• 1404 دوشنبه 5 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6174 -
  • 1404 دوشنبه 5 آبان

مروري بر نسخه جديد جنگ جهاني اقتصادي

دونالد ترامپ خطري براي دلار

محمود خاقاني  

دونالد ترامپ در دولت اول شعارش «امريكا اولويت دارد»، بود. در دولت دوم شعار «بازگرداندن عظمت به امريكا» را مطرح كرد و در واقع هر دو شعار در حال پيگيري است. دونالد ترامپ تصور مي‌كند كه جهان يك بنگاه تجاري است كه او مدير ارشد اجرايي اين بنگاه تجاري و در راس تمام كالا‌هاي تجاري معتقد است كه نفت و گاز و به‌طور كلي صنعت انرژي مهم‌ترين بخش است و بايد تحت تسلط و مديريت امريكا قرار بگيرد. به همين دليل در ماه خرداد سال 1396 پس از اينكه تغييرات قابل توجهي در خانواده حاكم در عربستان رخ داد و بن‌سلمان روي كار آمد، دونالد ترامپ در اواخر ماه خرداد سال 1396 صراحتا اعلام كرد كه در سياست خارجي امريكا هدف تسلط بر منابع انرژي و عناصر كمياب زيرخاكي است كه امريكا بايد در جهان مديريت كند. 

نقش بانك مركزي و وزارت نفت 

در سال 1380 با توجه به مشكلات اقتصادي امريكا و بحراني كه پيش‌بيني مي‌شد دلار امريكا با آن مواجه خواهد شد، مرحوم دكتر نوربخش، رييس كل وقت بانك مركزي و مرحوم كاظم پوراردبيلي، مشاور وقت وزير نفت و برخي كارشناسان اقتصاد انرژي به اين نتيجه رسيدند كه نبايد فرصت داد تا قدرت خريد ريال در برابر دلار امريكا كاهش پيدا كند. بنابراين مطالعه‌اي توسط بخشي از سازمان بورس و اوراق بهادار، سازمان عمران كيش، بنياد مستضعفان، صندوق‌هاي بازنشستگي، پس‌انداز و رفاه كاركنان صنعت نفت در دولت هفتم و هشتم صورت گرفت و با تاسيس بورس بين‌المللي نفت ايران در جزيره كيش در اوايل سال 1384 (اواخر كار دولت هشتم) به منظور معاملات فرآورده‌هاي نفتي با «ريال» ايران و نيز قرارداد‌هاي معاوضه نفت خام و گاز طبيعي بين درياي كاسپين - خزر و خليج‌فارس به منظور جايگزين كردن دلار با واحد بي‌تي يو (ژول، كالري كه واحد انرژي است و براي اندازه‌گيري انرژي گرمايي (حرارتي) حامل‌هاي انرژي استفاده مي‌شود) وابستگي ريال ايران به دلار امريكا كاهش پيدا كند. در آن زمان امريكا نگران شده بود و برخي نشريات امريكايي نوشتند كه طرح كنار گذاشتن دلار در اقتصاد انرژي ايران از برنامه هسته‌اي ايران خطرناك‌تر است. در واقع اين‌طور مدنظر بود كه ذخاير غني نفت و گاز ايران به عنوان پشتوانه «ريال» تعريف شوند كه در برابر دلار امريكا نرخ برابري‌اش حفظ مي‌شد. 

نفت و گاز پشتوانه دلار

متاسفانه نفوذي‌ها، مافيا، كاسبان تحريم (دولت پنهان) اجازه ندادند كه بورس بين‌المللي نفت ايران در جزيره كيش با اهدافي كه تعريف شده بود، فعال شود و در دولت نهم و دهم نيز به بهانه خصوصي‌سازي صنعت يكپارچه و به هم پيوسته نفت و انرژي كشور را تكه‌تكه كردند و بخش‌هاي سودده آن (نظير پالايشگاه‌ها، پتروشيمي‌ها، نيروگاه‌ها و...) را به خودشان فروختند. اين در حالي بود كه دولت اول دونالد ترامپ از فروپاشي صنعت نفت ايران استقبال كرد و پس از اغتشاشاتي كه در دي‌ماه سال 1396 در مشهد شروع و دولت دوازدهم مدعي شد كه پيامي به دونالد ترامپ داده شد كه از برجام خارج شود، در ارديبهشت ماه سال 1397 برجام را با خروج امريكا به حالت تعليق درآورد و صنعت نفت ايران تحت شديدترين تحريم‌ها قرار گرفت. پس از آن دونالد ترامپ با توافق‌هايي كه با دولت‌هاي كشورهاي صاحب منابع غني انرژي به منظور حمايت از پايداري از حكومت آنها به عمل آورد، منابع غني نفت و گاز آنها و امريكا را به‌طور غيرمستقيم تاكنون براي پشتوانه دلار امريكا مورد بهره‌برداري قرار داده است. 

جنگ براي نفت و گاز

در فلسطين اشغالي (نوار غزه)، سواحل لبنان، سوريه، يمن، عراق و...آسياي مركزي، درياي كاسپين -خزر، قفقاز، ونزوئلا و كشورهاي شمال آفريقا و امريكاي جنوبي حتي كانادا، دونالد ترامپ خواهان روي كار آمدن دولتي است كه دست نشانده امريكا باشد و منابع غني نفت و گاز و عناصر كمياب زيرخاكي آنها تحت تسلط و مديريت امريكا قرار بگيرد. به همين دليل در ايران به بهانه غني‌سازي هسته‌اي و در ونزوئلا به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر دست به عمليات تروريستي و تجاوز نظامي مي‌زند. 

جنگ تعرفه‌ها 

دونالد ترامپ، «تعرفه»‌‌ها را «زيباترين كلمه» مي‌نامد. در واقع دونالد ترامپ معتقد است كه جهان در دوران جديد «جنگ اقتصادي» است. تحريم‌ها، تعرفه‌ها، تسلط و مديريت منابع نفت و گاز و عناصر كمياب زيرخاكي، كنترل واردات و صادرات آنها در جهان سلاح‌هايي است كه براي اعمال قدرت امريكا در جهان و عليه رقباي امريكا بايد به‌ كار گرفته شوند. در حال حاضر نظام مالي امريكا  شامل دلار و شبكه بانك‌ها و سيستم‌هاي پرداختي كه تجارت جهاني را تسهيل مي‌كنند به صورت سلاحي نظير بمب اتم توسط دولت دونالد ترامپ به كار گرفته شده‌اند. در همين حال دونالد ترامپ سعي دارد كه با استفاده از فناوري‌هاي زيربنايي (هوش مصنوعي)، قلب تپنده دنياي ديجيتال را هم كنترل كند. بنابراين دولت دونالد ترامپ و به‌طور كلي هر دولتي كه در امريكا روي كار بيايد ديگر نيازي به محاصره‌هاي دريايي پرهزينه يا جلب اجماع سازمان ملل متحد براي اعمال تحريم‌هاي تنبيهي عليه ساير كشورها ندارد. اكنون دونالد ترامپ با يك چرخش قلم و امضاي حكم حكومتي در سمت رييس‌جمهور امريكا مي‌تواند مجازات‌هاي اقتصادي بسيار شديدتر از محاصره‌ها و ممنوعيت‌هاي نظامي قديمي را اعمال كند.

بقيه دولت‌ها چه مي‌كنند؟ 

بقيه دولت‌ها در جهان متوجه سياست‌هاي دولت امريكا هستند و از پكن تا برازيليا (برزيل)، مسكو، تهران، ونزوئلا و...، دولت‌ها در حال برنامه‌ريزي‌هاي مقابله و حتي رقابت براي ايجاد كانال‌هاي مالي جايگزين هستند. دولت‌ها در جهان خطر امريكا را جدي گرفته‌اند و مصمم هستند از تكرار تجربه تحريم كشورهايي نظير ايران و روسيه جلوگيري كنند. در همين حال، فناوري‌هاي نوظهور - مانند هوش مصنوعي، ارزهاي ديجيتال و سيستم‌هاي انرژي پاك - در حال ايجاد گلوگاه‌هاي جديدي هستند كه رقابت‌هاي جدي براي كنترل منابع غني نفت و گاز و عناصر كمياب زير خاكي با امريكا را تعريف كنند. به همين دليل دونالد ترامپ براي كاهش و خنثي‌سازي اين‌گونه رقابت‌ها از تهديدهاي مكرر مبني بر اعمال تعرفه‌هاي تنبيهي عليه كشورهاي متحد امريكا در اروپا، كانادا و غيره و نيز كشورهاي عضو بريكس متشكل از 10 كشور از جمله برزيل، ايران، روسيه، هند و چين در صورت ايجاد جايگزيني براي دلار استفاده مي‌كند. در واقع دونالد ترامپ اعتراف مي‌كند كه دلار با بحران دست به گريبان است و به پاشنه آشيل امريكا تبديل شده است. شايد به همين دليل وقتي در اواخر خردادماه 1396 سياست خارجي امريكا براي تسلط بر منابع انرژي و مديريت قيمت در جهان را تعريف كرد، بسياري از كارشناسان اقتصاد انرژي گفتند كه امريكا با آموختن از مطالعات ايران براي تاسيس بورس بين‌المللي نفت ايران در جزيره كيش به منظور حمايت و پشتوانه «ريال» با ذخاير غني نفت وگاز ايران، دولت امريكا سعي دارد دلار را با نفت و گاز پشتيباني و حمايت كند. 

هنر معامله 

در اوايل سال 1357 (1978 ميلادي) كتابي منتشر شده و ادعا شد كه اين كتاب را دونالد ترامپ تحت عنوان هنر معامله با مشاركت و ويرايش توني شوارتز (روزنامه‌نگار) نوشته‌اند. اين كتاب در كارزار انتخاباتي دونالد ترامپ دردولت اول او مورد استفاده قرار گرفت. در هر حال دونالد ترامپ از آن به عنوان يكي از افتخارآميزترين دستاوردهايش و دومين كتاب مورد علاقه‌اش پس از انجيل ياد مي‌كند. توني شوارتز از كار كردن روي كتاب ابراز تاسف كرد و به همراه ناشر كتاب هوارد كامينسكي اعلام كردند كه ترامپ نقشي در نوشتن متن كتاب نداشته است. 

دونالد ترامپ در دولت اول و حالا در دولت دوم ثابت كرد كه اين كتاب را او ننوشته است كه اگر نوشته بود از مطالب آن در حكمراني‌اش استفاده مي‌كرد و مي‌فهميد كه تاريخ گواهي مي‌دهد كه تسلط اقتصادي بيشتر از جذابيت ناشي مي‌شود، نه اعمال زور و قدرت نظامي . براي تقويت توان اقتصادي و نجات دلار دونالد ترامپ، بايد به نوشته‌هاي مندرج در كتاب هنر معامله كه مدعي است نوشته است، رجوع كند و از هويج به جاي چماق براي تشويق ساير كشورها به همكاري اقتصادي و بازسازي اقتصاد دستخوش با بحران امريكا استفاده كند.

جنگ اقتصادي 

 جنگ اقتصادي تحريم‌ها و تعرفه‌ها تنها در صورتي موثر هستند كه دولت امريكا بتواند ديگران را براي حضور و فعاليت در اقتصاد امريكا تشويق كند و شرايطي را فراهم آورد كه آنها در امريكا بمانند. سياست‌هاي فعلي دولت دونالد ترامپ بدون ترديد در آينده نزديك يا كمي دور قبل از پايان دوره دوم رياست‌جمهوري‌اش شرايط را براي امريكا سخت‌تر خواهد كرد و ممكن است موجب فرسايش و ناكارآمدي سلاح‌هايي نظير تعرفه‌ها و تهديد‌هاي نظامي امريكا هم بشود. 

شرايط امروز امريكا شبيه دوران ريچارد نيكسون؟

حدود نيم قرن پيش امريكا از نظر اقتصادي در شرايط مشابهي قرار داشت. اقتصاد ايالات متحده امريكا در معرض خطر متلاشي شدن بود، رييس‌جمهور وقت امريكا ريچارد نيكسون، وزير خزانه‌داري‌اش كه سعي داشت سياست‌هاي برد-برد اقتصادي را پيش ببرد، ويليام سايمون را به عربستان سعودي فرستاد تا به تحريم نفتي دولت‌هاي عربي عليه غرب پايان دهد. سايمون توانست با حكومت خانواده آل سعود به توافقي دست پيدا كند كه سيستم مالي جهاني را به شيوه‌هايي كه تا به امروز تداوم دارد، متحول و كنترل امريكا بر بازار تجارت نفت را تا به امروز تثبيت كرد. در آن زمان، امريكا به سرعت به عنوان يك ابرقدرت در صنعت انرژي در حال افول بود و جايگاه سنتي خود را به عنوان توليدكننده تعيين‌كننده در بازار جهاني نفت از دست داده بود. توليد نفت ايالات متحده در سال ۱۹۷۰ به اوج خود رسيده بود و تا ۵۰ سال بعد از آن هم به همان سطح نرسيد تا اينكه صنعت توليد نفت و گاز غيرمتعارف مشهور به شيل اويل و شيل گاز تعريف شد. درآن زمان تامين امنيت انرژي براي امريكا مهم‌ترين موضوع در سياست خارجي امريكا تعريف شد، زيرا براي اولين‌بار، امريكا به واردات نفت عمدتا از خاورميانه وابسته شد.

چرا؟ 

در 14 مهرماه 1352 (۶ اكتبر ۱۹۷۳) ائتلافي از كشورهاي عربي به اسراييل حمله كردند. دو هفته بعد، در پاسخ به درخواست نيكسون از كنگره براي كمك اضطراري به اسراييل، عربستان سعودي و ساير اعضاي سازمان كشورهاي صادركننده نفت (اوپك)، توليد نفت خام را كاهش دادند و تحريم نفتي را عليه ايالات متحده امريكا و متحدان اسراييل اعمال كردند. روي هم رفته، سعودي‌ها و متحدانشان حدود ۵ ميليون بشكه در روز از بازارهاي جهاني نفت حذف كردند كه تقريبا ۱۰ درصد از توليد جهاني در آن روزگار را تشكيل مي‌داد. 

بحران انرژي 

در آن روزگار جهان يك بحران انرژي فاجعه‌بار را تجربه كرد. هنري كيسينجر، وزير امور خارجه وقت ايالات متحده، امريكا از اين بيم داشت كه جهان در معرض خطر «چرخه معيوب رقابت، خودكامگي، رقابت و ركودي مانند آنچه منجر به فروپاشي نظم جهاني در دهه 1930 ميلادي شد، بشود». بنابراين ويليام سايمون، وزير خزانه‌داري امريكا مسوول جلوگيري از اين پيامد بود.

جنگ اعراب و اسراييل - يك توطئه؟ 

سايمون، به عنوان معامله‌گر اوراق قرضه در بازار بورس وال استريت به دولت ريچارد نيكسون پيوسته بود و سبك خشن و تندخويي داشت. تصميم براي سهميه‌بندي بنزين و تخصيص نفت و فرآورده‌هاي نفتي به كارخانه‌ها به جاي اتومبيل‌هاي شخصي كه اعضاي كابينه ريچارد نيكسون نگران آن بودند را گرفت. البته بعدها در بعضي محافل آكادميك مطالعاتي انجام شد كه نشان مي‌داد جنگ بين اعراب و اسراييل و تحريم نفتي اعراب عليه غرب يك برنامه تعريف شده توسط امريكا و متحدان امريكا بود تا با افزايش ناگهاني بهاي نفت و كمياب شدن فرآورده‌هاي نفتي در بازار امريكا و ساير كشورها سرمايه‌گذاري براي اكتشاف، توسعه و توليد نفت خام در جاهايي نظير درياي شمال اسكاتلند، آلاسكا، خليج مكزيك و غيره مقرون به‌صرفه تا وابستگي غرب به خاورميانه كمتر شود. در امريكا قيمت بنزين در پمپ بنزين ها ۴۰ درصد افزايش يافت. حتي پس از لغو تحريم‌ها توسط اوپك در اسفندماه 1352 (ماه مارس ۱۹۷۴)، قيمت نفت به پايين‌ترين حد خود نرسيد. در سال 1348 (۱۹۷۰ميلادي)، قيمت هر بشكه نفت خام حدود يك دلار و هشتاد سنت  بود. تا سال 1358 (۱۹۸۰ ميلادي)، قيمت نفت خام به ۳۹ دلار افزايش پيدا كرد، افزايشي بيش از ۲۰۰۰ درصد. هزينه‌هاي واردات انرژي به امريكا به ‌شدت افزايش يافت و كسري بودجه امريكا به ‌شدت بالا رفت. علاوه بر بحران انرژي، امريكا در آستانه يك فروپاشي مالي تمام عيار قرار گرفت.بنابراين مردم امريكا به شروع اكتشاف، توسعه و توليد نفت خام و گاز طبيعي بدون در نظر گرفتن محدوديت‌هاي زيست محيطي رضايت دادند. 

واترگيت؟ 

در ارديبهشت ماه 1353 (ماه مه ۱۹۷۴)، ماجراي فساد دولت ريچارد نيكسون مشهور به ماجراي واترگيت دولت ريچارد نيكسون را با بحران جدي دست به گريبان كرد. بنابراين سايمون وزير خزانه‌داري دولت نيكسون دوباره به عربستان رفت و خانواده آل سعود را متقاعد كرد براي كمك به اقتصاد امريكا «پترودلار»هايي كه به دليل افزايش بهاي نفت خام گير خانواده آل سعود آمده بود را به امريكا ببرند و در بدهي دولت ايالات متحده امريكا سرمايه‌گذاري كنند. به اين ترتيب، خانواده آل سعود حاكم در عربستان كسري بودجه ايالات متحده امريكا را جبران مي‌كردند. در واقع خانواده آل سعود با‌ پول فروش نفت عربستان اوراق قرضه خزانه‌داري ايالات متحده امريكا را خريداري كردند به اين ترتيب دلار نفتي متولد شد. با سقوط ارزش دلار در طول دهه ۱۹۷۰ ميلادي، ارزش واقعي سود نفتي عربستان سعودي كه به دلار سرمايه‌گذاري كرده بود به‌طور چشمگيري كاهش يافت. تضعيف دلار عملا قيمت جهاني نفت را هم كاهش ‌داد. نكته قابل توجه اينكه نفت هنوز به دلار قيمت‌گذاري مي‌شود و خريداران نفت خام كه بايد دلار ذخيره كنند هنوز كسري بودجه امريكا را تامين مالي مي‌كنند. پترودلارها به عنصر كليدي در يك نظام مالي جهاني تبديل شده‌اند،  نظام مالي كه تحت سلطه ايالات متحده امريكا قرار دارد. 

خطر دلار را تهديد مي‌كند؟ 

نظام مالي متكي به دلار امريكا به گفته بسياري از اقتصاددانان در معرض خطر فروپاشي است. به‌طور مستقيم، چين در تلاش است تا پترودلار را با پترويوان جايگزين كند. در سال‌هاي اخير، چين تمام زيرساخت‌هاي لازم براي تجارت نفت به يوان را راه‌اندازي كرده است، از جمله راه‌اندازي قرارداد خريد و فروش آتي نفت به يوان در بورس بين‌المللي انرژي شانگهاي، گسترش خطوط معاوضه (سوآپ) ارزي به كشورهاي اصلي صادركننده نفت و ايجاد سيستم‌هاي داخلي براي تسويه پرداخت‌ها. پس از شروع جنگ اوكراين و روسيه در سال 1401 (۲۰۲۲ ميلادي) و تحريم‌هاي بعدي غرب، روسيه به اولين توليدكننده بزرگ نفت تبديل شد كه سهم قابل توجهي از صادرات انرژي خود را به يوان قيمت‌گذاري كرد. پكن اكنون در تلاش است تا عربستان سعودي، امارات متحده عربي و ساير كشورهاي نفتي را به پيروي از اين روند ترغيب كند. برخي كارشناسان معتقدند كه چين براي رواج پترويوان بايد روش‌هاي كنترل‌هاي سرمايه را كاهش دهد. در هر حال پيشرفتي كه در اين زمينه حاصل شده، غيرقابل انكار است.

