• 1404 سه‌شنبه 18 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6210 -
  • 1404 سه‌شنبه 18 آذر

«اعتماد‌» سفر پرحاشيه مكرون به چين و گمانه‌زني‌ها درباره شكاف‌هاي فراآتلانتيكي را بررسي می کند

ديپلماسي شتابزده بروكسل

حديث روشني

 امانوئل مكرون، رييس‌جمهور فرانسه طي هفته‌اي كه گذشت به چين سفر كرد و هديه‌هايي از شال‌هاي هرمس همراه خود برد و با وعده دريافت «پاندا» بازگشت! ناظران اما مدعي‌‌اند صميمت ظاهري ميان رييس‌جمهور فرانسه و همتاي چيني‌اش، نتوانست نگراني فزاينده در روابط دو كشور را پنهان كند. اگرچه مكرون به استقبال پرهيجان دانشجويان فريادزن در دانشگاه «سيچوان» به‌مثابه ستاره «راك» علاقه نشان داد، پيام اصلي او اما نشان‌دهنده ترس رو به رشد پايتخت‌هاي اروپايي بود، چراكه مدل اقتصادي مبتني بر صادرات چين، تهديدي وجودي براي صنايع خودشان ايجاد مي‌كند. 

به گزارش فايننشال تايمز، مكرون روز پنجشنبه در ديدار مشتركي با شي جين‌پينگ، رهبر چين گفت: «اين نابرابري‌ها ديگر تحمل‌ناپذير شده‌اند.» 

به باور برخي تحليلگران اين اظهارنظر نشان‌دهنده افزايش خواسته‌هاي فرانسه از پكن براي تشويق مصرف داخلي و محدود كردن صادرات است؛ موضوعي كه مكرون در ديدار با دانشجويان مشتاق سيچوان و در گردهمايي با رهبران تجاري فرانسوي و چيني طي چهارمين سفر خود به چين نيز تكرار كرد. واقعيت اين است كه بنابر آمارها كسري تجاري فرانسه در زمينه كالا با چين طي دهه گذشته دو برابر شده و در سال ۲۰۲۴ به ۴۷ ميليارد يورو رسيده است. سرمايه‌گذاري فرانسه در چين در همين دوره تقريبا چهار برابر سرمايه‌گذاري چين در فرانسه است. همزمان با اين سفر و در روز جمعه، روزنامه گلوبال تايمز وابسته به حزب كمونيست چين، با ستايش فراوان از مكرون نوشت كه فرانسه نقشي منحصر‌به‌فرد به عنوان پل ارتباطي در روابط چين و اتحاديه اروپا ايفا مي‌كند و به مسووليت اين كشور براي كمك به بلوك اروپايي در تدوين سياستي عيني‌تر، منطقي‌تر و مستقل‌تر نسبت به چين اشاره كرد. 

با اين حال، كارشناسان مي‌گويند پكن قصد ندارد مدل اقتصادي خود را به ‌طور بنيادي تغيير دهد. لازم به ذكر است كه تنش‌هاي تجاري ميان چين و اتحاديه اروپا اخيرا باعث راه‌اندازي تحقيقات ضد‌دامپينگ در هر دو سوي مرزها شده است. بخش لبنيات اتحاديه اروپا در واكنش به اعمال تعرفه‌هاي اضافي بروكسل بر واردات خودروهاي برقي چيني، در انتظار صدور راي درباره تحقيقي است كه پكن سال گذشته آغاز كرد. چين نيز مي‌تواند تعرفه‌اي تا سقف ۴۰درصد بر محصولات لبني، علاوه بر تعرفه‌هاي موجود، اعمال كند. از سويي پاريس از پكن خواسته تا روابط تجاري و سرمايه‌گذاري خود با اتحاديه اروپا را بازتنظيم كند. در همين رابطه يك مقام فرانسوي هشدار داد: «ما در آخرين ايستگاه قبل از بحران قرار داريم. اگر مسير خود را تغيير ندهيم، باعث تشديد تكه‌تكه شدن جهان خواهيم شد و پاريس ممكن است مجبور به درنظر گرفتن اقدامات حمايتي شود.» در ادامه گزارش اين نشريه همچنين آمده است كه به نظر مي‌رسد اتحاديه اروپا در نظر دارد تعرفه‌هايي تا سقف ۷۰درصد براي برخي محصولات مانند خودرو تعيين كند تا اولويت را به كالاهاي داخلي داده و وابستگي به چين را كاهش دهد. بروكسل همچنين قصد دارد قوانين سرمايه‌گذاري خارجي را سخت‌تر كند تا اطمينان حاصل شود شركت‌هاي چيني نتوانند از بازار آزاد اتحاديه بهره‌مند شوند بدون اينكه براي كارگران محلي سودآوري داشته باشند يا فناوري را به اشتراك بگذارند. مكرون كه در اين سفر حدود ۴۰ نفر از رهبران تجاري فرانسه او را همراهي مي‌كردند، خواستار انتقال فناوري از چين به فرانسه در زمينه‌هايي مانند فناوري پاك و باتري‌ها شد. رييس‌جمهور فرانسه همچنين از تحقيقات تجاري اتحاديه اروپا درباره خودروهاي برقي چيني دفاع كرد و گفت كه اين بلوك رويكرد شركت‌به‌شركت را دنبال مي‌كند. 

در همين راستا مكرون در «چنگدو» مركز استان «سيچوان» در جنوب‌غربي چين، گفت: «ما به بي‌طرفي بيشتر در فناوري و اولويت اروپايي براي صنايع داخلي مانند خودرو نياز داريم. اين اصلا تهاجمي يا حمايت‌گرايانه نيست. امريكايي‌ها و ديگر بازيگران بازار امريكاي شمالي اين كار را مي‌كنند، چيني‌ها هم اين كار را انجام مي‌دهند.»  گفتني است موضوع ترازهاي جهاني قرار است سال آينده محور دستور كار گروه هفت باشد، آن‌هم درست زماني كه فرانسه رياست اين گروه را برعهده مي‌گيرد.

چين و اروپا: بازي خطرناك  نفوذ اقتصادي و سياسي

به گزارش فايننشال تايمز، در طول سفر مكرون به چين، او و شي مايل بودند كه با وجود اختلافاتشان در اين مسائل، حسن‌نيت خود را نشان دهند. رييس‌جمهور چين و همسرش پنگ لي‌يوان «مكرون» و همسرش «بريژيت» را تا «چنگدو» همراهي كردند؛ سطحي از تماس شخصي كه اهميت روابط با فرانسه را براي شي نشان مي‌دهد! چين همچنين موافقت كرد كه يك جفت پاندا به فرانسه ارسال كند تا جايگزين دو پاندايي شود كه ماه گذشته به كشور خود بازگشته بودند. مكرون و همسرش نيز ازسوي خود، به شي و همسرش، شال‌هاي هرمس هديه دادند. 

در همين رابطه كارشناسان مي‌گويند پكن بر اين باور است كه پاريس مي‌تواند اروپا را به سوي سياست خارجي مستقل‌تر از امريكا و دوستانه‌تر با چين هدايت كند. موج تعرفه‌هاي ترامپ و ترديد او درباره اوكراين باعث تنش در روابط امريكا و اتحاديه اروپا شده و به پكن فرصتي داده تا تلاش كند شكاف‌هايي در پيوندهاي فرا آتلانتيك ايجاد كند. همزمان يك ديپلمات ارشد اروپايي در پكن گفت كه چين در حال اجراي يك «كارزار» براي جلب حمايت كشورهاي عضو اتحاديه به‌صورت جداگانه است، درحالي‌كه بروكسل را مقصر تنش‌ها در روابط با اين بلوك مي‌داند. 

به گفته اين ديپلمات، از ديد پكن تمام كشورهاي عضو بايد مانند مجارستان رفتار كنند، كه به سياست‌هاي طرفدار روسيه و طرفدار چين نخست‌وزير مجارستان، ويكتور اوربان اشاره دارد. 

به گفته فرانسوا-زاوير هوار، رييس فدراسيون ملي لبنيات فرانسه اين موضوع اساسا بازار چين را براي توليدكنندگان اروپايي مي‌بندد. با اين حال، «هوار» گفت كه نشست‌هاي پشت درهاي بسته در پكن ميان مقامات چيني و وزراي فرانسوي و نمايندگان بخش خصوصي، ازجمله مديران اجرايي ايرباس، دانون و گروه كشتيراني مستقر در مارسي بيشتر از آنچه انتظار مي‌رفت، آرام و دوستانه بوده است. البته معمولا در روابط تجاري با چين چنين است. بدان معنا كه جلسات بزرگ بيشتر كلي هستند و در را باز مي‌كنند، سپس مذاكرات فني دنبال مي‌شوند. با اين همه سياستگذاران در پكن ترديد دارند كه اروپا اتحاد يا ظرفيت لازم براي تحمل پيامدهاي ايجاد موانع جديد بر كالاهاي ارزان و باكيفيت چيني را داشته باشد. چنين اقداماتي هزينه‌ها را براي مصرف‌كنندگان حساس به قيمت در داخل اروپا افزايش داده و شركت‌هاي اروپايي را كه همچنان در توليد چين سرمايه‌گذاري مي‌كنند، در حالي كه در داخل كشور فعاليت‌هاي خود را كاهش داده‌اند، در معرض انتقام‌جويي پكن قرار مي‌دهد. با اين حال، اين ديپلمات اروپايي هشدار داد كه پكن در حال بازي خطرناكي است.

جنگ اوكراين و آزمون غرور اروپايي‌ها  مقابل واشنگتن

نشريه فارن پالسي اما با انتشار گزارشي با تحليل فرآيند استقلال اروپا به واسطه تشديد شكاف‌هاي فراآتلانتيكي نوشت: به نظر مي‌رسد اروپايي‌ها ديگر به اين باور رسيده‌اند كه دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا، غيرقابل‌پيش‌بيني و متناقض اما درنهايت قابل مديريت است. اين تصور اگرچه به ‌طور عجيبي اطمينان‌بخش است، اما اشتباه محض است. از سخنراني جِي.دي. ونس، معاون رييس‌جمهور امريكا، كه اروپا را در كنفرانس امنيتي مونيخ در فوريه تحقير كرد، تا استراتژي امنيت ملي جديد امريكا كه در ۴ دسامبر منتشر شد، همگي حكايت از آن دارد كه دولت ترامپ مدت‌هاست ديدگاهي روشن و منسجم نسبت به اروپا داشته؛ ديدگاهي كه بر روابط امريكا و روسيه اولويت مي‌دهد و هدف آن با انجام بخش بزرگي از كارهاي كثيف توسط نيروهاي ملي‌گرا و راست افراطي اروپايي كه اكنون از حمايت مسكو و واشنگتن برخوردارند، تقسيم و تسلط بر قاره است. حال نيز زمان آن فرا رسيده كه اروپا بپذيرد در موضوع جنگ روسيه و اوكراين و امنيت قاره، در بهترين حالت تنهاست و در بدترين حالت با دو دشمن روبه‌رو است: روسيه در شرق و امريكا تحت رهبري ترامپ در غرب! هر بار كه ترامپ يا اعضاي دولت او به اروپا، از جمله اوكراين، حمله كرده‌اند، اروپايي‌ها اين حملات را با لبخندي تصنعي تحمل كرده و تمام تلاش خود را براي خوشايند كاخ سفيد به كار بسته‌اند، چراكه آنها گمان مي‌كنند اين يك ترفند هوشمندانه است كه با بهره‌برداري از ناپيوستگي و خودشيفتگي ادراك ‌شده ترامپ، او را به دامن همكاري‌هاي فرا آتلانتيك بازمي‌گرداند. با اين حال، هر بار كه ترامپ توجه محدود خود را به جنگ اوكراين معطوف كرده است، همزمان شاهد بوديم كه جانب روسيه را گرفته است؛ از دام اتاق بيضي براي ولوديمير زلنسكي، رييس‌جمهور اوكراين در فوريه، تا فرش قرمز پهن ‌شده براي ولاديمير پوتين در آلاسكا و درنهايت طرح صلح ۲۸ ماده‌اي كه احتمالا در مسكو نوشته شده است. در هر مورد، اروپايي‌ها ضربه را پذيرفته و خود را مشغول نگه داشتن واشنگتن و نجات آنچه از پيوند فرا آتلانتيك باقي مانده، كرده‌اند. اروپايي‌ها آن‌قدر خودرا  مقابل ترامپ تحقير كرده‌اند كه آدمي را به اين فكر وامي‌دارد كه آيا غروري برايشان باقي مانده است يا خير؟!

همدستي راست افراطي، امريكا، روسيه  و تهديد وحدت اروپايي

با اين همه اما به ادعاي فارن پالسي، اروپا روي بازي دو سرباخت و در عين حال بي‌پايان سرمايه‌گذاري كرده است. دولت ترامپ در موضوع اروپا و بالاخص بحران اوكراين و روسيه، به ‌طرز قابل‌توجهي منسجم عمل كرده است. ترامپ مي‌خواهد جنگ اوكراين به پايان برسد، عمدتا به اين دليل كه آن را يك مزاحم مي‌داند كه مانع عادي‌سازي روابط امريكا و روسيه مي‌شود؛ به‌ويژه معاملات تجاري برنامه‌ريزي ‌شده ميان اطرافيان او و همدستان كرملين. در مقطع فعلي به نظر مي‌رسد نظم ليبرال جهاني كنار رفته و جاي آن را قانون بقاي قوي‌ترها گرفته است. ترامپ به جاي رقابت سنتي ميان قدرت‌هاي بزرگ، مشتاق است به همدستي با روسيه و چين بپردازد. بقيه جهان، ازجمله اروپا، در فهرست اهداف استعماري قرار دارند. از منظر راهبردي اما اين امر منطق كوتاه‌مدتي دارد. از منظر ايدئولوژيك نيز با حمايت از احزاب و دولت‌هاي راست افراطي در اروپا و فراتر از آن هم‌سو است. اين نيروها نه‌تنها ديدگاه‌هاي ملي‌گرا و محافظه‌كارانه اجتماعي را كه جنبش «ماگا» MAGA آنها را تبليغ مي‌كند، به اشتراك مي‌گذارند، بلكه در تلاش‌اند اروپا را عامل تفرقه معرفي و پروژه يكپارچگي اروپايي را توخالي كنند، درحالي كه نيروهاي ميانه‌رو راست با همكاري با آنها نقش «احمق مفيد» را بازي مي‌كنند. در هر حال چشم‌انداز ارايه‌ شده در استراتژي امنيت ملي جديد امريكا در مورد اروپا سياست‌هاي مشخص چنداني ندارد، اما پيام اين سند روشن است: تنها پيوند فراآتلانتيكي قابل تصور، ميان نيروهاي راست افراطي است، جايي كه اكثر امريكايي‌ها بر تابعان اروپايي خود تسلط دارند. اين دقيقا همان چشم‌انداز و راهبردي است كه روسيه پوتين سال‌هاست در قبال اروپا دنبال مي‌كند. اگر ترامپ هنوز اروپا را به خواسته‌هاي خود مطيع نكرده است، دليل آن ترفندهاي زيركانه اروپايي‌ها نيست. همگان به خوبي مي‌دانند كه خوشامدگويي به ترامپ با لقب دادن به او تحت عنوان «بابا»، هديه دادن به او و دعوتش به شام‌هاي سلطنتي، نه اوكراين را نجات مي‌دهد و نه رابطه فرا آتلانتيك را. ديپلماسي شتاب‌زده اروپايي، سفرهاي جمعي به واشنگتن يا طرح‌هاي صلح جايگزين نيز نتيجه‌بخش نخواهد بود. اگر ترامپ هنوز نتوانسته چشم‌انداز خود براي جنگ اوكراين و ايجاد توازن قدرت جديد در اروپا را محقق كند، تنها به اين دليل است كه پوتين همچنان بازي سختگيرانه‌اي را دنبال مي‌كند. اما اتكا به اينكه پوتين هميشه توافق با امريكا را زير پا مي‌گذارد، نمي‌تواند استراتژي امنيتي اروپا باشد.

اروپا و اوكراين؛ دروازه امنيت بروكسل  و اهرم‌هاي قدرت

به گزارش واشنگتن پست شمار قابل‌توجهي از دولت‌ها و افكار عمومي اروپايي ديگر به اين درك رسيده‌اند كه امنيت اروپا از طريق كي‌يف مي‌گذرد. اين ادراك شامل دولت‌ها و جوامع آلمان، فرانسه، بريتانيا، لهستان، كشورهاي شمال اروپا، كشورهاي بالتيك، هلند، اسپانيا و تا حدي ايتاليا مي‌شود آن‌هم فقط به اين دليل كه ايتاليايي‌ها دوست ندارند از معادله خارج بمانند. آنها پيش‌تر دريافته بودند كه جنگ روسيه با اوكراين آغاز مي‌شود اما به آن محدود نمي‌ماند و تسليم كي‌يف تنها منابع روسيه را آزاد مي‌كند تا جبهه‌هاي جديدي عليه اروپا باز شود، چراكه اوكراين، به‌طرز تراژيكي، دروازه‌اي است كه مانع از تبديل جنگ هيبريدي كه هم‌اكنون در اروپا جريان دارد به حمله نظامي بسيار جدي‌تر مي‌شود.

 اتفاق ديگري كه در جريان است اين است كه اروپا اهرم‌هايي هم دراختيار دارد حتي شايد حتي بيشتر از ايالات‌متحده. از زمان به قدرت رسيدن ترامپ، حمايت امريكا از اوكراين تقريبا متوقف شده است. اروپا است كه بيشتر دارايي‌هاي مسدودشده روسيه را دراختيار دارد، تحريم‌هايي اعمال مي‌كند كه واقعا اثرگذارند، از اوكراين حمايت اقتصادي مي‌كند و بخش اعظم كمك‌هاي نظامي را فراهم مي‌آورد، چراكه به دليل بخشي از سرمايه‌گذاري‌هاي اروپايي‌ها در اوكراين، سهم فزاينده‌اي از تجهيزات دفاعي اين كشور اكنون بر صنايع داخلي خود آن كشور متكي است.

 البته اين به معناي ترسيم تصويري بيش از حد خوش‌بينانه نيست، چرا‌كه ايالات‌متحده همچنان براي اوكراين و اروپا حياتي است، به‌ ويژه از نظر اطلاعاتي كه ارايه مي‌دهد و به اوكراين امكان مي‌دهد حملات پهپادي و موشكي روسيه به شهرها و زيرساخت‌هاي اوكراين را رهگيري كرده و اهدافي براي حملات عميق به روسيه شناسايي كند. 

فراتر از اين، ايالات‌متحده از فروش تسليحاتي سود مي‌برد كه اروپايي‌ها براي اوكراين مي‌خرند، تسليحاتي كه اروپا به مقياس وسيع يا اصلا توليد نمي‌كند. اين مساله همچنين به يك معماي گسترده‌تر مربوط به امنيت اوكراين و اروپا اشاره دارد. اروپا در تلاش است تا با افزايش هزينه‌هاي دفاعي، آسيب‌پذيري‌هاي خود را كاهش دهد، اما اغلب اين امر مستلزم خريد تسليحات بيشتر از امريكا است.

 اروپا در حال كاهش آسيب‌پذيري‌هاي كوتاه‌مدت خود است، اما اين كار هزينه افزايش وابستگي بلندمدت به امريكا را در پي دارد، كشوري كه اكنون وابستگي متحدان خود را به سلاح تبديل مي‌كند. اروپايي‌ها هنوز فاصله زيادي تا حل اين معضل دارند. اين درحالي است كه همچنان پاسخي ساختاريافته براي معضل امنيتي اروپا در دست نيست، اروپايي‌ها اهرم‌هاي لازم براي جلوگيري از تسليم اوكراين و ايجاد شرايط براي صلح عادلانه را دراختيار دارند. 

به نوشته فارن پالسي، با اين همه دو مولفه مهم وجود دارد كه بايد به آن پرداخته شود. اولين مولفه، توانايي اروپا در تمركز بر هدف راهبردي خود است. رهبران و نهادهاي اروپايي درك نظري از استراتژي بلندمدت دارند، اما در عمل غالبا درگير منافع كوتاه‌مدت و جزيي هستند.

 اين امر در مواضع كوته‌بينانه بلژيك و بانك مركزي اروپا درخصوص استفاده از دارايي‌هاي مسدود شده روسيه براي كمك به اوكراين به وضوح ديده مي‌شود. هر چند بي‌شك ريسك‌هاي مالي و حقوقي وجود دارد، اما اين ريسك‌ها در مقايسه با هزينه‌هاي سياسي، اقتصادي و امنيتي براي اروپا كه در صورت سقوط اوكراين متحمل مي‌شود، ناچيز است. مولفه دوم، اما شجاعت است. رهبران اروپايي بايد شجاعت پيدا كنند تا به واشنگتن بروند، با ادب از تلاش‌هاي ادعايي ترامپ براي برقراري صلح تشكر كنند و او را متقاعد سازند كه جهان پر از بحران‌هاي ديگر است كه نيازمند توجه او هستند. 

اروپايي‌ها مي‌توانند بگويند: «وقتي صحبت از اوكراين است، ما مي‌توانيم جنگ را مديريت كنيم. تنها چيزي كه مي‌خواهيم اين است كه جريان اطلاعات ادامه يابد و خريدهاي تسليحاتي تاييد شود، درحالي‌كه ما زمان مي‌خريم تا توانمندي‌هاي خود را بسازيم.» اين در‌حالي است كه اروپا نمي‌تواند وعده دهد كه امروز جنگ پايان يابد، اما مي‌تواند متعهد شود كه شرايط لازم براي امنيت پايدار در قاره را ايجاد كند و حتي اگر چاپلوسي هم لازم باشد، اروپا حتي مي‌تواند ترامپ را مطمئن سازد كه وقتي روز صلح فرا رسيد، با خوشحالي، بنايي، ميداني يا جايزه‌اي درخشان و طلايي را به او (ترامپ) اختصاص خواهد داد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون