• 1404 چهارشنبه 5 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6125 -
  • 1404 چهارشنبه 5 شهريور

رياكاري سياسي

عباس عبدي

موضع‌گيري دبيركل يكي از احزاب قديمي اصولگرايان درباره بيانيه جبهه اصلاحات اين انگيزه را ايجاد كرد تا به يكي از مهم‌ترين ويژگي‌‌هاي حاكم بر رفتارهاي سياسي موجود بپردازم. رفتاري كه چون خوره تار و پود سياست را در جامعه ايران پوسيده كرده است. وي در پاسخ به اينكه چرا عليه اين بيانيه موضع‌گيري رسمي نكرديد، گفت: «واقعيت اين است كه بسياري از احزاب بيانيه صادر كردند و كار درستي هم انجام دادند. اما به نظر من، طرح چنين مواضعي خارج از عرف تنها براي ديده شدن است.» اكنون و در اين يادداشت قصد پرداختن به درستي و غلطي يا داخل و خارج از عرف بودن اين بيانيه ندارم، ولي آنچه يقين دارم، اين است كه بخش بزرگي از نيروهاي سياسي موجود در ساختار رسمي يا نزديك به آن كمابيش همين حرف‌ها، بلكه تندتر از آنها را در جلسات يا گفت‌وگوهاي خصوصي مي‌زنند و حتي برخي نااميد هم هستند. ولي هنگامي كه به سطح عمومي مي‌رسد به كلي متفاوت نظر مي‌دهند. نه فقط در سياست كه در اجتماع و فرهنگ و‌ حتي اقتصاد هم مشابه همين رفتار را دارند. اخيرا گزارشي از سياست‌هاي اجباري بودن چادر براي دانش‌آموزان يك دبيرستان دخترانه وابسته به نهادي مذهبي شنيدم كه باعث تاسف بود. مدرسه به لحاظ علمي از سطح بالايي برخوردار بود ولي چون ملاك پذيرفته شدن در آن، الزام به استفاده از پوشش چادر بود، بسياري از خانواده‌هايي كه اعتقادي به اين پوشش ندارند و حتي به امور شرعي ديگر هم ملتزم نيستند نيز براي ثبت‌نام فرزندان‌شان در اين دبيرستان، رياكارانه تظاهر به چادر و متشرع بودن مي‌كنند در حالي كه زيست آنان در بيرون از مدرسه با پوشش و رفتار ديگري است كه مي‌خواهند. 

نكته مهم از اينجا به بعد است كه دست‌اندركاران مدرسه اين واقعيت را مي‌دانند و مهم‌تر اينكه مي‌دانند كه اين اجبار مطلقا اثر مورد نظر را بر رفتار و عقيده دانش‌آموزان ندارد و در برابر اين پرسش كه چند درصد آنان پس از فارغ‌التحصيلي و رفتن به دانشگاه همچنان چادري باقي مي‌مانند، معتقدند شايد ۱۰ درصد و تازه آنها هم از خانواده چادري بوده‌اند و اگر به اين مدرسه هم نمي‌آمدند و تحت اجبار چادر به سر نمي‌كردند باز هم چادري مي‌ماندند. چه بسا اين اجبار موجب تضعيف شدن موضع دختران و زناني شده كه از منظر اعتقادي اين پوشش را دارند و آن را هم كنار بگذارند.

مساله‌ اينجاست كه مديريت‌ها اين موضوع را خوب مي‌دانند ولي همچنان بر همين سياست پافشاري مي‌كنند. چنين سياست‌هاي نابخردانه‌اي ريشه در چه چيزي دارند؟ در ظاهرگرايي ديني كه ملاك تمايز ميان ديندار و بي‌دين را التزام به ظواهر مي‌داند، طبيعي است كه هر گروه ديني و حتي قومي و فرهنگي با برخي نمادهاي ظاهري و پوششي متمايز مي‌شوند؛ ولي نه همه كساني كه آن نمادها را دارند جزو آن گروه هستند و نه همه كساني كه از آن نمادها استفاده نمي‌كنند بيرون آن گروه ديني هستند. اتفاقا در موارد زيادي اين نمادها به حاشيه رفته و متروك مي‌شوند. كافي است نگاهي به پوشش مردان ايراني در ۱۵۰ سال پيش بيندازيم. پوشش ۹۹ درصد ما با پوشش آنان تفاوت دارد. در حالي كه همه ما خود را ايراني مي‌دانيم. ولي اين مساله در مورد بلوچ‌ها و‌ كردها تا حدي متفاوت است هر چند بسياري از آنان هم‌اكنون از پوشش سنتي خود استفاده نمي‌كنند. اين اجبار براي چيست؟ براي فريب دادن خود و ديگران است. در حالي كه همه مي‌دانند واقعيت چيز ديگري است و به زودي تق آن درخواهد آمد. در واقع رياكاري فرآيندي است كه همه آگاهانه قرباني آن مي‌شوند چه رياكار و‌ چه رياپرور. نتيجه چيست؟ حافظ به خوبي توضيح مي‌دهد كه «آتشِ زهد و ريا خرمنِ دين خواهد سوخت/حافظ اين خرقه پشمينه بينداز و برو...» هيچ چيز بيش از دين و سياست در برابر رياكاري ضربه‌پذير نيستند، چون دين با قلب و نيت سر و كار دارد كه نمي‌تواند رياكارانه باشد. مگر نمي‌گويند كه «انما الاعمال بالنيات» است و نيت پاك ضد رياكاري است. سياست هم امر واقع است و رياكاري امر واقع را هم نمي‌تواند تغيير بدهد. رياكاري سياسي موجب تخدير سياستمداران مي‌شود.‌ ويژگي مهم جوامع توسعه يافته و براي پيشرفت، در امكان زندگي بدون نياز به رياكاري است. كلماتي چون سياه‌نمايي مضمون ديگر توصيه به سفيدنمايي و در اينجا رياكاري است.

از اصولگرايان نمي‌خواهم كه خلاف حقيقت را بگويند ولي معتقدم كه اگر خواهان قدرتمندي نظام مورد حمايت خود هستيد سكوت و بدتر از آن رياكاري نكنيد و حقيقتي را كه مي‌بينيد با ادبياتي متين و سازنده بگوييد والا شما هم در زيان‌هايي كه دير يا زود به اين نظام وارد خواهد شد، شريك هستيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
تغييرات ادراكي پساجنگ صدور مجوز كتاب نبايد سليقه‌اي باشد فرصت آخر براي مهار ماشه؟ از اسرار جهان تا اسرار مغز بي‌صداقتي درباره جلسه وعده صادق سندروم بني‌صدر‌سازي بهره‌كشي نوين از نويسنده در عصر ناشرسالاري كابوس ناتمام بمب‌ها گره بازسازي؛ پاي مالك و مستاجر در ميان است رياكاري سياسي پيش‌نياز جنگ دوم، زدن زير ستون خيمه‌گاه مواضع دور از هم و بازگشت به جاي پس گشت؟! فاصله افكار عمومي و سياست دولت‌ها در برابر فاجعه غزه از موراي دارلينگ تا سفيدرود وحكمراني آب ايران صنعت پتروشیمی در مرداب قیمت‌گذاری ؟ مقياس انساني در معماري و در شهر با بيلي وايلدر به دنيا بخنديم جنگ، زوال اقتصادي و بي‌قانوني در كمين واشنگتن مترجمي آرام و مهربان در خدمت ادبيات گفتمان مادربزرگي قصه‌اي براي نخوابيدن رياكاري سياسي پيش‌نياز جنگ دوم زدن زير ستون خيمه‌گاه فاصله افكار عمومي و سياست دولت‌ها در برابر فاجعه غزه از موراي دارلينگ تا سفيدرود وحكمراني آب ايران صنعت پتروشیمی در مرداب قیمت‌گذاری ؟
کارتون
کارتون