آيا شكست ترامپ نزديك است؟ 

علاوه بر رشد روزافزون، پترويوان، كشورهايي از برزيل گرفته تا هند و ساير كشورها به‌طور فعال در حال ايجاد كانال‌هاي مالي جايگزين دلار هستند و آنها را به عنوان بيمه‌اي در برابر استفاده سياسي و نظامي دولت امريكا از دلار مي‌بينند. گروه كشورهاي عضو بريكس نقش ويژه در پيشبرد اين تلاش‌ها دارد. سال گذشته، يك طرح ابتكاري به رهبري چين به نام mBridge نشان داد كه مي‌تواند معاملات فرامرزي را با استفاده از ارزهاي ديجيتال در عرض چند ثانيه و با دور زدن كامل سيستم مبتني بر دلار تسويه كند. عربستان سعودي، ركن اصلي سيستم پترودلار، اخيرا به اين پروژه پيوسته و تصور آينده‌اي را كه در آن توانايي امريكا براي اعمال قدرت مالي به‌ شدت كاهش يافته است، آسان‌تر مي‌كند. 

ترامپ همه قوانين را زيرپا مي‌گذارد؟

دونالد ترامپ از خود شخصيتي ارايه داده كه غيرقابل اعتماد و پيش‌بيني است. اخيرا حدود 50 نفر را در حمله به قايق‌هاي ونزوئلايي در درياي كاراييب به بهانه اينكه قاچاقچي مواد مخدر هستند بدون محاكمه و اثبات جرم آنها در واقع اعدام كرده است و مي‌گويد قصد دارد در خاك ونزوئلا هم نفوذ كند و ناو‌ها و هواپيماهاي زيادي را به منطقه فرستاده است. در داخل امريكا هم بدون رعايت ضوابط قانوني بخشي از كاخ سفيد را براي ساختن يك سالن رقص خراب كرده و مدعي است كه سيصد ميليون دلار هزينه ساخت را بخش خصوصي امريكا پرداخت مي‌كند. همين رفتار زيرپا‌گذاري قوانين داخلي امريكا و قوانين بين‌المللي است كه نگراني‌ها درباره آينده دلار امريكا را افزايش مي‌دهد، زيرا دو مزيت اصلي دلار نسبت به يوان چين، اعتماد به استقلال فدرال رزرو امريكا و اعتماد به تعهد امريكا به حاكميت قانون تاكنون بوده است. با وجود تمام جذابيت‌ها در بازار چين، وقتي كه طرفين قراردادها و معاملات به بن‌بست مي‌رسند، اكثرا ترجيح مي‌دهند كه دعاوي آنها در دادگاه‌هاي امريكايي يا اروپايي رسيدگي شود تا يك دادگاه چيني . بنابراين در نهايت، بزرگ‌ترين تهديد براي برتري دلار نه از چين يا اروپا، بلكه از سيستم سياسي خود امريكا و دولت دونالد ترامپ ناشي مي‌شود. اگر دونالد ترامپ فدرال رزرو را سياسي كند و به استقلال سياست پولي آن پايان دهد - يا بدتر از آن، اگر سيستم قضايي امريكا را تضعيف كند و حاكميت قانون زير سوال برود - مزاياي دلار نسبت به ساير ارزها محو خواهد شد. قدرت اقتصادي هيچ ‌وقت پايدار نيست - بايد به‌طور فعال حفظ شود. اكنون سوال اين است كه آيا ترامپ قدرت درك و فهم موضوع به اين مهمي را دارد؟

كارشناس بين‌المللي انرژي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون