نشست اقليمي وحدت در عصر تفرقه
رضا مداحي
نشست بينالمللي تغييرات اقليمي سازمان ملل متحد موسوم به «كاپ ۳۰» از روز دوشنبه در شهر بلم برزيل آغاز شد؛ شهري دروازهمانند در قلب جنگلهاي آمازون كه خود به نمادي از تضادهاي عصر اقليم بدل شده است: جايي كه طبيعت هنوز زنده است، اما در احاطه چاههاي نفت، آتشسوزيهاي جنگلي و فشارهاي توسعه قرار دارد. افتتاحيه اجلاس با سخنراني سايمون استيل، دبيركل اجرايي سازمان ملل در امور تغييرات اقليمي، لحني هشداردهنده داشت. او رهبران بيش از ۱۹۰ كشور را خطاب قرار داد و گفت: «وظيفه شما جنگيدن با يكديگر نيست، بلكه جنگيدن با بحران اقليمي است.» لحن او نشان از اضطرابي داشت كه در ماههاي اخير به وضوح در نهادهاي بينالمللي قابل مشاهده است؛ اضطرابي ناشي از شكاف ميان دانش و اراده، ميان توافقهاي روي كاغذ و اقدامهاي واقعي.
برگزاري كاپ ۳۰ در برزيل، تصميمي است كه همزمان بار نمادين و بار سياسي دارد. برزيل با جنگلهاي آمازون يكي از حياتيترين كانونهاي جذب كربن در سياره ما است و دولت لولا داسيلوا از زمان بازگشت به قدرت كوشيده نقش رهبري در مسائل مرتبط با اقليم ايفا كند. لولا در سخنان آغازين خود گفت: «برزيل نميخواهد رهبر محيط زيست باشد، اما بيمسووليتي است اگر كشوري مانند ما در برابر فاجعه اقليمي سكوت كند.» با اين حال، سياست دوگانه دولت او، يعني تلاش براي جذب سرمايه از يكسو و صدور مجوز براي اكتشاف نفت در دهانه رود آمازون از سوي ديگر، مورد انتقاد بسياري از فعالان محيط زيست قرار گرفته است. همين تناقض، بلم را به شهري بدل كرده در آن روح اميد و سايه ترديد همزمان حضور دارد.
اين اجلاس در شرايطي برگزار ميشود كه چندجانبهگرايي جهاني بيش از هر زمان ديگري آسيبپذير شده است. غيبت ايالات متحده امريكا - دومين آلاينده بزرگ جهان پس از چين- يكي از نشانههاي آشكار اين وضعيت است. دولت دونالد ترامپ، كه بار ديگر روند خروج از توافق پاريس را آغاز كرده، هيچ نماينده رسمي به برزيل نفرستاده است. غيبت امريكا نه فقط از نظر نمادين بلكه از نظر سياسي ضربهاي سنگين به ساختار مذاكرات اقليمي تلقي ميشود؛ زيرا بدون مشاركت اقتصادهاي بزرگ، تحقق اهداف كاهش انتشار تقريبا ناممكن خواهد بود. در مقابل، فرماندار كاليفرنيا، گاوين نيوسام- كه بهصورت مستقل در اجلاس حاضر شده- در اظهاراتي تند گفت: «در زماني كه بايد با متحدان و جهان همكاري كنيم، دولت فدرال با انكار علم و بياحترامي به تعهدات بينالمللي، همه را نااميد كرده است.» اين تقابل ميان سطوح مختلف قدرت در درون خود امريكا، نشانهاي از شكاف عميق ميان واقعيت اقليمي و اراده سياسي است. در گزارش جديد دبيرخانه كنوانسيون تغييرات اقليمي، تصويري از وضعيت نگرانكننده جهان ارائه شده است. براساس اين گزارش، اگر برنامههاي فعلي كشورها بيكموكاست اجرا شود، انتشار جهاني گازهاي گلخانهاي تا سال ۲۰۳۵ تنها ۱۲ درصد نسبت به سال ۲۰۱۹ كاهش خواهد يافت. اين عدد، هرچند اندكي بهتر از برآورد قبلي ۱۰ درصدي است، اما هنوز فاصلهاي عظيم با هدف كاهش ۶۰ درصدي دارد كه براي مهار گرمايش زمين در حد ۱.۵ درجه سانتيگراد ضروري است. استيل در سخنان خود با لحني صريح گفت: «سه دهه گفتوگو منحني گرمايش را كمي خم كرده است، اما نه به اندازهاي كه بتواند مسير فاجعه را تغيير دهد. ما پيشرفت كردهايم، اما بسيار كند و ديگر زمان در اختيار ما نيست. در كاپ ۳۰، گفتوگوها حول دو محور حساس جريان دارد: نخست، مساله تأمين مالي كشورهاي در حال توسعه براي سازگاري با پيامدهاي تغييرات اقليمي، و دوم، روند گذار از سوختهاي فسيلي به سمت انرژيهاي تجديدپذير. در توافق سال گذشته، كشورهاي ثروتمند تعهد كردند تا سال ۲۰۳۵ دستكم سالانه ۳۰۰ ميليارد دلار براي اين هدف تخصيص بدهند، اما كارشناسان معتقدند كه رقم واقعي مورد نياز چيزي در حدود يكهزار و 300 ميليارد دلار است. به بيان ديگر، شكاف ميان وعده و واقعيت، تقريبا چهار برابر است. اين وضعيت، بار ديگر تضاد ديرينه شمال و جنوب را آشكار كرده است: كشورهاي توسعهيافته ميخواهند از انرژيهاي فسيلي فاصله بگيرند، در حالي كه كشورهاي فقيرتر هنوز اين منابع را تنها مسير رشد اقتصادي خود ميدانند.
در اين فضاي متناقض و پرتنش، لولا داسيلوا كوشيده است چهرهاي عملگرايانه از رهبري اقليمي نشان بدهد. او تأكيد كرده كه برزيل قصد ندارد ناگهان از نفت چشم بپوشد، بلكه بايد از درآمدهاي نفتي براي توسعه پايدار استفاده كند. شعار غيررسمي اجلاس امسال «كاپ عمل» است؛ اشارهاي به اينكه دوران وعدههاي توخالي پايان يافته و زمان اجراي واقعي تعهدات فرا رسيده است. با اين حال، در خيابانهاي بلم، هزاران فعال محيط زيست، دانشجو و نماينده جوامع بومي آمازون با در دست داشتن پلاكاردهايي از رهبران جهان خواستار توقف فوري تخريب جنگلها، قطع استخراج معادن و حفاظت از رودخانهها شدند. رهبران بومي كه با قايقهاي چوبي مسير هزاران كيلومتر را پيموده بودند، سخنرانيهاي خود را نه با زبان ديپلماتيك، بلكه با فرياد بيان كردند: «زمين خانه ماست؛ اگر آمازون بميرد، جهان نيز نفس نخواهد كشيد .
در كنار اين صداها، جامعه علمي نيز زنگ خطر تازهاي را به صدا درآورده است. بيش از صد موسسه تحقيقاتي هشدار دادهاند كه فروپاشي سريع يخچالهاي طبيعي و ذوب خاكهاي منجمد ميتواند در دهه آينده نقطه بازگشتناپذير بحران اقليمي را فعال كند. اين در حالي است كه برخي گزارشها نشان ميدهد در نيمه نخست سال ۲۰۲۵، انرژيهاي تجديدپذير براي نخستينبار از زغالسنگ پيشي گرفته و به منبع اصلي برق جهان بدل شدهاند. شايد اين تنها نشانهاي از اميد در ميان موجي از بدبيني باشد.
سايمون استيل در پايان روز نخست اجلاس گفت: «اقتصاد آينده، سبز است. ممكن است هزينه اقدام بالا باشد، اما هزينه بيعملي، نابودي زمين است.» سخني كه با تشويق حضار همراه شد؛ زيرا بيش از آنكه شعاري سياسي باشد، حقيقتي تلخ بود. كاپ ۳۰ در بلم آزموني است براي چندجانبهگرايي جهاني، براي توانايي دولتها در شنيدن يكديگر و براي اينكه آيا انسان ميتواند از خود فراتر رود. در جهاني گرفتار تفرقه و بياعتمادي، شايد تنها چيزي كه هنوز ما را متحد ميكند، ترس مشترك از آينده است. اما شايد همين ترس، اگر با عقل و اراده همراه شود، بتواند آخرين فرصت ما براي نجات زمين باشد.
در اين ميان، حضور جمهوري اسلامي ايران در اجلاس امسال هرچند كمجمعيت، اما قابل توجه بود. هيات ايراني متشكل از شينا انصاري، رييس سازمان حفاظت محيط زيست، آرمان خورسند، رييس مركز امور بينالملل اين سازمان، يك مديركل از وزارت خارجه و محافظ بود. با اين حال، پيش از آغاز اجلاس، بحث درباره بودجه سفر به بلم و نامه درخواستي براي تأمين 50 ميليارد تومان جهت برپايي پاويون ايران در فضاي رسانهاي داخلي جنجالآفرين شد. پس از لغو غرفه و كاهش تركيب اعزامي، كل هزينه ماموريت به حدود چهار ميليارد تومان تقليل يافت. مسوولان سازمان محيط زيست تأكيد كردهاند كه اين سفر با «حداقل هزينه و حداكثر كاركرد ديپلماتيك» انجام شده است. آرمان خورسند در گفتوگويي اعلام كرد: «تصميمات اجلاس كاپ در نهايت به همه كشورها مربوط ميشود. اگر ايران در اين فضا حضور نداشته باشد، ديگران برايش تصميم ميگيرند. ما آمدهايم تا با وجود محدوديتها، صداي ايران را در فرآيند تصميمسازي جهاني زنده نگه داريم.
در حاشيه اجلاس، هيات ايراني ديدارهايي با وزير محيط زيست كرواسي، دبيركل سازمان ملل و مدير صندوق اقليم سبز داشت كه به گفته مقامات ميتواند زمينه اجراي پروژههاي مشترك بينالمللي در ايران را فراهم آورد. با اين حال، انتقادهايي نيز در داخل كشور مطرح شده است؛ برخي از تحليلگران معتقدند كه ديپلماسي اقليمي ايران همچنان از انسجام راهبردي برخوردار نيست و نگاه به اين رويدادها بيش از حد سياسي و كمعمق است. اما واقعيت آن است كه حضور يا غيبت در چنين نشستهايي، نه موضوعي تشريفاتي، بلكه مسالهاي راهبردي است.
دكتراي حقوق بينالملل تغييرات اقليمي، فنلاند