• 1404 چهارشنبه 5 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6125 -
  • 1404 چهارشنبه 5 شهريور

پيش‌نياز جنگ دوم زدن زير ستون خيمه‌گاه

بيژن همدرسي

جنگ دوازده‌ روزه تحميلي رژيم صهيونيستي عليه ايران را مي‌توان يكي از پرهزينه‌ترين خطاهاي راهبردي اسراييل در سال‌هاي اخير دانست. طراحي اوليه اين تهاجم با اميد به يك فروپاشي دروني صورت گرفت؛ آنها گمان مي‌كردند كه با هدف قرار دادن مراكز حساس، تلاش براي حذف برخي مسوولان نظام و همزمان دامن ‌زدن به آشوب‌هاي داخلي از طريق عمليات پهپادي و خرابكارانه، مي‌توانند شكاف اجتماعي موجود را به خيابان بكشانند و مردم ايران را در لحظه‌اي حساس به رويارويي با حاكميت سوق دهند. اما آنچه در عمل رخ داد، درست خلاف اين محاسبه بود. جامعه ايران در مواجهه با تهديد بيروني نه تنها فرو نپاشيد، بلكه نشانه‌هاي آشكار همبستگي ملي و يكپارچگي اجتماعي پديدار شد؛ گويي تهديد خارجي به عامل همگرايي و اتحاد بدل گرديد. از همين نقطه، جبهه دشمن دريافت كه مسير نظامي راه به جايي نمي‌برد و بار ديگر پروژه جنگ شناختي و رواني را در پيش گرفت. رسانه‌هاي غربي، شبكه‌هاي وابسته به قدرت‌هاي خارجي و اپوزيسيون پراكنده داخلي با هماهنگي آشكار، تاكتيك تازه‌اي را آغاز كردند: انتقال ميدان جنگ از جغرافياي نظامي به ذهن و باور مردم. آنان با بهره‌برداري هدفمند از مشكلات معيشتي و كاستي‌هاي روزمره همچون كمبود آب و برق، افزايش قيمت‌ها و ضعف‌هاي مديريتي، تلاش كردند حس بي‌اعتمادي را در ميان جامعه تزريق كنند. در اين روايت‌سازي جديد، اين پرسش را به ذهن‌ها القا مي‌كنند كه: آيا از حكومتي كه قادر به رفع مشكلات ابتدايي زندگي شما نيست، بايد همچنان دفاع كرد؟

چنين پرسشي در ظاهر ساده، اما در عمق خود بخشي از يك عمليات رواني پيچيده است كه هدف آن شكستن ستون اصلي اقتدار ملي يعني «باور مردم به ارزش دفاع از كشور و نظام» است. در همين چارچوب، يكي از تاكتيك‌هاي جديد دشمن برجسته‌سازي اختلافات سياسي در راس مديريت كشور است. مطالبه‌گري نيازهاي ابتدايي مردم از شخص رهبري و مسوول جلوه دادن او در تمامي كم و كاستي‌ها.... حمله مستقيم به رييس‌جمهور - از طرح ماجراي استيضاح تا طرح اتهاماتي همچون «جاسوس بودن» - يا بزرگ‌نمايي شعارهاي پيش از انتخابات وي و وضعيت كشور بعد از انتخابات، دقيقا در همين پازل تعريف مي‌شود. چنين فضاسازي‌هايي با كمك رسانه‌هاي معاند و برخي جريان‌هاي فرصت‌طلب داخلي و قياس با وعده‌هاي افراد سياسي مطرح اما ناكام از جذب اعتماد مردم در كشور و زنده كردن جريان سلطنت‌طلبي به عنوان تنها آلترناتيو كم‌جان در برابر نظام، مي‌كوشد اين تصوير را در ذهن مردم تثبيت كند كه حتي عالي‌ترين مقامات اجرايي كشور ديگر مورد اعتماد نيستند و مشروعيت ندارد.

اين بازي خطرناك، هدفي فراتر از يك شخصيت يا يك دولت را دنبال مي‌كند؛ دشمن مي‌خواهد ريشه اعتماد به كل ساختار سياسي را سست كند و جامعه را نسبت به هرگونه اميد به اصلاح و پيشرفت بي‌اعتقاد سازد.

در واقع دشمن به ‌خوبي مي‌داند كه بمب و موشك شايد بتواند زيرساختي را ويران كند، اما آنچه يك ملت را فرومي‌پاشاند، ترديد در ذهن و سستي در باورهاست، به همين دليل است كه تمركز امروز آنها بر جنگ ساختاري عليه اعتماد اجتماعي است. بزرگ‌نمايي ضعف‌ها، تحقير دستاوردها، سياه‌نمايي از آينده و برجسته‌سازي شكاف‌هاي سياسي و اجتماعي، ابزارهايي است كه رسانه‌هاي بيگانه به‌كار مي‌گيرند تا سرمايه اجتماعي ملت ايران را فرسوده كنند، اما تجربه جنگ 12 روزه نشان داد كه جامعه ايراني در لحظات حساس قادر است ميان نارضايتي‌هاي داخلي و تهديد خارجي تمايز قائل شود و در برابر دشمن بيروني، وحدت خود را بازتوليد كند. اين واقعيت، يك پيام آشكار دارد: اگرچه مشكلات اقتصادي و اجتماعي واقعي هستند و انكار نمي‌شوند، اما تبديل ‌شدن اين مشكلات به دستاويزي براي فروپاشي ملي تنها زماني ممكن است كه جامعه به روايت دشمن تن بدهد، بنابراين مسووليت اصلي امروز هم متوجه نخبگان و هم آحاد مردم است؛ نخبگان در اصلاح كاستي‌ها و تقويت اعتماد عمومي و مردم در پاسداري از سرمايه‌اي به نام وحدت ملي، زيرا آنچه در اين جنگ نرم هدف گرفته شده، نه صرفا زندگي روزمره، بلكه بنيان هويتي يك ملت است. اين واقعيت يك پيام هشدارآميز روشن دارد: اگر دشمن موفق شود روايت خود را در ذهن جامعه جا بيندازد، خطري كه از دل اين عمليات رواني برمي‌خيزد بسيار جدي‌تر از هر جنگ نظامي است. در ميدان نبرد، دشمن به خاك و زيرساخت حمله مي‌كند، اما در جنگ نرم، مستقيما ريشه‌هاي هويتي و باورهاي ملي را هدف مي‌گيرد. سقوط موشك را مي‌توان بازسازي كرد، اما سقوط اعتماد و فروپاشي همبستگي ملي، زخمي است كه به آساني ترميم نمي‌شود. از همين رو امروز بيش از هر زمان ديگر ضرورت دارد كه ملت و حاكميت با همه كاستي‌ها، اختلافات و نقدها، در برابر اين پروژه مشترك ايستادگي كنند، زيرا دشمن به دنبال نابودي يك دولت يا يك فرد نيست؛ هدف او شكستن ستون خيمه‌اي است كه همه در زير آن زندگي مي‌كنيم: وحدت ملي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
تغييرات ادراكي پساجنگ صدور مجوز كتاب نبايد سليقه‌اي باشد فرصت آخر براي مهار ماشه؟ از اسرار جهان تا اسرار مغز بي‌صداقتي درباره جلسه وعده صادق سندروم بني‌صدر‌سازي بهره‌كشي نوين از نويسنده در عصر ناشرسالاري كابوس ناتمام بمب‌ها گره بازسازي؛ پاي مالك و مستاجر در ميان است رياكاري سياسي پيش‌نياز جنگ دوم، زدن زير ستون خيمه‌گاه مواضع دور از هم و بازگشت به جاي پس گشت؟! فاصله افكار عمومي و سياست دولت‌ها در برابر فاجعه غزه از موراي دارلينگ تا سفيدرود وحكمراني آب ايران صنعت پتروشیمی در مرداب قیمت‌گذاری ؟ مقياس انساني در معماري و در شهر با بيلي وايلدر به دنيا بخنديم جنگ، زوال اقتصادي و بي‌قانوني در كمين واشنگتن مترجمي آرام و مهربان در خدمت ادبيات گفتمان مادربزرگي قصه‌اي براي نخوابيدن رياكاري سياسي پيش‌نياز جنگ دوم زدن زير ستون خيمه‌گاه فاصله افكار عمومي و سياست دولت‌ها در برابر فاجعه غزه از موراي دارلينگ تا سفيدرود وحكمراني آب ايران صنعت پتروشیمی در مرداب قیمت‌گذاری ؟
کارتون
کارتون