تئاتر كودك از باغچهبان تا كاكاوند
نسيم خليلي
سالها پيش وقتي كه ابوالقاسم فيوضات، رييس اداره معارف ايالت فارس، جبار باغچهبان را به شيراز فراخواند تا براي بچهها كودكستان بسازد، باغچهبان جز تعليم بچهها تلاش كرد آنها را به تئاتر و ادبيات نمايشي هم علاقهمند كند، براي همين هم چندين نمايشنامه نوشت، دكور و ماسك ساخت و برخي نمايشنامههايش را به روي صحنه برد؛ يكي از اين نمايشنامهها كه به چاپ هم درآمد، «خانم خزوك يا خود انتخاب رفيق» بود، يك كتاب مصور كوچك به خط نستعليق. نمايشنامهاي كه به تصريح توضيحات صفحات نخستينش، براي كودكستانها و اطفال كلاسهاي ابتدايي نوشته شده بود. اين كوشش در آن سالهاي دور نويد شكوفايي گفتمان پويايي در ادبيات نمايشي كودك و نوجوان ميداد، اما فضاي ادبيات نمايشي كودك و نوجوان در اين روزها و در نگاه اول شايد بازنماييكننده آن شور بشارتبخش نباشد، با اين حال باغچهبان اخلافي داشته است كه سالها بعد تلاش كردهاند جان در راه تئاتر و ادبيات نمايشي كودك و نوجوان بگذارند و از آن جمله مهدي كاكاوند است كه كوشش و تجربههاي خودش را در قالب كتابي تحت عنوان «تجربههاي من در تئاتر دانشآموزي» مكتوب كرده و به چاپ سپرده است، كتاب كوچك ارزشمندي كه ميتواند راهنماي خوبي باشد براي هركس كه دوست دارد تئاتر را به مدرسهها ببرد. كاكاوند در مقدمه كتابش نوشته است كه «تجاربي كه در تعامل با گروههاي تئاتر دانشآموزي آموختهام، تجارت ارزشمندي هستند كه به سختي ميتوان آنها را در كتابهاي نظري حوزه تئاتر كودك يافت. به خاطر تعهدي كه به تئاتر و نسل پس از خود دارم، ترجيح دادم، به جاي تكيه بر حس نوستالژي و بيان حسرتبار خاطرات، آنها را بيكم و كاست و در قالب تجربه به نسل بعد منتقل كنم.» و براي همين هم هست كه دادههاي اين كتاب نه فقط ناظر بر ادبيات و تئوري كه آفريننده كتابچه راهنماي عملي جامع و خوبي است براي مربيان دلداده تئاتر؛ راهنمايي براي نوشتن و انتخاب متن جهت اجرا در مدرسهها بگير تا انتخاب بازيگرها و چگونگي كارگرداني و هدايت نمايش. اما از جمله مباحث خلاقانهاي كه كاكاوند در بخش ادبيات و انتخاب متن ميگنجاند آنكه «متنهاي دستنوشته بهتر از متنهاي چاپي است»، اين جمله هرچند سرتيتر يك مبحث توي كتاب است، اما فراتر از آن نشان ميدهد برخلاف آنچه در نگاه اول تصور ميشود، وقتي كه پاي تئاتر كودك وسط آمده است، فراوان متنهاي ساده دستنويس خلق و اجرا شدهاند بدون اينكه به عنوان بخشي از گستره ادبيات نمايشي كودكان به چاپ برسند و اين يعني ميراث باغچهبان ميراثبانان خوبي داشته است: «دست گرفتن يك متن چاپي از نمايش كارنكردن بهتر است، اما بهتر آن زماني است كه يك متن چاپنشده و تازه را كار كنيم. متني كه موضوعي تازه و بكر داشته باشد و خود يا يكي از دوستانمان نوشته است، هميشه بهتر از متني است كه چاپ و تا حدودي نخنما شده است. از عيوب متنهاي چاپشده يكي اين است كه ممكن است گروههاي ديگر هم آن را كار كرده باشند و دوم اينكه داستان متن چاپشده لو رفته است و براي تماشاچي آن گيرايي و تعليق لازم را ندارد.» كاكاوند همچنان از اهميت متنهايي كه خود بچهها نوشتهاند هم حرف ميزند: «اگر متن نمايشي خوب پيدا نكرديم، ميتوانيم از بچهها بخواهيم متن بنويسند، ايمان داشته باشيم كه متنهاي كوتاه و پرعيب و نقص آنان پر از سوژههاي نو، بزرگ و قابل توجه و گاهي بيعيب و ايراد خواهد بود... فرصت بدهيد بچهها فكر كنند و دنبال سوژه بگردند.»