استراتژي مد فاخر ايراني در سايه موسيقي
الهام طالبي
اركستر سمفونيك تهران در شبهاي ۲۱ و ۲۲ آبانماه، با واگذاري رهبري اركستر به بانو پانيذ فريوسفي و اجراي آثار بانوان آهنگساز در كنسرت «ديار سيمرغ»، رويدادي فراتر از يك برنامه ملي موسيقي رقم زد. اين اجرا را ميتوان از منظر هنر مد و لباس ايران نيز حايز اهميت دانست؛ درحالي كه طراحي لباس زنان هنرمند ايراني اغلب با سه چالش پايبندي به هويت فرهنگي، هماهنگي با استانداردهاي حرفهاي جهاني و مقابله با تقليلگرايي رسانهاي روبهرو بوده است.
لباس رهبر اركستر، نه يك انتخاب سليقهاي، بلكه زيرمجموعهاي از پروتكل لباس كنسرت يا «سِميوتيك بصري اجراي صحنهاي» است؛ استانداردي حرفهاي كه بر وقار، جديت بصري و تسهيل حداكثري حركات بازو تأكيد دارد تا رهبر، بهطور كامل، در كانون توجه و تمركز صحنه قرار گيرد. طراحي لباس بانو پانيذ فريوسفي، رهبر اركستر سمفونيك تهران، يك نمونه قابل توجه از تطبيق اين كد حرفهاي جهاني با الزامات دقيق و موانع فرهنگي بومي ايران است؛ تطبيقي كه نتيجه آن لباس فاخر ايراني به عنوان يك بيانيه فرهنگي-تكنيكال براي طراحان لباس داخلي مورد توجه قرار گرفته است.
در طراحي لباس بانو فريوسفي به عنوان نخستين بانوي رهبر اركستر سمفونيك، ملاحظات فني مانند ارگونومي، آزادي حركت و تعامل با نور و آكوستيك صحنه اهميت حياتي داشت. بوميسازي پوشش رهبر نيز از اولويتهاي طرح بود؛ بنابراين يك پيراهني براي آزادي حركت و جليقهاي بلند براي القاي وقار و اقتدار طراحي شد تا در عين پوشيدگي، زيباييشناسي و كاريزماي شخصي رهبر اركستر برجسته شود. چالشبرانگيزترين بخش طراحي، سربند بانو فريوسفي بود؛ سربندي كه بايد در حين حركات سر كاملا ثابت و استوار باقي ميماند. ساختار آن با دقت طراحي شد و با بافتي براق به عنصري زيباييشناختي و هماهنگ تبديل گرديد. طرح پشت لباس نيز تركيبي از خطوط نت موسيقي و حركت پرستو است كه با الهام از نقوش اسليمي شكل گرفته؛ طرحي كه در هنگام حركت دستها و جاري شدن موسيقي، خود به ريتم و هارموني اثر معنا ميبخشد و لباس را به بخشي از اجرا تبديل ميكند. در نهايت، تلاش شد تا با مجموع هارموني بصري، شكوه زن هنرمند ايراني را در تلفيق با نبوغ موسيقايي و شخصيت كاريزماتيك نخستين بانوي رهبر اركستر سمفونيك بر صحنه تالار وحدت جلوهگر سازد.
طراحي لباس بانوي رهبر اركستر را ميتوان بيانيه استراتژيك براي مد فاخر ايراني دانست، بدين معنا كه طراحي بايد مبتني بر تحليل عملكردِ اجرا و پيوند عميق با ميراث فرهنگي و هنري ايران باشد. از ديگر سوي تغيير گفتمان رسانهاي، راهبردي اساسي است تا طراحان از حواشي فاصله گرفته و به عنوان استراتژيستهاي بصري به جامعه معرفي شوند. هدف نهايي، توانمندسازي زنان هنرمند ايراني است تا در جايگاه سفيران اقتدار و اصالت فرهنگي، با تكيه بر لباسِي هويتمند، در عرصههاي بينالمللي بدرخشند و وجهه حرفهاي و غناي فرهنگي و هنري مد و لباس كشور را تضمين كنند.