اين نسل ميتواند صداي جمعي قدرتمندي باشد، اما همزمان در معرض تبليغات، اخبار نادرست و فشار رسانهاي قرار دارد.