• 1404 چهارشنبه 9 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6152 -
  • 1404 چهارشنبه 9 مهر

عرفان بدون متا فيزيك

محسن آزموده

هفتم و هشتم مهر ماه، به ترتيب روز بزرگداشت شمس تبريزي و مولانا جلال‌الدين محمد بلخي، دو صوفي و عارف بزرگ ايراني است. اين دو چهره نامدار عرصه عرفان و تصوف، به ويژه مولوي رومي شهرتي جهاني دارند و نه فقط در ميان فارسي‌زبانان كه در اقصا نقاط جهان، لااقل ميان كتابخوان‌ها و اهل فرهنگ شناخته شده‌اند. در ايام نزديك به بزرگداشت ايشان هم معمولا شبكه‌هاي اجتماعي پر مي‌شود از گزين گويه‌ها و بيت‌ها و جمله‌ها و عبارت‌هايي از آنها. يك عده از اهل ذوق و كاربلدها هم كه حافظه و بيان خوبي دارند، در فضاي مجازي و انواع و اقسام پلتفرم‌ها، ويديوهايي منتشر مي‌كنند، برگرفته از برخي آثار اين اهل عرفان يا متن‌هايي قشنگ و عامه‌پسند كه در آنها خلق را به رواداري و انسانيت و فضايل اخلاقي و ساده‌گيري و زندگي خوب و... دعوت مي‌كنند. 
البته به دلايل مختلف و بعضا قابل حدس، اين روزها، آثار مولوي و شمس مثل حدود 20-15 سال پيش پرطرفدار نيستند و بازارشان رونق سابق را ندارد و جاي آنها را فردوسي و خيام گرفته است. اما كماكان در ميان اقشار سنتي‌تر پيدا مي‌شوند كساني كه براي مباحث پرطرفداري مثل معناي زندگي و زندگي خوب و... به آثار شمس و مولانا ارجاع مي‌دهند و مي‌كوشند از آثاري مثل تذكره‌الاوليا و مثنوي معنوي، جملاتي قشنگ و باب روز استخراج كنند و براي مخاطبان تشنه اين مباحث، اصطلاحا محتوا توليد كنند! 
جوان‌تر كه بودم، خيلي اين كارها را نمي‌پسنديدم و آن را مصداق نوعي سطحي‌انگاري و ميانمايگي و تقليل دادن آثار فاخر به خوراك فست‌فودي مخاطباني پخته‌خوار مي‌دانستم. فكر مي‌كردم اين‌طور ناخنك زدن به مثنوي و اسرارالتوحيد، ساده‌انگاري و رهزن است و توهم دانايي ايجاد مي‌كند و باعث مي‌شود عده‌اي گمان كنند با چند بيت از مولانا و عطار كليت فكر و انديشه آنها را فهميده‌اند و الخ. اينها البته افكار و حرف‌هاي من نبود. آنها را از اهل فن و تحقيق ياد گرفته بودم، آنها كه بعضا عمري استخوان در اين كار خرد كرده‌اند و به قول معروف دود چراغ خورده‌اند و سوي چشم‌شان را در تحقيق و مطالعه از دست داده‌اند. 
الان البته اين‌طور فكر نمي‌كنم و معتقدم اشكالي ندارد هر كسي از ظن خودش يار مولانا و شمس شود. قرار نيست همه بديع‌الزمان فروزانفر و شفيعي كدكني شوند.
 آدم‌ها خيلي زيادند و متنوع، هر كدام هم تخصصي و علاقه‌مندي و مشغله‌اي دارد. يك مهندس يا پزشك يا نانوا يا فروشنده لباس يا آهنگر يا نجار، قرار نيست متخصص عرفان و تصوف باشد، اما حق دارد از ميراث فكري و فرهنگي بشري به قدر حس و حال و حوصله‌اش بهره‌مند شود، بي‌آنكه آداب و ترتيبي بجويد. اين بخل و تنگ‌نظري است كه فكر كنيم تنها كارشناسان ادبيات فارسي يا كساني كه فلسفه و حكمت مي‌دانند، اجازه دارند مثنوي يا ديوان شمس را بگشايند و شعري از مولانا بخوانند. در عمل هم البته همين اتفاق مي‌افتد. مثنوي مولانا مثل ديوان حافظ در بسياري از خانه‌ها هست و غيرمتخصصان هر از گاهي، به صرافت مي‌افتند و لاي آن را باز مي‌كنند و درست و غلط چند بيتي مي‌خوانند و به قدر تشنگي از آن مي‌چشند. نوش جان‌شان. 
از يك نكته اما نبايد غفلت كرد و آن همان توهم دانايي است كه اشاره شد. اينكه يك نفر به قصد تفنن در دريا شنا كند، يك موضوع است و اينكه همين آدم تصور كند كه به صرف چند ساعت آبتني، توانسته بر دريا چيره شود و آن را فراچنگ آورد، موضوعي ديگر. نكته ديگر اينكه مواجهه تفنني يا حتي بگوييم دلبخواهي با آثار اصطلاحا «عرفاني» موجب مي‌شود كه آن به اصطلاح جهان‌شناسي و متافيزيكي كه پس پشت اين آثار نهفته و به يك معنا بنياد و اساس آنها را بر پا داشته، ناديده گرفته شود. 
عرفان و تصوف ايراني يا اسلامي يا ايراني-اسلامي برمبناي يك معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي و ارزش‌شناسي مشخص شكل گرفته‌اند، يعني نوعي تلقي خاص از انسان و جهان و رابطه اين دو. مراجعه سرسري گزينشي، بدون توجه به اين بنياد معرفتي، في‌نفسه اشكالي ندارد، مخصوصا اگر نيازهاي روان‌شناختي و حتي فكري و معرفتي مخاطب را برآورده سازد. همچنان كه مي‌توان به اين آثار رويكرد زيبايي‌شناسانه داشت و مثلا از شكل بيان و نحوه روايتگري و آرايه‌هاي ادبي و شگردهاي زباني و قصه‌گويي آنها لذت برد، اما همزمان بد نيست آگاه بود و به خاطر داشت كه اين آثار در زمينه و زمانه‌اي متفاوت و برمبناي متافيزيكي خاص خلق شده‌اند. كمترين فايده اين آگاهي و خودآگاهي اين است كه از برخورد با قطعاتي از آثار عرفاني كه چندان به مذاق زمانه ما خوش نمي‌آيند، شگفت‌زده نشويم و به اصطلاح توي ذوق‌مان نخورد. به هر حال شمس و مولانا اگرچه فارسي نوشته‌اند و گفته‌اند، اما هفت-هشت قرن قبل از ما مي‌زيستند و دنيا و انسان را طور ديگري نگاه مي‌كردند. درنتيجه قابل فهم است كه مثلا درباره زنان يا باورمندان به ساير اديان چيزهايي گفته باشند كه امروز چندان مقبول طبع نباشد. گزينشگران صاحب ذوق، در آثار اين صوفيان و عرفا مي‌گردند و آنچه باب طبع امروزي ماست، بر مي‌گزينند، بدون توجه به متافيزيكي كه پس پشت اين ميراث قرار گرفته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
نهاد سلامت را دريابيد بازار خودرو ترمز برید پروژه ترامپ صلح يا سراب؟ فيلترينگ گوگل ادز راه‌حل يا بحران؟ نمي‌گذارند سينمامتروپل ديده شود جادوي زندگي انسان از تولد تا مرگ طبقه متوسط و نگهداشت جامعه برندگان تورم گروهي كوچك از صاحبان منافع‌اند محك چين پس از فعال شدن مكانيسم ماشه حمله به دولت از مسووليت‌شناسي تا ابراز وجود! تهديد و جنگ فرهنگي عليه ملت ايران از بالفور تا بلر سياست‌هاي استعماري غرب اروپا عليه روسيه؛ امريكا عليه چين چالش هويت دانش‌آموزان در عصر شبكه‌هاي اجتماعي ريسك‌هاي پنهان بورس تهران از شوك تا بازنگري: تجربه جديد بازاريابي ديجيتال مردم كجا جمع مي‌شوند! ولايت قلم بر تئاتر عرفان بدون متا فيزيك افزايش نجومي اجاره‌بها بلاي جان مستاجران متعهد به زيست و زبان صحنه طبقه متوسط و نگهداشت جامعه برندگان تورم گروهي كوچك از صاحبان منافعند محك چين پس از فعال شدن مكانيسم ماشه حمله به دولت از مسووليت‌شناسي تا ابراز وجود! تهديد و جنگ فرهنگي عليه ملت ايران
کارتون
کارتون