• 1404 چهارشنبه 9 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6152 -
  • 1404 چهارشنبه 9 مهر

«اعتماد» در گفت‌وگوي اختصاصي با رحمن قهرمانپور بررسي می‌کند

پروژه ترامپ صلح يا سراب؟

طرح صلح در غزه بر مشاركت جمعي در خاورميانه تاكيد دارد و هدفش برقراري توازن ميان متحدان امريكاست و به نوعي در راستاي طرح عادي‌سازي روابط اسراييل با اعراب تعريف شده است

حديث روشني

 دونالد ترامپ دوشنبه شب براي چهارمين بار ميزبان بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسراييل در كاخ سفيد بود؛ ديداري كه محور اصلي آن اجراي طرح ۲۱‌بندي امريكا براي پايان دادن به جنگ در نوار غزه بود. ترامپ در اين نشست با تاكيد ادعايي بر تلاش جهت تحقق «صلح ابدي در خاورميانه» اعلام كرد كه هدف طرح مذكور، توقف فوري درگيري‌ها، آزادي تمام اسرا ظرف ۷۲ ساعت و خلع سلاح ادعايي حماس است. او همچنين از نتانياهو خواست تا با اجراي اين طرح، همكاري منطقه‌اي و بين‌المللي را تضمين كند و هشدار داد در صورت مخالفت، مسوول طولاني شدن بحران خواهد بود. نتانياهو نيز با حمايت رسمي از اين طرح ادعايي تاكيد كرد كه همراهي با ايالات متحده امكان انجام ناممكن‌ها را فراهم مي‌كند و غزه ديگر تهديدي براي اسراييل نخواهد بود. به ادعاي نخست‌وزير اسراييل، مديريت نوار غزه از طريق هيات بين‌المللي متشكل از كميته‌اي فن‌سالار به رياست ترامپ و توني بلر انجام خواهد شد و حماس و تشكيلات خودگردان فلسطيني نقش مستقيمي در آن نخواهند داشت. ساعاتي پس از ديدار مهم ترامپ و نتانياهو در كاخ سفيد، وزراي خارجه هشت كشور عربستان سعودي، اردن، امارات، اندونزي، پاكستان، تركيه، قطر و مصر با انتشار بيانيه‌اي مشترك از تلاش‌هاي ترامپ براي پايان دادن به جنگ در غزه استقبال و بر اعتماد خود به توانايي او براي يافتن راهي به سوي صلح تاكيد كردند. آنها همچنين ضمن قدرداني از نقش رهبري رييس‌جمهور امريكا، بر اهميت شراكت با اين كشور براي تثبيت صلح در منطقه تاكيد و از طرح پيشنهادي او براي پايان جنگ، بازسازي غزه، جلوگيري از كوچ اجباري مردم فلسطين و پيشبرد صلح فراگير حمايت كردند. وزراي خارجه اين كشورها همچنين از مخالفت ترامپ با الحاق كرانه باختري به اسراييل، ابراز خرسندي و آمادگي خود را براي همكاري سازنده با امريكا و طرف‌هاي ذي‌ربط براي تضمين اجراي اين توافق اعلام كردند. فعل و انفعالات اخير براي تعيين جزييات آينده غزه در شرايطي پيش مي‌رود كه ترامپ پيش‌تر و در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل از طرح خود براي اداره غزه رونمايي كرده بود؛ طرحي كه شامل توقف فوري عمليات نظامي، منجمد كردن خطوط درگيري، آزادي اسرا و تشكيل دولت موقت تكنوكرات از فلسطيني‌ها و بازيگران بين‌المللي است! در همين راستا، توني بلر، نخست‌وزير پيشين انگليس، رياست نهاد هفت نفره دوره گذار را برعهده دارد و اجراي طرح با حمايت كشورهاي عربي و اسلامي، از جمله مصر و پادشاهي‌هاي خليج‌فارس، تركيه و اندونزي دنبال مي‌شود. به ادعاي ناظران، به نظر مي‌رسد در مقطع فعلي تركيبي از فشارهاي منطقه‌اي، سياسي و اقتصادي اين نهاد بين‌المللي را قادر مي‌سازد تا مديريت غزه را به شكل مرحله‌اي اجرايي كند، هر چند به گفته گروهي ديگر، مواضع حماس و ديگر گروه‌هاي فلسطيني، از جمله جنبش خودگردان و فتح موفقيت مسالمت‌آميز آن را با ترديد مواجه مي‌كند. با اين حال، فعل و انفعالات پيرامون آينده غزه در شرايطي رخ مي‌دهد كه ترامپ روز سه‌شنبه در اقدامي بي‌سابقه، تمامي فرماندهان ارتش امريكا را در گردهمايي‌اي در كوانتيكو، ويرجينيا فراخواند. گروهي از تحليلگران معتقدند سياست خارجي امريكا در خاورميانه طي يك‌سال اخير دچار تحولاتي شده و از اين رو ترامپ تلاش دارد رويكرد واشنگتن را از سردرگمي و انفعال خارج و همزمان منافع اسراييل را با ديگر متحدانش همسو كند. ذيل همين گزاره است كه تحركات رييس‌جمهور امريكا براي تعيين تكليف جنگ غزه و البته با تكيه بر توان اعراب شدت گرفته است. در مقابل، گروهي ديگر از زاويه‌اي ديگر هشدار مي‌دهند كه كنار گذاشتن تشكيلات خودگردان فلسطيني و تكيه بر هدايت مستقيم امريكا و اسراييل، طرح ادعايي ترامپ را بيش از پيش به چارچوبي دست‌نشانده تبديل كرده و ابهامات آينده منطقه بدون لحاظ كردن مطالبات ديگر گروه‌هاي فلسطيني، همچنان باقي خواهد ماند. گفتني است اخيرا منابعي گزارش دادند كه تشكيلات خودگردان فلسطين با صدور بيانيه‌اي از طرح دونالد ترامپ براي آتش‌بس در نوار غزه استقبال كرده است‌. به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزيابي سناريوهاي احتمالي درباره اجراي آينده طرح ادعايي ترامپ و همچنين نحوه مشاركت كشورهاي عربي-اسلامي با رحمن قهرمانپور، تحليلگر مسائل بين‌الملل گفت‌وگو كرده است. قهرمانپور در گفت‌وگوي اختصاصي با «اعتماد» ضمن اشاره به اينكه طرح اخير امريكا با رهبري واشنگتن درصدد ايجاد نظم جديد و مورد نظر اين كشور در خاورميانه است؛ همزمان تاكيد دارد كه با حل مساله غزه، ترامپ به دنبال راهي براي پايان دادن به بحران‌هاي مرتبط با پرونده هسته‌اي ايران و سوريه خواهد بود. مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد. 

رحمن قهرمانپور، كارشناس مسائل بين‌الملل در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره جزييات طرح ادعايي اخير ترامپ براي اداره غزه با مشاركت اعراب گفت: مي‌توان چنين تحليل كرد كه سياست خارجي ايالات متحده در خاورميانه طي يك‌سال گذشته فاقد جهت‌گيري مشخص و معين بود؛ مساله‌اي كه نگراني متحدان واشنگتن را در پي داشت. دست‌كم برخي شركاي كليدي امريكا همچون عربستان سعودي، امارات متحده عربي و تركيه بيم آن را داشتند كه ايالات متحده در سياست منطقه‌اي خود صرفا بر همكاري با اسراييل متمركز شود و از رهگذر محور واشنگتن ـ تل‌آويو به دنبال حل مسائل منطقه برآيد و ديگر متحدانش را به حاشيه براند. به باور قهرمانپور در همين چارچوب، طرحي كه دونالد ترامپ مطرح كرده و در قالبش بر مشاركت متحدان امريكا در منطقه و حتي برخي بازيگران خارج از خاورميانه و خليج‌فارس، از جمله اندونزي تاكيد شده، نشان مي‌دهد كه رهبري ايالات متحده تلاش دارد رويكردي جمعي در خاورميانه را پيش برده و ميان متحدان امريكا نوعي توازن برقرار كند. به باور اين كارشناس مسائل بين‌الملل از زاويه‌اي ديگر، ابتكار جديد ترامپ امتداد همان توافق ابراهيم تلقي مي‌شود. او در ادامه به خواست امريكا براي مشاركت اندونزي اشاره كرد و يادآور شد كه مذاكرات ميان جاكارتا و واشنگتن براي به رسميت شناختن اسراييل از دوران رياست‌جمهوري جو بايدن و حتي پيش از رييس‌جمهور فعلي اندونزي آغاز شده بود. با اين حال، «جوكو ويدودو»، رييس‌جمهور وقت اندونزي اين پيشنهاد را رد كرد و پس از آن امريكا تلاش داشت تا عربستان سعودي را به محور توافق ابراهيم پيوند دهد. بنابراين، ورود اندونزي به عنوان يكي از پرجمعيت‌ترين كشورهاي جهان اسلام در شرق آسيا به اين معادله، اهميتي ويژه در طرح جديد ترامپ دارد. به گفته قهرمانپور ابتكار ترامپ يادآور همان سياست كلي باراك اوباماست كه تحت عنوان «از منطقه، به منطقه، براي منطقه» شناخته مي‌شد. ترامپ، به‌رغم مخالفت‌هاي آشكارش با اوباما، نهايتا يا خود به اين جمع‌بندي رسيده يا دست‌كم مشاورانش او را قانع كرده‌اند كه طرح اوباما مي‌تواند راهكار موثري براي خاورميانه باشد؛ يعني استفاده از ظرفيت‌هاي كشورهاي منطقه براي حل مشكلات منطقه‌، با هدايت و رهبري ايالات متحده. لذا در همين چارچوب طرح امريكا براي صلح در غزه معنا مي‌يابد؛ طرحي كه در آن هم كشورهاي منطقه از جمله قطر، مصر، اردن، تركيه و عربستان حضور دارند و هم بازيگران فرامنطقه‌اي چون اندونزي . از اين رو بايد ديد رويكرد جديد ترامپ تا چه اندازه در عمل مي‌تواند با موفقيت اجرايي شود.
قهرمانپور در ادامه و در رابطه با تحليل نقش‌آفريني توني بلر، ديپلمات كهنه‌كار بريتانيايي در اجراي طرح ترامپ براي آينده غزه تشريح كرد: بايد توجه داشت كه توني بلر، نخست‌وزير پيشين بريتانيا از مدت‌ها پيش در ارتباط با موضوع فلسطين فعال بوده است. صرف‌نظر از مواضع او نسبت به فلسطين و اسراييل، وي در عرصه جهاني كوشيده برند شخصي‌اش را با مساله فلسطين پيوند بزند. اين نكته نخست است. نكته دوم آنكه ترامپ در سخنراني اخير خود تصريح كرد كه رهبري و در واقع رياست اين ابتكار با او است و توني بلر صرفا نقشي اجرايي (به ‌نوعي دبير اجرايي) را بر عهده دارد. از همين رو آزادي عمل بلر در اين پرونده چندان گسترده نيست و نهايتا اين ترامپ است كه بايد موضوع را حل‌وفصل كند. افزون بر اين، بايد در نظر داشت كه بلر در حال حاضر سمتي رسمي ندارد؛ بنابراين اگر بنا باشد تصميم‌هاي جدي و رسمي اتخاذ شود، اين ترامپ خواهد بود كه مسووليت نهايي را بر عهده دارد. در عين حال، همان‌طور كه اشاره شد، ترامپ نيز در تصميم‌گيري‌هاي خود ناگزير است تا منافع اسراييل و همچنين منافع كشورهاي منطقه را لحاظ كند.
اين كارشناس روابط بين‌الملل در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» درباره نقش اعراب و ديگر متحدان واشنگتن در اجراي اين ابتكار عمل گفت: به نظر مي‌رسد بخش اجرايي و تامين مالي طرح بر عهده كشورهاي حاشيه خليج‌فارس است. اين همان ابتكاري است كه از مدت‌ها پيش مطرح بود؛ يعني ايجاد يك دولت تكنوكراتيك و غيرسياسي در غزه براي اداره امور روزمره، بازسازي، خلع سلاح حماس و مديريت منابع مالي. تامين مالي اين دولت نيز احتمالا از سوي كشورهاي ثروتمند حاشيه خليج‌فارس به ‌ويژه امارات، قطر و عربستان سعودي اجرايي خواهد شد. به باور قهرمانپور در اين ميان، مصر به دليل همجواري و همسايگي با غزه، برخورداري از نفوذ اطلاعاتي و همچنين سابقه سنتي در ميانجيگري مساله فلسطين، از توان ديپلماتيك ويژه‌اي برخوردار است. شايد به همين دليل است كه مصر و قطر اين پيشنهاد را به حماس ارايه كرده‌اند. مصر در بخش‌هايي از حماس نفوذ دارد و در مذاكرات پيشين ميانجيگر و ميزبان بود. دوحه هم به واسطه توان مالي و پيوندهاي اعتقادي‌اش با اين گروه مي‌تواند حماس را به پذيرش اين طرح ترغيب كند. قهرمانپور در ادامه تشريح كرد: از همين رو، اين ابتكار يك طرح جمعي محسوب مي‌شود كه ريشه در سياست منطقه‌اي باراك اوباما دارد؛ سياستي كه در زمان خود برخي موفقيت‌ها را به همراه و بر مشاركت همه بازيگران منطقه‌اي تاكيد داشت. نكته قابل توجه آن است كه ترامپ در سخنان اخير خود حتي احتمال پيوستن ايران به اين روند در آينده را نيز مطرح كرده است؛ امري كه نشان مي‌دهد واشنگتن به اين جمع‌بندي رسيده كه پيشبرد سياست اسراييل‌محور نمي‌تواند به برقراري صلح در منطقه بينجامد. اين تحليلگر مسائل بين‌الملل در ادامه گفت‌وگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: در خصوص اينكه آيا پادشاهي‌هاي خليج‌فارس حاضر به پذيرش چنين ريسكي خواهند بود يا خير، گفت: حضور امريكا در اين طرح براي اين گروه از بازيگران تعيين‌كننده است. اين گروه از كشورها مي‌دانند ترامپ تنها فردي است كه مي‌تواند جاه‌طلبي‌ها و بلندپروازي‌هاي بنيامين نتانياهو و خشونت بي‌حد و حصر او را مهار كند. حتي در نشست مطبوعاتي اخير نيز از لحن و اظهارات نتانياهو مشخص بود كه تحت فشار ترامپ است. به گونه‌اي كه به نظر مي‌رسد ترامپ از او خواسته از قطر عذرخواهي كند و نتانياهو خود نيز اذعان داشت كه هرچند در برخي موارد مخالف است، اما به دليل فشار ترامپ ناگزير است توافق را بپذيرد. از اين منظر، قرار گرفتن ترامپ در راس اين ابتكار عمل مي‌تواند براي پادشاهي‌هاي حاشيه خليج‌فارس نوعي اطمينان خاطر ايجاد كند؛ اطميناني كه زمينه‌ساز مشاركت آنها در بازسازي غزه، اعمال فشار بر حماس و حضور فعال در روند اجراي اين طرح خواهد بود.
قهرمانپور در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در راستاي پيش‌بيني مواضع نتانياهو و همزمان راستگرايان افراطي عضو كابينه‌اش نسبت به اين ابتكار تشريح كرد: موضع بنيامين نتانياهو در قبال اين طرح تعيين‌كننده خواهد بود؛ به همان اندازه كه نقش حماس نيز با اهميت است. نتانياهو تهديد كرده كه در صورت مخالفت حماس با اين طرح ابتكاري، اسراييل به‌ تنهايي آن را پيش خواهد برد؛ مقصود او حمله مجدد به غزه و خلع سلاح اين جنبش است. به گفته اين تحليلگر مسائل بين‌الملل، با اين حال، نتانياهو با چند چالش اساسي مواجه است؛ نخستين چالش درون كابينه ائتلافي است. بخشي از نيروهاي افراطي يهودي با اين طرح مخالفند و حتي برخي از آنان خواهان تبديل غزه به شهرك‌هاي يهودي‌نشين هستند. اين جريان افراطي در مقاطعي وارد غزه شد و قصد داشت عمليات ساخت‌وساز را آغاز كند، اما نتانياهو تحت فشارهاي بين‌المللي ناگزير شد مانع از تحقق اين اقدام شود. دومين چالش به روابط ميان نتانياهو، ارتش و موساد بازمي‌گردد. به نظر مي‌رسد ارتش اسراييل چندان موافق اشغال دوباره غزه نيست، زيرا تجربه عقب‌نشيني يك‌طرفه در سال ۲۰۰۵، در دوران آريل شارون، تجربه‌اي تلخ و پرهزينه بود. ارتش به ‌خوبي مي‌داند كه تامين امنيت بلندمدت غزه دشوار است و مي‌تواند به معضلي جدي براي ارتش اسراييل تبديل شود. از اين رو نظاميان اسراييلي تمايل دارند نقش خود را محدود نگه داشته و مسووليت حضور دايمي در غزه را نپذيرند. در سطح منطقه‌اي، نتانياهو بايد بتواند اعتماد كشورهاي عربي را احيا كند. حملات اسراييل به ايران، سوريه، قطر، حزب‌الله لبنان و حتي يمن، موجب نگراني متحدان عرب ايالات متحده شده است. كشورهايي چون عربستان سعودي، امارات، قطر و تركيه ديگر تمايلي به همراهي پيشين با نتانياهو با هدف ايجاد موازنه در برابر ايران ندارند و بيش از هر چيز به دنبال مهار نخست وزيري اسراييل هستند؛ چه از طريق نزديكي به ترامپ و چه همراهي ضمني با ايران و ابراز همدردي با كشورهايي كه هدف حملات اسراييل قرار گرفتند. اگر نتانياهو بخواهد توافق ابراهيم را پيش ببرد و سياست «دو دولت» را كنار بگذارد، ناگزير به سطحي از همكاري با بازيگران كليدي منطقه‌اي از جمله امارات، عربستان، قطر، اردن و مصر خواهد بود. سه كشور اخير، يعني اردن، مصر و امارات، هم‌اكنون روابط رسمي با اسراييل دارند و نقش آنها حياتي است. اين كارشناس مسائل بين‌الملل در ادامه به «اعتماد» گفت: در سطح بين‌المللي نيز نتانياهو با فشارهاي جدي مواجه است؛ هم از سوي ايالات متحده كه بر لزوم پذيرش روند صلح تاكيد دارد و هم از جانب اروپا كه در به رسميت شناختن دولت فلسطين گام برداشته است. افكار عمومي به‌ويژه در اروپا به ‌شدت مخالف نتانياهو و سياست‌هاي اسراييل است. هر چند راست‌گرايان اسراييلي مدعي‌اند اين فشارها تاثيري بر تصميم‌هاي تل‌آويو ندارد، واقعيت آن است كه نمي‌توان انتقادها و فشارها بر اسراييل را ناديده گرفت. مواضع تند نخست‌وزير اسپانيا، تعبير رييس‌جمهوري برزيل از حملات اسراييل به غزه به عنوان «نسل‌كشي» و پيوستن به آفريقاي جنوبي در دادگاه كيفري بين‌المللي يا تصميم كانادا براي به رسميت شناختن دولت فلسطين، همگي نمونه‌هايي از فشار فزاينده بين‌المللي است. در ‌هرحال، بخش مهمي از حيات سياسي اسراييل در عرصه جهاني متكي بر حمايت قدرت‌هاي غربي نظير امريكا، بريتانيا، فرانسه، آلمان و كاناداست. از اين منظر، نتانياهو ناگزير است به فشارهاي خارجي توجه و تلاش كند ميان فشارهاي داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي توازن ايجاد كند. همين وضعيت موجب شده كه نسبت به امكان اجرايي شدن كامل اين طرح، ترديدهاي جدي وجود داشته باشد.
قهرمانپور در ادامه و در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درباره احتمال يا عدم احتمال تشكيل دولت فلسطين و حتي در مقطعي تشكيل دولت دست نشانده اسراييل در نتيجه اجرايي شدن طرح ترامپ، تشريح كرد: واقعيت اين است كه در حال حاضر نمي‌توان با اطمينان كامل درباره آينده اين طرح سخن گفت. هر دو سناريو ممكن است تحقق يابد. روز دوشنبه نيز ترامپ در سخنراني خود به‌طور تلويحي اشاره كرد كه در صورت اجراي اين طرح، شايد در آينده مسير تشكيل دولت فلسطيني هموار شود؛ امري كه اهميت زيادي دارد. از سوي ديگر، او صراحتا با الحاق كرانه باختري به اسراييل مخالفت كرده است. نكته‌اي كه مورد توافق همه طرف‌ها در اين طرح است، كاهش نقش حماس در غزه است. لذا مساله خلع سلاح حماس نيز با وجود اختلاف‌نظر ميان كشورهاي منطقه، به نظر مي‌رسد تا حدي مورد توافق ضمني قرار دارد. با اين حال، پرسش اصلي در اين طرح همچنان اين است كه خلع سلاح حماس توسط چه نهاد يا بازيگري انجام خواهد شد: آيا امريكا، كشورهاي منطقه يا دولت تكنوكراتيك تازه‌تاسيس غزه اين مسووليت را بر عهده خواهند گرفت؟ تحقق اين هدف بستگي مستقيم به تصميم حماس دارد. اگر حماس بپذيرد نقش خود را به يك نيروي سياسي محدود كند، شرايط براي تشكيل دولت فلسطيني در آينده فراهم خواهد شد. اما اگر حماس اين شرط را نپذيرد و در عين حال جنبش فتح و خودگردان فلسطيني در كرانه باختري اصلاحات مورد انتظار جامعه بين‌المللي را اجرايي نكند، احتمال دارد دولت تكنوكراتيك غزه به يك نهاد ناكارآمد و كم‌اثر تبديل شود و بين اهداف و منافع متعارض اسراييل از يك سو و قطر، مصر و ديگر كشورهاي منطقه از سوي ديگر گرفتار شود.
قهرمانپور در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در خصوص واكنش تشكيلات خودگران به طرح اخير ترامپ براي اداره غزه گفت: يكي از نكات جالب توجه در اين طرح، كنار گذاشتن تشكيلات خودگردان فلسطيني از فرآيند اجرايي است. در ماه‌هاي گذشته بحث بر سر اين بود كه امنيت غزه به خودگران فلسطيني سپرده شود و حتي برخي پيشنهادها مطرح شد مبني بر اينكه دولت تكنوكراتيك تازه‌تاسيس زير نظارت و هدايت خودگردان فلسطيني فعاليت كند. با اين حال، مخالفت اسراييل و احتمالا برخي كشورهاي منطقه، از جمله قطر، موجب شد كه در نهايت خودگردان فلسطيني از اين طرح كنار گذاشته شود. اما غربي‌ها گفته‌اند در صورت اجراي اصلاحات مدنظر به‌ويژه در زمينه مقابله با فساد و تقويت شفافيت اداري و مالي ممكن است در آينده مسووليت‌هايي در اين چارچوب به آن سپرده شود. با اين حال، واقعيت‌هاي پيچيده داخلي فلسطين، از جمله مساله جانشيني محمود عباس، اختلافات درون فتح و رابطه پرتنش ميان فتح و حماس، سبب شده است كه خودگردان فلسطيني نتواند به اندازه‌اي كه جامعه بين‌المللي انتظار دارد، نقش موثر و كارآمدي در حل بحران غزه ايفا كند.
اين تحليلگر مسائل بين‌الملل در پاسخ به سوال پاياني «اعتماد» درباره ارزيابي ديدار اخير ترامپ و نتانياهو در كاخ سفيد خاطرنشان كرد: در خصوص اين ديدار، چند نكته حايز اهميت است؛ نخست اينكه به نظر مي‌رسد ترامپ به اين جمع‌بندي رسيده كه اگر صرفا بر اساس منافع اسراييل در منطقه عمل كند، سياست خارجي امريكا در خاورميانه موفق نخواهد بود. از اين رو، با وجود اولويت داشتن منافع اسراييل، تلاش مي‌كند منافع ساير متحدان خود، به‌ويژه امارات و عربستان را نيز مدنظر قرار دهد. از سوي ديگر، مشاركت تركيه در اين فرآيند نشان مي‌دهد ترامپ نيم‌نگاهي نيز به روابط آنكارا با مسكو دارد و مي‌خواهد مانع از نزديكي بيش از حد تركيه به روسيه شود و همچنان اين بازيگر را در مدار امنيتي غرب و ناتو حفظ كند. نكته دوم اينكه ترامپ مي‌كوشد از انفعال و سردرگمي موجود در سياست خارجي امريكا در قبال خاورميانه خارج شود و طرح‌هايي جدي و بلندپروازانه مطرح كرده است. براي مثال، بحث‌هاي پيشين درباره انتقال جمعيت غزه به جاي ديگر در اين طرح مطرح نشده است؛ موضوعي كه نشان مي‌دهد ترامپ از مواضع غيرواقع‌بينانه گذشته تا حدي عقب‌نشيني كرده و تلاش دارد واقعيت‌هاي ميداني خاورميانه را لحاظ كند. از اين منظر، مي‌توان گفت سياست خارجي امريكا در اين منطقه بيش از گذشته به واقعيت‌ها توجه مي‌كند. اين كارشناس روابط بين‌الملل در پايان به «اعتماد» گفت: نكته سوم اما به هدف ايجاد يك نظم جديد منطقه‌اي بازمي‌گردد. امريكايي‌ها به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه اسراييل به‌ تنهايي قادر به ايجاد نظم منطقه‌اي نيست؛ تجربه دهه ۱۹۹۰ نشان داد كه در صورت قرار گرفتن اسراييل در راس ابتكار‌ها، ساير كشورهاي منطقه در آن نظم مشاركت نمي‌كنند. به نظر مي‌رسد طرح امريكا بر ايجاد يك نظم جديد با رهبري واشنگتن، با لحاظ منافع كشورهاي عربي، اولويت دادن به منافع اسراييل و احتمالا مشاركت اروپا تمركز دارد. در اين چارچوب، مساله غزه اهميت ويژه‌اي دارد، اما دو موضوع حياتي ديگر نيز بايد در اين نظم جديد حل و فصل شود: نخست پرونده هسته‌اي ايران و دوم بحران سوريه. از نگاه كاخ سفيد، سه موضوع ايران، غزه و سوريه با يكديگر ارتباط تنگاتنگ دارند و نمي‌توان بدون توجه همزمان به هر سه، مسائل خاورميانه را حل كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
نهاد سلامت را دريابيد بازار خودرو ترمز برید پروژه ترامپ صلح يا سراب؟ فيلترينگ گوگل ادز راه‌حل يا بحران؟ نمي‌گذارند سينمامتروپل ديده شود جادوي زندگي انسان از تولد تا مرگ طبقه متوسط و نگهداشت جامعه برندگان تورم گروهي كوچك از صاحبان منافع‌اند محك چين پس از فعال شدن مكانيسم ماشه حمله به دولت از مسووليت‌شناسي تا ابراز وجود! تهديد و جنگ فرهنگي عليه ملت ايران از بالفور تا بلر سياست‌هاي استعماري غرب اروپا عليه روسيه؛ امريكا عليه چين چالش هويت دانش‌آموزان در عصر شبكه‌هاي اجتماعي ريسك‌هاي پنهان بورس تهران از شوك تا بازنگري: تجربه جديد بازاريابي ديجيتال مردم كجا جمع مي‌شوند! ولايت قلم بر تئاتر عرفان بدون متا فيزيك افزايش نجومي اجاره‌بها بلاي جان مستاجران متعهد به زيست و زبان صحنه طبقه متوسط و نگهداشت جامعه برندگان تورم گروهي كوچك از صاحبان منافعند محك چين پس از فعال شدن مكانيسم ماشه حمله به دولت از مسووليت‌شناسي تا ابراز وجود! تهديد و جنگ فرهنگي عليه ملت ايران
کارتون
کارتون