• 1404 دوشنبه 5 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6174 -
  • 1404 دوشنبه 5 آبان

«اعتماد» در گفت‌وگوي اختصاصي با اسماعيل بشري بررسي می‌کند

پيدا و پنهان تور آسيايي ترامپ

 حديث  روشني

 دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا روز يكشنبه وارد مالزي شد تا در نخستين بخش از تور آسيايي خود، نشستي حياتي با رهبران جنوب شرق آسيا برگزار كند؛ سفري كه فراتر از ديپلماسي مرسوم، نمادي از تلاش واشنگتن براي بازتعريف نفوذ در قلب منطقه هند-پاسيفيك است.  اجلاس «اتحاديه كشورهاي جنوب شرق آسيا» (آسه‌آن) اين‌بار در كوالالامپور برگزار مي‌شود؛ جايي كه ترامپ، پس از سال‌ها غيبت، مي‌خواهد با تركيبي از توافقات تجاري و ميانجيگري در اختلافات مرزي، جايگاه امريكا را تثبيت كند و در عين حال، در ادامه سفر خود به كره‌جنوبي چشم‌انداز تاريخي ديدار با شي جين‌پينگ، رييس‌جمهوري چين براي پايان دادن به جنگ تجاري دو اقتصاد بزرگ جهان را باز نگه دارد.  گروهي از ناظران بر اين باورند حضور ترامپ در مالزي، كشوري كه دهه‌ها سياست بي‌طرفي فعال را در برابر ابرقدرت‌ها دنبال كرده، با مجموعه‌اي از چالش‌ها و فرصت‌ها همراه است: از تلاش براي امضاي توافق تجاري با مالزي و آتش‌بس بين تايلند و كامبوج گرفته تا ايجاد زمينه براي ديدار با رهبران ژاپن، كره‌جنوبي و شايد حتي كيم جونگ‌اون، رهبر كره‌شمالي. اكنون نيز به نظر مي‌‌رسد هر حركت ترامپ زير ذره‌بين بازارهاي جهاني و سياستمداران منطقه است؛ زيرا از يك‌سو تعرفه‌هاي صددرصدي امريكا بر صادرات چين در شرف اجراست و ازسوي ديگر، چين از واشنگتن خواسته موضع رسمي خود درباره تايوان را اعلام كند. مالزي اما در اين ميان نقش يك ميزبان دقيق و حسابگر را ايفا مي‌كند؛ كشوري كه با جمعيت ۳۵ ميليون نفر و موقعيت استراتژيك در جنوب شرق آسيا، تلاش دارد تعادل ظريف ميان واشنگتن و پكن را حفظ كند.  انور ابراهيم، نخست‌وزير مالزي سفر ترامپ را فرصتي براي تقويت جايگاه كشورش و بلوك آسه‌آن در معادلات منطقه‌اي معرفي كرده و بر ضرورت تعامل سازنده با هر دو قدرت بزرگ تاكيد كرده است. با اين همه در پس‌زمينه، جنگ تجاري و اختلافات منطقه‌اي سايه سنگيني بر اين اجلاس افكنده است. امريكا در پي كاهش كسري تجاري و اعمال فشار بر چين است، درحالي كه كشورهاي آسه‌آن مي‌كوشند از مواضع جمعي خود براي حفظ منافع اقتصادي و ثبات زنجيره تامين جهاني بهره ببرند. ازسوي ديگر، توقف ترامپ در مالزي فرصتي براي نمايش نقش ميانجي بين‌المللي امريكا در حل اختلافات مرزي جنوب شرق آسيا فراهم كرده و پيش‌بيني مي‌شود كه امضاي توافق آتش‌بس ميان تايلند و كامبوج، اولين دستاورد ملموس اين سفر باشد و اين توافق، صلح ديگري را به نام دونالد ترامپ رقم بزند! با اين همه اما ظاهرا قلب تحولات 

پيش روي ترامپ در كره‌جنوبي خواهد تپيد، جايي كه انتظار مي‌رود ديدار او با شي جين‌پينگ نه تنها سرنوشت تعرفه‌ها و تجارت، بلكه پويايي قدرت در منطقه آسيا-پاسفيك را رقم بزند. در چنين شرايطي، هر حركت رييس‌جمهور امريكا، از مالزي تا سئول، نه تنها واكنش بازارها و سياستمداران جهاني را برمي‌انگيزد، بلكه چشم‌انداز تعادل استراتژيك ميان قدرت‌هاي بزرگ را نيز تعيين خواهد كرد. 
به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزيابي اهداف سفر دونالد ترامپ به جنوب آسيا و حضور در دو اجلاس «آسه‌آن» و «اپك» با اسماعيل بشري، تحليلگر مسائل شبه جزيره گفت‌وگو كرده است. بشري در گفت‌وگوي اختصاصي خود با «اعتماد» ضمن اشاره به اينكه حضور ترامپ در دو اجلاس «آسه‌آن» و «اپك» بيشتر جنبه ديپلماتيك و اقتصادي دارد و هدف اصلي آن، مديريت روابط تجاري و منطقه‌اي با كشورهاي جنوب شرق آسيا و چين است، نه تغيير عمده معادلات امنيتي؛ همزمان بر اين باور است چين با قدرت اقتصادي و نظامي فزاينده، جايگاهش در منطقه جنوب شرق آسيا را تقويت كرده و در مقطع كنوني كفه ترازو در رقابت با امريكا به نفع پكن سنگيني مي‌كند.
مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد: 

اسماعيل بشري، تحليلگر مسائل شبه‌جزيره در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره چرايي اهميت سفر دونالد ترامپ به جنوب شرق آسيا و حضور در اجلاس «آسه‌آن» در مقطع كنوني گفت: سفر دونالد ترامپ به آسيا به واقع سفري با هدف شركت در دو اجلاس است؛ اول اجلاس كشورهاي «آسه‌آن» كه البته امريكا عضو آن نيست. آسه‌آن همان اتحاديه كشورهاي جنوب شرقي آسيا است. به نظر مي‌رسد ترامپ با اين هدف در اين اجلاس حضور پيدا خواهد كرد تا با برخي از كشورهاي عضو اين اجلاس به‌صورت جداگانه وارد مذاكراتي شود و ديدارهايي داشته باشد؛ به ‌ويژه در مالزي. به گفته بشري، اكنون به نظر مي‌رسد مساله اصلي اين است كه چين اخيرا صادرات فلزات كمياب به امريكا را تا حدي محدود كرده و در واقع واشنگتن را تحت فشار قرار داده است. ازسوي ديگر، مالزي نيز يكي از صادركنندگان اين فلزات است؛ به همين دليل احتمال دارد يكي از اهداف حضور ترامپ در مالزي، گفت‌وگو با نخست‌وزير اين كشور درباره همين موضوع باشد. اين تحليلگر مسائل جنوب شرق آسيا در ادامه به «اعتماد» گفت: در عين حال، ترامپ مي‌تواند در حاشيه اجلاس با ساير كشورهاي عضو نيز ديدارهايي داشته باشد. با اين حال، برنامه سفر او بسيار فشرده است، چراكه پس از مالزي به ژاپن سفر مي‌كند.  در ژاپن نيز نخست‌وزير جديدي روي كار آمده كه رويكردي تقريبا مشابه ترامپ دارد؛ يك سياستمدار زن با گرايش‌هاي راست‌گرايانه كه هدفش نجات اقتصاد ژاپن از طريق روش‌هاي راست‌گرايانه است. مي‌دانيم ژاپن در ماه‌هاي اخير امتيازاتي به امريكا داده و با سرمايه‌گذاري در اين كشور، توانسته واشنگتن را راضي كند تا تعرفه‌هاي سنگيني كه عليه كانادا، مكزيك، چين و ديگران اعمال شده، براي ژاپن كاهش يابد. بنابراين ديدار ترامپ با نخست‌وزير ژاپن نيز در همين چارچوب قابل تحليل است.  بشري در ادامه گفت‌وگوي خود با «اعتماد» تاكيد كرد: شايد مهم‌ترين بخش سفر ترامپ و دومين هدف او، شركت در نشست اجلاس «اپك» باشد. لذا مقصد بعدي ترامپ كره‌جنوبي خواهد بود. از طرفي چين نيز عضو اپك است، بنابراين احتمال زيادي وجود دارد كه مذاكراتي ميان دونالد ترامپ و شي جين‌پينگ، رهبر چين، در اين كشور انجام شود و شايد دو رهبر بتوانند برخي مسائل را ميان خود حل ‌و فصل كنند. البته هميشه گفته مي‌شود ترامپ سياستمداري غيرقابل پيش‌بيني است؛ بنابراين ممكن است در خلال همين ديدار، ورق ناگهان برگردد، مواضعش تغيير كند يا حتي نوعي بده‌بستان سياسي ميان واشنگتن و پكن شكل بگيرد. حال بايد منتظر بمانيم و ببينيم اين بده‌بستان دقيقا در چه زمينه‌ يا زمينه‌هايي خواهد بود. به گفته بشري، از آنجا كه حساسيت اصلي چين بر سر مساله تايوان است، احتمال دارد واشنگتن در اين زمينه برخي امتيازهاي غيررسمي به پكن بدهد. البته هميشه اين امكان وجود دارد كه پس از بازگشت ترامپ به واشنگتن، او بار ديگر زير ميز بزند و تمامي ادعاهاي خود را فراموش كند. در هرحال، اين احتمال هم وجود دارد كه حتي در خلال اين سفر و در حاشيه نشست اپك، زمينه براي ديدار رهبر كره‌شمالي و رييس‌جمهور امريكا فراهم شود؛ بالاخص آنكه ترامپ اخيرا درباره كيم جونگ اون، سخنان مثبتي بيان كرده، اما شاهديم كه در عمل رفتار متفاوتي دارد. بشري در ادامه و درخصوص اهميت اين سفر و ارتباط آن با تغيير احتمالي موقعيت ژئوپليتيكي ايالات‌متحده در قبال روسيه و چين نيز تشريح كرد: به خوبي به خاطر دارم كه در آستانه ورود به قرن بيست ‌و يكم، يعني سال ۲۰۰۱، امريكا استراتژي جديدي با عنوان «استراتژي قرن بيست‌ويكم» منتشر كرد. هدف اصلي اين استراتژي مهار چين بود. درواقع، قرار بر اين بود كه ايالات‌متحده در تمام قرن جديد، تمركز خود را بر مهار رشد و نفوذ چين بگذارد.  در آن زمان نيز برخي تحليلگران باور داشتند كه اژدهاي خفته بيدار شده است. چين به ‌تدريج به قدرت بزرگ اقتصادي جهان تبديل شد و امروز بخش عمده‌اي از توليد كالاهاي مصرفي دنيا را دراختيار دارد.  به گفته اين كارشناس مسائل شبه‌جزيره، از همان زمان مشخص بود كه امريكا دير يا زود بايد براي مقابله با اين روند برنامه‌ريزي كند. در عرصه نظامي نيز چين همزمان گام‌هاي قابل‌توجهي برداشت. زماني در يكي از گزارش‌هاي خبرگزاري شينهوا آمده بود و اين گزارش مربوط به حدود هفت سال پيش است كه آقاي شي، رهبر چين، در دانشكده افسري ارتش خلق اين كشور، در سخنراني خود دستور داد كه از آن پس نيروهاي نظامي اين كشور فقط بايد بر دفاع تمركز كنند و از فعاليت‌هاي اقتصادي دور بمانند. اين دستور رسما توسط آقاي شي ابلاغ شد. بعد از آن، چين مسير رشد نظامي خود را با سرعت بيشتري طي كرد. هرچند هنوز از نظر تعداد سلاح‌هاي هسته‌اي در همان سطح پيشين باقي مانده، اما در حوزه‌هاي ديگر پيشرفت چشمگيري داشته است: از ساخت هواپيماهاي پيشرفته گرفته تا توسعه چشمگير نيروي دريايي و گسترش يگان‌هاي رزمي. به باور بشري، در هر حال امروز مي‌توان گفت چين عملا جاي اتحاد جماهير شوروي سابق را به عنوان ابرقدرت دوم جهان گرفته است. در واقع، روسيه كنوني بيشتر در سايه چين حركت مي‌كند؛ برعكسِ دوران شوروي كه مسكو بر پكن برتري داشت. در آن زمان شوروي بود كه به چين كمك مي‌كرد تا قدرت بگيرد، اما بعدها اختلافات ميان دو كشور افزايش يافت و مسيرشان از هم جدا شد. بشري در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» مبني بر رويكرد كشورهاي حوزه جنوب شرق آسيا در راستاي نزديك شدن به امريكا تشريح كرد: واقعيت اين است كه اين كشورها تمايل دارند به امريكا نزديك‌تر شوند، چون معمولا از همسايه قدرتمندشان بيشتر واهمه دارند تا از قدرتي دوردست مانند امريكا. بيشتر كشورهاي آسيا، به‌ ويژه در شرق و جنوب شرق قاره، با چين اختلافات مرزي يا ارضي دارند؛ چه در خشكي و چه در دريا. براي مثال، در درياي چين جنوبي ميان چين و فيليپين اختلاف بر سر چند جزيره وجود دارد و ويتنام هم با چين مناقشه‌هاي ارضي دارد. هند نيز از نظر مرزي با پكن درگير تنش است. در نتيجه، بسياري از اين كشورها به‌طور طبيعي احساس ناامني مي‌كنند و براي مقابله با نفوذ روزافزون چين به دنبال پشتوانه‌اي بيروني هستند. به همين دليل، كشورهاي كوچك جنوب شرق آسيا نياز به پشتيباني و حمايت دارند، چون چين دايما هم از نظر نظامي خود را تقويت مي‌كند و هم از نظر اقتصادي نفوذ بيشتري در منطقه پيدا كرده است.  اين تحليلگر مسائل شبه ‌جزيره در ادامه و در پاسخ به اين سوال كه ايالات‌متحده تا چه اندازه حاضر است درگير اين رقابت‌‌ها شود، به ‌ويژه در دوره ترامپ، توضيح داد: سياست «اول امريكا» كه ترامپ در كمپين انتخاباتي خود مطرح كرد، بيشتر در اين زمينه بود كه بايد به دكترين مونرو بازگشت. اين دكترين به معناي كاهش مداخله‌هاي خارجي و تمركز بر منافع داخلي است. ترامپ و نزديكانش بارها گفته بودند كه واشنگتن بايد دست و پاي خود را از جاهاي مختلف دنيا جمع كند و فقط به خودِ امريكا بپردازد. البته اين قبيل ادعاها بيشتر در سطح شعار باقي ماند. در عمل، شاهد هستيم كه دولت ترامپ همچنان درگير مسائل بين‌المللي است و حتي حضور خود را با توجيه‌هايي مانند ايجاد صلح يا توازن منطقه‌اي حفظ مي‌كند. اكنون نيز او به ادعاي خود ميان كامبوج و تايلند صلح ديگري را برقرار كرده است.
اين تحليلگر مسائل جنوب شرق آسيا در ادامه و در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درباره احتمال تغيير معادلات امنيتي جنوب آسيا به واسطه سفر ترامپ گفت: اين سفر در واقع يك سفر معمولي است. به نظر من، بيشتر شبيه سفرهاي پيشين رييس‌جمهوري امريكا است و در حد يك گفت‌وگو و سخنراني كوتاه؛ شامل تشكر و ديدار دوستانه با مقامات ميزبان. برخي اين قبيل سفرها را غيرمترقبه مي‌خوانند، البته احتمال دارد برنامه‌ريزي‌هايي هم در پشت پرده در اين زمينه وجود داشته باشد، اما هدف از پيش تعيين‌شده و تازه‌اي مانند مسائل بزرگ منطقه‌اي، مانند آنچه در صلح در غزه، رخ داد در كار نيست. ترامپ وقتي به كشورهايي مثل هند يا مالزي سفر مي‌كند، عمدتا دنبال منافع اقتصادي است و تلاش دارد اختلافات يا مسائل اقتصادي با آن كشورها را حل كند. اين نوع سفرها بيشتر جنبه ديپلماتيك و اقتصادي دارد تا سياسي يا امنيتي. بشري در ادامه و در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» درباره رقابت پكن و واشنگتن در درياي چين و تغيير احتمالي معادلات در اين منطقه در ميان‌مدت تشريح كرد: من چنين چشم‌اندازي را متصور نيستم، اما اگر توجه كنيم، شاهد هستيم كه در جنوب شرق آسيا، امريكا پيوندهايي با كشورهاي حاضر در اين منطقه ايجاد كرده؛ پيوندهاي امنيتي، نظامي و حتي اقتصادي. براي مثال، با تايلند همكاري‌هايي دارد و حتي با تايوان يا همان چين‌تايپه كه زماني امريكا آن را به رسميت نمي‌شناخت. منظورم توافقي است كه ميان نيكسون و مائو صورت گرفت. از همان زمان، نيكسون اين اقدام را انجام داد و به عبارتي امريكا چين‌تايپه را به عنوان چين كنوني محسوب مي‌كند. ازسوي ديگر، تايوان كشوري ‌پرجمعيت و با ظرفيت اقتصادي بالاست، به همين دليل امريكا در آنجا سرمايه‌گذاري كرده و بارها با اقدامات خود براي چين خط و نشان كشيده كه در صورت حمله نظامي چين، از تايوان حمايت خواهد كرد.  به باور بشري، در مسائل مرتبط با درياي چين جنوبي و جنوب شرق آسيا چنين پيچيدگي‌هايي وجود دارد و در مقابل، مقامات چيني سعي مي‌كنند اين موضوعات را بدون شعارهاي تند مديريت كنند و صرفا بر حاكميت چين بر تايوان تاكيد دارند. آنها بر اين باورند كه روزي تايوان به خاك اصلي بازخواهد گشت و شرايطي مشابه وضعيت هنگ‌كنگ و ماكائو پيدا خواهد كرد. اين تحليلگر مسائل شبه جزيره در ادامه و درخصوص تغيير موازنه احتمالي در ابتكار «كمربند و جاده» چين و سازوكارهاي اقتصادي امريكامحور مانند IPEF (چارچوب اقتصادي ايندو-پاسفيك) تشريح كرد: به باور من، تغيير موازنه‌ها در اين حوزه به نفع چين مي‌تواند باشد تا امريكا. لذا موقعيت واشنگتن در اين منطقه اكنون بيشتر تهديد مي‌شود و تغيير موازنه به نفع چين است، چراكه چين عمدتا تمركز خود را بر اقتصاد گذاشته و نظامي‌گري را صرفا براي تقويت جايگاهش در منطقه و نشان دادن قدرت برتر خود انجام مي‌دهد. به گفته بشري، عمده تلاش‌هاي چين اقتصادي است و حتي فشارهايي كه امريكا به اين كشور وارد مي‌كند تا حدي مي‌تواند موثر باشد، زيرا چين نيز اهرم‌هاي اقتصادي قدرتمندي دارد و مي‌تواند در مقابل فشار واشنگتن، به نوعي ترامپ را تحت فشار قرار دهد. كمااينكه اكنون وضعيت اقتصادي امريكا خود عامل فشاري بر دولت ترامپ است. تورم حتي در حد يك تا يك و نيم درصد براي مردم امريكا قابل توجه است و به‌شدت زندگي آنها را تحت تاثير قرار مي‌دهد و رفتارهاي ترامپ مي‌تواند اين وضعيت را تشديد كند. بشري در پاسخ به سوال پاياني «اعتماد» و درباره تقابل و بازدارندگي واشنگتن و پكن بر سر تنگه تايوان گفت: واقعيت اين است كه در حوزه امنيتي و بازدارندگي، رقابت چين و امريكا بر سر تنگه تايوان همواره وجود داشته است. اكنون نيز طبيعتا اين موضوع تا حدي تحت‌تاثير تقابل‌هاي اخير تجاري چين و امريكا قرار مي‌گيرد. كما اينكه مي‌توان گفت كفه ترازو در اين بازدارندگي به نفع چين سنگيني مي‌كند. از طرفي، امريكا نيز همزمان تلاش مي‌كند جايگاه خود را حفظ كند و لذا ناگزير است به برخي كشورها در همه زمينه‌ها امتيازاتي بدهد و تا حدي فشارها را كاهش دهد، اما همچنان مقابله با چين را ادامه خواهد داد. اتاق فكرهاي امريكا دايما استراتژي‌ها در قبال چين را بررسي و تغيير مي‌دهند تا راهي براي مهار اين كشور پيدا كنند. چين، از نظر اقتصادي و نظامي، اكنون در وضعيت بسيار برجسته‌اي قرار دارد و كشور پرجمعيتي است كه همين امر موازنه قوا را به نفع پكن در مقطع كنوني تغيير داده است.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون